جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بهتر است یك دانای بی سواد باشم


بهتر است یك دانای بی سواد باشم

موهای بلوند تام نامتوازن كوتاه شده است و در چهره درخشان و روباه مانندش, چشم راست به وضوح بزرگتر از چشم چپ است پیشانی اش گهگاه در بالای ابروی چپش چین دار می شود كه این كار نگاهش را با توطئه گری همراه می نماید

● درباره فعالیت های گروه ریدیوهد

تام یورك نمونه عدم تقارن است. جثه ای كوچك پوشیده در شلوار جین كهنه كه با ظرافت تعمیر شده، تی شرت خاكستری و ژاكت تیره رنگ، بسیار مودب و متواضع می نشیند و برای گفت وگو آماده است، در هتلی در مركز منهتن كه سعی دارد به طرز اغراق آمیزی مینی مال جلوه كند اما به قول تام یورك (با پوزخند): «به شكلی ارزان قیمت!»

موهای بلوند تام نامتوازن كوتاه شده است و در چهره درخشان و روباه مانندش، چشم راست به وضوح بزرگتر از چشم چپ است. پیشانی اش گهگاه در بالای ابروی چپش چین دار می شود كه این كار نگاهش را با توطئه گری همراه می نماید.

عدم تقارن در موسیقی او نیز قابل ملاحظه است: هم در اولین آلبوم تك نفره اش The Eraser یا پاك كن و هم در همراهی با ریدیو هد كه در طول یك دهه فعالیت جزء ده گروه برتر راك تجربی به شمار می آید. كشمكش درونی آشكارا بر آثار ریدیو هد حكومت می كند، در حالی كه ریتم ها قوانین استاندارد راك (۴/۴) را می شكنند، سروصداهای مختلف به داخل ملودی ها سرك می كشند، و درد شیرین صدای تام یورك امواجی از اضطراب را درون موسیقی می كشاند.

در حالی كه سلیقه عمومی مخاطبان به سمت تنوع طلبی پیش می رود، ریدیوهد همچنان جمع عظیم طرفداران متعصب خود را دارد كه هم آثار گروه را به صدر جداول می كشانند و هم دنیای اینترنت را با انبوهی از وب سایت ها و وبلاگ ها تسخیر می كنند.

گروه، طرفداران خود را نه با ارائه فرمول های موفق پیشین خود بلكه هر بار با از بین بردن فرمول ها نگه می دارد: هر یك از آلبوم های ریدیوهد زاویه ای جدید را آشكار می كند و معمایی جدید طرح می كند.

اعضای گروه ریدیوهد - تام یورك فیل سلوی نوازنده درام، كالین گرین نوازنده بیس، اد اوبرایان نوازنده گیتار و جانی گرین وود نوازنده گیتار، كیبورد و آلات الكترونیكی - یكدیگر را زمانی ملاقات كردند كه همگی در مدرسه ای نزدیك آكسفورد انگلستان درس می خواندند. اولین آلبوم قابل توجهی كه آنها تحت نام ریدیوهد عرضه كردند، Ok Computer بود كه در سال ۱۹۹۷ به بازار آمد و مملو از هشدارهایی هراس آور درباره از دست رفتن صفات انسانی بود.

سپس ریدیوهد شروع به ارائه آثاری كرد كه بیشتر بر استفاده از اصوات ناموزون و ناهماهنگ الكترونیكی و همچنین استفاده گسترده از كیبورد به جای گیتار تكیه داشت، آلبوم هایی مانند A Kid و Amnesiac. اما آلبوم سال ۲۰۰۳ یعنی Hail to the Thief توانست با آمیزش صدای گیتار راك و اصوات الكترونیكی صدایی مطلوب و قابل توجه عرضه كند.

