پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خیانت ما


خیانت ما

ما خیانت كرده ایم ما خیانت كرده ایم به همه آن بچه هایی كه فروردین ۸۴ به استادیوم آزادی رفته بودند و با آرزوی حضور ایران در جام جهانی تیم ملی را تا پای جان تشویق كرده بودند و همان جا مرده بودند و آرزوهایشان را در راهروهای ورزشگاه دفن كرده بودند و به خانه باز نگشته بودند تا ایران را در جام جهانی ببینند

ما خیانت كرده ایم. ما خیانت كرده ایم به همه آن بچه هایی كه فروردین ۸۴ به استادیوم آزادی رفته بودند و با آرزوی حضور ایران در جام جهانی تیم ملی را تا پای جان تشویق كرده بودند و همان جا مرده بودند و آرزوهایشان را در راهروهای ورزشگاه دفن كرده بودند و به خانه باز نگشته بودند تا ایران را در جام جهانی ببینند.

ما خیانت كرده ایم به آنها و البته همه ایرانیان. ما می دانستیم در این فوتبال چه خبر است و به بهانه حمایت از تیم ملی ننوشتیم. می دانستیم از مربی ای كه در مقابل ضعیف ترین تیم های آسیا یك گل می زند و چهل پنجاه دقیقه دفاع می كند، چیزی در نمی آید، اما ننوشتیم. نوشتیم اما كم نوشتیم. این آخری ها همه مان بی خیال شده بودیم و عقلمان را به احساسمان فروخته بودیم. راستش اعتقاداتمان را در رویاهایمان غرق كرده بودیم. می دانستیم كه فلان بازیكن در تمرینات به بهمان بازیكن پاس نمی دهد و می دانستیم كه هر دوی اینها باید در جام جهانی كنار هم بازی كنند و نمی پرسیدیم آخر بین دو بازیكنی كه در تمرینات به هم پاس نمی دهند، چگونه هماهنگی به وجود می آید. ببخشید. از همه شما عذر می خواهیم. می دانیم كه پس از شكست مرثیه سرایی كردن هنر نیست.

به خدا می دانیم كه وقتی درخت می افتد، تبرزن هم زیاد می شود. حالا چه اشكالی دارد كه ما هم یكی از آن تبرزنان باشیم؟ آخر چرا نباید از این همه آدم كه عاشقانه زل زده بودند به صفحه تلویزیون و دل توی دلشان نبود، بپرسیم: با چه استدلالی منتظر پیروزی ایران بودید؟ می خواهیم از تو بپرسیم: مگر مربی تیمت را نمی شناختی عزیزم؟

مگر نمی دانستی كه با یك آدم ترسو طرفی كه حتی از سایه اش هم می ترسد و نامش حتی از نام بازیكنان گمنام ایران هم كوچك تر است؟ مگر به این نرسیده بودی كه او حتی در بازی با تیم های باشگاهی هم علی دایی را نیمكت نشین نمی كند؟ مگر بازی های تیم ملی را ندیده بودی و نفهمیده بودی او طرفدار فوتبال چرك و كثیف است و فوتبال پرشور و اشتیاق ایرانی را دوست ندارد؟ واقعاً چه انتظاری داشتی؟

قرار بود با این مربی و با این همه بازیكن كه غرور از سرتا پایشان می بارد چه اتفاقی بیفتد؟ ما به تو هم خیانت كرده ایم برادر. چند روزی بود كه می دیدیم فلان ستاره كه زیادی احساس جادوگری به او دست داده در تمرینات برای این و آن شاخ و شانه می كشد، سینه اش را می دهد جلو و می گوید: «من بازیكن فلان باشگاهم.» اما ببخشید، نمی خواستیم جو اردوی تیم ملی را به هم بزنیم و ننوشتیم. ما به رسالت خودمان خوب عمل نكردیم. می دانستیم كه بین رئیس سازمان ورزش و رئیس فدراسیون فوتبال چه می گذرد، اما عكس این دو را چاپ كرده بودیم كه همدیگر را بغل كرده بودند و می خندیدند.

به ما می خندیدند. اصلاً برای چه باید می بردیم؟ برای این كه این دو نفر كه مدیریت و تیم ملی و رویاهای ما را فدای جنگ های فامیلی خود شان كرده اند بیایند جلوی دوربین ها ژست بگیرند و موفقیت ها را به نام خودشان بزنند؟ شما بگویید: برای چه باید می بردیم؟ مربی مان از مربی حریف بزرگ تر بود؟ بازیكنانمان از بازیكنان حریف بزرگتر بودند؟ اساس و بنیان فوتبال مان درست تر از پرتغالی ها بود؟ لیگمان از لیگ آنها پویاتر بود؟ ستاره های مان منش ستاره های آنها را داشتند؟آخر دلمان را به چه چیزی خوش كرده بودیم؟

یاد حرف آری هان افتاده ایم كه می گفت ارنست هاپل به ما شخصیت می داد و به ما یاد می داد كه با مردم چگونه برخورد كنیم. كاش حالا كه برانكو به بازیكنان ما فوتبال بازی كردن یاد نداده، لااقل به آنها یاد می داد كه چگونه باید رفتار كنند. اینچنین شاید وقتی آن ستاره به دلیل بازی ضعیفش از زمین بیرون كشیده می شد لگد نمی زد به ساك كناردست سرمربی. كه این لگدی بود به تمام آرزوهای ما.

به خدا باید خجالت بكشیم. كار آنگولا كه ما به آن می خندیدیم، به دور سوم كشیده شده و ما در همان دور دوم حذف شده ایم. حالا هم همه لابد منتظرند كه آنگولا را ببریم و دور افتخار بزنیم. راستش ما منتظر چنین بردی نیستیم. می خواهیم آرزو كنیم كه آنگولا، ایران را ببرد. آنها زحمت كشیده اند و ما نكشیده ایم. لااقل بلدند كه بیایند و در زمین حریف حفظ توپ كنند. ما همین را هم یاد نگرفته ایم. فقط بلدیم بزنیم زیرتوپ و آخرش بگوییم با اختلاف دو گل به پرتغال باخته ایم. ای كاش فوتبال بازی می كردیم و می باختیم. دوستان می گویند خوب بازی كردیم. كثیف بازی كردن و زیر توپ زدن و خطا كردن و وقت بازی را كشتن، خوب بازی كردن است؟ به آمار بازی نگاه كنید، پرتغال ۱۰ موقعیت گل داشت و ما یك. چه بازی پایاپایی؟!

حالا كه داریم اینها را می نویسیم، خیلی دیر شده، اما ببخشید، ما هم مثل شما فریب خورده بودیم. شایستگی ما همین بود: باید در دور دوم حذف می شدیم كه شدیم.

حالا هم با خیال راحت می نشینیم و از جام جهانی لذت می بریم و تیم های دوست داشتنی مان را تشویق می كنیم. یكی از این تیم های دوست داشتنی همین پرتغال است و این خودش حقیقت تلخی است.

امیر عربی



همچنین مشاهده کنید