پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

دو كرسی آهنین, پنج صندلی شكسته


دو كرسی آهنین, پنج صندلی شكسته

در خانه سینما و در مجمع عمومی آن ۲۹ صنف سینمائی عضویت دارند كه تمامیت صنفی سینمای ایران را نمایندگی می كنند این صنف ها نمایندگان حرفه های گوناگون در سه شاخه سینمای داستانی و سینمای مستند و سینمای انیمیشن ایران هستند

● اصناف سینمای ایران : یك گام به پس

درپی بحث های تحول ساختار خانه سینما، كه از سال ۱۳۷۸ آغاز شده است، هیئت مدیره به تازگی (۱)طرحی را به مجمع‌عمومی آورد و به تصویب رساند كه درآن هیئت مدیره خانه سینما هفت عضو دارد كه دوعضو آن انتصابی و پنج‌عضو دیگر انتخابی است.

با این مصوبه، از ۲۹ صنف خانه سینما، دوصنف تهیه كنندگان و كارگردانان مستقیما دونماینده خود را در هیئت مدیره انتصاب می‌كنند، و ۲۷ صنف دیگر در رقابتی انتخاباتی - پس از حذف ۲۲ صنف- پنج نماینده پیروز این انتخابات را در كنار دوعضو ثابت می‌نشانند. اما همان اندازه كه رقابت انتخاباتی كه ۲۲ صنف با نیازهای متفاوت را حذف می‌كند اساسا غلط و بی معنا است، پیروزی پنج صنف هم كه نتیجه چنان رقابتی است پوچ و بی‌منطق است و خواهیم دید هیئت مدیره‌ی چنین انتخاباتی نه تنها نماینده اصناف سینمای ایران نیست بلكه خود از موانع رشد صنفی سینمای ایران است.

در خانه‌سینما(و در مجمع‌عمومی آن) ۲۹ صنف سینمائی عضویت دارند كه تمامیت صنفی سینمای ایران را نمایندگی می‌كنند. این صنف‌ها نمایندگان حرفه‌های گوناگون در سه شاخه سینمای داستانی و سینمای مستند و سینمای انیمیشن ایران هستند. از این سه‌شاخه، سینمای انیمیشن یك صنف و سینمای مستند فقط دو انجمن صنفی دارد، اما سینمای داستانی به خاطر سابقه فعالیت بخش‌خصوصی و حضور دولت درسینما در دو دهه اخیر، رشد یافته و تعداد ۲۶ صنف سینمائی دارد.

این مجموعه صنفی گرچه در نظر اول همه متعلق به حوزه سینما هستند اما برخی از این صنف ها هیچ ارتباط صنفی بایكدیگر ندارند، مثل صنف سینماداران كه با صنف چهره پردازان و صنف‌های مشابه آن هیچ ارتباطی ندارد. و برعكس نمونه پیشین، برخی صنف ها در ارتباط مدام كاری /مالی با یكدیگرند، مثل صنف دستیاران كه از یك سو به صنف‌هائی چون كارگردان و فیلمبردار و تدوینگر خدمات دستیاری(شاگردی) می‌دهند و از سوی دیگر با صنف تهیه كنندگان كه دستمزد آنان را می‌پردازد ارتباط مالی دارند.از طرفی صنف‌هائی چون كارگردان و فیلمبردار و صدابردار(و صنف‌های مشابه) را می‌توان نیروی كارگزار خواند(كه دستمزد بگیرند) و صنف تهیه‌‌كنندگان كه سرمایه‌گذار یا نماینده سرمایه در عرصه‌سینما هستند (و دستمزد كارگزاران را می‌پردازند) را می‌توان كارفرما خواند.

