پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ناکامی, فاجعه یا اتفاق


ناکامی, فاجعه یا اتفاق

کاروان المپیکی های کشورمان در حالی به پکن رفت و بازگشت که یک کاروان بازنده از لحاظ روحی بود لقب کاروانی که باز می گشت چیزی غیر از ناکام نبود اما با نگاه منصفانه باید بگوییم که آنچه در پکن به دست آمد ناکامی صرف نبود و برای اثبات این مطلب هم می توان به دو نکته اشاره کرد

کاروان المپیکی های کشورمان در حالی به پکن رفت و بازگشت که یک کاروان بازنده از لحاظ روحی بود. لقب کاروانی که باز می گشت چیزی غیر از ناکام نبود اما با نگاه منصفانه باید بگوییم که آنچه در پکن به دست آمد ناکامی صرف نبود و برای اثبات این مطلب هم می توان به دو نکته اشاره کرد.

زمانی که پیردو کوبرتن اساس بازی های المپیک را می ریخت مشارکت در بازی ها را از شعارهای خود می دانست. هدف تنها کسب مدال نبود و نیست. بیش از ۱۱ هزار ورزشکار از ۲۰۴ کشور جهان در پکن با هم رقابت کردند تا در نهایت ۳۰۲ مدال طلا، ۳۰۳ مدال نقره و ۳۵۳ مدال برنز توزیع شود. این تعداد مدال که کمتر از هزار عدد است قطعاً باید میان ۱۰ هزار نفر تقسیم شود. به علاوه اگر حساب کسانی مثل فلپس که ۸ مدال طلا می گیرند را بکنیم تعداد افرادی که مدال می گیرند کمتر از اینها خواهد بود.

توجه به نکته دوم هم ضروری به نظر می رسد. چین و امریکا پرتعدادترین کاروان ها را راهی پکن کرده بودند. چینی ها ۶۳۹ ورزشکار و امریکایی ها ۵۹۶ ورزشکار داشتند. بنابراین مشارکت و حضور آنها قابل توجه بود. به علاوه از میان این دو کاروان بزرگ چینی ها ۱۰۰ و امریکایی ها ۱۱۰ مدال در مجموع کسب کردند.

آنچه از دو نکته بالا به دست می آید این است که قرار نیست همه ورزشکارانی که به المپیک می روند با مدال برگردند و این انتظاری بود که بجا یا بیجا ما از کاروان کشورمان داشته و داریم. شاید در این بخش نیاز به تغییر دیدگاه اجتماعی داشته باشیم.

از طرف دیگر بحث ناکامی و مهمتر از آن برخورد با آنچه شکست می نامیم پیش می آید. کاروان المپیکی های کشورمان که از آتن با ۲ مدال طلا و ۲ نقره و ۲ برنز و جایگاه ۲۹ بازگشته بود ۴ سال بعد یعنی سال ۲۰۰۸ از پکن با یک طلا و یک برنز و جایگاه ۵۱ بازگشت تا این دستاورد را برای کاروانی که از ۳۶ نفر به ۵۴ نفر رسیده بود ناکامی به حساب بیاید.

اگر به جنبه مشارکت در المپیک نگاه کنیم ۱۹ سهمیه بیش از آتن در پکن به دست آوریم که در نوع خود جالب توجه بود و پیش از آغاز رقابت های پکن هم کلی به آن بالیدیم اما از لحاظ کسب مدال و جایگاه موفق نبودیم که این بخش هم جای بحث دارد.

اگر اسم آنچه ما به دست آوردیم ناکامی باشد پس در مورد کشورهایی مثل سوئد، کوبا، یونان و مجارستان باید چه نظری بدهیم. سوئدی ها در آتن با ۴ طلا، یک نقره و ۲ برنز در جایگاه ۱۹ بودند در حالی که در پکن با ۴ نقره و یک برنز به مکان ۵۶ سقوط کردند. کاروان یونان با ۶ طلا، ۶ نقره و ۴ برنز و جایگاه ۱۵ از آتن بازگشت اما در پکن نتیجه ای بهتر از ۲ نقره و ۲ برنز و مکان ۵۹ به دست نیاورد.

