پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

در جستجوی اخلاق


در جستجوی اخلاق

نگاهی به فیلم درباره الی ساخته اصغر فرهادی

مدتها بود که یک فیلم خوب به معنای واقعی کلمه ندیده بودم. بی شک کلیه علاقه مندانی که این فیلم را در جشنواره و قبل از اکران عمومی دیده بودند همگی در یک مورد اتفاق نظر داشتند، کارگردانی بی نظیر اصغر فرهادی.

فرهادی در آخرین ساخته اش با ارائه یکدست داستانی به ظاهر ساده و ارائه پیچیده و جذاب آن، مخاطب را با رعایت تمامی قواعد حاکم بر سینما به شدت غافلگیر می کند.

فیلم با شروع سفر سه خانواده که از دوران دانشگاه با هم دوست هستند شروع میشود و بدون اغراق ببینده هم همراه آنها این سفر را شروع میکند و در پایان به اتمام میرساند. اصغر فرهادی و گروه بازیگرانش که بدون استثنا همگی بازی را کنار گذاشته و عملا در کل فیلم زندگی می کنند، تماشاگر را در همه سکانسها درگیر داستان می کنند. بیننده در ابتدای فیلم با شوخی و خنده و جمع دوستانه آنها همراه میشود. در اواسط فیلم تو هم مانند انها نگران الی هستی و مثل آنها الی را قضاوت میکنی و در نهایت تو هم در شن های ساحل مثل اتومبیل انها گیر کرده ای. نوشتن در مورد آخرین کار اصغر فرهادی کار ساده ای نیست، او بعد از چهارشنبه سوری که خیلی به آن تعلق خاطر دارم، فیلمی را ساخته، که ساخته شدنش در سینمای ما یک اتفاق خوب است.

یکی از شاخصه های اصغر فرهادی شناخت خوب معضلات جامعه معاصر ایران و انعکاس به جا و درست آن در آثار اخیرش به حساب می آید. او در اکثر کارهایش مانند یک جامعه شناس عمل میکند وجه بارز آثار این هنرمند انعکاس توامان زشتی و زیبای در آثار اخیرش و نشان دادن وجهی از مسائل اجتماعی در جامعه کنونی است که کمتر به آن پرداخته شده است. فرهادی در بیان معضلات جامعه کنونی صرفا به پرداخت تلخی و سیاهی مشکلات در فیلم نمی پردازد. هنرمندی او در بیان معضلات و به چالش کشیدن تماشاگر در بیان مسائلی است که ببینده خود با آنها درگیر است، با آنها نفس می کشد و زندگی می کند. ساده تر اینکه آثار فرهادی آیینه ای است که زندگی تماشاگر معاصر ایرانی را بر پرده منعکس می کند. شخصیت های آخرین فیلم فرهادی به کاملترین وجه ممکن پردازش شده هستند. ببیننده با فیلمی روبرو است که تعدد شخصیتها در آن به هیچ وجه در ارائه یکدست هویت آنها تاثیر نداشته، بلکه منجر به همذات پنداری بهتر تماشاگر با تک تک شخصیت ها شده است. ارائه درست و یکدست، شخصیت ها را به انسانهای تبدیل کرده که نه صرفا سیاه هستند و نه فرشته گونه، همگی خاکستری هستند، آدمهایی همنسل ما و از جنس دغدغه های زندگی حال ما، این مهمترین برگ برنده اصغر فرهادی در فیلم درباره الی است، او نه تنها در کل داستان به تماشاگر دروغ نمی گوید، بلکه به زیبایی هر چه تمامتر خود واقعی ما را بر روی پرده سینما به نقد می کشد. و این هنرمندی فرهادی در تصویر زندگی حال انسانها است که درباره الی را به یک شاهکار جهانی بدل کرده است.

مهمترین برتری فیلم درباره الی با تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران همذات پنداری شدید تماشاگر با تک تک شخصیت های داستان است، ببینده میتواند خود را به جای همه بازیگران فیلم بگذارد و مانند آنها تصمیم بگیرد اگر در این لحظه بود چه میکرد. کارکترهای آشنا با توده مردم، برخوردو رفتار بازیگران و بیان دیالوگ های که همگی آنها برای بیننده ما به ازا بیرونی دارد. باعث شده تماشاگر ارتباط تنگاتنگی با کاراکترهای داستان داشته باشد. اتفاقی که در سینمای ما در معدود فیلم های این چند سال اخیر صورت پذیرفته است.

موضوع فیلم در مورد اخلاق و پایبندی به آن است. اینکه اکثریت یا حتی راحتتر بگویم همه ما اگر در شرایط دوستان این گروه باشیم، مثل آنها دروغ میگوییم. به راحتی در مورد کسی که نمی شناسیم قضاوت بد میکنیم حتی اگر بر زبان هم نیاوریم در دل این کار را میکنیم. به بچه ها یاد میدهیم که دروغ بگویند. به هم بدبین میشویم. و در نهایت مثل سپیده دروغ میگوییم تا یک جمع را فدای یک فرد نکنیم. سپیده، شهره، الی، احمد، امیر و ... خود ما و جامعه معاصر است. جامعه ای که یاد گرفته است در خیلی از شرایط و موقعیت ها دروغ بگوید و تظاهر به دوستی کند.

