پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

نقش مشاورین روانی در تیمهای ورزشی


روانشناسی, به معنای مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای موجود زنده است علم روانشناسی در ورزش مانند علم پزشكی دارای شاخه های گوناگون است, روانشناسی تربیتی, روانشناسی بالینی, روانشناسی مدیریتی و صنعتی, كار و امور استخدامی وروانشناسی كودك

روانشناسی علمی است كه رفتار آدمی در گونه های مختلف مورد مطالعه قرار می گیرد. بخش و شاخه ای از روانشناسی علمی را روانشناسی ورزشی تشكیل می دهد، كه در كشور ما كمتر مورد توجه قرار می گیرد و یا نسبت به آن كم توجهی می شود. در رشته های نوخاسته روانشناسی، روانشناسی ورزشی شكل اجتماعی تری دارد و به همین دلیل از اهمیت بیشتری برخوردار است. مقابله با این علم در ورزش به منزله فرار از واقعیت های امروزی علم ورزش است. روانشناسی كاربردی در رفتارهای آموزشی در ورزش، راه رسیدن به هدف را كوتاهتر و سیر تعلیم را آسانتر می كند.

مطالعه رفتار آدمی در محیطهای ورزشی، یكی از وجوه بااهمیت در خصوص شركت در مسابقات بین المللی است كه تاكنون در كشور ما كمتر مورد توجه و بررسی دقیق مسئولین و دست اندركاران تیمهای ملی بوده است. چون موفقیت در مسابقات بین المللی تنها نتیجه فعالیت و كارآیی جسمانی نیست، بیشتر كشورهای صاحب نام در ورزش در موقعیتهای حساس از یافته های روانشناسی سود می برند. بنابراین چنانچه از این یافته ها استفاده نشود و ورزشكاران و مربیان تیمهای ملی فقط با تكیه بر تجارب عملی خود و با استفاده از روش آزمون و خطابه این گونه صحنه های بین المللی گسیل شوند، ممكن است ضایعات جبران ناپذیری به بار آید. مقاله حاضر كوششی است برای نشان دادن ضرورت و اهمیت همكاری مشاورین روانی و نحوه كمك این مشاورین به تیمهای ملی كشورمان.امروزه، آگاه شدن از یافته های روانشناسی، فراتر از كار جنبی یك مربی است. مربیان بدون استفاده از این یافته ها نمی توانند ورزشكاران خود را به حداكثر توانایی جسمی و روانی برسانند و از طرفی علم روانشناسی روزبه روز توسعه پیدا كرده، با این حال، امكان دسترسی مربیان به علم روانشناسی، به دلایل مختلف محدوده بوده است. متخصصین روانشناسی می توانند مهارتهای روانی را به شكل مطلوبی به مربیان ارائه كنند تا مربیان به سهم خود به ورزشكاران كمك كنند.مسائل و مشكلاتی كه مربیان و ورزشكاران با آن دست و پنجه نرم می كنند، بیشتر به صورت لاینحل باقی مانده اند. برخی از این مشكلات عبارتند از: ترس از شكست، ناتوانی در كنترل خشم، اضطرابهای مداوم، فشارهای روانی غیرقابل كنترل، نداشتن تمركز فكری، اشتغال فكری مسائل و مشكلات گذشته و آینده، بی رمقی، هیجانات حاصل از شكست یا پیروزیهای غیرقابل انتظار، ناتوانی در تدوین اهداف، از دست دادن اعتماد به نفس. مربیان و ورزشكاران توسط مشاورین روانی می توانند به شكل بهتری با آنها مواجه شوند و نحوه برخورد صحیح با این مسائل و مشكلات را بیاموزند و از این طریق از حداكثر توان جسمی و روانی خود سودجسته، با دلگرمی و شعف در پی برطرف كردن عیوب خود باشند.به طور كلی، مربیان می توانند در زمینه های زیر از مشاورین روانی به نحو مطلوب استفاده كنند تا بعضی از مشكلات اساسی را برطرف سازند.مربیان تیمهای ملی فشارهای روانی بسیار سنگینی را متحمل می شوند. فشار كار روزانه، انتظار مداوم برای برنده شدن، احساس عدم امنیت عمومی در كار، هزاران ساعت كار روی جزییات، سفرهای پی در پی داخلی و خارجی، برقراری ارتباطات میان افراد، مسئول دیدن خود در مقابل مطبوعات، مردم، مسئولین و ورزشكاران، مسائل و مشكلات شخصی و خانوادگی و ... ممكن است احساس ناتوانی را در مربیان بوجود آورد. این مشكلات به نوبه خود باعث بی اعتنایی و دوری از كار و مسئولیت مربی می شود، به نحوی كه او نمی تواند از حداكثر توان خود در رسیدن به اهداف قهرمانی تیم استفاده كند. بعضی از این مربیان از این گونه فشارها شكایت می كنند و احساس ناتوانی و خستگی مفرط را به مسئولین گوشزد كرده، حتی ممكن است استعفا بدهند. جری تاركانیان مربی بسیار موفق دانشگاه نوادای لاس وگاس، می گوید:«مربیگری در یك كلمه خلاصه می شود: فشار؛ مثل این است كه تفنگی سر شما را برای مدت چهار ماه (یك فصل از مسابقات بسكتبال دانشگاههای آمریكا) نشانه گرفته باشد.» چقدر كار مربیگری می تواند توأم با فشارهای روانی باشد؟!

