ابتکار عمل در دست رقبا است

تیم ملی فوتبال ایران پس از کلی حرف و حدیث از نوشکل گرفته است و پیش از رویارویی با سوریه در شروع دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ که ۱۷ بهمن در ورزشگاه آزادی خواهد بود, ۳ مسابقه تدارکاتی دیگر را تجربه خواهد کرد

تیم ملی فوتبال ایران پس از کلی حرف و حدیث از نوشکل گرفته است و پیش از رویارویی با سوریه در شروع دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ که ۱۷ بهمن در ورزشگاه آزادی خواهد بود، ۳ مسابقه تدارکاتی دیگر را تجربه خواهد کرد. اگر پیشتر به سبب وجود نداشتن و فعال نبودن تیم ملی به مدت ۵ ماه این دیدارها برای یک تیم نامریی(!) ترتیب داده شده بود، امروز که تیمی هست و مسوول و مربی برای آن انتخاب شده و نفراتش نیز مشخص و معرفی شده و به تمرین و تدارک مشغول بوده اند، این دیدارها جنبه حقیقی و فلسفه وجودی بیشتری یافته و همان چیزی شده اند که تیم ما به آن نیاز دارد.

ابتدا باید متذکر شویم که تیم ملی طبق برنامه های تنظیمی کمیته انتقالی در روزهای ۱۹ و ۲۳ دی و همچنین ۱۰ بهمن به ترتیب با تیم های ملی قطر، مالی و کاستاریکا بازی های دوستانه ای خواهد داشت که گمان می رود طی آن به خودشناسی بیشتر و آماده سازی خویش برای پیکار با سوریه و ۵ مسابقه بعدی خود برای دور مقدماتی جام جهانی نایل شود و شبیه به چیزی گردد که انتظارش می رود و از این تیم طلب می شده است.

(این البته جدا از مسابقه اواخر اسفندماه با بحرین است که گفته می شود به عنوان بازی تدارکاتی با کویت - در ۶ فروردین ۸۷ - مورد استفاده قرار خواهد گرفت) در این حد فاصل تیم ملی اضافه بر تهران در کیش هم اردو خواهد زد تا از هوای مناسب تر آن سامان (در قیاس با تهران سرد) بهره مند شود و چون اردو از ۱۱ دی شروع شده و به طور پیوسته و نا پیوسته تا ۱۷ بهمن به درازا می انجامد، انتظار می رود که تیم ملی در زمان دیدار با سوریه به حد مطلوبی از آمادگی رسیده و چیزی باشد که برای صعود به دور نهایی جام جهانی به آن نیاز است. نخستین بازی دوستانه تیم ملی هم که شنبه ۱۵ دی در برابر هانزا روستوک آلمان صورت پذیرفت در همین راستا بود.

● موارد منفی

با این حال همه تدارکات و برنامه های تیم ملی نیز ایده آل نیست و موارد منفی و کمبودهایی هم وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد، از یک سو روند انتخاب مدیران و مربیان تیم ملی هم برخی نام ها و افراد را شامل شده که آن قدرها برای پست های محوله به آنان ایده آل نیستند و انتصاب دیرهنگام شان اشراف آنها بر کار را دشوار ساخته و هم انتخاب برخی از این تیم ها به عنوان رقبای تدارکاتی گزینش هایی معقول و ارجح و اصلح نبوده است. در میان این رقبا فقط قطر است که به سبب نزدیکی بازی اش با امارات و کویت ما را در مسیر مناسب برای کسب نتیجه در دوره مقدماتی جام جهانی قرار می دهد و دو سه حریف بعدی هیچ یک این خصلت را ندارند و برعکس باعث می شوند ما از فضای دور مقدماتی جام جهانی و رقبای مان در مرحله نخست آن ( سوریه، کویت و امارات) دور بمانیم و روبه روی حریفانی قرار گیریم که بازی شان هیچ شباهتی با آن رقبا ندارد و این گمانه زنی در مورد مسابقه اخیرمان با هانزاروستوک هم صدق می کند.

● نمونه هایی روشن

مالی و البته کاستاریکا که برای دومین بار در دو سال اخیر روبه روی ما می ایستند، همان طور که قبلا آمد نمونه هایی واضح و روشن در این خصوص اند و با این که هر مسابقه تدارکاتی حتی در برابر رقبایی از این دست به هر حال برای خود فوایدی دارد، اما به نظر می رسد که گزینش مالی، کاستاریکا و هانزاروستوک بر اثر اجبار و در دسترس نبودن رقبایی بهتر بوده و وجه و گمان رایج دیگر این است که برقرارکننده ارتباط و طرف اصلی ترتیب دهنده این دیدارها، نه ما بلکه تیم ها و کشورهای فوق بوده اند.

هانزاروستوک از زبان مربی مشهورش فرانک پاگلزدروف به صراحت گفته است که از مسابقه ۱۵ دی ماه برای آماده سازی خود برای نیم فصل دوم بوندس لیگا سود جسته است و در همین ارتباط حداقل ۱۰ روز هم در هوای معتدل امارات مستقر خواهد گشت و بازی ایران در حد فاصل همان روزها برپا شده است. مالی به ایران می آید تا واپسین دیدار تدارکاتی اش را قبل از شروع جام ملت های آفریقا برگزار کند ولی معلوم نیست ما از این مسابقه و رقابت با حریفی که تابع فرمول های کاملا متفاوتی در بازی خود است، چه بهره ای خواهیم برد، کاستاریکا نیز به دلایلی ناشناخته به میدان می آید، زیرا در حول و حوش همان تاریخ (۱۰ بهمن) نه مساله عاجلی در دور مقدماتی جام جهانی و یا جام های دیگر دارد و نه لزومی به سنجیدن جدی خود در آن ایام دارد، مگر این که به این نتیجه برسیم که تاریخ فوق در حول و حوش هفته و روز فیفا بوده و چون برای دیدارهای ملی در نظر گرفته شده است و فرصت مناسبی است، تیم های جهان برای محک زدن مجدد خود به هر شکل و ترتیبی از آن سود می جویند.

● زمین تا آسمان

به واقع در ترتیب دادن و برگزاری دیدارهای فوق بیش از آن که ما مجری و صاحب ابتکار عمل بوده باشیم، این رقبای ما هستند که پا پیش گذاشته اند و به نظر می رسد که بهره های اصلی نیز شامل حال آنها شود. در غیر این صورت چطور می توان تصور کرد که ما از بازی با هانزاروستوک که زمین تا آسمان با سه حریف ما در گروه پنجم انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ متفاوت بازی می کند، به بهره هایی رسیده باشیم که فراتر و بیشتر از سودهای اختصاص یافته به تیم آلمانی باشد؟ شیوه بازی هانزا ( که از قضا یک ایرانی به نام امیر شاپورزاده را هم در اختیار دارد) به گونه ای است که ما را به کلی از فضای مسابقه با سوری ها و نیازهای آن میدان دور کرده و با این که از مضرات وصف کردن این بازی ابا داریم، اما نمی توان منکر شد که هانزا از طریق بازی با ما بسیار بهتر و بیشتر به آن چه می طلبید( و آن بازگشت به شرایط مسابقه ای پس از چند هفته تعطیلی بوندس لیگا است) رسیده است تا مایی که باید با سوریه مسابقه دهیم اما با آلمانی ها مشق اولیه خود را نوشته ایم.

● مالی برای سوریه؟!

همه آن چه گفتیم برای مسابقه با مالی هم صدق می کند، مگر این که این استدلال عجیب را بیاوریم که قدرت بدنی تیم های آفریقایی( و منجمله مالی) ما را برای تقابل با تیم فیزیکی سوریه آماده می سازد، اما این بیشتر یک دلخوشی غیرحقیقی است و حقیقت آن است که اغلب رقبای تدارکاتی ما به درستی و به فراخور برنامه های بعدی ما گزینش نشده اند و برعکس دور از سوژه هستند و حتی این بهانه که در این مقطع از سال ( تعطیلات کریسمس و ژانویه) انتخاب رقبایی بهتر غیرممکن است نیز انتخاب مالی و روستوک و حتی کاستاریکا را توجیه نمی کند.

● حرف و حدیث

بحث مدیران و مربیان انتخابی تیم ملی نیز نکات پر ایراد فراوانی را در بر دارد که در مجال فعلی نمی گنجد و بعدا به آن خواهیم پرداخت، اما آن چه در مجموع می توان به صراحت عنوان کرد، این است که بازی های پیش رو، تیم ملی را در شرایطی متفاوت با وضعیت مورد نیاز برای دیدار با سوریه قرار می دهد و به تبع آن بهره های زیادی نمی دهد و هر چند برای تیمی که بیش از ۵ ماه تعطیل و دور از صحنه بوده، حتی مسابقه با حریفان بدوی نیز بهره هایی را در بر دارد اما برای تیم ملی بعد از این همه ادعا و حرف و حدیث و کمال طلبی کمیته انتقالی، انتخاب هایی غیرعقلایی به نظر می رسد و البته این نیز تجربه ای تازه و امری نادر برای ورزش ما نیست و در گذشته هم این گونه موارد به دفعات در ورزش و به خصوص فوتبال ما دیده شده است و اگر جز این می بود، جای تعجب می داشت.

وصال روحانی