سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

چند وجهی علی کریمی


چند وجهی علی کریمی

پایان جادوگر در تیم ملی فوتبال

● پرده اول:

کودکی، شروع آشنایی علی کریمی با دنیای توپ گرد بود. پس از آن مدرسه، کوچه و زمین‌های خاکی تا این که جوان هجده نوزده ساله آن دوران که ساکن کرج بود، تکنیک فوق‌العاده‌اش را به فوتبال سالنی برد و پس از آن بین فوتبال و فوتسال، فوتبال را ادامه داد و هنرنمایی‌اش با توپ تا جایی اوج گرفت که خیلی زود لقب جادوگر را مقابل نام خود دید.

علی کریمی را مربی‌ای به نام رحمانی که آن روزها هدایت تیم فوتسال فتح تهران را به عهده داشت رسما به فوتسال معرفی کرد. کریمی خیلی زود به یک سالنی‌باز قهار تبدیل شده و نامش برسر زبان‌ها افتاد، اما هنوز چندان شناخته شده نبود تا این که یکی از دوستان نزدیک علی پروین، کریمی را به سرمربی وقت پرسپولیس معرفی کرد.

● پرده دوم

داستان پیوستن کریمی به پرسپولیس را از زبان ناصر ابراهیمی، مربی آن زمان سرخپوشان بخوانید: یکی از دوستان علی‌آقا که در کرج زندگی می‌کرد علی کریمی را از همان بازی‌های محلی می‌شناخت. وقتی به فتح رفت بازی‌اش بیشتر به چشم آمد. به توصیه همین دوست نزدیک علی‌آقا بازی علی را دیدم و با همان یک جلسه فهمیدم آینده درخشانی دارد. هماهنگ کردیم تا علی کریمی یک هفته با پرسپولیس تمرین کند. همین یک هفته کافی بود تا علی‌آقا او را تایید کند. علی کریمی به پرسپولیس پیوست، اما همان اول‌کار چندان فرصت بازی پیدا نمی‌کرد تا این که پس از چندبار ذخیره به میدان فرستادن با رفتن مهدوی‌کیا، دایی و باقری به آلمان فیکس شد و جای خود را پیدا کرد. ما جوانان زیادی را به این فوتبال شناساندیم. علی‌آقا هم با یک نظر به قولی می‌فهمید بازیکن چند مرده حلاج است. تا کریمی را دید گفت آینده درخشانی دارد، اما نگذارید مغرور شود. وقتی هم شرایطی پیش آمد که کریمی فیکس شد و گل کرد و همه او را شناختند صدایش کرد و گفت راه طولانی است. باید هدفت بزرگ باشد. فکر نکنی حالا که فیکس شدی خبری هست. در این تیم باید برای بزرگ‌شدن تلاش کنی.

● پرده سوم

علی کریمی خیلی زود به تیم ملی دعوت شد، اما محرومیتی که در تیم امید نصیبش شد او را از فوتبال برای یک سال دور کرد؛ دورانی که به اعتقاد کارشناسان اگر کریمی محروم نمی‌شد مسیر ورزشی زندگی‌اش درخشان‌تر از این می‌شد. اردوی آن زمان تیم امید در ویتنام و بازی ایران مقابل این تیم با درگیری علی کریمی و داور همراه شد و او که سیر صعودی را طی می‌کرد از ۲۲‌بهمن۷۷ به مدت یک سال محروم شد، اما با این که حتی به بازی‌های مقدماتی المپیک سیدنی در سال ۲۰۰۰ نرسید پس از آن دوباره بجز یک دوره مصدومیت و این اواخر محرومیت غیررسمی در زمان مربیگری علی دایی، در تمام اردوهای تیم ملی حضور داشت، اوج درخشش علی کریمی با‌‌پیراهن تیم ملی در جام ملت‌های آسیا در سال ۲۰۰۴ در چین بود. کریمی با ۵ گل آقای گل مسابقه‌ها شد و در همان سال عنوان بازیکن سال آسیا را به خود اختصاص داد تا همه او را با لقب جادوگر آسیا در فوتبال بشناسند.