اما کاروان مجارها هم در آتن ۸ طلا و ۶ نقره و ۳ برنز و مکان ۱۳ را به دست آورده بود که در آتن تا ۳ طلا و ۵ نقره و ۲ برنز و مقام ۲۱ تنزل کرد. از طرف دیگر کوبایی ها که در آتن با ۹ طلا و ۷ نقره و ۱۱ برنز در مکان ۱۱ ایستاده بودند، امسال در چین با ۲ طلا و ۱۱ نقره و مقامی بهتر از ۲۸ کسب نکردند.

دو طلای آتن ایران در پکن به یک طلا تبدیل شد و لقب ناکام و شکست خورده به کاروان کشورمان دادیم. به کشورهایی مثل سوئد که ۴ طلا را از دست دادند یا کوبا که ۹ طلا را با ۲ طلا عوض کرد باید چه لقبی داد. مجارها که ۸ طلا داشتند امسال ۳ طلا به دست آوردند و یونانی ها با سابقه ۶ طلا در آتن، پکن را بدون طلا ترک کردند. آیا باید به نتیجه ای که این کشورها در المپیک به دست آورند لقب فاجعه بدهیم. آیا در این کشورها هم که بعضاً ورزش توسعه یافته دارند، با ورزشکاران و سیستم ورزش این چنین بی محابا رفتار می شود و مورد بدترین گفته ها قرار می گیرند.

به همین منظور نگاهی به مطبوعات برخی از این کشورها انداختیم.

در سایت خبری استکهلم نیوز پس از بازی های پکن درخصوص عملکرد کاروان این کشور در پکن می آید: نتایج پکن بدترین نتیجه ای بود که کشورهای اسکاندیناوی در بازی های المپیک به دست آوردند. در این رسانه با مقایسه مدال آوران دوره قبل و پکن به آرا آبراهیمیان، کشتی گیر این کشور هم اشاره می شود که هم در آتن و هم در پکن دچار ناداوری شد و مدال طلای هر دو المپیک را از دست داد. او مدال برنزش را در مراسم اهدای مدال ها به نشانه اعتراض روی تشک گذاشت و سوئد این مدال را از دست داد اما در رسانه ها به او به خاطر این عمل تبریک گفتند و آن را باعث تغییر در تصمیمات آینده دانستند. در این مقاله به راهکارهای زیربنایی و توجه به ورزش کشورمان اشاره می شود و در ادامه می آید: نتیجه پکن فاجعه نیست ولی باید اساس کسب مدال طلای ۲۰۱۲ لندن را از الان ریخت.

در سایت آتن نیوز هم در بررسی عملکرد کاروان یونان می آید: کاروان یونان که بیشترین تعداد ورزشکار را تا کنون به المپیک اعزام کرده بود طبق نظریه کوبرتن در پکن مشارکت کرد.

نویسنده با اشاره به ناکامی های کاروان می گوید: «همه چیز شکست نبود. تیم بسکتبال و والیبال ساحلی عملکرد قابل قبولی را داشتند. رویینگی ها برای یونان خوش خبر بودند و رینگ بوکس هم خوش یمن بود. در کوبا هم با وجود نتایج ضعیف در مدال آوری، فیدل کاسترو و مردم این کشور حمایت گسترده ای از تکواندوکار این کشور داشتند. این تکواندوکار در اعتراض به تصمیم داور به او حمله ور شد و در نتیجه برای همیشه از حضور در المپیک محروم شد.»

اگر با دید گسترده تر به ورزش در کشورهای توسعه یافته نگاه کنیم در می یابیم که نتیجه ای که در ظاهر به دست می آید نمی تواند بیانگر جایگاه ورزش یک کشور به معنای تمام و کمال باشد و شایسته تر است که ما هم حداقل در بحث انتقاد و حمله به کاروان کشورمان کمی منطقی تر نگاه کنیم.

مونا گل نبی



همچنین مشاهده کنید