پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

چالش های روانی در فعالیت های ورزشی


چالش های روانی در فعالیت های ورزشی

متخصصین اعتقاد دارند که فعالیت های حرکتی و ورزش می تواند به عنوان یک عامل مؤثر, زندگی و عملکرد افراد را تحت تاثیر قرار دهد مسلماً توانایی روانی در دستیابی افراد به اهداف مورد نظر از اهمیت بسزایی برخوردار است

متخصصین‌ اعتقاد دارند که‌ فعالیت‌های‌ حرکتی‌ و ورزش‌ می‌تواند به‌ عنوان‌ یک‌ عامل‌ مؤثر، زندگی‌ و عملکرد افراد را تحت‌ تاثیر قرار دهد. مسلماً توانایی‌ روانی‌ در دستیابی‌ افراد به‌ اهداف‌ مورد نظر از اهمیت‌ بسزایی‌ برخوردار است‌.

بخش‌ اعظمی‌ از وظایف‌ روان‌شناسان‌ ورزشی‌ کمک‌ به‌ آن‌ دسته‌ از ورزشکاران‌ عادی‌ است‌ که‌ نیاز به‌ توانایی‌های‌ روانی‌ فراتر از وضع‌ موجود دارند؛ بنابراین‌، برنامه‌ آماده‌سازی‌ روانی‌ در مرحله‌ اول‌ ویژه‌ ورزشکارانی‌ است‌ که‌ به‌ نوعی‌ با چالش‌های‌ روانی‌ از قبیل‌ استرس‌، کاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌ و بحران‌های‌ هیجانی‌ مواجه‌ هستند. بدین‌ ترتیب‌، شناخت‌ این‌ چالش‌ها و ارائه‌ رویکردهای‌ مناسب‌ روانی‌ در برخورد با آن‌ از جمله‌ مسائل‌ مهم‌ در حیطه‌ بهداشت‌ روانی‌ ورزشکاران‌ محسوب‌ می‌گردد. بدیهی‌ است‌ در این‌ میان‌ نقش‌ آموزش‌ مهارت‌های‌ روانی‌ در مواجهه‌ با این‌ چالش‌ها از اهمیت‌ بسزایی‌ برخوردار می‌باشد که‌ به‌ مهم‌ترین‌ چالش‌ها در این‌ زمینه‌ می‌پردازیم‌.

● استرس‌

استرس‌ به‌ عنوان‌ عاملی‌ مرتبط‌ با عنصر انرژی‌ روانی‌ همواره‌ در بهداشت‌ روانی‌ ورزشکاران‌ مطرح‌ بوده‌ است‌. بدیهی‌ است‌ هنگامی‌ که‌ ورزشکار در شرایط‌ ویژه‌ای‌ مانند مسابقه‌ به‌ خصوص‌ در حضور تماشاگران‌ قرار می‌گیرد، در نخستین‌ گام‌ به‌ مقایسه‌ تصور آنچه‌ از او انتظار می‌رود، با آنچه‌ که‌ سطح‌ مهارت‌ خود می‌داند، می‌پردازد و چنانچه‌ شاهین‌ ترازوی‌ او به‌ سمت‌ تقاضا و انتظار میل‌ داشته‌ باشد، یقیناً فرد استرس‌ حاصل‌ از اضطراب‌ خود را تجربه‌ خواهد نمود. نکته‌ مورد توجه‌ این‌ که‌ حتی‌ اگر احساس‌ کند که‌ توانایی‌ و مهارت‌ او از سطح‌ تقاضاهای‌ یک‌ مسابقه‌ نیز بیشتر است‌، استرس‌ را مجدداً در کنار خود خواهد داشت‌ چرا که‌ استرس‌ در حقیقت‌ مولود دوگانگی‌ وعدم‌ تقارن‌ میان‌ خواسته‌ها و ظرفیت‌ها است‌ و بدیهی‌ است‌ که‌ سبکبالی‌ و آرامش‌ تنها در سایه‌ هماهنگی‌ و همسازی‌ میان‌ آن‌ دو حاصل‌ می‌گردد. از طرف‌ دیگر، دوری‌ از وقایع‌ محیطی‌ نیز به‌ نوعی‌ می‌تواند استرس‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ باشد زیرا که‌ به‌ نوبه‌ خود نوعی‌ فشار روانی‌ محسوب‌ می‌گردد.