برخی تحقیقات، درباره ضربان قلب، فشارهای روانی قبل و حین مسابقه و حتی بعد از مسابقه مربیان انجام شده است. در تحقیقی كه در سال ۱۹۶۹ توسط گازوس، سوول و دلاست تیوس صورت گرفت، نشان داد كه تعداد ضربان قلب مربیان در زمان استراحت به طور متوسط ۶۸ بار در دقیقه بود ولی در هنگام مسابقه به ۱۳۲ بار در دقیقه رسید. در بررسی دیگری، كولبنسچ لاك ضربان قلب مربیان بسكتبال را اندازه گیری كرد و متوجه شد در هنگام شروع بازی ضربان قلب آنها به ۱۵۰ضربه و در طول مسابقه تعداد ضربان یكی از آنها به ۱۶۶ و بالاترین تعداد ضربان در هنگام بازی به ۱۸۸ بار در دقیقه رسید. این رقم برای فردی كه دربازی شركت ندارد و فقط در كنار تیم نشسته بسیار سنگین است.

هنگامی كه افراد بر اثر فشارهای روانی شدید حالت بی رمقی پیدا می كنند از نظر بدنی، عاطفی و ذهنی احساس فرسودگی می كنند به طوری كه گویی به اهداف تعیین شده نرسیده اند. پس این مربیان از كار طاقت فرسا، بدون این كه كاملاً به موفقیت نائل شده باشند احساس ناامیدی كرده، نگرش های منفی نسبت به كار، زندگی و ورزشكاران در آنها توسعه پیدا می كند. نكته جالب توجه این است كه افراد پركار قربانیان بی رمقی هستند. در اینجا این سؤال مطرح است كه آیا می توان مربی را با كوهی از فشارهای روانی تنها گذاشت و فقط به نصایح و دلگرمی های كوتاه مدت و كم اثر و غیرتخصصی بسنده كرد؟ آیا اصولاً از نظر انسانی قابل توجیه است كه مربیان چنین فشارهای روانی را به تنهایی تحمل كنند تا كارها را با روش آزمایش و خطا انجام داده باشند؟ دیگر این كه مدیریت تیمهای ملی چگونه می تواند با چنین مشكلاتی كه گریبانگیر مربیان، سرپرستان و ورزشكاران است، آشنا شود؟ و بالاخره چگونه می تواند در حل معضلات روانی به آنها كمك كند؟

یكی از مناسب ترین راه حل هایی كه برای این مشكل می توان پیشنهاد كرد پیش بینی مشاورین روانی برای تیمهای ملی است. این مشاورین می توانند به صورت پاره وقت در طول سال و یا تمام وقت، قبل از اعزام تیمهای ملی به مسابقات بین المللی، كمكهای ضروری را به مربیان ارائه كنند تا مربیان ابتدا به روش صحیح و علمی نسبت به مشكلات خودآگاهی یابند و سپس در حل آنها بكوشند.