ریدیوهد قرن بیست و یكمی موسیقی با ثبات، پیچیده و ناسازگار را به نام خود ثبت كرده و صدای تام یورك به عنوان خواننده، چه با ریدیوهد و چه بدون آن، معرف نوعی اضطراب دلنشین است: «اینكه صدایم زیبا است مرا آزرده می كند. شاید این حرف را متكبرانه بدانید. اما واقعاً وقتی می دانم آنچه می خوانم عمیقاً دردناك است، زیبایی و نزاكت صدایم آزارم می دهد.»

آلبوم بعدی ریدیوهد ممكن است به این زودی ها به دست نیاید. پس از آلبوم سال ۲۰۰۳ قرارداد گروه با كمپانی EMI به پایان رسید و با وجود تعدد كمپانی های بزرگ و كوچك مشتاق به بستن قرارداد با ریدیوهد، گروه هنوز تصمیم قطعی در این باره نگرفته است، ماندن در این برزخ اقتصادی از سویی آزادی است و از سویی بی نظمی.

ریدیوهد مشهورترین گروه بدون قرارداد به حساب می آید: «چرا باید بخواهیم با تجارتی كه از درون در حال انفجار است قرارداد ۶ آلبومی ببندیم؟!»

پس از تور آلبوم Hail to the Thief كه موفقیت چشمگیری در چهار قاره جهان برای گروه به همراه آورد و در فستیوال كوچلا در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید، ریدیوهد در سكوت عمیقی فرو رفت. هیچ خبری از آلبوم جدید یا تور جدیدی در كار نبود: «ما همه انرژی خود را از دست داده بودیم و این بسیار سخت بود كه بخواهیم در خود انگیزه دوباره ایجاد كنیم. وقتی می گویم انرژی منظورم فقط تمرین كردن و ساز زدن نیست، منظورم دور هم جمع شدن، ایده داشتن و بحث و مبادله ایده ها است. این از دست دادن انرژی چیزی است كه شبیه عادت درمی آید، بعد از مدتی ناگهان به خود می آیی و می بینی یك جای كار اشكال دارد، تمرین در جریان است ولی اتفاقی در آن روی نمی دهد.»

پس از آن تام یورك در یك دوره عمیق افسردگی فرو رفت: «من تمامی اعتماد به نفسم را از دست داده بودم، برای یك سال تمام، دوستانم را به شدت خسته كردم.» این دوره یك ساله با آلبوم جدید یعنی پاك كن و توری كه ریدیوهد اكنون در میانه آن به سر می برد پایان یافت. حالا تام یورك برای ده هاهزار نفر از طرفدارانش در سراسر جهان می خواند، فقط كمی خجالتی تر شده است یا شاید كمی محتاط تر!

پاك كن آلبوم تك نفره او است. اگرچه خود تام یورك سازنده بسیاری از سروصداهای الكترونیكی آثار ریدیوهد بوده است، این آلبوم از نظر گستردگی استفاده از این اصوات در حد انتظار طرفدارانش نیست. با این همه نمی توان گفت درددل های یك خواننده است كه با گیتار آكوستیكش درآمیخته باشد! این آلبوم مجموعه ای از ۹ آهنگ كوتاه، مختصر و ملودیك- الكترونیك است كه تمی غمگین، هراسناك، یأس آلود و گیرا دارند. موسیقی پاك كن قویاً انزواجو است. كیبورد و سینتی سایزر اندك صدایی از خود تولید می كنند و ضربه های كم صدایی از درام در اطراف صدای یكنواخت تام یورك حلقه می زنند كه اشعاری غمگین را در حقیقت زمزمه می كنند.

مخاطب بسیاری از شعرها «تو» (You) است، انگار در آینه ای خیره شده و لالایی دلتنگ كننده ای برای خود می خواند: «تمام این آهنگ ها تلاش من برای برخاستن است، چون واقعاً افتاده بودم... یا.... می توان گفت... فرو رفته بودم. تك گویه های درونی من در آنها دیده می شوند، اما قضیه اصلاً گفتن لغت به لغت آنها نیست. شعر در نهایت امر به جایی می رود كه خود می خواهد و این من نیستم كه می خواهم زباله هایی از زندگی خودم جمع كنم و درون شعر بریزم.»

