چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

توپ را به زمین دیگری نیندازید


توپ را به زمین دیگری نیندازید

کمیته ملی المپیک , فدراسیون کشتی , کادر فنی یا کشتی گیر کدامیک مقصرند

کسب یک مدال طلا و یک برنز از جمع ۵۵ ورزشکار اعزامی به بازی‌های المپیک ضعف‌ها و واقعیت‌های ورزش کشورمان را یک بار دیگر و بوضوح به رخ کشانید.

گرچه سوای مراد محمدی در کشتی و هادی ساعی در تکواندو دیگر ورزشکاران اعزامی در ورزش‌های انفرادی و گروهی به مدال و توفیق چندانی نرسیدند اما در این میان ناکامی و عملکرد ضعیف فدراسیون کشتی و گوش شکسته‌ها به دلیل پیشینه مقبول گذشتگان و انتظارات فراوانی که برای دوستداران سنتی ایجاد کرده بود، بیش از شکست سایر رشته‌ها به چشم آمد و جامعه ورزش را متاثر و متاسف کرد.

تردیدی نیست در ثبت هر نتیجه‌ای در مسابقات ورزشی (چه برد و چه باخت)‌ عوامل متعددی دخیل و تاثیرگذار هستند و نمی‌توان هنگام ناکامی‌ها، شخص خاصی را مقصر نامید و دیگر عوامل را عاری از هر نوع تقصیر و اشتباهی دانست. به همین منوال پیروزی‌ها را هم نباید به نام یک نفر نوشت.

اگر عوامل شکست و ناکامی کشتی ایران را در ۳ بخش مدیریتی، فنی و کشتی‌گیری متمایز و تفکیک کنیم، بهتر می‌توانیم به علل و دلایل این باخت پی ببریم.

منتهی برای بررسی و ارزیابی عملکرد تیم کشتی اعم از کشتی‌گیر و مربیان و... نیاز به فضای آرام و بدون شانتاژ بازی است که این روزها به دلیل اظهارنظرهای متناقض و مغرضانه شرایط برای یک بررسی منطقی و به دور از احساس کمتر مهیاست.

به عبارتی دیگر اکنون که کاروان ورزشی ایران و بخصوص کشتی‌گیران از تحقق انتظارات بجای جامعه و اهالی ورزش ناکام مانده‌اند، بازخورد این ناکامی به دلیل اظهارات سلیقه‌ای و جوسازی غیرواقعی جمعی از منفعت‌طلبان و مغرضان تبعات منفی به دنبال خواهد داشت و واقعیت‌های سازنده و راهگشا را زیر سایه خود قرار می‌دهد.

در شرایطی که هم‌اینک ورزش ایران به واسطه بازتاب نتایج انتقادآمیز در المپیک دوران نقاهت و بحرانی را پشت‌سر می‌گذارد، بسیاری از دست‌اندرکاران و کسانی که به هر نحو دستی بر آتش تیم‌های اعزامی داشته‌اند، درصدد توجیه عملکرد خود و انداختن توپ به زمین دیگری هستند.

در چنین اوضاع آشفته‌ای که هر کس فقط برای ارائه دفاعیه‌ای به منظور رهایی از مهلکه شناسایی مقصران شکست ایراد سخن می‌کند؛ نه‌تنها نمی‌توان در ارزیابی و بررسی علل ناکامی به یک جمع‌بندی اصولی و واقعی دست یافت، بلکه ذهنیت عمومی را نیز منحرف می‌کند.

در بخش مدیریتی گرچه از لحاظ فنی و ساختاری در وهله اول همه انتظار پاسخگویی از مسوولان فدراسیون کشتی را دارند، اما از آنجا که متولی و مسوول اصلی آماده‌سازی و اعزام ورزشکاران به بازی‌های آسیایی و بازی‌های ۲۰۰۸ پکن، کمیته ملی‌المپیک به حساب می‌آید، اگر این کمیته را به عنوان مقصر اصلی این ناکامی معرفی کنیم، دور از واقعیت نخواهد بود.

ضعف‌های مدیریتی در کمیته ملی المپیک از زمانی مشهود و محسوس شد که کارگزاران اجرایی کمیته ملی‌‌المپیک در سالی که به سال المپیک نامگذاری شده بود. تمام توان و تفکر خود را معطوف صندلی ریاست فدراسیون فوتبال کردند و از روند آماده‌سازی و سازماندهی قوی تیم‌های اعزامی به المپیک غافل ماندند.

یکی دیگر از قصوراتی که کمیته ملی المپیک مرتکب شد، انتخاب ناظران در رشته‌‌های مختلف ورزشی بود که اکثر آنها از لحاظ تخصصی و فنی اشراف کامل بر حوزه نظارتی خود نداشتند و همین مساله گزارش‌های غیرفنی و تهی از دیدگاه کارشناسی را به مدیران ارشد در کمیته ملی‌‌المپیک انتقال داده است.

