جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بررسی جامعه شناختی خشونت های ورزشی


هر زمان مسابقه فوتبال تیم های پرطرفدار ایرانی یعنی پرسپولیس و استقلال برگزار می شود یا به داور توهین می شود و یا طرفداران هر یك از تیم ها آلودگی صوتی در فضای ورزشگاه آزادی ایجاد می كنند, انواع و اقسام دشنام ها داده می شود, بسیاری از جوانان با وساطت نیروی انتظامی مستقر در ورزشگاه و سپس در كلانتری از یكدیگر جدا می شوند خسارات سنگینی به شركت اتوبوسرانی تهران و حومه وارد می شود تا حدی كه مدیران آن شركت را ناچار می كند برای مسابقه بعدی تصمیم دیگری بگیرند و از اتوبوس های از رده خارج استفاده كنند, سرهایی شكسته و ترقه ها منفجر می شود, قلب هایی از این صداهای ناهنجار می ریزد و آرامش از شهر سلب می شود مطالعه انجام شده در باره عوامل اجتماعی مؤثر در بروز رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه با توجه به رویكرد نظری كاركردگرایی ساختی و بهره گیری از نظریه كلارك در مطالعه وندالیسم نشان می دهد كه كدام یك از عناصر تشكیل دهنده ساختار فعالیت های تماشاگران,موجب خشونت در فوتبال و سوءكاركرد این فعالیت ورزشی می شود

بخش اول

دكتر محمدمهدی رحمتی به وسیله این مطالعه كه میان ۴۰۴ نمونه تصادفی تماشاگران و طرفداران پرسپولیس و استقلال انجام شده است، بروز پرخاشگری در فوتبال را بررسی كرده و با توجه به یافته های پژوهشی خود اذعان می كند كه رفتار طرفداران فوتبال در تهران بحرانی نیست.استاد دانشگاه آزاد بروز رفتار پرخاشجویانه در طرفداران تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس را منوط به متغیرهای اهمیت و حساسیت نتیجه بازی از نظر كسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم های موردعلاقه در رده بندی مسابقات قهرمانی می داند.دكتر رحمتی از حركات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیكنان هنگام بازی و نیز كیفیت داوری به عنوان سایر عواملی نام می برد كه عمدتاً بر بروز پرخاشگری كلامی طرفداران تیم های موردنظر تأثیر می گذارند.

خشونت و اوباشگری در فوتبال تقریباً از آغاز رواج این رشته ورزشی همراه آن بوده است. علیرغم پیشینه طولانی، توجه به منشأ بروز رفتار خشونت آمیز

از دهه ۶۰ میلادی نظر جامعه شناسان و اصحاب علوم اجتماعی را به خود جلب كرده است

دكتر رحمتی كه در نشستی با موضوع خشونت در فوتبال به بررسی نظریات مختلف جامعه شناسی نیز در این مورد پرداخته است رابطه سن، میزان كنترل و نظارت خانواده و پایگاه اقتصادی و اجتماعی با بروز خشونت در فوتبال را بررسی كرده و معتقد است: این متغیرها تأثیر منفی در گرایش طرفداران تیم های فوتبال مورد مطالعه به رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت آمیز دارند.

این جامعه شناس رابطه متغیرهای سابقه نزاع و دعوا، تنش و ناكامی در فعالیت های تحصیلی و آموزشی تا مصرف سیگار، سابقه تنش در محیط خانواده، سابقه رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقه جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه، ارتباط با باشگاه و مسئولان آن و نیز سازگاری نداشتن انتظارات ورزشی و وسایل تحقق آن ها را با گرایش به ارتكاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت آمیز ورزشی را رابطه ای با تأثیر مستقیم مطرح می كند.

دكتر رحمتی اما در پژوهش دیگری به واكاوی تجربی یكی از تبیین های رایج درباره خشونت میان طرفداران تیم های فوتبال می پردازد. وی در این پژوهش تلاش كرده است تا با تلقی خشونت و پرخاشگری به مثابه یك امر روانی - اجتماعی با استفاده از تئوری ناكامی - پرخاشگری واكنش های طرفداران تیم های فوتبال در شهر تهران را در وضعیت های مختلفی كه منجر به ناكامی آنان در دستیابی به هدف های ورزشی شان می شود، ارزیابی و تحلیل كند.

وی ناكامی از نظر طرفداران تیم های فوتبال در حوزه ورزشگاه ها را در شش جنبه مورد توجه قرار داده است.

