پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مشكلات تولید در چین


مشكلات تولید در چین

چین با موفقیت هایش در جذب كارخانجات جهان, اكنون به مرحله اشباع رسیده است و این موقعیت خوبی را برای همسایگان آسیایی اش فراهم كرده است

چین با موفقیت‌هایش در جذب كارخانجات جهان، اكنون به مرحله اشباع رسیده است و این موقعیت خوبی را برای همسایگان آسیایی‌اش فراهم كرده است.

با وجود امنیت بیشتر برای سرمایه‌گذاری در ویتنام، به نظر می‌رسید تحقق تصمیم شركت اینتل در اوایل سال ۲۰۰۶ مبنی بر تخصیص ۳۵۰میلیون دلار برای ساخت یك كارخانه جدید در این اقتصاد نوظهور آسیای جنوب‌شرقی بسیار دشوار باشد. اما پیش از آنكه سال به پایان رسد، این تولیدكننده آمریكایی ریزتراشه، گامی بلندتر نهاد و سرمایه‌گذاری خود را به یك میلیارد دلار افزایش داد. ظرف تنها ۸ ماه شركت اینتل همان مقدار سرمایه‌ای را به ویتنام اختصاص داد كه طی ده سال گذشته در چین سرمایه‌گذاری كرده بود.

یك شركت جهانی دیگر به نام فلكس ترونیكس، در منطقه جوهور مالزی، خط تولید یك كارخانه جدید به ارزش ۱۱۰میلیون دلار را راه‌اندازی كرد كه برای شركت آمریكایی هولت پاكارد چاپگر كامپیوتر تولید می‌كند.

فلكس ترونیكس كه یكی از بزرگترین تولیدكنندگان قراردادی لوازم الكترونیكی است، در حال حاضر تجهیزات كامل و وسیعی در چین دارد. اما مالزی را برای آخرین سرمایه‌گذاری خود انتخاب كرده است. به سمت شرق كه می‌رویم، در اندونزی، یو یوئن كه یك شركت هنگ‌كنگی تولید كفش است، خط تولید كفش‌های ورزشی و اسپرت خود را به نام‌های تجاری چون نایك و آدیداس اختصاص داده است. البته تولید كارخانجات این شركت در چین و ویتنام هم در حال افزایش است اما تولید آن در اندونزی از بالاترین سرعت رشد برخوردار است.

اگرچه هر سه این شركت‌ها دلایل مختلفی برای تصمیمات خود داشته‌اند، اما حاصل تصمیمشان یكی بود: آنها اجتناب از اقتصاد غرنده چین را انتخاب كردند و تصمیم گرفتند كارخانجاتشان را در جاهای دیگر آسیا راه‌اندازی كنند. این شركت‌ها تنها شركت‌هایی نیستند كه چنین تصمیمی گرفته‌اند. با محاسبه هزینه‌ها، خطرات، مشتریان و امور لجستیكی كه منجربه راه‌اندازی عملیات جهانی می‌شود، شركت‌های بسیاری به این جمع بندی می‌رسند كه چین لزوما بهترین مكان برای تولید كالا نیست. به نظر می‌رسد نیروی چین در عرضه نامحدود نیروی كار ارزان و رشد سریع و شجاعانه‌اش در بخش تكنولوژی، بی‌پایان است. بنابراین فرض بر این است كه هر كارخانه‌ای كه در آمریكا یا اروپا تعطیل می‌شود، در چین بازگشایی می‌شود. افراد و شركت‌های بسیاری به چین كمك كرده‌اند تا توانسته است بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵ سهم خود را در صادرات كالاهای جهان به سه برابر افزایش دهد و به رقم ۳/۷درصد برساند.

در مقایسه، هر یك از كشورهای ثروتمند عضو گروه جی ۸ به‌جز روسیه، شاهد سقوط سهمشان در صادرات كالاهای جهان بوده‌اند. در مورد تولیدات كارخانه‌ای هم وضع همین است در شرایطی كه چین سهم خود را در تولیدات جهانی طی دهه منتهی به سال ۲۰۰۳ به حدود ۷درصد رساند، اغلب اعضای گروه جی ۸ شاهد سقوط این سهمشان بوده‌اند. جالب آنكه تنها ایالات متحده و كانادا شاهد افزایش سهمشان بوده‌اند. این روزها به نظر می‌رسد اغلب چیزها در چین تولید می‌شود اما آمریكای شمالی كارگاه واقعی جهان است.