در این اجتماع صنفی گرچه تمامی صنف ها در فرایند سرمایه‌گذاری، تولید و نمایش با یكدیگر همراه اند اما وظائف و حقوقشان از یكدیگر جداست. چه بسا درحالتی از همكاری، تهیه كننده با كارگردان برسر حقوق اثر به اختلاف برسند، یا صنف های میانی(استادكاران) با دستیاران یا با كارگردان یا تهیه‌كننده دچار اختلاف حقوقی و اختلاف منافع شوند. این صنف‌ها، با حدود وحقوق همانند ومتفاوت كه در همراهی و اختلاف و گاه حتی در تضاد با یكدیگر در حال سرمایه گذاری، تولید و نمایش هستند، همگی در مجمع‌عمومی‌خانه‌سینما گردآمده‌اند و هریك دارای یك‌رای هستند. از این بابت مجمع‌عمومی‌خانه‌سینما، نماینده اصناف سینمای ایران است.

اما مسئله از این جا پیدا می‌شود كه اساسنامه خانه سینما برای تشكیل هیئت مدیره‌ای كه حقوق فرا صنفی اصناف‌ سینمای ایران را نمایندگی و احقاق كند، پنج صندلی(و در مصوبه جدید ۷ صندلی) عضویت پیش بینی كرده است بی‌آنكه عدد ۷ (یا ۵ ) هیچ منطقی داشته باشد. این تنگنای (۵) یا ۷ نفره، اصناف را برای رسیدن از سطح مجمع‌عمومی به سطح هیئت‌مدیره، به رقابت در مسابقه‌ای كور وامی‌دارد كه نتیجه اش حذف بخش اعظم نیروی صنفی و نداشتن مابه ازائی در هیئت مدیره جامعه اصناف سینمائی است. به‌سبب این ایراد، هیئت‌مدیره‌خانه‌سینما (گرچه ظاهرا با رای مجمع عمومی انتخاب می‌شود اما چون جامعیت اصناف سینمای ایران را نمایندگی نمی كند) نماینده اصناف سینمای ایران نیست.

برای پوشاندن این نارسائی در طول سالیان گذشته همواره اصناف بیرون مانده از هیئت مدیره را دلداری داده‌اند كه هیئت مدیره ای كه انتخاب می‌شود به‌كل صنف های سینمای ایران فكر می‌كند و برای همه آن‌ها عمل خواهد كرد. اما این سراب‌فریبنده درعمل هیچ وقت تحقق نیافت چون این سخن در تضاد عمیق با ماهیت تشكیلات‌صنفی است كه به‌قصد احقاق بی‌واسطه حقوق‌صنفی شكل می‌گیرند. چگونه ممكن است كسی مثلا از صنف فیلمبرداران بتواند مسائل اصناف دیگر را كه هیچ ربطی به آنان ندارد بداند و بتواند آن ها را طرح كند؟ و یا صنف هائی كه از نظر حقوق صنفی طرف مقابل صنف‌های دیگرند چرا باید برای احقاق حقوق و منافع صنف‌های مقابلشان، به صرف انتخاب در هیئت مدیره اقدام كنند؟

ساده‌دلی و حتی ساده‌لوحی است اگر باور كنیم اصناف و اشخاص به نام «سینمای ایران» در پی حقوق ومنافع اصناف و اشخاص دیگر به‌ضد حقوق و منافع خود عمل‌كنند. حتی هیئت مدیره مومن به‌این شعار هم اگر بخواهد چنین كاری كند امكان آگاهی یافتن بر تمامی مسائل صنوف متفاوت و شاخه‌های متنوع سینمای‌ایران را ندارد تا بتواند امور آنان را پی‌گیری كند. اساسا مسائل صنف‌ها، و شاخه‌های سینما تا وقتی كه نمایندگان واقعی آنان حاضر نباشند امكان طرح شدن پیدا نمی‌كند كه هیئت مدیره از آن آگاه شود.

پس برفرض ایمان به‌آن شعار فریبنده هم اگر اقدامی صورت بگیرد بسیار عمومی و كند است(مثل قضیه بیمه اعضا كه عمومی است) و یا قضیه امنیت شغلی كه به‌هیچ نتیجه‌ای نرسیده است و امور دیگری همچون امور شاخه‌های دیگر سینما كه به‌كلی تعطیل است. اما چنین نیست كه هیئت مدیره در طول بیش از ده سال تاسیس خانه‌سینما كاری نكرده باشد. آخرین دستاورد آن (با مساعدت هیئت دولت) معاف كردن حرفه‌های سینما از پرداخت مالیات بر درآمد است. اما اغلب این كارها از زاویه تهیه كنندگی در سینما صورت می‌گیرد كه دیگر اصناف هم ازآن بهرمند می شوند. قطعا عضو هر صنفی به فایده این كارهادلبسته است ولی این دستاوردها وقتی به قیمت حذف و انفعال اصناف بدنه سینما بدست می‌آید درجمع بندی نهائی معلوم نیست برای اصناف سینمای ایران سودش بیشتر از زیان آن باشد.

كما اینكه وقتی به‌نام بدهی سینمای ایران مبلغ دو میلیارد تومان از بودجه دولتی صرف پرداخت بدهی تهیه كنندگان می‌شود (۲) در همان روزها، در دیدار معاونت سینمائی با اصناف خانه سینما، دستیاركارگردانی(كه هشدار می‌داد نمونه نوعی صنف خود است) از بیكاری و نابسامانی شغلی و مدتها نداشتن گوشت درسفره خانوار دستیاران خبر می‌دهد. گوئی آن بدهكاران خوشبخت كه دولت بدهی میلیاردی‌شان را می‌پردازد از سینمای همان كشوری نیستند كه لایه زیرین صنفی اش از بیكاری و گرسنگی رنج می‌برد. و البته كه بی عدالتی در عرصه صنفی سینمای ایران محدود به چنین نمونه‌ای نیست. در حالیكه وظیفه رده بالای تشكیلات ‌صنفی پخش عادلانه كمك‌ها درمیان اصناف و اعضاست، اما تشكیلات خانه‌سینما، این برترین تشكیلات صنفی سینمای ایران، با حذف بی دلیل اصناف در رقابتی نامعقول، ابتدا بخشی از اصناف را حذف و سپس مشاركت آنان در امور صنفی ناممكن و خود مسبب اصلی بی عدالتی صنفی و مانع رشد صنف‌های سینمای ایران است.

اكنون مصوبه جدید، پس از حدود سیزده سال كه از عمر خانه سینما می گذرد با این استدلال كه دو صنف تهیه‌كننده و كارگردان نقش عمومی‌تری در فرایند شكل‌گیری محصول سینمائی دارند برای احقاق حقوقشان دو صندلی ثابت در هیئت مدیره پیش بینی كرده است، درحالیكه وقتی تهیه‌كنندگان و كارگردانان برای احقاق حقوقشان در تركیب هیئت مدیره بطور ثابت حضور پیدا می كنند ، بر اساس همان منطق، صنف‌های دیگرهم برای حل وفصل مسائل صنفی خود باید در هیئت مدیره حضور داشته باشند. اما مصوبه جدید باقی صنف‌ها را در همان مسابقه بی اساس واگذاشته است.

پیامد مصوبه جدید، اگر اجرا شود، اصناف سینمای ایران را گرفتار دو نظام انتصابی و انتخابی می كند و آنان را نسبت به‌وضعیت نابسامان پیشین یك‌گام به‌پس می‌كشاند. با این مصوبه، دو عضو ثابت چون برخلاف گذشته از سوی مجمع‌عمومی انتخاب نشده‌اند به مجمع‌عمومی پاسخگو نیستند و چون منتخب مجمع‌عمومی نیستند بازرس هم نمی‌تواند بركار آنان نظارت داشته باشد. این دوصنف، نمایندگانشان چون مستقیما از صنف‌هایشان به هیئت مدیره می‌آیند می‌توانند روی حضور مداوم نمایندگان خود در خانه اصناف برنامه ریزی كوتاه مدت و بلند مدت كنند و اگر با عملكرد نمایندگان خود مشكل داشتند او را با علی البدلی از صنف خود عوض می‌كنند. اما در عوض...پنج عضو دیگری كه از سوی مجمع عمومی(یعنی از سوی ۲۷ صنف ) انتخاب می‌شوند، ( كاملا به عكس دو نماینده ثابت) باید به خواستهای بیست وهفت صنف پای بند و پاسخگو باشند، ولی برای ارتباط این پنج نفر با بیست و هفت صنف هیچ سازوكاری وجود ندارد.

این ۵ نفر چون تركیبشان كاملا اتفاقی است و انتخابشان هیچ منطق صنفی ندارد، و چون معلوم نیست در دوره بعدی خودشان یا صنف مربوطه‌شان در هیئت مدیره حضور داشته باشند، برای ارتباط با اصناف خودشان هم در طول دوسال نمایندگی سازوكاری ندارند و چه بسا اگر ثابت شود در جهت صنف‌های خود فعالیت می‌كنند می‌توان آنها را خائن به حقوق صنف‌های مجمع عمومی خواند و...

ابراهیم مختاری- كارگردان/ تهیه كننده ۳۱/۳/۸۳

۱- در اردیبهشت ۱۳۸۳.

۲- مصاحبه خسروآبادی مدیركل دفترفرهنگ‌وهنرسازمان مدیریت‌و‌برنامه‌ریزی، روزنامه بانی‌فیلم،ص۲۸ دی ۸۲

۳- شماری از نمایندگان صنف‌ها پس از امضای صورتجلسه مصوبه‌جدید به‌صورت خودجوش برای بررسی زیان‌های آن گردآمدند وبه‌ارزیابی مصوبه پرداختند. این رویداد نقطه امیدی در بیداری صنفی سینمای‌ایران است.

۴- كارگردانان در سینما از بالاترین نقش تالیفی برخوردارند و (در كشورهای عمل كننده به حق مولف) بالاترین حق تالیف را نسبت به‌فیلمنامه نویس و آهنگسازفیلم می گیرند.

۵- این طرح كه اصل اول آن «اتحاد اصناف همنقش»، و اصل دوم آن «سه شاخه بودن سینمای ایران»(مقصود سینمای داستانی، مستند و انیمیشن) است نخستین بار درسال ۱۳۷۸ در جلسات كارشناسی طرح تحول ساختار خانه سینما طرح شد.

۶- این پیشنهاد نهائی نیست. می‌توان با اصلاح آن به تركیب بهتری برای هیئت مدیره اصناف سینما رسید.

نظام نوین سینمای ایران نیز (در طراحی) ناچار است بتواند به این پرسش اساسی كه چگونه ایرانیت سینما در آن احراز می‌شود پاسخ دهد. نظام كنونی سینمای ایران به‌سبب ناتوانی در پاسخ به‌همین نیاز است كه ساختاری غیر ملی است.

۷- وقتی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، بودجه دولتی سینما را بخش بندی می‌ كردند، هیئت مدیره خانه سینما به عنوان نماینده اصناف حضور داشت اما نمایندگان سینمای مستند و انیمیشن كاملا از این امر بی‌ خبر بودند. در غفلت مدیران سازمان مدیریت و در غیاب نمایندگان شاخه‌های سینمای مستند و انیمیشن چه بسا باید وامدار مدیر مركز گسترش سینمای مستند و تجربی بود كه سهمی به نام سینمای مستند برای واریز در صندوق این مركز در نظر گرفته می شود.(بانی فیلم،همان.)

این مقاله با عنوان دو کرسی آهنین پنج صندلی شکسته در روزنامه شرق در دو قسمت در شماره های ۲۲۰ و ۲۲۲ در تاریخ یکم و سوم تیر ماه ۱۳۸۳ در صفحه ۳ و همچنین در روزنامه صدای عدالت. تاریخ ۴ تیر ماه ۱۳۸۳ چاپ شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید