چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تاثیر تغذیه بر اخلاق


تاثیر تغذیه بر اخلاق

یكی از شرایط استجابت دعا پرهیز از غذای حرام است از جمله, در حدیثی آمده است كه شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد «احب ان یستجاب دعائی دوست دارم دعای من مستجاب شود » پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود «طهر ماكلك ولاتدخل بطنك الحرام , غذای خود را پاك كن و از غذای حرام پرهیز نما »

در روایات متعددی می خوانیم : یكی از شرایط استجابت دعا پرهیز از غذای حرام است؛ از جمله، در حدیثی آمده است كه شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: «احب ان یستجاب دعائی؛ دوست دارم دعای من مستجاب شود!» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «طهر ماكلك ولاتدخل بطنك الحرام ، غذای خود را پاك كن و از غذای حرام پرهیز نما!»

همین معنی از همان بزرگوار با تعبیر دیگری آمده است، می فرماید: «من احب ان یستجاب دعائه فلیطیب مطعمه و مكسبه; كسی كه دوست دارد دعایش مستجاب شود، طعام و كسب خود را از حرام پاك كند!»

با توجه به این كه در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «ان الله لایستجیب دعاء بظهر قلب قاس; خداوند دعایی را كه از قلب قساوتمند برخیزد مستجاب نمی كند!» می توان نتیجه گرفت كه غذای ناپاك و حرام، قلب را تاریك و قساوتمند می كند; و به همین دلیل، دعای حرام خواران مستجاب نمی شود و از اینجا به رابطه نزدیكی كه در میان ناپاكی درون و تغذیه حرام وجود دارد، می توان پی برد.

در حدیث معروف امام حسین علیه السلام در روز عاشورا آمده است كه بعد از ایراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گیرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامی كه ملاحظه كرد آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نیستند، فرمود: (آری! شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا ملئت بطونكم من الحرام فطبع الله علی قلوبكم; شكمهای شما از غذاهای حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است (و هرگز حقایق را درك نمی كنید!)»

۲) در روایات دیگری آمده است; كه رابطه ای در میان خوردن غذای حرام و عدم قبول نماز و روزه و عبادات، وجود دارد; از جمله، در حدیثی از پیامبراكرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «من اكل لقمهٔ حرام لن تقبل له صلوهٔ اربعین لیلهٔ، و لم تستجب له دعوهٔ اربعین صباحا و كل لحم ینبته الحرام فالنار اولی به و ان اللقمهٔ الواحدهٔ تنبت اللحم; هركسی لقمه ای از غذای حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمی شود،و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی گردد; و هر گوشتی كه از حرام بروید، آتش دوزخ برای آن سزاوارتر است; و حتی یك لقمه نیز باعث روییدن گوشت می شود!»

بدیهی است برای قبولی نماز، شرایط زیادی لازم است، از جمله حضور قلب و پاكی دل، اما غذای حرام پاكی قلب و صفای دل را از انسان می گیرد.

۳) در روایات متعدد دیگری از پیامبراكرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام آمده است كه: «من ترك اللحم اربعین صباحا ساء خلقه; كسی كه چهل روز گوشت را ترك كند، اخلاق او بد می شود!»

از این احادیث بخوبی استفاده می شود كه در گوشت ماده ای است كه اگر برای مدت طولانی از بدن انسان قطع شود،در روحیات و اخلاق او اثر می گذارد،و كج خلقی و بد اخلاقی به بار می آورد.

البته استفاده زیاد از گوشت حیوانات نیز در بعضی از روایات مزموم شمرده شده، ولی از ترك آن برای مدت طولانی نیز در بسیاری از روایات نهی شده است.

