جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

مگه تو دکتری؟


مگه تو دکتری؟

کمتر کسی در طول تاریخ، سودمندی و اهمیت دانش پزشکی را انکار کرده است. البته بسیاری از درمان‌های قدیمی امروزه بی‌فایده یا غیرضروری به نظر می‌رسند، اما در هر دوره و عصری، مجموعه‌ …

کمتر کسی در طول تاریخ، سودمندی و اهمیت دانش پزشکی را انکار کرده است. البته بسیاری از درمان‌های قدیمی امروزه بی‌فایده یا غیرضروری به نظر می‌رسند، اما در هر دوره و عصری، مجموعه‌ دانش و عملکرد پزشکی، مصداق و مثال سودمندی و خیرخواهی بوده است...

از همین رو، هرگاه کسی می‌خواهد مفید و خیرخواهانه بودن عملی را نشان دهد، آن را به کارهای مربوط به پزشکی تشبیه می‌کند. مشکل اما اینجاست که اموری ضروری و ذاتی طبابت تلقی می‌شوند – و به این واسطه برای توجیه رفتارهای مورد نظر به کار می‌روند – که در واقع به هیچ‌وجه ضروری و ذاتی نیستند. به این مثال‌ها توجه کنید: هر وقت کسی می‌خواهد رنج و زحمت یا خشونتی را به فرد دیگری، مثلا به فرزندش، تحمیل کند، می‌گوید: «این مانند همان داروی تلخ است که باید به زور در حلق کودک ریخت تا حالش خوب شود.» بعد هم قیافه حق به جانبی به خود می‌گیرد که انگار سخنی حکیمانه گفته است. حال آنکه تلخ بودن، به هیچ‌وجه ذاتی دارو و درمان یا نشان دهنده موثر و مفید بودن آن نیست. تنها علت تلخی سنتی داروها «ناتوانی» پزشکان و داروسازان در تولید داروهای خوش‌مزه است. امروزه داروسازی پیشرفته، داروها، به ویژه داروهای کودکان را چنان خوش‌طعم و خوش‌عطر می‌سازد که باید مواظب بود کودک بیش از حد از آن دارو نخورد! و این داروهای خوش‌مزه خیلی هم موثرتر و مفیدتر از مشابه‌های تلخ و زهرماری هستند که همچنان ممکن است در کشورهای فقیرتر تولید و عرضه شوند.

مثال دوم اینکه وقتی کسی می‌خواهد از پاسخ دادن به پرسش «چرا» فرار کند، می‌گوید: «مگر وقتی پیش دکتر می‌روی می‌گویی چرا؟» و آن‌وقت در نگاهش این توقع را می‌خوانی که از او هم مثل دکتر اطاعت کنی و چرا نپرسی. حال آنکه اتفاقا یکی از مهم‌ترین جاهایی که باید پرسید چرا، هنگام مراجعه به پزشک است. این پزشکی پدرسالار منسوخ گذشته بود که در آن پزشک به این عنوان که «صلاح» بیمار را بهتر از خودش می‌داند، توقع فرمانبرداری بی‌چون‌وچرا داشت. امروزه پزشک، فرد متخصصی است که در عین احترام بسیاری که دارد، باید بیماری، انتخاب‌های درمانی و فواید و مضرات هرکدام را برای بیمار توضیح دهد و به پرسش‌های او پاسخ دهد و نهایتا به تصمیمی که بیمار برای خودش می‌گیرد، احترام بگذارد، یعنی پزشکی امروزین مبتنی بر «رضایت آگاهانه» است، نه سپردن خویش به دستان آنکه بهتر می‌داند. البته برخی از مثل‌ها همچنان به قوت خود باقی‌ هستند، مثلا وقتی به کسی می‌رسید و از او می‌پرسید: «حالت چه‌طوره؟» او جواب می‌دهد: «مگه تو دکتری؟» تا دلخوری‌اش را از شما نشان دهد. غرض اینکه پزشکی امروز به سویی می‌رود که استفاده ضرب‌المثلی از آن برای توجیه رفتارهای تهاجمی روز به روز دشوارتر می‌شود.

دکتر کیارش آرامش/ متخصص پزشکی اجتماعی و استادیار مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی



همچنین مشاهده کنید