● پرده چهارم

دوران حضور علی کریمی در تیم ملی را می‌توان به ۲ فصل تقسیم کرد، روزهایی که به اصطلاح فوتبالی‌ها کریمی روی فرم بود، اغلب چهره‌ تک‌ستاره و ناجی تیم ایران را بازی می‌کرد و روزهایی که به هر دلیلی این شرایط را نداشت، گاهی فرصت‌هایی مسلم از دست می‌رفت. نمونه از فصل اول که درخشش بی‌چون و چرای شماره‌۸ ما بود در خاطر فوتبال‌دوستان بسیار است. دیدارهایی که اغلب علی کریمی در پایان مسابقه عنوان بهترین بازیکن میدان را به خود اختصاص داده بود، اما از روزهای ناموفق او اول بازی ایران و ایرلند در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ از ذهن می‌گذرد. خراب کردن ۲ موقعیت صددرصد گل در شرایط تک‌ به تک که هنوز هم عده‌ای می‌گویند اگر یکی از آنها گل می‌شد شاید ایران مسافر جام‌جهانی آن سال می‌شد. در مجموع کریمی و شرایط بازی‌اش به گونه‌ای بود که اگر می‌گرفت و گل می‌کرد برگ برنده نصیب ایران می‌شد و اگر نه این موقعیت نصیب حریف می‌شد.

● پرده پنجم

اما خصوصیات اخلاقی؛ علی کریمی اخلاق خاص و منحصر به خودش را داشت. خیلی‌ها در توصیف این خلق و خو از واژه غرور استفاده می‌کنند و خیلی‌های دیگر آن را به درونگرایی بیش از اندازه این بازیکن نسبت می‌دهند.

علی خیلی از تمرین‌‌های سخت خوشش نمی‌آمد. این را همه مربیانی که با او کار کرده‌اند تایید می‌کنند. اگر بیشتر از این تلاش می کرد با استعداد ذاتی‌اش حتی به یک پدیده ایرانی در اروپا بدل می‌شدعلی پروین در محفلی خصوصی در مورد علی کریمی همان زمان که شاگرد خودش بود گفته بود: علی بچه توداریه، این‌طوری نیست که می‌گن مغروره، اخلاقشه، خودش را نمی‌گیره، خب هرکس یه اخلاقی داره دیگه.

اما ناصر ابراهیمی می‌گوید: دقیقا همین بود، البته این اواخر می‌گفتند اعتراض‌هایی هم می‌کند، اما من درباره زمان خودمان حرف می‌زنم. از او هرچه دیدیم غرور نبود. علی بازیکن رک و راستی است. حرفش با دلش یکی است. سرش به کار خودش گرم است. یک مقدار زیاد از حد درون خودش است، به همین خاطر بعضی‌ها می‌گفتند مغرور است، اما اخلاقش برای مربی آزاردهنده نیست. برعکس یک تکیه‌گاه برای هر تیم است.

● پرده ششم

اعتراض، واژه‌ای که در دوران زندگی ورزشی علی کریمی بارها او را زیر سوال برده است. با این‌که خیلی اهل مصاحبه و جار و جنجال نیست و حتی در بیشتر موارد مدیر برنامه‌هایش جور او را در این مواقع می‌کشد، اما گاهی زود برآشفته می‌شود و عکس‌العمل‌های آنی برایش دردسرساز شده است. دوستان نزدیکش از این واکنش‌ها به عنوان عصبانیت یاد می‌کنند. جواد کاظمیان در جایی درباره واکنش علی کریمی پس از تعویض در دیدار ایران و پرتغال در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان گفته بود: «روی نیمکت نشسته بودم.

وقتی برانکو علی را تعویض کرد یک لحظه فقط تغییر را در چهره‌اش دیدم. او عصبانی بود، شاید از عملکرد خودش، شاید از نتیجه یا تعویض. هرچه بود عصبانی شده بود و آن لگد به ساک کادر پزشکی حاصل همان عصبانیت بود» و از این اتفاقات چند‌بار دیگر هم رخ داد، اما در یک مورد که اغلب حق را به علی کریمی دادند اعتراض و انتقاد او به فدراسیون فوتبال درخصوص نحوه آماده‌سازی و تدارک تیم ملی برای مسابقه‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقا بود. علی کریمی از عدم برگزاری بازی‌های تدارکاتی مناسب انتقاد کرد و با لحن خاص خودش به فدراسیون ایراد گرفت.

این اعتراض کم‌کم دامنه گسترده‌تری پیدا کرد و فدراسیون فوتبال و علی دایی که در آن مقطع فقط یکدیگر را تایید می‌کردند، علی کریمی را به بهانه‌های مختلفی از جمله جوانگرایی با محرومیتی غیررسمی مواجه کردند. علی کریمی فروردین ماه گذشته دچار مصدومیتی کوتاه‌مدت شد، پس از آن هرچند ۲ بازی در دوره مربیگری دایی در کارنامه دارد، اما به علت دور بودن از شرایط مسابقه و آمادگی نداشتن تا زمان حضور افشین قطبی از تیم ملی دور بود.

