پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

کی روش سردار پیروز است تعداد کشته ها مهم نیست


کی روش سردار پیروز است تعداد کشته ها مهم نیست

گفت وگوی با شرفی, پیشکسوت فوتبال

اصغر شرفی در سال ۱۳۴۸ به تیم‌ملی دعوت شد و عضوی از تیم‌ملی در جام ملت‌های آسیا ۱۹۷۲ بود که توانستند قهرمان آسیا شوند. او پس از عدم راهیابی ایران به جام‌جهانی فوتبال ۱۹۷۴ در بازی با کویت کفش‌هایش را آویزان کرد و به مربیگری روی آورد. شرفی مربیگری را در تیم‌ملی فوتبال امید ایران که سرمربی‌اش حشمت مهاجرانی بود آغاز کرد و در راهیابی ایران به جام جهانی ۱۹۷۸ کمک کرد. در سال ۱۹۵۷ پس از استعفای مهاجرانی از سرمربیگری تیم‌ملی، شرفی نیز استعفا داد و پس از مدت کوتاهی به عنوان کمک مربی تیم استقلال که زمانی او در آن بازی می‌کرد، انتخاب شد. پس از برکناری سرمربی استقلال، شرفی یک نیم فصل هدایت آبی‌پوشان را برعهده داشت. او در سال ۱۳۶۳ ایران را به مدت ۹ سال به مقصد نروژ ترک کرد. در سال ۱۳۷۶ او برای بار دوم به عنوان کمک مربی تیم‌ملی انتخاب شد. پس از سه سال فعالیت، رییس وقت فدراسیون فوتبال ایران شرفی را به عنوان سرمربی تیم‌ملی انتخاب کرد اما پس از انتقادات فراوان و تغییر رییس فدراسیون او از این مسوولیت کنار گذاشته شد. با اصغر شرفی درباره عملکرد کی‌روش، بازیکنان دورگه و علی کفاشیان به گفت‌وگو نشستیم.

‌ این روزها همه‌جا صحبت از تیم‌ملی و نفرات دعوت شده به تیم‌ملی است. برخی کارشناسان معتقد هستند کیفیت پایین لیگ باعث شده تا کی‌روش به لیگ ایران نگاه دقیقی نداشته باشد و به دنبال بازیکنان دورگه برود. نظرتان را در این باره بگویید.

بی‌کیفیت بودن بازیکنان لیگ ایران یک مساله ریشه‌یی است. در گذشته مربیان روی بازیکنان کار می‌کردند و همه بازیکنان در یک حد بودند و پولی هم در فوتبال وجود نداشت. آن زمان تیم‌ملی عملکرد خوبی داشت و به جام‌جهانی ۱۶ تیمی هم می‌رفت. ما که در آن زمان عملکرد خوبی داشتیم و تیم‌ملی را به جام‌جهانی بردیم و خیلی برای ایران زحمت کشیدیم پولی گیرمان نیامد اما بعد از آن با رفتن خیلی از مربیان به خارج از کشور، یک عده مربی جدید جایگزین شدند و پول‌های کلانی دریافت کردند. اما حالا این مربیان که این همه پول گرفته‌اند برای فوتبال چه کار کرده‌اند؟ این همه پول گرفته‌اند چه بازدهی داشته‌اند؟ اگر بازدهی داشتند که کی‌روش مجبور نمی‌شد دستش را به سمت بازیکنان خارج از کشور دراز کند. تیم‌ملی بعد از انقلاب چند بار قهرمان آسیا شده است؟ ما باید دنبال دلیل این باشیم که چرا نمی‌توانیم قهرمان شویم.

‌ پس معتقدید ضعف از مربیان لیگ است؟

آن عده‌یی که از آمدن بازیکنان دورگه و ایرانی خارج به دنیا آمده ایراد می‌گیرند و انتقاد می‌کنند خودشان برای این فوتبال چه کاری انجام داده‌اند؟ چند بازیکن ساخته‌اند؟ بازیکنی نساخته‌اند و حالا سرمربی مجبور است بازیکن بیاورد. گناه بازیکنان دورگه و کی‌روش چیست؟ این است که تیم‌ملی را به راحتی و با اقتدار به جام‌جهانی برده است. آقایان می‌گویند شانسی به جام‌جهانی رفتیم؛ خودشان چرا نمی‌توانستند این تیم را شانسی به جام‌جهانی ببرند. خودشان چرا نمی‌توانند نتیجه بگیرند؟ آقایانی که ادعا دارند، چه کاری کرده‌اند؟ این مربیان کاری نکرده‌اند و بازیکن نساخته‌اند که کی‌روش مجبور شده بازیکنان دورگه بیاورد.

آیا شما با این افکار کی‌روش که به دنبال بازیکن دورگه رفته است، موافق هستید؟

صد درصد موافقم. انتقاد از کی‌روش و عملکردش بی‌رحمی است. به نظرم کلمه دورگه بی‌مفهوم است. این بازیکنان ایرانی هستند. مهم نیست که در کجا به دنیا آمده‌اند مهم این است که به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند. بعضی از آقایان ناراحتند و می‌گویند فلان بازیکن که آمده فارسی بلد نیست اما همان آقایان بدانند که دیگر دوره حرف زدن در فوتبال تمام شده است. بازیکنان دیگر با زبان صحبت نمی‌کنند بلکه با کار فنی با هم صحبت می‌کنند. من خودم به همدلی اعتقاد دارم و فرهنگ ما می‌گوید همدلی از همزبانی بهتر است. فوتبال داخلی ما اگر همدل بود به این روز نمی‌افتاد. اگر همدل بودیم اجازه نمی‌دادیم کارخانه‌های بازیکن‌سازی تعطیل شود. وقتی ما کارخانه‌های بازیکن‌سازی را تعطیل کرده‌ایم چگونه انتظار تولید داریم. ما باشگاه‌هایی مانند پاس، شاهین، ‌هما و غیره که بازیکن‌ساز بوده‌اند را تعطیل کرده‌ایم و جایگزینی برای آنها نیاورده‌ایم. متاسفانه ما در ایران نکاشته‌ایم و انتظار درو داریم.

به نظرتان چرا کیفیت فوتبالی این بازیکنان از بازیکنان داخلی بالاتر است. دلیل اینکه بازیکنان دورگه عملکرد بهتری نسبت به بازیکنان داخلی دارند، چیست؟

بازیکنانی که در خارج از کشور کار کرده‌اند خیلی زحمت کشیده‌اند. ثبات کاری و ثبات باشگاهی داشته‌اند. در فوتبال پایه کار کرده‌اند و زحمت کشیده‌اند. این بازیکنان اتفاقی فوتبالیست نشده‌اند. رده‌ به رده کار کرده‌اند و بالا آمده‌اند. فوتبال کار عملی است و این بازیکنان برای رسیدن به هدف‌شان کار کرده‌اند.

‌‌بعضی‌ها مدعی هستند ما بازیکنان بهتری در ایران داریم و بهتر است از بازیکنان داخلی استفاده کنیم. به نظرتان دلیل این حساسیتی که بعضی افراد روی بازیکنان دورگه دارند، چیست؟

به نظرم اگر بخواهی از تیم‌ملی و نفراتش ایراد بگیرید راحت می‌شود این کار را انجام داد. مربی هر بازیکنی را دعوت می‌کند یک عده مخالفش هستند و حالا برای آنکه از او انتقاد کنند به حضور بازیکنان دورگه گیر داده‌اند. ما باید اجازه دهیم کی‌روش کارش را انجام دهد. این حرف‌ها دقیقا مثل این می‌ماند که از یک سردار پیروز سوال کنید چند سربازت کشته شده است. مسلما در جنگ افرادی کشته می‌شوند اما مهم پیروزی بوده که به دست آورده است. حالا نمی‌دانم چرا ما چنین حساسیتی روی بازیکنان دورگه داریم. قوچان‌نژاد برای ما گل‌های حساسی زده و ما را راهی جام‌جهانی کرده است. به جای اینکه از او تشکر کنیم، او را مورد انتقاد قرار می‌دهیم!

‌ تیم‌هایی که به جام‌جهانی صعود کرده‌اند بازی‌های بزرگ تدارکاتی انجام می‌دهند اما ما بازی در نظر نگرفته‌ایم. این موضوع چه مقدار می‌تواند به ضرر ایران باشد؟

این یک واقعیت تلخ است که در آینده خیلی به ضرر ما می‌شود. ما می‌گوییم تیم‌های دیگر اشتباه می‌کنند که بازی تدارکاتی انجام می‌دهند اما ما اشتباه می‌کنیم که بازی دوستانه نمی‌کنیم. اگر ما بازی‌های تدارکاتی بزرگ انجام دهیم ترس بازیکنان می‌ریزد. اندازه و سبک فوتبال‌ها با هم فرق می‌کند. مدل بازیکنان با یکدیگر فرق دارد. مدل بازیکنان تیم‌هایی مثل اسپانیا، آلمان، برزیل و غیره با بازیکنان کشورهای عربی و درجه دو فرق دارد. وقتی با تیم بزرگ بازی کنید مثل آنها می‌شوید. کلاس فوتبال‌تان پیشرفت می‌کند. ما اگر بازی تدارکاتی انجام ندهیم در یک بازی رسمی بزرگ در جام‌جهانی به یک‌باره چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم که ۵ گل دریافت کرده‌ایم. یادتان باشد برای یک ‌میهمانی بزرگ باید لباس شیک پوشید و با زیرشلوار نمی‌توانیم به ‌میهمانی بزرگ برویم. جام‌جهانی تورنمنت بزرگی است و باید قدرتمند ظاهر شویم. تیم‌های دیگر خوب می‌دانند که جام‌جهانی شوخی نیست و بازی‌های‌ بزرگ انجام می‌دهند. آنها می‌خواهند تیم‌شان را هماهنگ کنند.

‌ به نظرتان دلیل اینکه ایران بازی‌های بزرگ تدارکاتی انجام نمی‌دهد و حتی به تیم‌های بزرگ پیشنهاد دیدار دوستانه نمی‌دهد چیست؟

مقصر اصلی شرایط بد فوتبال ایران علی کفاشیان است. بهترین کمکی که کفاشیان می‌تواند به فوتبال کند این است که از فوتبال برود. خودش رسما اعلام کرده است که نمی‌داند فوتبال چیست آن‌وقت ما چه انتظاری از این آدم داریم؟ خودش می‌گوید خبر نداشتم چه کسی دایی را برکنار کرده است! شما که رییس فدراسیون هستید خبر نداشتید پس ابرام‌چرخی باید خبر داشته باشد.

اطلاعات فوتبالی ابرام‌چرخی از کفاشیان بیشتر است. رییس فدراسیون باید همانند صفایی‌فرهانی، محمد دادکان، داریوش مصطفوی و غیره باشد. اینها مدیران لایقی بودند. مدیر یا باید فوتبالی باشد و اگر فوتبالی نبود لابی‌ قوی داشته باشد. بتواند به خوبی مدیریت کند.

‌ این روزها همه‌جا صحبت از فساد در فوتبال است. تمام افراد یکدیگر را به تبانی متهم می‌کنند. دلیل وجود این‌ همه فساد در فوتبال چیست؟

در حال حاضر و در دوره ریاست علی کفاشیان هیچ شخصی سر جای خودش نیست. وقتی هیچ چیز و هیچ شخصی سر جای خود قرار ندارد معلوم است که فساد ایجاد می‌شود. من خودم خسته شده‌ام که اینقدر منفی حرف زدم اما این واقعیت فوتبال است. مدیریت علی کفاشیان در نابودی فوتبال خیلی تاثیر داشت. در این فوتبال رییس یک باشگاه چک زنش را می‌دهد و همه از این موضوع باخبر هستند به غیر از علی کفاشیان! درست است که علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال است اما دستور‌دهنده نیست بلکه دستور‌گیرنده است.

به چه دلیل در فوتبال ایران این همه حواشی از درگیری بازیکنان، ‌مربیان، داوران و‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مدیران و حتی تبانی وجود دارد؟

دلیلش این است که فدراسیون، رییس باشگاه‌ها را چک نمی‌کند. می‌بینید که باشگاه‌هایی که بدهکار هستند بدون آنکه بدهی خود را بپردازند کار می‌کنند. وقتی این باشگاه‌ها به کار خود ادامه می‌دهند؛ بدهی‌شان بیشتر می‌شود و شرایط بدتر. در فوتبال می‌بینیم که مدیری بدهی به جا گذاشته و خرابکاری کرده است اما باز هم در فوتبال حضور دارد و به خرابکاری‌هایش ادامه می‌دهد. همین افراد اتفاقات زشت در فوتبال را ایجاد می‌کنند.

سعید جمشیدیان



همچنین مشاهده کنید