تام یورك پنهانی بر روی این آلبومش كار می كرد، در لحظات فراغت یا تنبلی - مثل همین لحظات در اتاق هتل- تكه های مختلف صدا را كنار هم می چید و در لپ تاپش ذخیره می كرد. او نمی تواند نت های موسیقی بخواند و بنویسد: «اگر كسی كاغذ نتی مقابل من بگذارد، برای من كاملاً بی معنا است.

چون من هیچ وقت نمی توانم ریتم درونم را با نت نشان دهم. به نظر من این كار بی نتیجه است برای همین هیچ وقت زحمت یاد گرفتن نت را به خودم ندادم.» در ریدیوهد مسئولیت نت نویسی با جانی گرین وود است. تام فقط نشانه هایی كه در برنامه های كامپیوتری دارد، می شناسد: «جانی به شدت عقیده دارد كه من نباید خواندن و نوشتن موسیقی را یاد بگیرم. او دوست دارد من یك دانای بی سواد باشم.»

تام یورك عقیده ندارد كه آلبومش كاملاً تك نفره است. او می گوید بسیاری از صداهای استفاده شده، در طول سال ها توسط ریدیوهد ساخته شده اند. او شروع به جمع آوری اصوات مختلف كرده است و در این مسیر تهیه كننده همیشگی گروه نیگل گودریش به عنوان ویرایشگر با او همكاری می كند. گودریش در این باره می گوید: «این كار به نوعی شنیدن همه چیز، برداشتن آنها، مرتب كردن آنها و تبدیل آنها به صدایی موسیقایی است، سپس او می تواند در یك قطعه ملودی از آنها استفاده كند.

ما این كار را برای هدف مشخصی انجام نمی دهیم، كسی نیز منتظر تمام شدن این پروژه نیست، این كار بیشتر شبیه كار دو كودك است كه با چیزی بازی می كنند.»

ابتدا بیشتر قسمت های آلبوم بدون وجود ساز شكل گرفت: فقط تام بود، با كامپیوترش و صداهایی كه جمع آوری كرده بود. اما بعد او تصمیم گرفت در قسمت هایی درام و گیتار اضافه نماید. آهنگ های این آلبوم بافتی تجزیه شده و مخصوص به خود دارند؛ از طرفی بافت آنها به نسبت یك موسیقی كامپیوتری سست است و از طرفی برای اجرا توسط سازهای زنده بسیار تركیبی: «این موسیقی به نوعی مینی مال است. از آن آثاری نیست كه بتوان درباره اش گفت به شدت برنامه ریزی شده، حقیقتاً الكترونیك، زیركانه یا غیره.»

اعضای ریدیوهد تابستان پیش دوباره دور هم جمع شدند تا بر روی موسیقی جدیدی كار كنند: «ضبط كار جدیدی در میان نبود، هیچ چیزی در میان نبود... این خیلی عالی است كه در دوره ای هیچ چیز نباشد... فقط دور هم جمع شدن.» در پایان ماه سپتامبر گروه عكسی از تخته سیاه استودیو منتشر كرد كه با نام آهنگ ها پر شده بود. اما در نهایت جمع شدن آنها نتیجه پرباری نداشت: «زیرا هیچ نقطه پایانی نبود، هیچ هدفی در بین نبود، گاهی برای متمركز كردن یك گروه، ضرب الاجل ایده فوق العاده ای است.»

ریدیوهد از جمله گروه هایی است كه به شدت با فروش اینترنتی آثارش مخالف است، زیرا: «كمپانی های ضبط اساساً نمی خواهند برای دانلود كردن موسیقی از طریق اینترنت به گروه ها دستمزدی پرداخت كنند.» گروه كماكان مشغول بحث و مذاكره بر سر انتخاب كمپانی پخش آثارش است و اینكه حتی خود مسئولیت پخش آثار خود را به عهده بگیرد: «وقتی چیزی مال تو است می توانی بهترین راه را برای منتشر ساختن آن پیدا كنی.»