واقعیت این است كه تنها چین نیست كه به عنوان یك تولیدكننده كم هزینه رونق فراوان یافته است. تولیدات كارخانه‌ای و صادرات در سایر مناطق آسیا هم رشد خوبی را شاهد است. در مجموع كره‌جنوبی، تایوان، هندوستان و كشورهای عضو آسه‌آن طی دهه منتهی به سال ۲۰۰۳ توانستند سهم خود را در تولیدات كارخانه‌ای جهان از كمتر از ۷درصد به بیش از ۹درصد برسانند. صادرات آنها هم افزایش یافته است. درست است كه چین یك غول نوظهور است اما سرمایه‌گذاری‌هایی كه از قلب این سرزمین به سایر كشورهایی آسیایی هدایت می‌شوند نشان‌دهنده آن است كه این كشورهای آسیایی هم به نوبه خود موقعیت آن را دارند كه به مراكز عمده تولید تبدیل شوند. اما سوال این است كه آیا آنها می‌توانند به این هدف دست یابند؟

بیش از حد دور، بیش از حد گران

اسكات بریكسن، تحلیلگر یك بانك سرمایه‌گذاری هنگ‌كنگ به نام ایشیاپاسیفیك ماركتس، برای اینكه چرا چین نتوانست در جذب سرمایه‌گذاری برخی از كارخانجات جدید صدر فهرست را به خود اختصاص دهد، دو دلیل بزرگ آورده است: «افزایش هزینه‌ها و خواست طبیعی شركت‌ها برای تنوع بخشی».

تاكنون بخش اعظم توسعه صنعتی چین در مناطق سواحل شرقی كشور به‌خصوص در اطراف شانگهای و دلتای رودخانه مروارید كه نزدیك هنگ‌كنگ است، روی می‌داد. اما اكنون هزینه‌ها در این مناطق به سرعت رو به افزایش است. اجاره بهای دفاتر افزایش یافته است، زمین‌های صنعتی كمتر عرضه می‌شود و هزینه تجهیزات سیر صعودی می‌پیماید. مهمتر از همه آنكه دستمزدها بالا رفته است. به‌رغم مهاجرت وسیع كارگران از سراسر چین به این ناحیه، دستمزد كارگران كارخانجات چند سال است كه با نرخی دور‌قمی افزایش می‌یابد. برای مدیران هم وضعیت بدتر از این است.

پیترتان، رییس و مدیركل شركت فلكس ترونیكس در آسیا می‌گوید: «چین قربانی موفقیت‌هایش شده است». به عقیده او به خصوص استخدام و حفظ كاركنان فنی از مدیران امور مالی گرفته تا مدیران كارآزموده در امور تولیدات بین‌المللی، بسیار دشوار شده است. در واقع كاركنان متخصص و ماهر كافی در این منطقه موجود نیست و همین موضوع سبب بروز سریع تورم در بخش دستمزد‌ها شده است. او می‌گوید: «به قطع یقین چین دیگر ارزان‌ترین مكان برای تولید نیست.»

تحلیلی از نرخ دستمزد‌ها در آسیا كه توسط آقای بریكسن تحلیلگر بانك هنگ‌‌كنگی انجام شده نیز موید همین مطلب است. در سال ۲۰۰۵ میانگین نرخ دستمزد ماهانه برای یك كارگر كارخانه با احتساب هزینه‌‌های تامین‌اجتماعی در شانگهای به ۳۵۰دلار و در شنزن به ۲۵۰دلار رسیده است. در مقایسه، میانگین دستمزد‌های ماهانه در مانیل ۲۰۰دلار، در بانكوك ۱۵۰دلار و در با تام اندونزی تنها ۱۰۰دلار است. اگرچه بهره‌وری كارگران چینی رو به افزایش است، اما در بسیاری از كشور‌ها افزایش بهره‌وری با میزان دستمزد‌ها همگام نیست.

یك راه‌حل برای بسیاری از شركت‌ها این است كه به مركز چین منتقل شوند چون در آنجا بسیاری از هزینه‌ها نسبت به بخش ساحلی و بسیار توسعه‌یافته این كشور، كمتر است.