در بعد مدیریتی در فدراسیون کشتی،‌ مهم‌ترین تاثیر حضور یزدانی‌خرم، برطرف شدن مشکلات مالی این فدراسیون بود؛ اما از جنبه‌های تخصصی و فنی، این مدیریت نتوانست نقش هدایتی و حتی نظارتی بر روند انتخاب ملی‌پوشان و برنامه‌های کلیدی این فدراسیون داشته باشد.

غریب و بیگانه بودن مرد اول فدراسیون کشتی با فرهنگ و روحیات اهالی کشتی یکی دیگر از مواردی بود که باعث شد تا یزدانی‌خرم بسختی بتواند در مسائل مهم و اساسی امور فنی به طور مستقیم ورود پیدا کند یا در مواقع ضروری ابهامات موجود را با نظر کارشناسانه خود که از یک مدیر مجرب و کاردان انتظار می‌رود، از پیش‌رو بردارد.

وقتی مرد اول یک تشکیلات از جنس دیگری باشد و با زیر و بم کار از لحاظ عملی و فنی یک غریبه به جساب بیاید، خواه‌ناخواه در تصمیم‌گیری‌های فنی و عملیاتی نقش رئیس کمرنگ می‌شود و تحت‌تاثیر دیگر عوامل قرار می‌گیرد.

همان‌گونه که در انتخاب همکاران فنی و حتی اداری و مسوولان کمیته‌های مختلف فدراسیون کشتی نتوانست اصلح‌‌ترین و کارآمد‌ترین نفرات را در مجموعه کاری خود جذب و جمع کند. همین نقیصه مهم باعث شد تا در همه رده‌های سنی تیم‌های ملی مردان مجرب و کارآزموده در جایگاهی اصلی خدمت قرار نگیرند.

ضعف و نبود قاطعیت در نزد مردان اول کادر فنی دیگر معضلی بود تا زیرمجموعه کادر فنی از توان قابل‌قبولی برخوردار نباشد. ندانم‌کاری‌‌ها و اختلاف‌نظر بین مجموعه کادر فنی تا بروز کدورت و اختلافات شدید میان سرمربی و مربیان هم پیش رفت.

بر اثر نداشتن کادری هماهنگ، منسجم،‌ مجرب و همدل به نام کادرفنی، ناهماهنگی و اختلافات در آستانه اعزام تیم‌های ملی تا جایی اوج گرفت که بر روحیات کشتی‌گیران تاثیر منفی گذاشت و آنها را کم رمق و کم‌روحیه در قالب یک کشتی‌گیر از پیش باخته روی تشک فرستاد.

این نقیصه بزرگ در هر دو رشته کشتی آزاد و فرنگی مصداق داشت و به جز مراد محمدی ۱۱ ملی‌پوش آزاد و فرنگی‌کار چنان کم روحیه و شکننده به مصاف حریفان رفتند که برای باختن نیازی به اجرای فن رقیبان نداشتند.

در مواردی هم کشتی‌گیران ما به اشتباهات فردی خود باختند. شکی نیست تمام باخت‌هایی که برای کشتی‌گیران ما ثبت شد، صرفا به‌دلیل اقتدار و برتری حریفان نبود که اگر چنین بود، بار تقصیر‌های کادر فنی و کشتی‌گیران را سبک می‌کند اما سوال و انتقاد ما از ملی پوشانی است که در عین برتر بودن و توانایی شکست دادن حریفان، نتیجه را به‌دلیل اشتباه یا قصور خود به حریف واگذار کرده‌اند که در این موارد گناه آنها بخشودنی و قابل توجیه نیست.

مبارزه میثم مصطفی جوکار مقابل کریل ترزیف از بلغارستان مصداق این ادعاست.

در کشتی فرنگی هم به عنوان مثال می‌توان به مبارزه سامان طهماسبی و حریف ترکیه‌ای او اشاره کرد. در حالی که او ۲ بر صفر فاتح این مسابقه حساس و سرنوشت‌ساز برای راهیابی به مرحله نیمه‌نهایی بود، بر اثر یک لحظه غفلت ‌بازی را واگذار کرد.

به‌هر شکل امیدواریم مسوولان مربوط در سازمان تربیت بدنی، کمیته ملی المپیک و فدراسیون کشتی به‌دور از هر تنش و تعرضی به شخصیت دیگری، درصدد شناسایی عوامل و دلایل این ناکامی برآیند و راهکاری برای اعتلای کشتی بیابند تا همچون گذشته جماعت گوش شکسته به کشتی به عنوان ورزش اول اعتقاد و ایمان بیاورند.

سعید میرزاشفیع‌



همچنین مشاهده کنید