● پرده هفتم

حتما این جمله را از زبان خیلی‌ها که اهل فوتبال هستند شنیده و خوانده‌اید اگر هر کس دیگری جای علی کریمی بود بیشتر از این‌ها پیشرفت می‌کرد. بسیاری بر این باورند که علی کریمی قدر خود و توانایی‌‌هایش را آن طور که باید و شاید ندانست. وقتی می‌خواست از پرسپولیس به الاهلی برود خیلی‌ها گفتند اشتباه می‌کند باید به یک لیگ معتبر اروپایی برود، اما برای کریمی که وابستگی خانوادگی زیادی داشت راحتی خود و خانواده‌اش مهم‌تر بود. او راحتی‌اش را به پیشرفت ترجیح داد؛ کاری که ممکن است خیلی‌‌های دیگر انجام ندهند، اما در وصف این ویژگی‌ علی کریمی یکی از مربیانش می‌گوید: علی خیلی از تمرین‌های سخت خوشش نمی‌آید. این را همه مربیانی که با او کار کرده‌اند تایید می‌کنند، مثلا از تمرین شوت به دروازه اصلا لذت نمی‌برد و ضربه کاشته را ترجیح می‌دهد. تمرین‌های منظم با فشار کم که مناسب باشد می‌پسندد. اگر او تن به تمرین می‌داد و بیشتر از این تلاش می‌کرد با استعداد ذاتی‌اش حتی در همان بایرن مونیخ به یک پدیده ایرانی در اروپا بدل می‌شد.

در مجموع علی کریمی بازیکنی است که زود اشباع می‌شود. دقت کنید در هر گلزنی، زیاد خوشحال نمی‌شود در حدی که بهترین باشد راضی است. بی‌انگیزه نیست، اما همیشه مثل روزاولی که فوتبال را شروع کرد به فوتبال و هیجان و پیشرفت در آن نمی‌اندیشد.

● پرده هشتم

پرسپولیس، الاهلی، بایرن مونیخ، یک سال در لیگ قطر و بازگشت به پرسپولیس کارنامه باشگاهی علی کریمی است. بازی در امارات برای آنها که با فقر بازیکن بومی مواجه‌اند برای علی کریمی همیشه با درخشش همراه بود. او بیشتر سرنوشت تیمش را رقم می‌زد، اما بایرن مونیخ دنیای دیگری بود. سال اول حضور در آلمان برای علی کریمی همراه با موفقیت بود که اوج آن درخشش در لیگ قهرمانان اروپا و گلزنی مقابل راپیدوین اتریش در این مسابقه‌ها بود.

اما سال دوم آن مصدومیت به سراغش آمد و فصلی متفاوت با فصل اول حضورش را رقم زد، اما در شرایطی که همه معتقد بودند به جام جهانی نمی‌رسد کریمی آسیب دیگری را پشت سر گذاشت و به جام جهانی هم رسید، هر چند برخلاف انتظار در این مسابقه‌ها فروغ چندانی نداشت و با انتقادهای زیادی روبه‌رو شد.

● پرده نهم

نمایش‌های فوق‌العاده او در هنرنمایی با توپ در محوطه جریمه، در دفاع فشرده حریف و مقابل دروازه جزو جدانشدنی نام علی کریمی است. او لقب جادوگر را یدک می‌کشد؛ لقبی که حتی در آسیا شناخته شده است، اما زیباترین تعبیر را از مطلب یک مجله که حیاتش دوام نیاورد به خاطر دارم. ایران قرار بود در پلیآف مقدماتی جام‌جهانی‌۲۰۰۲ مقابل ایرلند به میدان برود، چیزی نمانده بود که تیم ملی ما به جام جهانی برسد و این مطلب با انتخاب تیتر «ایران، پشت در بهشت و متعاقب آن قلب یک فرشته در ساق‌های علی کریمی» او را ناجی ایران در آن دیدار برشمرده بود که اتفاقا کریمی یکی از آن روزهای بدش را با از دست دادن ۲ موقعیت تک به تک رقم زد.

● پرده آخر

و خداحافظی از تیم ملی. اعلام خداحافظی علی کریمی از تیم ملی پس از حذف از مسابقه‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی در شرایطی صورت گرفت که او تازه دهه سوم زندگی‌اش را به پایان رسانده است. علی کریمی با آن خاطرات تلخی که از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان داشت و هرگز نتوانست در حد و اندازه‌های نامش باشد بدش نمی‌آمد که دوران فوتبال ملی خود را با حضور موفق در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقا به پایان ببرد. او هرگز این علاقه‌مندی قلبی را در زمان دعوت نشدن به تیم ملی هنگام حضور علی دایی ابراز نمی‌کرد، اما انگیزه بالا در ۳دیدار پایانی مقابل امارات، کره شمالی و جنوبی موید آن بود. در هر صورت این امکان مهیا نشد و حذف از این مسابقه‌ها در حقیقت به معنای برآورده نشدن آرزوی علی کریمی در تیم ملی بود.

