شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

نگاه از دریچه تکنیک


نگاه از دریچه تکنیک

خانم سرگرد باربارا, عنوان متن نمایشی است در ژانر كمدی ِ آمیخته با واقعگرایی كه به طریقهٔ اپیك توسط مهرداد رایانی مخصوص اجرا شده است شیوه اجرایی اپیك Epic در كلیت خود, حاوی یك رشته اتفاقات و رویدادهایی است كه بدون ایجاد محدودیت تصنعی زمانی و مكانی و بدون توجه به طرح و توطئه رسمی داستان, روایت می شود و در حقیقت نقطهٔ مقابل رویكرد ارسطویی یا رویكرد دراماتیكی است

نقدی برنمایش«خانم سرگردباربارا» نوشته جرج برناردشاو

خانم سرگرد باربارا، عنوان متن نمایشی است در ژانر كمدی‌ِ آمیخته با واقعگرایی كه به طریقهٔ اپیك توسط مهرداد رایانی مخصوص اجرا شده است. شیوه اجرایی اپیك (Epic) در كلیت خود، حاوی یك رشته اتفاقات و رویدادهایی است كه بدون ایجاد محدودیت تصنعی زمانی و مكانی و بدون توجه به طرح و توطئه رسمی داستان، روایت می‌شود و در حقیقت نقطهٔ مقابل رویكرد ارسطویی یا رویكرد دراماتیكی است. اجرای نمایش خانم سرگرد باربارا نیز با چنین نگرشی به اجرا درآمده است. كه در بطن خود، عمده‌ترین خصایص و ویژگیهای شیوهٔ اپیك را گنجانده است. و البته نه همهٔ آنها را. به عبارتی در یك تقسیم‌بندی كلی، اجرای نمایش خانم سرگرد باربارا از دو ویژگی اصلی اپیك برخوردار است كه این مهم از منظر اجرایی، قابل بحث و بررسی است:

۱ـ تقطیع و تعویض صحنه‌های نمایش به صورت مونتاژ‌شده

۲ـ بیگانه‌سازی یا فاصله‌گذاری (Estranyment)

قبل از نقب ‌زدن به شیوهٔ اجرایی و استفاده از تكنیكهای اپیك توسط كارگردان باید اذعان داشت كه، چون ژانر نمایش كمدی است، كارگردان سعی كرده است با استفاده از برخی روشهای بازیگری وجه كمیك اجر را بیشتر نمایان سازد. اما نكتهٔ اساسی در اینجاست كه روشها و طریقهٔ بازیگری و نقش‌آفرینی بازیگران روی صحنه، در برخی موارد با اغراق و افراط توأم است و مصداق این مورد را می‌توان در مورد صداسازی بازیگران مشاهده كرد به‌ گونه‌ای كه بازیگران در حین گفت‌وگو از یكدیگر تأثیر پذیرفته‌اند و اندك شباهتی در نحوهٔ بیان آنها دیده می‌شود. به‌ عبارتی، نحوهٔ بازی برخی از بازیگران مانند سپیده نظری‌پور بسیار كلیشه‌ای است و این شكل پرداخت كاراكترها از منظر اجرایی و عملكرد بیشتر نمایان است. تقلید صدا و بعضاً گرفتن ژستهایی كه در بسیاری از اجراها رواج دارد. این مسئله البته در ارتباط مستقیم با نوع متن است كه در ژانر كمدی قرار دارد و از طرفی اجرای آن نیز با ایجاد فضای غیر معمول توأم است. زیرا متن، ایرانی نیست. از این‌رو شناخت كاراكترها و شناساندن آنها از اهم‌ّ واجبات به‌شمار می‌آید. سادگی دكور نمایش، از جمله مواردی است كه توجه مخاطب را به خود جلب می‌كند و این نوع آرایش صحنه بدون هیچ‌گونه تزئینات اضافی، همگام و هماهنگ با مجموعهٔ نمایش است و این هماهنگی و یگانگی و ارتباط بین كاراكترها و صحنه‌پردازی بیشتر نمایان می‌شود زیرا كه بازیگران در ساخت و ساز صحنه‌های مختلف نمایشی و جابه‌جایی عناصر صحنه دخیلند و این امر مهم كاملا در ارتباط با شیوهٔ اجرایی نمایش است. زیرا تقطیع‌كردن و تعویض صحنه‌ها كه از جمله فنون شیوهٔ اپیك است مستلزم این جابه‌جایی و صحنه‌آراییهای مجدد است. شگرد كارگردان و نیز تكنیك ایشان در ایجاد چنین روشی ستودنی است. اما آنچه كه در صحنه‌آرایی به آن توجه كمتری شده است، این است كه عناصر مورد استفاده در صحنه و شكل صحنه‌آرایی معرف مكان وقوع رویدادها نیست.یعنی در عین هماهنگی با كلیت اجرا به نوعی بیگانگی با محتوا نیز در آن دیده می‌شود. برای نمونه، در صحنه‌‌ای كه بازیگران داخل یك كلیسا‌اند از طریق دیالوگ یكی از بازیگران، فهمیده می‌شود كه مكان، كلیساست. صحنه‌آرایی كه سادگی و بی‌پیرایگی بر آن مستولی است در معرفی فضا و مكان رخدادها كمك چندانی به مخاطب نمی‌كند. به هر حال همان‌طور كه اشاره شد مجموعهٔ اجرا از دو ویژگی عمدهٔ شیوهٔ اپیك برخوردار است: اولین ویژگی یعنی تقطیع و تعویض صحنه‌ها به شكل مونتاژ‌شده است. این نوع تكنیك در نمایش موجب می‌شود تا تماشاگر صرفا‌ً آنچه را كه در حال روی دادن است نظاره كند به عبارتی، مخاطب تبدیل به ناظری می‌شود كه تعق‍ّلش توسط مجریان به چالش كشیده می‌شود و این امر بر احساسات وی غالب می‌شود. و مخاطب فقط چیدمان رویدادهایی را می‌بیند كه در قالب صحنه‌های متداول در جریان است. و از اوج و حضیضی كه در شكل، و طریقهٔ تئاتر دراماتیك، به مفهوم ارسطویی دیده می‌شود در جریان چنین رویكردی وجود ندارد. استفاده از این تكنیك، به كارگردان نمایش‌ِ خانم سرگرد باربارا این امكان را داده است كه در رسیدن به غایت اجرای خود، موفق عمل كند و در عین حال موجب خستگی و ملال مخاطب هم نشود. بازیگران، ضمن خواندن قطعات تصنیف‌شدهٔ موسیقی به شكل گروهی و با حركات موزون صحنه‌ها را عوض می‌كنند. از جمله نكات بسیار جذاب كه از ساحت بصری و زیبایی‌شناختی تصاویر نمایشی قابل توجه است، میزانسنهایی است كه گاهی به شكل صلیب است كه این شكل میزانسن با مضمون و محتوای متن و اثر تلفیق زیبایی ایجاد كرده است. این تلفیق فرم و محتوا در شیوهٔ كارگردانی حاكی از خلاقیت و قدرت كارگردان است كه در امر ساخت و ساز تصاویر نمایشی با بینش و دقت به ساحت زیبایی‌شناختی، اجرایی قابل قبول ارائه داده است ضمن ادای احترام به تلاش كارگردان و گروه باید اذعان داشت كه با توجه به تمامی موارد فوق‌الذكر در مورد صحنه‌ها و میزانسنهای منظم و منسجم كه كارگردان ارائه كرده است بعضاً در برخی موارد، خصوصاً در تركیب‌بندیها نكاتی بسیار اندك و در عین حال كم‌رنگ مشاهده می‌شود كه باعث خروج تركیب‌بندیها از حالت یكدستی و انتظام است. به یكی از مواردی كه می‌توان اشاره كرد، تركیب‌بندیهایی است كه با تجمع بازیگران در یك نقطه از صحنه شكل می‌گیرد این تجمع و شكل چیدمان بازیگران گاهی موجب ماسكه شدن دیگر بازیگران می‌شود و در عین حال تركیب‌بندی را به لحاظ بصری دچار اشكال می‌كند. اما در عین حال عمدهٔ ویژگیهای خوب اجرا، این جزئیات را می‌پوشاند.تعویض صحنه‌ها كه با نواخت ترومپت شكل می‌گیرد ریتم و هماهنگی خاصی ایجاد می‌كند كه یادآور تعزیه است. از صدای ترومپت برای تعویض و تقطیع صحنه‌ها به خوبی بهره گرفته شده است. و در عین حال مخاطب را برای دیدن صحنه یا اپیزود جدید آماده می‌كند.استفاده‌ازتكنیك‌بیگانه‌سازی(Estrang ument)یا فاصله‌گذاری، از جمله ویژگیهای اجرای نمایش به سبك و سیاق اپیك می‌باشد. كه در اجرای خانم سرگرد باربارا نمایان است. شایان ذكر است كه جرج برنارد شاو جزء نویسندگان مكتب تئاتر عقاید (Theatreofideas) است و تئاتر اپیك یا شیوهٔ برشت پی‌آمد منطقی این مكتب است اما تفاوت شیوهٔ برشت با این مكتب، درواقع همان تكنیكها و فنونی است كه برشت در كارش به‌كار می‌برد. از این رو اجرای نمایش‌ِ خانم سرگرد باربارا كه متن آن برخاسته از مكتب تئاتر عقاید است شیوه برشت را به‌خوبی در خود جای داده است این مهم نیز در ارتباط با دراماتورژی متن قرار می‌گیرد كه در جهت شیوه اجرایی نمایش انجام گرفته است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید