جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
حج مظهر عزت و عظمت امت اسلامی
در اندیشه امام خمینی "ره" حج کانون معارف الهی، پیام آور طرح و تأسیس جامعهای به دور از رذایل مادی و معنوی، تجلی و تکرار همه صحنههای عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست(۱). ایشان سفر حج را سفر به سوی خدای تبارک و تعالی دانسته که "برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است، حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمیرسد؛ حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود و مناسک حج مناسک زندگی است و از آنجا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد (ص) پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است"(۲). نوشته حاضر به لحاظ اهمیت سیاسی این فریضه الهی به رشته تحریر در آمده و در آن کوشیده شده به آیات قرآن کریم و سخنان رسول خدا(ص) و ائمه معصومین (ع) به عنوان مبنای دیدگاه امام خمینی(ره) اشاره شود تا بر غنای آن افزوده گردد. در گام اول به بررسی بعد سیاسی و اجتماعی حج که یکی از ویژگیهای حج ابراهیمی و چه بسا از منظر امام بر ابعاد دیگر نیز غلبه داشته، میپردازیم.
حج در حیات سیاسی و اجتماعی مسلمانان، بلکه در سرنوشت بشر نقشی بسیار ارزنده دارد. نخستین خانهای که برای مردم بنا گردیده و مشعل هدایت انسان خوانده شده، کعبه است. امام خمینی (ره) با توجه به این مسئله میفرماید: "یک همچو مجلسهایی که اسلام درست کرد مثل حج هیچ قدرتی نمیتواند درست کند؛ هیچ قدرتی، همه ممالک اسلامی و سران ممالک اسلامی جمع بشوند که نیم میلیون جمعیت را یک جایی ببرند نخواهند موفّق شد... این اجتماعات، اجتماعات سیاسی است. باید در این اجتماعات گویندگان و نویسندگان همه بلاد مسلمین در آنجا مسائل اسلام را مسائل بلاد مسلمین، گرفتاریهایی که دارند، مسلمین از دست کی گرفتاری دارند و آن باید چه بکند، دولتهایی که با مسلمین چه میکنند با او چه بکند کوشش کنند" و یا در جای دیگر میفرمایند: "در حج باید بررسی از اوضاع مسلمین در هر سال بشود که مسلمین در چه حال هستند. این سفر حج برای این مسائل بوده است، برای قیام ناس بوده است، برای این بوده است که مسلمین مشکلات مسلمین را درک کنند و در رفعش کوشش کنند"(۳).
حج عرصه نمایش و سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است و از اینجا است که استمرار و قوام دین بر قیام کعبه پیوند میخورد. امام صادق (ع) میفرماید: "دین پیوسته برپا خواهد بود تا زمانی که کعبه پابرجاست"(۴). از این رو دشمنان اسلام میکوشند تا اجتماع با عظمت مسلمانان را در مراسم حج کم رنگ و آن را از محتوای عالی سیاسی ـ اجتماعی خالی کنند و آثار مهم و نقش عظیم آن را در عزّت بخشیدن به امت و استحکام دین الهی بیثمر سازند.
قرآن کریم در دعوت مردم به حج، فلسفه آن را چنین بیان میدارد: " لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات علی ما رزقهم..."(۵)یعنی
حج گزاران از هر نقطه عالم بیایند تا بر منافع خودشان گواه باشند و در روزهای معینی یاد خدا بکنند. پس فلسفه حج این است که حاجیان در این کنگره عظیم شرکت کنند و بر منافع خود شاهد باشند. درباره این آیات نکاتی قابل ذکر است:
۱) طبق این آیه حج عملی چند بعدی است: عبادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و... تنها یک عمل عبادی صرف نیست.
۲) شهادت بر منافع در این آیه کریمه نه تنها در مقابل یاد خدا آمده، بلکه مقدم ذکر شده است و از این تقدیم به نظر میآید که بُعد غیر عبادی حج بیش از بعد عبادی آن مورد توجه قرار گرفته و اهمیت دارد و این در حالی است که بعد عبادی حج در مقابل اعمال دیگر عبادی عظمت بسیار بزرگ دارد. چنانکه حضرت امام (ره) در این مورد میفرماید: "فریضه حج در میان فرایض از ویژگی خاص برخوردار است و شاید جنبه سیاسی و اجتماعی آن بر جنبههای دیگرش غلبه داشته باشد با آنکه جنبه عبادیاش نیز ویژگی خاص دارد"(۷) "باید بدانند که حـــج ابـراهـیمی، محمدی (ص) سال هاست غریب و مهجور است، هم از جهات "معنوی و عرفانی" و هم از جهات "سیاسی و اجتماعی". و حجاج عزیز تمامی کشورهای اسلامی باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانی و معنویش به عهده عرفای غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسی و اجتماعی آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران مافات هستیم. این کنگره سراپا سیاست که به دعـوت ابــراهیم و محمد (ص)برپا میشود و از هر گوشه دنیا و از هر فجّ عمیق در آن اجتماع میکنند، برای منافع ناس است و قیام به قسط است و در ادامه بت شکنیهای ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنیها و فرعون زدودنهای موسی است، و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهای جهانخوار میرسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خدای تعالی را بنده فرمانبردار خویش دانند"(۸).
محمد جواد امینمقدسی