از نظر رحمتی توفیق نداشتن و ناكامی برای حضور در ورزشگاه، بازی دور از انتظار و ضعف بازیكنان تیم موردعلاقه در هنگام مسابقه، خطای بازیكنان تیم حریف روی بازیكنان تیم موردعلاقه و دسترسی نداشتن به تسهیلات و امكانات رفاهی و خدماتی مانند آبخوری، بوفه، امكان نشستن و استنباط از قضاوت نادرست داور علیه تیم موردعلاقه را به عنوان مصادیق ششگانه به وجود آورنده احساس ناكامی طرفداران تیم های ورزشی در ورزشگاه نام برده است.

تماشاگر پرخاشگر

توهین، دشنام و عبارات و شعارهای حاوی الفاظ نامناسب از جمله مصادیق رفتار پرخاشجویانه مدنظر قرار می گیرند. رحمتی همچنین درگیری فیزیكی با طرفداران تیم رقیب، پرتاب اشیا به سوی بازیكنان، داور و زمین بازی، تخریب اموال ورزشگاه و اتوبوس حامل تماشاگر را نیز به عنوان سایر مصادیق رفتارهای خشونت آمیز در نظر گرفته است.جمعیت آماری این پژوهش را ۲۸۴ نفر از طرفداران دو تیم مطرح تشكیل می دهند و اطلاعات مربوط به آن با شیوه پیمایش در خلال برگزاری جام برتر باشگاه های ایران در سال ۸۲-۸۱ گردآوری شده است.

یافته های پژوهش حاكی از این است كه ناكامی تنها بخشی از پرخاشگری و خشونت ورزشی طرفداران تیم های فوتبال را در هنگام برگزاری مسابقه تبیین می كند. بررسی رفتار پرخاشجویانه و خشونت آمیز تماشاگران موردمطالعه نشانگر این است كه بیشترین نسبت رفتار پرخاشجویانه و خشونت آمیزی كه افراد مذكور هنگام حضور در مسابقه های فوتبال انجام می دهند به شعار دادن علیه تیم های حریف مربوط می شود. ۸/۶۴ درصد از افراد موردمطالعه اذعان نموده اند كه به تناوب هنگام حضور در ورزشگاه مبادرت به دادن چنین شعارهایی می كنند. صرف نظر از این مقوله، گزینه «تخریب اموال ورزشگاه» با ۷/۱۹ درصد بیش از سایر گزینه ها قرار دارد و پس از آن گزینه های «درگیری با هوداران تیم حریف» و «پاره كردن صندلی اتوبوس های حمل تماشاگران» به ترتیب با ۶/۱۶ و ۲/۱۶ درصد قرار دارند. كمترین رفتار خشونت آمیز تماشاگران هنگام حضور در ورزشگاه به گزینه «پرتاب مواد منفجره» مربوط می شود كه تنها ۷/۷ درصد از افراد موردمطالعه اذعان نموده اند كه در طول زمان های حضور در مسابقه های فوتبال مبادرت به انجام عمل مذكور كرده اند. اكثریت قابل توجهی از هواداران (۳/۸۰ درصد) در قبال ناكامی های خود در محیط ورزشی هیچگونه رفتاری كه متضمن پرخاشگری كلامی یا خشونت فیزیكی باشد انجام نمی دهند. ۸/۱۵ درصد از پاسخگویان در این شرایط مرتكب پرخاشگری كلامی می شوند و ۹/۳ درصد نیز به خشونت فیزیكی متوسل می شوند.

در مجموع، یافته های پژوهش نشان می دهد كه تنها دو متغیر «استنباط از داوری مغرضانه و نادرست علیه تیم موردعلاقه» و «شكست و ناكامی تیم موردعلاقه» دارای تأثیر معنادار بر رفتار پرخاشجویانه و خشن تماشاگران در شهر تهران است و برخلاف فرضیه های تئوری ناكامی - پرخاشگری، هرچند كه ناكامی یكی از منابع رفتار پرخاشجویانه و خشونت آمیز محسوب می شود اما لزوماً و در همه حال به پرخاشگری و خشونت نمی انجامد.