۴) در روایات زیادی كه در كتاب «اطعمه و اشربه » آمده است، رابطه ای میان بسیاری از غذاها و اخلاق خوب و بد، بیان گردیده به عنوان نمونه:

در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: «علیكم بالزیت فانه یكشف المرهٔ .... و یحسن الخلق; بر شما لازم است كه از زیت (زیت به معنی روغن زیتون یا هرگونه روغن مایع است) استفاده كنید، زیرا صفرا را از بین می برد... و اخلاق انسان را نیكو می كند!»

۵) در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: كه از كلام پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل می كند «من سره ان یقل غیظه فلیاكل لحم الدراج; كسی كه دوست دارد خشم او كم شود گوشت دراج را بخورد!» (دراج پرنده‏ای است‏شبیه به كبك كه گوشت لذیدی دارد)

از این تعبیر بخوبی استفاده می شود كه رابطه ای میان تغذیه و خشم و بردباری وجوددارد.

۶) در روایت مشروحی از تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده درباره این كه چرا خداوند خون را حرام كرده می فرماید: «و اما الدم فانه یورث الكلب و قسوهٔ القلب و قلهٔ الرافهٔ و الرحمهٔ لا یؤمن ان یقتل ولده و والدیه ....; این كه خداوند خوردن خون را حرام كرده به خاطر آن است كه سبب جنون و سنگدلی و كمبود رافت و مهربانی می شود ... تا آنجا كه ممكن است فرزند و یا پدر و مادرش را به قتل برساند!»

در بخش دیگری از این روایت می فرماید: «و اما الخمر فانه حرمها لفعلها و فسادها وقال ان مدمن الخمر كعابد الوثن و یورث ارتعاشا و یذهب بنوره و یهدم مروته; و اما شراب، خداوند آن را به خاطر تاثیر و فسادش حرام كرده است و فرمود شخص دائم الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان می شود، و نور (معنویت) او را از بین می برد، و شخصیت او را ویران می سازد!»

۷) در روایات متعددی كه در كافی درباره انگور آمده است رابطه میان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه دیده می شود; از جمله، در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «شكی نبی من الانبیاء الی الله عزوجل الغم فامره الله عزوجل باكل العنب; یكی از پیامبران الهی از غم و اندوه (و افسردگی) به پیشگاه خداوند متعال شكایت كرد; خداوند متعال به او دستور داد كه انگور بخورد!»

این حدیث تاكید بیشتری است بر مساله ارتباط تغذیه با مسائل اخلاقی.

۸) در احادیث متعددی نیز رابطه خوردن انار و از میان رفتن وسوسه های شیطانی و به وجود آمدن نورانیت قلب دیده می شود; از جمله، در حدیث معتبری از امام صادق علیه السلام آمده است كه می فرمود: «من اكل رمانهٔ علی الریق انارت قلبه اربعین یوما; كسی كه یك انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانی می كند.»

۹) در روایت متعددی در باب «خوردن » تعبیراتی دیده می شود كه همه نشانه ارتباط تغذیه با روحیات و مسائل اخلاقی است; از جمله، در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم كه به جعفر (ابن ابی طالب)علیهماالسلام فرمود: «یا جعفر كل السفرجل فانه یقوی القلب و یشجع الجبان; ای جعفر! «به » بخور قلب را تقویت می كند و ترسو را شجاع می سازد!»

۱۰) در بعضی از احادیث رابطه میان غذای اضافی و سنگدلی و قساوت و عدم پذیرش موعظه دیده می شود; از جمله، در كتاب «اعلام الدین » از پیغمبر اكرم نقل شده كه فرمود: «ایاكم و فضول المطعم فانه یسم القلب بالقسوهٔ و یبطی ء بالجوارح عن الطاعهٔ و یصم الهمم عن سماع الموعظهٔ; از غذای اضافی بپرهیزید كه قلب را پر قساوت می كند و از اطاعت حق تنبل می سازد و گوش را از شنیدن موعظه كر می نماید!»

فضول الطعام (غذای اضافی) ممكن است اشاره به پرخوری باشد یا غذاهای باقی مانده و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذیه و مسائل اخلاقی خبر می دهد.