به همین دلیل دولت چین از سال ۲۰۰۰ چنین سیاستی را در پیش گرفته است تا بتواند مزایای پیشرفت را به بخش مركزی فقیر چین منتقل كند. شركت‌های چینی داخلی مسوولیت آن را برعهده گرفتند كه روند انتقال به بخش مركزی را در دستور كار خود قرار دهند و اجرا كنند. تعداد معدود اما رو به افزایشی از شركت‌های خارجی هم از آنها تبعیت كرده‌اند. اینتل یكی از این شركت‌ها است. در سال ۲۰۰۴ این شركت تصمیم گرفت ۵۲۵میلیون دلار برای كارخانه جدیدی در شهر چنگدو، مركز استان سیچوان هزینه كند تا مكملی باشد برای كارخانجات‌ قبلی‌اش كه در ساحل شانگهای یعنی ۱۶۰۰كیلومتر دورتر قرار داشتند.

برایان كرزانیچ، مدیركل بخش آزمایش و مونتاژ اینتل می‌گوید تصمیم این شركت براساس برآورد هزینه‌ها اتخاذ شده است. دولت تمایل داشت سیاست «حركت به غرب» خود را ترویج كند. بنابراین به شركت اینتل انگیزه‌های سخاوتمندانه‌ای ارائه داد. اما نیازی به توضیح نیست كه دوری از مركز چین باعث افزایش هزینه‌ها برای صادركنندگان می‌شود. البته آقای كرزانیچ می‌گوید هنوز محرك‌هایی برای انتقال كارخانجات به مركز چین وجود دارد چون در آنجا نیروی كار و تجهیزات بسیار ارزان‌تر از مناطق ساحلی‌اند. اما همه با این محرك‌ها متقاعد نمی‌شوند. كارخانجات شركت فلكترونیكس در چین همه در استان‌های ساحلی شرقی واقعند. آقای تان می‌گوید: ما هیچ علاقه‌ای به حركت به سوی غرب چین نداریم. چون انتقال محصولات از آنجا به آمریكا و اروپا بسیار پرهزینه خواهد بود. سایر ناظران افزوده‌اند كه كمبود مدیران باهوش در مركز چین از سواحل شرقی بسیار بیشتر محسوس است و متقاعد كردن كاركنان با سابقه خارجی برای انتقال خانواده‌شان به مركز چین كه در آنجا مدارس مخصوص خارجیان بسیار كم است، كار آسانی نیست.

بنابراین بسیاری از شركت‌ها تصمیم گرفتند بخش اعظم سرمایه‌گذاری خود را در جاهای دیگر آسیا متمركز كنند اما هزینه‌ها تنها بخشی از موضوع هستند. تنوع‌بخشی هم درست به اندازه هزینه‌ها اهمیت دارد. بسیاری از شركت‌هایی كه بخش عمده خط تولید خود را به چین منتقل كرده‌اند، نمی‌خواهند همه تخم‌مرغ‌هایشان را در یك سبد قرار دهند. یك گزارش تحقیقاتی كه در سال گذشته توسط سازمان تجارت خارجی ژاپن منتشر شد این‌طور نتیجه‌گیری كرده بود: نظر به خطرات فعالیت‌های اقتصادی و دستمزد‌های رو به افزایش نیروی كار، شركت‌های ژاپنی كه براساس استراتژی «چین و یك كشور دیگر» در چین و كشور‌ دیگری كه عمدتا از كشور‌های عضو آسه‌آن است سرمایه‌گذاری می‌كنند، باید تاكید بیشتر خود را بر «یك كشور دیگر» معطوف كنند.

شاید واكنش محتاطانه‌ خاصی از سوی ژاپن مشاهده می‌شود اما واقعیت این است كه چنین نگرانی هم‌اكنون در میان مدیران سایر كشور‌ها هم وجود دارد.

برخی از شركت‌های این مدیران نگران افزایش ناآرامی در چین هستند. چون جمعیت روستایی این كشور به خصوص در غرب آن، از هموطنان شرقی خود بسیار فقیرتر و عقب‌مانده‌تر شده‌اند. ارقام رسمی از ۸۷۰۰۰مورد شورش و نارآرامی اجتماعی در چین در سال ۲۰۰۵ خبر می‌دهند كه بخش اعظم آنها در پی تصرف اجباری زمین كشاورزان به بهانه توسعه روی داد. اما تعداد واقعی ناآرامی‌های داخلی باید از این رقم بیشتر باشد.