نتیجه گیری

دكتر رحمتی كه نتایج پژوهش خود را در نشست طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه می كرد افزود :خشونت و اوباشگری در فوتبال تقریباً از آغاز رواج این رشته ورزشی همزاد و همراه آن بوده است. علیرغم پیشینه طولانی، توجه به منشأ بروز رفتار خشونت آمیز بین طرفداران تیم های فوتبال از دهه ۶۰ میلادی نظر جامعه شناسان و اصحاب علوم اجتماعی را به خود جلب كرده است. هرچند تحقیقات و گزارشهای زیادی در مورد خشونت و اوباشگری انجام و ارائه شده است، اما واقعیت اصلی این پدیده كماكان با روشنگری چندانی مواجه نبوده است. اطلاعات تجربی در مورد خشونت فوتبال به دلیل برخورد عمدتاً سطحی و توصیفی، اغلب برای مقایسه و تبیین با اشكال مواجه هستند. البته، به این موارد می توان دگرگونی مستمر و پیوسته الگوهای خشونت بین طرفداران فوتبال در كشورهای مختلف را نیز اضافه نمود.

گسترش شهرنشینی، دگرگونی در الگوهای اوقات فراغت، اهمیت یافتن فوتبال و نقش هویت بخش آن برای طرفداران، واكنش های گاه سختگیرانه و نسنجیده نیروهای كنترل اجتماعی، به همراه توجه زیاد و افراطی رسانه ها به این ورزش از جمله عوامل دیگری هستند كه در شكل گیری رفتار پرخاشجویانه و خشونت آمیز تماشاگران فوتبال در كشورهای مختلف نقش مؤثری دارند. علیرغم وجود تفاوت های مذكور، شباهت هایی نیز می توان درمورد خصوصیات اجتماعی و فرهنگی طرفداران خشونت گرای فوتبال مشاهده كرد كه از آن جمله می توان به خاستگاه طبقاتی پایین، رواج بیكاری بین آنان، تحصیلات پایین، و جوان بودن اكثر آنان اشاره كرد. افزون بر این، طرفداران افراطی و خشونت گرای فوتبال در كلیه كشورها دارای نوعی خرده فرهنگ خاص خود هستند كه حول محور طرفداری از تیم های مورد علاقه شان شكل گرفته، اما در اكثر موارد فاقد سازماندهی رسمی است.باتوجه به یافته های این پژوهش درباره عوامل مؤثر بر پرخاشگری و خشونت ورزشی طرفداران فوتبال در شهر تهران می توان نتیجه گرفت كه اختلال و سوء كاركرد در متغیرها و عواملی كه بر فرایند جامعه پذیری مؤثر هستند سبب افزایش میزان گرایش جمعیت مورد مطالعه به ارتكاب رفتار و حركات پرخاشجویانه و خشونت آمیز ورزشی می گردد. برخی از این متغیرها مانند مكانیسم های كنترل و نظارت بر رفتار توسط والدین، تنش در محیط خانواده و ارتباط با بستگان و خویشاوندان دارای سابقه جرم و كجروی ناظر بر فرایند جامعه پذیری اولیه می باشند و دلالت بر اهمیت نهاد خانواده و كاركرد آن در شكل گیری رفتار مذكور دارند. برخی دیگر از متغیرها مانند گروه متغیرهای مربوط به بحران ها و وقایع زندگی و ارتباط با دوستان و همسالان دارای سابقه جرم و كجروی كه بر متغیر وابسته یعنی رفتار خشن و پرخاشجویانه ورزشی تأثیر معنادار دارند، ضمن تأثیرپذیری از عوامل مربوط به جامعه پذیری اولیه، خود نیز در زمره عوامل مؤثر بر جامعه پذیری ثانویه جای می گیرند. افزون بر این، عوامل و متغیرهای دیگری نیز در گرایش جمعیت مورد مطالعه به خشونت و پرخاشگری ورزشی نقش دارند كه برخی از آنها مانند مكانیسم های ارتباط با باشگاه مورد علاقه، ارتباط با رسانه های ورزشی و ارتباط اجتماعی و ورزشی خود طرفداران با یكدیگر جزو عواملی محسوب می شوند كه علاوه بر تأثیرگذاری بر جامعه پذیری ورزشی طرفداران، به اتفاق عوامل دیگر مانند سازگاری بین اهداف ورزشی و ابزارهای تحقق آنها، و رضایت از امكانات و تسهیلات ورزشگاه، عناصر كاركردی ساختار فعالیت طرفداران فوتبال را شكل می بخشند. در نهایت این كه، برخی عوامل مانند اهمیت و حساسیت نتیجه بازی، حركات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیكنان در هنگام برگزاری بازی ها و كیفیت داوری تنها به صورت موردی و باتوجه به وضعیت و شرایط حاكم بر بازی ها بر میزان خشونت و پرخاشگری ورزشی طرفداران تأثیر می گذارند.



همچنین مشاهده کنید