جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دو دوره و دو سبک


دو دوره و دو سبک

بررسی زندگی هنری استاد هوشنگ ظریف

پیش‌درآمد:پیش از بررسی شیوه‌های نوازندگی تار در موسیقی ایرانی باید دو حوزه متفاوت موسیقایی را مورد بررسی قرار دهیم. در دورانی که من به هنرستان موسیقی وارد شدم چندین حوزه موسیقایی ایرانی وجود داشت. یک حوزه مربوط به هنرستان موسیقی و وزارت فرهنگ و هنر و بعد از آن تالار رودکی می‌شد که شامل هنرمندان مختلفی چون وزیری، صبا، خالقی، معروفی، پایور، ظریف و... بود و حوزه دیگر هم مربوط به رادیو و هنرمندانش که خصوصیت‌های خاص خود را داشتند. البته ناگفته نماند که هر یک از این حوزه‌های موسیقایی ایرانی، تفکر، اخلاق، منش و اسلوب خاصی را در بر می‌گرفت که این روش‌ها و اسلوب‌ها به شاگردان و بالطبع ما منتقل می‌شد. تفاوت بین این دو حوزه تا حدی بود که حتی وقتی هنرمندی از هنرستان یا وزارت فرهنگ و هنر به رادیو می‌رفت، اسلوب و روشش چه در نوازندگی و چه در جهان‌بینی فردی دستخوش تغییراتی می‌شد چرا که هنرمندان هنرستان موسیقی به لحاظ استفاده از نت برای اجرای موسیقی، شیوه‌های تکنیکال نواختن ساز، اتود زدن، بداهه‌نوازی و... در نقطه مقابل هنرمندان رادیو قرار می‌گرفتند. هنرمندان رادیو بیشتر به صورت بداهه ساز می‌زدند و به نوعی موسیقی مجلسی و عامیانه ارائه می‌کردند، در حالی که نوازندگان تحصیلکرده در هنرستان موسیقی روح‌الله خالقی تحت تعلیم مکتب وزیری به نواختن از روی نت و رعایت اصول نوازندگی و تکنیک بسیار اهمیت می‌دادند.

درآمد :استاد هوشنگ ظریف تا آن زمان که من شاگرد او بودم در هنرستان موسیقی کار می‌کرد و از این رو در زمره هنرمندان این حوزه قرار می‌گرفت. او در این سال‌ها ضمن تدریس در هنرستان موسیقی و آموختن کتاب‌های سال اول و دوم هنرستان به ما دانش‌آموزان در ارکستر مرحوم پایور هم ساز می‌زد و منش هنرمندان هنرستان و وزارت فرهنگ و هنر را با خود به همراه داشت. اما نقطه عطف زندگی هنری استاد ظریف به زمانی برمی‌گردد که به نوعی در کار هنری‌اش تغییر رویه داد و به سبک رادیو نزدیک شد. سبکی که با نوازندگی استادانی چون جلیل شهناز و فرهنگ شریف، فضای اجتماعی- موسیقایی ایران را تا حد زیادی به خود جذب کرده بود. استاد ظریف هم با توجه به این شرایط در سال‌های ۱۳۴۹-۱۳۴۸ به این سبک و سیاق گرایش پیدا کرد و به لحاظ تکنیکی تغییر روش داد.

رهاب:تغییر روش هوشنگ ظریف در نوازندگی از نظر تکنیکی جای بحث فراوان دارد اما اگر بخواهیم به اجمال این قضیه را بررسی کنیم باید به تغییر در نوع مضراب زدن‌ها، سرعت نوازندگی، تاکید بر افکت‌های موسیقی، صدادهی و سونوریته ساز و... اشاره کنیم. من گاهی اوقات در سخنرانی‌هایم پیرامون موسیقی ایرانی و تفاوت دو حوزه موسیقایی‌ای که ذکر کردم، موسیقی جدی و تکنیکی را با عنوان «موسیقی کلاسیک» مطرح می‌کنم و موسیقی هنرمندان رادیو را با عنوان «موسیقی رمانتیک» مورد بررسی قرار می‌دهم چرا که این نوع موسیقی مالش‌ها، حس‌ورزی‌ها، حالت‌های تاثیرگذار و ریتم‌های سنگینی دارد که خاص خودش است. به هر روی به نظر من استاد هوشنگ ظریف تا یک دوره پیرو سبک مرحوم علینقی وزیری و موسی خان معروفی بودند و بعد از آن به شیوه جلیل شهناز و فرهنگ شریف روی آوردند. هر چند من بعد از ورود به دانشگاه و اقامت چند ساله‌ام در خارج از ایران چندان ارتباط نزدیکی با این هنرمند نداشتم اما می‌دانم که در کلاس‌هایشان هنوز هم قطعات وزیری را تدریس می‌کنند.

کرشمه:شیوه تدریس ایشان تا زمانی که من و آقای علیزاده شاگردشان بودیم، براساس نت بود و هرگز به صورت گوشی (شنیداری) کار نمی‌کردند. به خوبی یادم هست که در آن سال‌ها در ابتدا کتاب‌های اول و دوم هنرستان را با ما کار کردند و وقتی این کتاب‌ها تمام شد از روی دست نوشته‌های مرحوم موسی خان معروفی که خلاصه‌یی از ردیف بود، ساز می‌زدیم. این خلاصه ردیف بر مبنای گوشه‌های اصلی و مهم ردیف موسیقی ایرانی بود و فکر می‌کنم از ۱۰۰ صفحه تجاوز نمی‌کرد. این دست نوشته‌های موسی خان در کتابخانه هنرستان موسیقی موجود بود اما کسی حق نداشت آنها را از کتابخانه خارج کند. به خوبی یادم هست که آن زمان آقای فرهاد فخرالدینی، مسوول کتابخانه بود و ما این دست‌نوشته‌ها را از او می‌گرفتیم و به صورت دستی از روی آن می‌نوشتیم و کپی‌برداری می‌کردیم. بعدها این دست‌نوشته‌ها به کوشش حسین علیزاده به عنوان کتاب سوم هنرستان به چاپ رسید. غیر از ردیف خلاصه شده و دست نوشته موسی خان، همزمان ما اتودهایی از نصرالله زرین پنجه در ماهور، بیات ترک، ابوعطا، دشتی و... را هم برای پیشرفت بیشتر در نوازندگی می‌نواختیم. رفته‌رفته وقتی کمی در نوازندگی پیشرفت کردیم و دست‌مان روان‌تر شد به سراغ قطعات وزیری رفتیم و قطعاتی چون «بند باز»، «دخترک ژولیده»، « ژیمناستیک موزیکال» و... را با استادمان کار کردیم و یادم هست بعضی از قسمت‌های کتاب ردیف موسی‌ خان معروفی که توسط وزارت فرهنگ و هنر چاپ شده بود را کار کردیم. هرچند من امروزه عقیده دارم ردیف موسی‌خان معروفی به دلیل اینکه می‌خواسته چیزی از قلم نیفتد و همه گوشه‌ها را داشته باشد، تکرار مکررات است و چندان منسجم نیست. هر چند که در نهایت عصاره و مبنای ردیف موسیقی ایرانی یکسان است و ردیف‌ها و روایت‌های گوناگون در اصل موضوع تفاوت‌های اساسی با هم ندارند. به هر روی من به عنوان یک شاگرد تار در آن سال‌ها سعی کردم هر نتی را که وجود داشت بنوازم و مدام کار کنم.

اوج:دوران فعالیت هنری استاد ظریف مثل هر هنرمند دیگری، یک دوره اوج داشت که من آن را مقارن با همکاری‌اش با گروه استاد پایور می‌دانم. در زمانی که عده‌یی به موسیقی غربی گرایش پیدا کرده بودند و عده‌یی هم موسیقی پاپ گوش می‌دادند و عده‌یی مجذوب موسیقی رادیو بودند، حضور هنرمندی چون فرامرز پایور منحصر به فرد بود. پایور رپرتوار قدیم را به خوبی می‌شناخت، تصانیف و قطعات ضربی را کار کرده بود، از شاگردان خوب ابوالحسن خان صبا به شمار می‌رفت و در حوزه موسیقایی هنرستان موسیقی از موزیسین‌های برجسته به شمار می‌رفت. وقتی گروه (ارکستر) پایور تشکیل شد، اعضای گروه که همه از نوازندگان برجسته آن زمان بودند (رحمت‌الله بدیعی، هوشنگ ظریف، محمد اسماعیلی و حسن ناهید)، با توجه به حساسیت‌های مرحوم پایور بسیار تمرین می‌کردند. این گروه قطعات تکنیکی را با سرعت‌های خاص و بسیار ژوست و شسته رفته اجرا می‌کردند که به عقیده من بهترین اجراهای آن زمان را داشتند. مرحوم پایور در تنظیم قطعات (مثل قطعات عارف و شیدا) شیوه خاص خودش را داشت و جواب آوازهای تکنیکال و پاساژهایی را طراحی می‌کرد که نوازندگان گروه از نواختن آنها (درست از آب درآوردن‌شان) بسیار لذت می‌بردند. نکته دیگری که در موفقیت این گروه و نوازندگان آن مهم بود این است که همه نوازندگان گروه پایور چه به لحاظ منش و رفتار و چه به لحاظ سبک کاری با هم همخوانی داشتند و منش و شیوه نوازندگی‌شان به هم می‌خورد.

فرود:به هر روی استاد هوشنگ ظریف در طول فعالیت هنری خود هم در زمینه نوازندگی موفق بود و هم در زمینه تربیت شاگردان موسیقی. او هنوز هم به امر آموزش اهمیت می‌دهد و همچنان هم شاگردان برجسته‌یی دارد.

داریوش طلایی



همچنین مشاهده کنید