نگرانی از رشد روزافزون حمایت از صنایع داخلی هم به همین اندازه اهمیت دارد. ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا در مقابل چین قاطعانه‌تر برخورد می‌كنند تا به تعهداتش به سازمان تجارت جهانی متعهدتر باشد.

شركت‌ها اكنون بیم آن را دارند كه این قاطعیت در برابر چین به وقفه ناگهانی در تجارت چین منجر شود.

یویوئن، بزرگ‌ترین تولیدكننده قراردادی كفش در جهان، بیش از ۱۸۰میلیون كفش در سال تولید می‌كند كه همه در كارخانجات این شركت در چین، ویتنام و اندونزی تولید می‌شود و بخش اعظم آنها به آمریكا و اروپا فرستاده می‌شود. بنابراین وقتی اتحادیه اروپا قوانین ضدرقابت ناعادلانه را در اكتبر سال ۲۰۰۶ برای كفش‌های چرمی وارداتی از سوی چین و ویتنام اعمال كرد، این شركت میزان تولید خود را به سرعت در اندونزی افزایش داد.

تری آیپ، سخنگوی این شركت گفت: «روابط تجاری با سایر ملت‌ها و وضعیت تعرفه و مالیات، از ملاحظات حیاتی ما در تعیین محل سرمایه‌گذاریمان است». نرخ دستمزد‌ها هم همین‌طور در سرمایه‌گذاری شركت‌ها موثر است. با توجه به اینكه هریك از لنگه‌های كفش در خط تولید از زیر ۲۰۰جفت دست می‌گذرد، عملیات تولید شركت یویوئن به شدت به نیروی كار زیاد وابسته است. این شركت در چین تورم سریع دستمزد‌ها را تجربه می‌كند. البته این موضوع تاحدودی با بهبود سطح بهره‌وری جبران می‌شود. هزینه‌های هر واحد كارگری سالانه تا ۸درصد افزایش می‌یابد. دستمزد كارگران كارخانه‌ها در ویتنام و اندونزی هم در حال افزایش است اما هزینه‌های نیروی كار در آنجا ۳۵درصد كمتر از نواحی ساحلی چین است.

شركت دیگری كه سیاست «چین و یك كشور دیگر» را در پیش گرفته است شركت ژاپنی خرده‌فروشی پوشاك یونیكلو است.

سال پیش این شركت تصمیم گرفت سهم لباس‌هایی را كه در چین تولید می‌كند از ۹۰درصد به ۶۰درصد كاهش دهد تا از مجادلات تجاری بعدی جلوگیری كند. كارخانه‌های جدید این شركت در كامبوج و ویتنام این كسری تولید را جبران خواهد كرد. شركت اینتل هم با تجهیزاتی كه در ویتنام، فیلیپین، مالزی و چین راه‌اندازی كرده است توانسته است مراكز تولید خود را تنوع بخشد.

اسرار فاش‌نشده

سرمایه‌گذاری در چین خطرات دیگری هم در بر دارد. از بارزترین آنها فقدان حمایت درست از حقوق مالكیت معنوی است. سرمایه‌گذاران خارجی بسیاری با این مشكل مواجه شده‌اند كه شركت‌های داخلی در چین كالاهای مشابه كالاهایشان را تولید می‌كنند و به نام تجاری جدیدی می‌فروشند. به همین دلیل تعدادی از شركت‌های فعال در صنایعی چون ابزار پزشكی در سنگاپور فروشگاه‌ تاسیس كرده‌اند.

تولید اغلب این محصولات سرمایه زیادی لازم دارد. بنابراین در مورد آنها هزینه‌های نیروی كار از اهمیت كمتری نسبت به رعایت حقوق مالكیت معنوی برخوردار است. چندین شركت شیمیایی نیز تاسیسات خود را در سنگاپور راه‌اندازی كرده‌اند با این انگیزه كه بخش اعظم محصولاتشان را به چین منتقل كنند.

مترجم: شادی‌ آذری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید