شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

سند مخدوش بودن سیستم های قضایی در غرب


سند مخدوش بودن سیستم های قضایی در غرب

فیلم سینمایی «محکومیت», محصول سال ۲۰۱۰ کمپانی فاکس که به تازگی در ۳ نوبت از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده, فیلمی جامعه نگر و هدفمند است که ایرادات پرشمار سیستم قضایی معیوب امریکا را با وسعت آشکار می سازد و از این بابت سزاوار توجه مجدد و تازه ای است

● مشخصات فیلم

- عنوان: «محکومیت» Conviction

- کارگردان: تونی گولدوین

- سناریست: پاملا گری

- ژانر: درام، زندگینامه‌ای و براساس یک اتفاق واقعی

- طول مدت: ۱۰۷ دقیقه

- زمان اکران جهانی: پائیز۲۰۱۰

- بودجه ساخت: ۱۳ میلیون دلار

- فروش در امریکای شمالی: ۱۴ میلیون دلار

- بازیگران اصلی: هیلاری سوانک، سم راک ول، توماس. دی. ماهارد، اوون کمپبل، کانور داناوان، لاری براون، مینی درایور، ملیسا لئو، جان پایپر، فرگوسن و الی باردا.

فیلم سینمایی «محکومیت»، محصول سال ۲۰۱۰ کمپانی فاکس که به تازگی در ۳ نوبت از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده، فیلمی جامعه‌نگر و هدفمند است که ایرادات پرشمار سیستم قضایی معیوب امریکا را با وسعت آشکار می‌سازد و از این بابت سزاوار توجه مجدد و تازه‌ای است.

این فیلم با کارگردانی تونی گولدوین در ورای یک کوشش بزرگ شخصی و به تصویر کشیدن تلاش پایان‌ناپذیر یک خواهر برای نجات دادن برادرش از حبسی که در طول فیلم دائماً ولی نه شکلی صددرصد نامنصفانه توصیف می‌شود، می‌کوشد از حفره‌ها و نارسایی‌هایی بگوید که در سیستم رسیدگی به تخلف‌های اجتماعی و جرم و جنایت در امریکا وجود دارد و در این زمینه کاملاً موفق است زیرا با رجوع به یک پرونده از صدها پرونده حقیقی موجود در دادگاه‌های امریکا، زندگی مردی را به تصویر می‌کشد که محکوم به حبسی طولانی شده اما اظهارات خواهر او و سیر وقایع نشان می‌دهند که قتلی را مرتکب نشده که به وی نسبت داده‌اند.

فیلمسازان متذکر می‌شوند که در امریکا طی دهه‌های اخیر به سبب نقصان‌های موجود در سیستم‌های قضایی و همچنین برخی گرایش‌ها و وابستگی‌ها و فساد مأموران قضایی و افراد رسیدگی‌کننده به جرم‌ها، صدها نفر محکوم به مجازاتی شده‌اند که سزاوارش نبوده و اصولاً خلافی را مرتکب نشده‌اند و همان‌ها نیز به ما یادآور می‌شوند که فرد ترسیم شده در این فیلم فقط یکی از معدود کسانی است که از معایب عظیم این سیستم قضایی مخدوش جان سالم به در می‌برد و زنده می‌ماند و از زندان آزاد می‌شود اما او نیز بهای گزافی را برای این مهم می‌پردازد زیرا ۱۶ سال طول می‌کشد تا خواهرش در دادگاه ثابت کند که جنایت نسبت داده شده به وی، از او سرنزده و قاتل کس دیگر و جای دیگری است و سایرین پشت میله‌های زندان می‌پوسند و کسی نیست که به دادشان برسد.

● تمام و کمال

همانطور که پیشتر آمد، این مرد که کنی واترز نام دارد (با بازی قابل قبول سم راک ول) آزادی‌اش را باید تمام و کمال مدیون خواهرش بداند.

خواهر وی بتی آن واترز (با بازی پرشور هیلاری سوانک) سالها پیش دبیرستان را رها کرده زیرا کشش درسخوانی نداشته اما وقتی آن اتفاق برای برادرش می‌افتد و کنی در دادگاه محکوم شناخته شده و به حبس می‌رود، مصمم می‌شود که تحصیلاتش را از سر گیرد و پیوسته بخواند و یاد بگیرد تا روزی وکیل دعاوی شود و اشتباه بودن حکم صادره را ثابت کند و برادرش را از زندان بیرون بکشد و اتفاقی که در میان حیرت تماشاگران روی می‌دهد و بعد از کش و قوس طولانی کاراکتر سوانک با مأموران قضایی، وی با استفاده از آزمایش DNA ثابت می‌کند که برادرش بیگناه بوده و باید آزاد شود و به جامعه برگردد و این چنین نیز می‌شود.

اما «محکومیت» بسیاری از کاستی‌ها و تقلب‌های موجود در سیستم قضایی امریکا و اجحاف‌ها و کج‌روی‌ها را که آگاهانه و عامدانه صورت می‌پذیرد به نمایش می‌گذارد و سندی روشن و قاطع در این خصوص است. در داستان فیلم Conviction به دفعات توضیح داده و عنوان می‌شود که عامل اصلی توقف‌های چندباره بتی آن واترز در راه اثبات بی‌گناهی برادرش مأمورپلیس رسیدگی به پرونده‌ای است که کنی واترز را به زندان فرستاده و طبعاً اگر ثابت شود که حکم اولیه اشتباه و خلاف حقیقت بوده، وی بیش از هر کسی متضرر و رسوا خواهد شد و این که بتی آن سرانجام وی را شکست می‌دهد و برادرش را از زندان نجات می‌دهد فقط محصول سرسختی عجیب این زن و نتیجه تلاش فراوان او برای کمک به برادری است که از آغاز زندگی دردهای مشترک فراوانی با وی داشته است.

● اطلاعات کافی

«محکومیت» که از بازی مینی درایور و ملیسا لئو نیز در برخی رل‌های اصلی دیگر بهره می‌گیرد، در خط و روال فیلم‌های نشانگر «مبارزه با سیستم‌های معیوب اجتماعی در غرب» است و به تبع آن می‌تواند نمونه‌ای از «ارین بروکوویچ» کار سال ۱۹۹۹ استیون سودربرگ ولی با خط داستانی و کاراکترهای بسیار متفاوتی باشد. فیلم تونی گلدوین به ما اطلاعات کافی درباره این برادر و خواهر از همان بدو شکل‌گیری زندگی اجتماعی‌شان به دست می‌دهد.

آنها در دهه ۱۹۸۰ در ایالت ماساچوست امریکا بزرگ می‌شوند و از آن جا که پدرشان آنها را رها کرده و رفته است و مادر آنها نیز بیش از حد کم‌توجه به آنها و متمرکز بر خود است. بتی آن و کنی از کودکی می‌آموزند که به خودشان تکیه کنند و از کسی انتظار کمک نداشته باشند. فلاش‌بک‌های گولدوین آنها را در فضای تنهایی دوران کودکی و نوجوانی و سپس در ایام جوانی به نمایش می‌گذارد. هر دوی آنها ازدواج می‌کنند اما استقلال‌طلبی و کاراکتر محکم بتی‌آن باعث می‌شود به‌رغم تولد فرزندانش، سرانجام از شوهرش جدا شود و کنی چون ذاتاً برخلاف خواهرش طبیعتی ناآرام دارد و با افرادی ناجور می‌چرخد سرانجام در ماجرای قتل یک زن که به شکل بی‌رحمانه‌ای کشته شده است گرفتار می‌آید. به خاطر همان خلق و خوی ناآرام و پیشینه‌ای تند و تیز، او زودتر از همه بازداشت می‌شود اما بعداً از او رفع اتهام و آزاد می‌شود.

دو سال بعد او را از نو می‌گیرند و پایه و دلیل اقدامشان این است که دو زن مدعی شده‌اند اعتراف کنی به قتل زن مورد بحث را از زبان خود او شنیده‌اند. آن کس که او را براساس این مدرک تازه دستگیر می‌کند، نانسی تیلور است که پلیس ارشد شهری کوچک در ماساچوست اما با سوداهایی بیمارگونه و افکاری سرشار از جاه‌طلبی است. کنی واترز از نو محاکمه و این بار مقصر شناخته می‌شود و به حبس طولانی می‌رود.

● بهترین دوست

تنها کسی که مطمئن است کنی واقعاً تخلف فوق را مرتکب نشده، خواهر اوست. او چه باید بکند؟ زنی که حتی دیپلم دبیرستان‌اش را هم نگرفته بود برای رسیدن به مقصود ابتدا این مدرک را می‌گیرد، سپس کالج را پشت سر می‌گذارد و سرانجام وارد دانشکده حقوق می‌شود تا وکیل دعاوی شود و در نهایت برادرش را از زندان بیرون بکشد.

او در این راه همسرش را هم از دست می‌دهد زیرا همه درمی‌یابند فکر و ذهن او جای دیگری است اما بتی‌آن در دانشکده حقوق با ابرا رایس (مینی درایور) آشنا می‌شود که دانشجوی سابق این رشته بوده است. آبرا نه فقط به او روحیه لازم را برای کامل کردن تحصیلاتش و گرفتن مدرک لیسانس می‌دهد بلکه در تحقیقات او پیرامون برادرش نیز به وی یاری می‌رساند و به واقع به بهترین دوست او تبدیل می‌شود. از وقتی آزمایش های A.N.D برای تشخیص هویت تبهکاران و تمییز دادن افراد بیگناه از خطاکاران باب می‌شود، بتی‌آن امیدهایی تازه می‌یابد. او حالا باید خون گرفته شده از برادرش را که در پرونده قدیمی وی موجود است بیابد و با آن ثابت کند که خون وی با خون به جای مانده از فرد قاتل فرق می‌کند و به‌رغم بروز ده‌ها مشکل تازه در این راه و مانع تراشی‌های دائمی نانسی تیلور، مأمور پلیسی که در صورت موفقیت بتی‌آن نابود خواهد شد، سرانجام به مقصود می‌رسد و در دادگاه مجدد بیگناهی برادر او اثبات و وی از زندان آزاد می‌شود.

● روال کلاسیک

در این راه تونی گولدوین و فیلمنامه‌نویس او (پاملا گری) نه تنها یک روال کلاسیک قصه‌گویی را به اجرا درمی‌آورند بلکه اینجا و آنجا هر حادثه کوچک تازه‌ای را ضمیمه ماجرای اصلی می‌کنند تا بیننده دائماً در حالت تعلیق باشد و اینها بر عمق و غنای فیلم می‌افزاید.

هیلاری سوانک که در ایفای نقشی آدم‌های سرسخت و تندخو مهارت دارد و سم‌راک ‌ول در نقش خواهر و برادری که این چنین خبرساز می‌شوند و مقابل سیستم قضایی فاسد امریکا می‌ایستند، بازی‌های بسیار خوبی را ارائه داده‌اند و صحنه‌های آنان در کنار یکدیگر و گفت‌وگوها و مجادلات‌شان بهترین بخش‌های این فیلم است.

مینی درایور یک شخصیت جنبی تماشایی در این فیلم است و جولیت لوییس که سالها است از دوران اوج خود در نیمه اول دهه۱۹۹۰ دور افتاده با بازی در رل یکی از شاهدان ماجرای قتل، نمایش کوتاه‌مدت اما جالب و خاصی را ارائه می‌دهد.

«محکومیت» فیلمی است که فوق‌العاده نیست اما به هدف می‌زند و وقتش را هدر نمی‌دهد و پایان آن‌که رسوایی سیستم‌های معیوب و فاسد قضایی در غرب بویژه امریکا است، زحمات ساخت آن را موجه می‌سازد.



همچنین مشاهده کنید