همین معنی در بحارالانوار از بعضی از روات اهل سنت از پیغمبراكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است.

از این حدیث بخوبی استفاده می شود كه غذای اضافی سه پیامد سوء دارد: قساوت می آورد; انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل می كند; و گوش شنوا را در برابر مواعظ از انسان می گیرد!

این مطلب كاملا محسوس است كه وقتی انسان غذای زیاد و سنگین می خورد عبادات را به زحمت به جا می آورد و نشاطی برای عبادت ندارد بعكس هنگامی كه غذای ساده و كم می خورد قبل از اذان صبح بیدار است نشاط دارد و حالت مطالعه و عبادت دارد.

همچنین به تجربه رسیده است هنگامی كه انسان روزه می گیرد رقت قلب پیدا می كند و آمادگی بیشتر برای شنیدن مواعظ در او حاصل می شود; بعكس هنگامی كه شكم پر است فكر انسان درست كار نمی كند و خودش را از خدا دور می بیند.

۱۱) در احادیث اسلامی در ارتباط نوشیدن عسل با صفای قلب، از امیرمؤمنان علی علیه السلام می خوانیم: «العسل شفاء من كل داء و لا داء فیه یقل البلغم و یجلی القلب; عسل شفای تمام بیماریها است و در آن بیماری نیت بلغم را كم می كند و قلب را صفا می بخشد.»

● نتیجه:

از مجموع آنچه در بالا آوردیم و روایات فراوان دیگر كه ذكر آنها به طول می انجامد بخوبی استفاده می شود كه رابطه نزدیكی میان تغذیه و روحیات و اخلاقیات وجود دارد، هرگز نمی گوئیم غذاها علت تامه برای اخلاق خوب یا بد است، بلكه همین اندازه می دانیم كه طبق روایات بالا یكی از عوامل زمینه ساز پاكی و اخلاق، تغذیه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.

دانشمندان امروز نیز معتقدند بسیاری از پدیده های اخلاقی به خاطر هورمونهائی است كه غده های بدن تراوش می كند و تراوش غده ها رابطه نزدیكی با تغذیه انسان دارد; بر همین اساس، بعضی معتقدند كه گوشت هر حیوانی حاوی صفات آن حیوان است، واز طریق غده ها و تراوش آنها در اخلاق كسانی كه از آن تغذیه می كنند اثر می گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو می كند، و گشت خوك صفت بی بندوباری جنسی را كه از ویژگیهای این حیوان است به خورنده آن منتقل می سازد.

این از نظر رابطه طبیعی و مادی است، از نظر رابطه معنوی نیز آثار خوردن غذای حرام غیر قابل انكار است، غذای حرام قلب را تاریك و روح را ظلمانی می كند و فضائل اخلاقی را ضعیف می سازد.

این سخن با ذكر یك داستان تاریخی كه مورخ معروف مسعودی در «مروج الذهب » آورده پایان می دهیم:

او از «فضل بن ربیع » نقل می كند كه «شریك ابن عبدالله » روزی وارد بر «مهدی » خلیفه عباسی شد، مهدی به او گفت باید حتما یكی از سه كار را انجام دهی، شریك سؤال كرد كدام سه كار؟ گفت یا قضاوت را از سوی من بپذیری و یا تعلیم فرزندم را برعهده بگیری، و یا غذائی (با ما) بخوری! شریك فكری كرد و گفت سومی از همه آسانتر است، مهدی او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعی از خوراك مغز آمیخته با شكر و عسل برای او فراهم ساز.

هنگامی كه «شریك » از آن غذای بسیار لذیذ و (طبعا حرام) فارغ شد، آشپز رو به خلیفه كرد و گفت این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز بوی رستگاری را نخواهد دید! فضل ابن ربیع می گوید مطلب همین گونه شد، و شریك ابن عبدالله بعد از این ماجرا هم به تعلیم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوی آنها پذیرفت.



همچنین مشاهده کنید