چالش‌ روانی‌ مهم‌ ورزشکار در این‌ میان‌ شاید ناتوانی‌ در درک‌ تفاوت‌ بین‌ دو مفهوم‌ انرژی‌ روانی‌ و استرس‌ می‌باشد. این‌ چالش‌ هم‌ ورزشکار و هم‌ مربی‌ او را به‌ کام‌ خواهد کشید چرا که‌ مشکل‌ اصلی‌ آنان‌ یافتن‌ سطح‌ بهینه‌ و مطلوبی‌ از این‌ دو عامل‌ می‌باشد.

طبیعی‌ است‌ که‌ به‌ هنگام‌ فعالیت‌ ورزشی‌، ورزشکار صرفاً از حرکات‌ خود آگاهی‌ دارد و چندان‌ واقف‌ بر وضعیت‌ روانی‌ خود نیست‌ و شاید فقط‌ قادر به‌ توضیح‌ در خصوص‌ حرکات‌ خود باشد. بدیهی‌ است‌ در این‌ میان‌ نقش‌ مؤثر مربی‌ یا روان‌شناس‌ ورزشی‌ در تبیین‌ ظرایف‌ روانی‌ ورزشکار بسیار خودنمایی‌ می‌کند. باید توجه‌ داشت‌ که‌ سه‌ عامل‌ محیط‌، تصورات‌ ورزشکار و سطح‌ برانگیختگی‌ او در تعیین‌ میزان‌ این‌ استرس‌ کاملاً دخیل‌ می‌باشند. در حالت‌ طبیعی‌ ورزشکار سعی‌ در پنهان‌سازی‌ علت‌ واقعی‌ استرس‌ دارد و تا حدودی‌ محیط‌ را به‌ عنوان‌ مقصر اصلی‌ قلمداد می‌کند و به‌ شماتت‌ آن‌ می‌پردازد و به‌ عبارتی‌، علت‌ اصلی‌ را مخفی‌ می‌کند. این‌ شیوه‌ در حال‌ حاضر به‌ صورت‌ یک‌ عادت‌ در میان‌ ورزشکاران‌ در آمده‌ است‌. هر چند نباید از نظر پنهان‌ داشت‌ که‌ اگرچه‌ محیط‌ عامل‌ مؤثری‌ در بروز استرس‌ است‌؛ لیکن‌، تصورات‌ و برداشت‌های‌ فرد به‌ نوبه‌ خود می‌تواند منشاء بروز استرس‌ باشد. نوع‌ تفسیر و برداشت‌ او از وقایعی‌ که‌ روی‌ می‌دهد، می‌تواند عاملی‌ مؤثر در بروز استرس‌ به‌ شمار آید.

بدیهی‌ است‌ در شرایطی‌ آرمانی‌ حتی‌ ازدحام‌ تماشاگران‌ نه‌ تنها نمی‌تواند عاملی‌ برای‌ استرس‌ ناشی‌ از عوامل‌ محیطی‌ و برداشت‌ فرد از این‌ عامل‌ محیطی‌ به‌ شمار آید؛ بلکه‌، قادر است‌ به‌ صورت‌ موقعیتی‌ مناسب‌ در به‌ تصویرکشیدن‌ مهارت‌های‌ ورزشی‌ توسط‌ ورزشکار خودنمایی‌ کند. این‌ موضوع‌ دقیقاً بستگی‌ به‌ تفسیر و برداشت‌ او از چنین‌ واقعه‌ای‌ دارد.

عامل‌ دیگر در این‌ میان‌، نوع‌ پاسخ‌ فرد به‌ چنین‌ عوامل‌ محیطی‌ است‌. شاید که‌ پاسخ‌ او به‌ عوامل‌ فشار بتواند سطح‌ انگیختگی‌ او را افزایش‌ دهد یا برعکس‌، با افکار منفی‌ خود اثرات‌ مخرب‌ محیطی‌ را برای‌ خود دو چندان‌ نماید. این‌ افکار منفی‌ می‌تواند در قالب‌ تشویش‌ عمل‌ نماید هرچند که‌ تشویش‌ در نفس‌ خود لزوماً استرس‌ را در پی‌ نخواهد داشت‌.