اما او در این باره عقیده ای كلی دارد: «من در حال حاضر نمی خواهم خود را درگیر جنگ های همیشگی بر سر پیدا كردن كمپانی، بستن قرارداد و غیره كنم زیرا معتقدم كه ساختار اقتصادی موسیقی در حال متلاشی شدن است و من سعی ندارم كمكی برای بهبودی این سیر پایین رونده باشم، چرا كه فكر می كنم این من نیستم كه تغییری در سیستم به وجود می آورد، این سیستم است كه من را (ما را) در خود می سازد، پس این كار احمقانه است، نیست؟»

كریسمس سال پیش ریدیوهد ضرب الاجل مورد نظر را برای خود معین كرد و گروه تصمیم گرفت توری را برگزار كند: «ما زمان زیادی را در استودیو صرف می كردیم، فقط كار می كردیم و پا از استودیو بیرون نمی گذاشتیم، در واقع وقتمان را تلف می كردیم و این بسیار ناامیدكننده بود. اما ناگهان تصمیم خود را گرفتیم و هر كس به جایی رفت تا خود را برای شركت در تور آماده كند. ما فقط به یكدیگر گفتیم: بسیار خوب... دو ماه و نیم در تور خواهیم بود! و چند آهنگ نیمه تمام داشتیم كه باید در كنار هم قرار می دادیم. این كار به جای تبدیل شدن به كابوس به یك تفریح عالی بدل شد. چون ناگهان همگی خود به خود كار می كردیم، این كار اصلاً خودآگاه نبود زیرا مجبور نبودیم در استودیو محبوس باشیم. ما هر كجا كه می خواستیم دور هم جمع می شدیم و كار می كردیم. عالی بود. انگار دوباره همگی ۱۶ ساله شده بودیم.»

در این تور گروه در هر اجرا نزدیك به شش آهنگ جدید ارائه می كند: «این برای من نوعی انگیزش است، یا نوعی تفریح. اینكه یك دفعه نیم ساعت قبل از اجرای برنامه مثلاً به مسئول نور سالن بگویی ما قرار است چند آهنگ جدید اجرا كنیم كه قبلاً در برنامه نبوده، اشكالی كه ندارد؟! نوع نگاه كردن این آدم... تعجب كردنش... خیلی جالب است.» تام یورك ترسی از ضبط آهنگ ها توسط تماشاگران ندارد: «این مهم است كه احساس می كنی حداقل بعضی از مخاطبانت با آنها آشنا می شوند. این واقعاً فرق می كند.» فرم این آهنگ ها به قول او «فقط شبیه اتودهای اولیه و كلی» است: «اما اجرای زنده آنها كمك بسیاری به كشف مواردی می كند كه بعدها می خواهی از آنها استفاده كنی.»

به نظر اد اوبرایان، نوازنده گیتار گروه این آهنگ ها در هر شب اجرا به سرعت جای خود را باز می كنند. گروه در زمانی كه ارائه آلبوم جدیدی در برنامه خود ندارد، اجازه می دهد دنیای تجاری موسیقی منتظر بماند تا آهنگ هایش آن طور كه گروه مایل است آماده شوند: «آنچه اكنون می خواهیم انجام دهیم فقط ضبط این آهنگ ها است.»

آن شب پس از مصاحبه، ریدیوهد در Madison Square Garden برنامه خود را اجرا كرد: تركیب اصوات: ضربه های یكنواخت درام، تك اشاره هایی به كیبورد، زمزمه های گیتار و باس و سرودهایی محزون با مایه های تلخ و كنایه آمیز: « چگونه می توانم پایان دهم در جایی كه آغاز كرده ام/ چگونه می توانم پایان دهم در جایی كه اشتباه رفته ام؟»

منبع: نیویورك تایمز

ترجمه: آزاده فرامرزی ها



همچنین مشاهده کنید