کریمی:‌ تصمیم خداحافظی از تیم ملی را از قبل گرفته بودم. مهم‌‌ترین دلیل هم این است که باید جا را به جوان‌ترها بدهیماما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که علی کریمی در مورد خداحافظی‌اش از تیم ملی، آنی و عجولانه تصمیم گرفته است، چرا که می‌تواند حداقل در جام ملت‌های آتی آسیا مهره باتجربه و قابل اتکایی برای تیم ملی باشد، اما گروهی هم معتقدند باید در اوج خداحافظی کرد و تصمیم علی کریمی پسندیده و بجا بوده است.

● خودش چه می‌گوید؟

علی کریمی در مجموع بازیکن کم‌حرفی است. به زحمت توضیح می‌دهد. در مورد خداحافظی‌اش هم به گفتن این چند جمله اکتفا می‌کند و می‌گوید: این تصمیم را از قبل گرفته بودم که اگر به جام جهانی برویم، پس از این مسابقه‌ها و اگر حذف شویم در پایان کار خداحافظی کنم. مهم‌ترین دلیل هم این است که فکر می‌کنم باید جا را به جوانترها داد.

● کارشناسان چه می‌گویند؟

محمود یاوری در این مورد به «جام‌جم» می‌گوید: هر ۱۰ سال یکبار یک نخبه در هر رشته ورزشی ظهور می‌کند، مثل رضازاده، سوریان، حدادی و امثال اینها. علی کریمی هم نخبه دوران خودش است. به‌نظر من عواملی باعث شد که این بازیکن نتواند به اندازه استعدادش رشد کند و به حقش برسد.

وی ادامه داد: محرومیت در اوج جوانی، انتقال به الاهلی و خوب استفاده نکردن از کریمی در پرسپولیس و تیم ملی از مهم‌ترین عوامل بود، اما مجموع دوران فوتبالی کریمی از او بازیکن مفید و تکرار نشدنی ساخته است.

به نظر من علی کریمی تنها متعلق به خودش نیست و نباید یکطرفه تصمیم بگیرد. او حداقل تا ۳ سال دیگر می‌تواند برای تیم ملی بخصوص در جام ملت‌ها مفید باشد و اصلا نباید به فکر خداحافظی باشد.

کربکندی مخالف این نظر است. وی اعتقاد دارد این رفتن بموقع است، وی در گفتگو با جام‌جم تصریح کرد: بعضی از بازیکنان می‌گذارند وقتی به افت رسیدند خداحافظی می‌کنند، به نظر من در اوج رفتن دلچسب‌تر است و مردم آن بازیکن را با خاطره خوب به ذهن می‌سپارند. علی کریمی اشتباه امثال دایی و عابدزاده را تکرار نکرد، ضمن این‌که به نظر من انگیزه علی کریمی در تیم ملی کم شده و وقت خداحافظی‌اش فرا رسیده بود.

اما ناصر ابراهیمی می‌گوید: هر آغازی یک پایانی دارد، این درست است، اما فراموش نکنیم که برخی مسائل در فوتبال ما این پایان را زودتر از حد معمول رقم می‌زند، در ‌فوتبال برنامه‌هایی است که بازیکن را از شوق می‌اندازد و دلسرد می‌کند، این اتفاق در مورد کریمی افتاده و به نظر من انگیزه را در او کشتند، توجه کنید که الان ۳سال است در فوتبال پدیده‌ای ظهور نکرده، پس ما باید قدر این ستاره‌ها را بدانیم و آرامش را برایشان فراهم کنیم. اگر هم کسی می‌خواهد خداحافظی کند برایش برنامه‌ای آبرومند تدارک ببینیم. ما متاسفانه می‌گوییم فقط پهلوان زنده را عشق است، واقعا همین است، چون هر کس کنار می‌رود، براحتی تمام تلاشش فراموش می‌شود.

وی ادامه می‌دهد، به نظر من کریمی برای جام‌جهانی بعدی شاید مفید نباشد، اما تا ۳ سال دیگر می‌تواند تیم ملی را همراهی کند، در ضمن نباید فراموش کنیم که خیلی طول می‌کشد تا یک بازیکنی پیدا شود که بتواند جانشین شایسته‌ای برای علی کریمی باشد، این مهره‌ها را نباید براحتی از دست داد.

● پایان علی کریمی در تیم ملی

۱۱۱ بازی ملی و ۳۶ گل زده کارنامه علی کریمی در تیم ملی بود. خیلی از بچه‌های امروز با رویای جادوی توپ در زمین‌های خاکی مقابل دروازه‌های کوچک هنرنمایی می‌کنند. به‌راستی قلب آن فرشته در ساق چه کسی می‌تپد؟

سارا احمدیان



همچنین مشاهده کنید