در هر حال‌، راهکار مؤثر در مواجهه‌ با این‌ چالش‌ را در سه‌ بعد می‌توان‌ جستجو نمود. نخست‌، تغییر محیط‌، سپس‌ سطح‌ انگیختگی‌ و در پایان‌ تغییر افکار منفی‌ که‌ در کنار سه‌ عامل‌ فوق‌، آرام‌سازی‌ نیز می‌تواند کاملاً مؤثر واقع‌ گردد.

● کاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌

عموماً اعتماد به‌ نفس‌ را نمایش‌ احساس‌ ارج‌ و قرب‌ شخصی‌ تعریف‌ نموده‌اند و هدف‌ نهایی‌ آن‌ نیز دریافت‌ تفکر شایستگی‌ است‌. برخی‌ از متخصصین‌ اعتقاد دارند که‌ ورزشکار باید دائماً در این‌ تصور و باور باشد که‌ پیروز خواهد شد. البته‌ در این‌ میان‌ باید تفاوت‌ میان‌ اعتماد به‌ نفس‌ حقیقی‌ را با توهم‌ اعتماد به‌ نفس‌ در نظر داشت‌.

در حقیقت‌، اعتماد به‌ نفس‌ با رویاهای‌ فرد سنخیتی‌ ندارد؛ بلکه‌، با اهداف‌ واقعی‌ او در ارتباط‌ است‌. بدیهی‌ است‌ که‌ با افزایش‌ اعتماد به‌ نفس‌، عملکرد فرد نیز توسعه‌ می‌یابد ولی‌ چنانچه‌ از حد طبیعی‌ فراتر رود، سطح‌ عملکرد او رو به‌ کاهش‌ خواهد نهاد و علت‌ اصلی‌ آن‌ نیز احساس‌ بی‌نیازی‌ از تمرین‌ در ورزشکار است‌. طبیعی‌ است‌ که‌ ورزشکار متکی‌ به‌ اعتماد به‌ نفس‌ واقعی‌، اهداف‌ خود را منطبق‌ برتوانایی‌های‌ خود می‌نماید. روشن‌ است‌ که‌ اعتماد به‌ نفس‌ به‌ تنهایی‌ نمی‌تواند جایگزین‌ قابلیت‌های‌ جسمانی‌ فرد گردد و در شرایطی‌ می‌تواند اثرات‌ مخربی‌ نیز به‌ همراه‌ داشته‌ باشد. نکته‌ اساسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ چالش‌ در این‌ میان‌، کاهش‌ و ضعف‌ اعتماد به‌ نفس‌ است‌.

در چنین‌ شرایطی‌ ورزشکار به‌ شدت‌ از شکست‌ می‌هراسد و با تردید عمل‌ می‌کند؛ به‌ عبارتی‌، خود را از پیش‌باخته‌ تصور می‌کند. در چنین‌ شرایطی‌ ورزشکار ممکن‌ است‌ تصورش‌ از خود چنان‌ باشد که‌ خود را کاملاً بی‌کفایت‌ بداند تا آنجا که‌ هرگونه‌ تمرین‌ ورزشی‌ نیز نمی‌تواند این‌ وضعیت‌ را تغییر دهد. در چنین‌ حالتی‌ نقش‌ مربی‌ آن‌ است‌ که‌ انتظارات‌ منفی‌ از عملکرد را در او تبدیل‌ به‌ انتظارات‌ مثبت‌ نماید. نقطه‌ مقابل‌ در این‌ میان‌ سراب‌ اعتماد به‌ نفس‌ یا به‌ عبارتی‌، اعتماد به‌ نفس‌ غلط‌ است‌. در چنین‌ شرایطی‌ دیدگاه‌ فرد نسبت‌ به‌ توانایی‌هایش‌ فزون‌تر از حد طبیعی‌ است‌. گاهی‌ اوقات‌ در چنین‌ وضعیتی‌ ورزشکار به‌ عنوان‌ فردی‌ مغرور، سرشار از نخوت‌ و متکبر شناخته‌ می‌شود. در پاره‌ای‌ موارد چنین‌ شرایطی‌ را مربی‌ فراهم‌ می‌آورد؛ بدین‌ معنی‌ که‌ مربی‌ با تشویق‌ فرد به‌ داشتن‌ فکر مثبت‌، بذر نوعی‌ باور به‌ توانایی‌ مطلق‌ را در ذهن‌ او می‌پروراند. بدیهی‌ است‌ اعتقاد به‌ ضرورت‌ پیروزی‌ دائم‌ می‌تواند شکست‌ و عوارض‌ جبران‌ناپذیری‌ را حداقل‌ در بعد روانی‌ ایجاد نماید.