ضمن این كه مربیان راههای مقابله با مشكلات مذكور را خواهند آموخت، از پشت گرمی های عاطفی مشاورین بهره مند خواهند شد و از حرفه خود بیشتر احساس لذت و شعف خواهند كرد.

بر طبق نظریه روانشناسان بزرگ آیا مشاورین روانی می توانند راههای مقابله با اضطراب و تنش های روانی ورزشكاران را كاهش دهند؟

بیشتر ورزشكاران در موقعیت های ورزشی و در رقابت های بسیار حساس و بازیهای مهم، اضطراب و دلهره ها را حس كرده اند و به آن آشنایند كه چگونه بر اثر اضطراب زیاد، فعالیت طبیعی آنها تحت تأثیر قرار گرفته است. فشارهای روانی وارد به ورزشكاران زمانی پیش می آید كه ورزشكاران تصور كنند بین كاری كه دیگران از آنها انتظار دارند و كاری كه توانایی انجامش را دارند ناهماهنگی شدیدی وجود دارد.

فشارهای روانی باعث تحلیل انرژی جسمانی ورزشكاران و ایجاد عصبیت درونی می شود و نوعی گریز و دوری از ورزش در آنها ایجاد می كند. ورزشكار دچار شوك روانی، احساس می كند كه شایستگی لازم را دارا نیست و به همین دلیل اعتماد به نفس آنها كاهش پیدا كرده و در عملكرد طبیعی آنها اثر منفی می گذارد و حتی صدمات بدنی شدیدی را باعث می شود.این حالت روانی نه تنها در ورزشكاران، بلكه در مربیان نیز به نوع دیگر حاكم می شود. زمانی كه تصورات و ذهنیت یك مربی در یك مسابقه به هم می ریزد و قدرت توانایی او كاهش پیدا می كند و تصمیم گیری صحیح از وی سلب می شود، این فشار شدیدتر می شود. استعفای تعدادی از مربیان بعد از یك شكست سنگین خود یكی از دلایل فشار روانی است.

مشاورین روانی در چنین مواقعی می توانند، با كنترل نیروهای روانی، سطح انرژی روانی مطلوب را به ورزشكاران انتقال دهند. برای ورزشكاران راههای آسانتری پیشنهاد می شود. یك برنامه تفریحی، به عمق آب رفتن، درون جكوزی قرار گرفتن و حتی دیدن یك فیلم كمدی، شدت فشارهای روانی ورزشكاران را كاهش می دهد. در مسابقات سنگین و سخت این نیاز بیشتر حس می شود كه روانشناسان تیمها به مربیان پیشنهاد تمرینات توأم با شادی و خنده را بدهند. تنظیم انرژی روانی قبل از هر دیدار بزرگ می تواند بر كیفیت فنی و جسمی بازیكنان بیفزاید. در این گونه موارد تمرینات ذهنی مشاورین روانشناسی تیمها را نباید دست كم گرفت. آرامش ذهنی قبل از هر مسابقه، یكی از روشهای مؤثر و مثبت در ورزش بوده است.یك نكته مهم نیز در به كار گرفتن مشاورین روانی در ورزش است. اگر نقش این مشاورین در تیمهای ورزشی تعریف صحیحی نشود و وظایف آنها مشخص نگردد، چه بسا تأثیر منفی نیز از حضور آنها در تیمها حس شود. درواقع اگر بین روانشناس ورزشی و مربی یك تیم هماهنگی و خواسته مشترك وجود نداشته باشد حضور روانشناس ضرورتی نخواهد داشت.



همچنین مشاهده کنید