برای قطبی و کریمی خیلی هم بد نشد

می خواهیم به این ۲ مربی بگوییم حتی اگر در مسیر بن بست پیش رویشان, حکم اخراج را نیز به دستشان دادند, از درون نشکنند و این جمله را با خود تکرار کنند که برای رسیدن به قله, سختی های بالا رفتن و غلبه بر مانع بزرگی به نام سر بالایی را باید به جان خرید و تسلیم نشد می خواهیم به کریمی و قطبی بگوییم غصه نخورید, زندگی جذر و مد دارد

عمر مربیگری فیروز کریمی و افشین قطبی با هم قابل قیاس نیست اما این دو در یک مورد اشتراک دارند؛ آنها تا به حال چنین روزهای سخت و طاقت فرسایی را تجربه نکرده بودند، چه قطبی در خارج از ایران و چه کریمی در داخل این سرزمین. افشین قطبی روزهای پرهیجان و گاه همراه با موفقیتی را در کره جنوبی و آمریکا پشت سر گذاشته و آقا فیروز هم افتخارات فراوانی در داخل ایران - از راهیابی با تیم های مختلف به بالاترین سطح فوتبال باشگاهی کشور گرفته تا قهرمانی با پاس ونایب قهرمانی با استقلال اهواز در لیگ برتر- و همچنین در خارج از مرزهای این آب و خاک همچون قهرمانی با پاس در جام باشگاه های آسیا کسب کرده است و کمتر به یاد داریم آنها در تیم های تحت هدایتشان به بن بست رسیده و محکوم به اخراج شده باشند اما امروز کاملاً ورق برگشته و سر بالایی و تاریکی برای آنها نمود پیدا کرده است. کریمی با استقلال تهران مقابل تیم قعر جدولی پگاه، سنگین ترین شکست این تیم طی ۲ ، ۳ دهه اخیر را رقم زده و قطبی هم در ادامه ناکامی های چند هفته اخیر، با پرسپولیس به مکان سوم جدول رده بندی سقوط کرده است. جو عمومی بشدت علیه آنهاست و واژه هایی که برای آنان در این روزها به کار برده می شود، فقط اخراج، توبیخ و مواردی شبیه اینهاست.حتم داریم قطبی و کریمی بر بخت بد خود که آنان را راهی پرسپولیس و استقلال کرد، لعنت می فرستند و خود را سرزنش می کنند که ای کاش موقعیت ارزشمند و امن قبلی را از دست نمی دادند تا کارشان به اینجا کشیده نشود اما...

● قله ، سربالایی هم دارد

می خواهیم به این ۲ مربی بگوییم حتی اگر در مسیر بن بست پیش رویشان، حکم اخراج را نیز به دستشان دادند، از درون نشکنند و این جمله را با خود تکرار کنند که برای رسیدن به قله، سختی های بالا رفتن و غلبه بر مانع بزرگی به نام سر بالایی را باید به جان خرید و تسلیم نشد. می خواهیم به کریمی و قطبی بگوییم غصه نخورید، زندگی جذر و مد دارد. اگر امروز گرفتار مد شده اید، حتم بدانید جذری هم در راه است که اگر نبود، دریا، دریا نبود و ساحل معنایی نداشت. چه خوب که این ۲ نفر اتفاقات اخیر را به فال نیک بگیرند و از آن منتفع گردند. کریمی که امروز زمین خورده و مستأصل نام گرفته باید بداند بعد از آن همه موفقیت ریز و درشت، خیلی خوب و بجا بود که در عمل شرایط کار در تیم های بزرگ و پرطرفدار را تجربه کند. او که طی یکی، دو سال اخیر در بعضی از مقاطع، نامش به عنوان یکی از نامزدهای سرمربیگری تیم ملی مطرح بوده، باید با خوشبینی محض به اتفاقات استقلال نگاه کند و خدا را شکر بگوید که قبل از رسیدن به مرحله پایانی مبارزه اش، با خصوصیات فعالیت و نحوه مقابله با مشکلات در محیط پرجمعیت و مورد توجه همگان آشنا شده است. گرچه فصلی دیگر برای آبی ها با ناکامی و حواشی بسیار رو به پایان است اما فیروز کریمی باید به این مهم واقف باشد که برخلاف استقلال، می تواند پیروزی سربلند لقب گیرد و از اتفاقات تلخ امروز برای موفقیت در سال های آتی بهره ببرد. همین شرایط را پرسپولیس دارد و بعد از از دست رفتن جام حذفی، قهرمانی لیگ برتر هم برای سرخ ها دور از دسترس می نماید اما برای قطبی همه چیز مثل تیمش تاریک و مبهم نیست. او می بایست برای تبدیل شدن به یک سرمربی موفق و باتجربه، آن هم پس از سال ها دستیاری، مسیری پرپیچ و خم را طی می کرد و بر داشته هایش می افزود، بنابراین او نیز باید تمام این انتقادات و برخی شیطنت های داخلی را به جان بخرد و با نگاهی مثبت به قضایا و جریانات، از آنها در جهت خودسازی و آبدیده شدن استفاده کند.

● برای قطبی و کریمی بد هم نشد

استقلال و پرسپولیس یک فصل پرتنش، پرحرف و حدیث و همراه با ناکامی دیگر را رو به پایان دارند و این یعنی افزون شدن مشکلاتشان برای نجات در فصول آتی اما از یاد مبریم که برای مربیان آنها، چندان هم بد نشد که سرخابی ها به اینجا رسیده اند. کریمی و قطبی اگر زرنگ باشند، از تمام این تلخی ها و سختی ها، نکات مثبت و روشنش را برداشت می کنند، می روند پی کارشان و اتفاقاً از تجربه های امروز در جهت موفق شدن در عرصه های دیگر هم استفاده می کنند، پس نباید خیلی نگران آنها بود بلکه باید نگران استقلال و پرسپولیسی باشیم که هر سال پایین تر می روند و بیم آن می رود که دیگر دست کسی به آنها نرسد تا نجاتشان دهد. فقط یک سؤال می ماند؛ از اینکه قطبی و کریمی می توانند از ناکامی آبی و قرمز برای به موفقیت رسیدن در سال های بعد استفاده کنند، خوشحال باشیم یا غمین؟ مطمئناً جواب، گزینه اول است چرا که حداقل ۲ سرمایه فوتبال ایران هرز نمی روند و می توانند با درس گرفتن از امروز، فردا و فرداهای دیگر موفق باشند اما در عین حال با این اتفاق و رویکرد که باز سرخابی ها ناکام ماندند و مربیانشان متضرر نشدند، چگونه کنار بیاییم...؟