به‌ نظر می‌رسد بهترین‌ نوع‌ اعتماد به‌ نفس‌ آن‌ چیزی‌ نیست‌ که‌ ورزشکار تصور می‌کند؛ بلکه‌، آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ او تصور می‌کند با تلاش‌های‌ خود و تطبیق‌ آن‌ با توانایی‌هایش‌ می‌تواند به‌ آن‌ دست‌ یابد. بنابراین‌ در چنین‌ شرایطی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ اصل‌ کلی‌ مربی‌ باید در نظر داشته‌ باشد که‌ در هنگام‌ پیروزی‌ دیگران‌ بر ورزشکار هیچ‌گاه‌ اجازه‌ ندهد که‌ او در معرض‌ طعنه‌ قرار گیرد یا به‌ گونه‌ای‌ تحقیر گردد و برعکس‌، به‌ هنگام‌ پیروزی‌ او بر دیگران‌ نیز از بزرگ‌کردن‌ بیش‌ از حد او خودداری‌ نماید. به‌ عبارتی‌، نباید نتیجه‌ یک‌ مسابقه‌ را نقطه‌ عطفی‌ در ارزیابی‌ خود تصور نماید.

● نتیجه‌گیری‌

استرس‌ حاصل‌ از عدم‌ تقارن‌ میان‌ هدف‌ و درخواست‌های‌ محیطی‌ از فرد و نیز ذهنیات‌ فرد از برآورد توانایی‌ خود است‌. در این‌ میان‌ محیط‌ تنها عامل‌ تعیین‌کننده‌ نیست‌؛ بلکه‌، تصورات‌ و ذهنیات‌ فرد نیز به‌ نوبه‌ خود بسیار دخیل‌ می‌باشند. این‌ چالش‌ را می‌توان‌ با استفاده‌ از روش‌هایی‌ کاهش‌ داد یا به‌ طور کلی‌ محو نمود. برای‌ مثال‌، می‌توان‌ از اصلاح‌ و تغییر شرایط‌ محیطی‌، آرام‌سازی‌ یا شیوه‌های‌ روانی‌ دیگر استفاده‌ نمود و با بهره‌گیری‌ از یک‌ تفکر منطقی‌ این‌ تعادل‌ را ایجاد نمود.

درخصوص‌ اعتماد به‌ نفس‌ نیز باید اذعان‌ داشت‌ که‌ اعتماد به‌ نفس‌ برآیند مجموعه‌ای‌ از تجارب‌ مثبت‌ ورزشکار در اجرای‌ مهارت‌های‌ ورزشی‌ است‌ که‌ به‌ نوعی‌ می‌تواند در او حالت‌ خوش‌بینی‌ و انتظار مثبت‌ از خود را ایجاد نماید. این‌ عامل‌ جلوه‌ای‌ از ارزش‌های‌ شخصی‌ او می‌باشد و باید توجه‌ داشت‌ که‌ کاهش‌ اضطراب‌ به‌ عنوان‌ یک‌ عامل‌ مؤثر در افزایش‌ اعتماد به‌ نفس‌ می‌تواند مؤثر افتد و به‌ نوعی‌ احساس‌ رضایت‌ در فرد ایجاد نماید.

بهروز بقایی

http://umanewsport.blogfa.com



همچنین مشاهده کنید