همه سکانس های فیلم زیبا است و تاثیرگذارترین سکانس ها زمانی است که آرش پسر یکی از اعضای گروه در دریا غرق میشود. در این سکانس فرهادی بیننده را با دوربین بر روی دست به همراه شهاب حسینی و احمد مهرانفر به دورن آب میکشد. همراه آنها لحظه لحظه حس میکند، میترسد، و تا سر حد مرگ نگران میشود. و این هنر فرهادی است. شاید بهترین دکوپاژ برای این قسمت از فیلم همراهی تماشاگر با بازیگران باشد. این سکانس به مدد فیلمبرداری خوب حسین جعفریان بسیار تاثیر گذار از آب در آمده است.

بازی های فیلم همگی خوب هستند. مانی حقیقی به عنوان فیلم نامه نویس و کارگردان (فیلم های آبادان، کارگران مشغول کارند، کنعان) اینبار در جلوی دوربین بازی غافلگیر کننده ای را به نمایش میگذارد. ( مقایسه کنید سکانس اولی که او را در حال شادی کردن با احمد می بینیم و سکانسی را که دست بر روی همسرش سپیده بلند میکند) در کل فیلم همان رفتاری از او سر میزند که از یک مرد ایرانی کمی متعصب باید سر بزند.

پیمان معادی که فیلمنامه های کما، آواز قو، عطش را نوشته در این فیلم واقعا خوب بازی می کند. (یادآوری این موضوع حائز اهمیت است که دو نفر از بازیگران فیلم کارگردان و فیلم نامه نویس هستند که قبلا سابقه بازی نداشتند ولی فرهادی با تبحر خاصی بهترین بازی را از آنها گرفته است مقایسه کنید بازی مانی حقیقی و پیمان معادی را با بازی شهاب حسینی و صابر ابر)

گلشیفته فراهانی یکی از بهترین بازیهایش را در این فیلم انجام داده و بدون شک اگر این همه حاشیه برای خود درست نکرده بود، امروز به یکی از بازیگران طراز اول زن تبدیل میشد.

شهاب حسینی یکی از بهترین نقش های اخیر خود را بازی کرده، در اواسط فیلم بعد از حادثه ای که برای الی رخ می دهد، کاراکتر احمد بیشتر حس خود را با نگاه و میمیک صورت به تماشاگر القا می کند. (به یاد بیاورید سکانس های ابتدای فیلم را با زمانی که حقیقت در مورد الی آشکار میشود)

مریلا زارعی یکی از بهترین نقش های مکمل را ایفا کرده مادر دو فرزند در حالی که ناراحتی اعصاب دارد، او به زیبایی اضطراب و ترس همراه با استرس یک زن عصبی را به نمایش گذاشته است و همان رفتاری را دارد که یک زن در شرایط او با همسر و دوستانش میتواند داشته باشد.

و در نهایت ترانه علی دوستی که سکانس های زیادی همراه فیلم نیست ولی در همان ها هم خوب ظاهر شده است.

تماشاگر زمانی که با تیراژ پایانی مواجهه میشود، هنوز با فیلم و کاراکترهایش درگیر است و به سختی می تواند تصمیم بگیرد که حق با چه کسی است، اگر جای سپیده بود باز هم دروغ می گفت. (به یاد بیاورید سکانس تاثیرگذار پایانی و تاکید چند دقیقه ای دوربین بر روی سپیده)

در یک جمع بندی کلی تماشاگر با کارگردانی استادانه، دکوپاژ بی نقص و حال و هوایی به شدت باورپذیر در فیلم روبه رو خواهد شد. فیلمی که در آن دریا به عنوان نماد تقدیر از ابتدا تا انتها در پشت نماهای زیبای فیلم قدرتش را به رخ می کشد. (از صدای امواج دریا در این فیلم با هنرمندی حسن زاهدی به زیبایی در بیشتر نماهای فیلم به عنوان موسیقی فیلم استفاده شده است، که تاثیر بسیار زیادی برای انتقال حس فضا به ببیننده دارد)

هنوز معتقدم نوشتن در مورد شاهکار فرهادی کار بسیار سختی است. درباره فیلمی که مربوط به زمان و مکان خاصی نیست. هر انسانی در هر جایی از دنیا میتواند یکی از دوستان این گروه باشد، مانند آنها بخندد و گریه کند و خود را برای دروغ گفتن توجیه کند. در پایان فیلم تو هم متقاعد میشوی اخلاقیات همه ما هم درون گل مانند آن ماشین گیر کرده است. و واقعیت این است که به قول احمد (یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است) تلخی بی پایان مثل زندگی خیلی از انسانهای اطراف ما.

شاید فرهادی با درباره الی اش قصد داشت یادآوری کوچکی به همه ما بکند که در برابر قدرت و تقدیر الهی همگی ما کوچکیم، دست و پا می زنیم، استدلال می کنیم، دروغ می گوییم، توبیخ و توهین می کنیم و در نهایت همگی همان آدمهای متوسط شکننده هستیم که تن به قربانی کردن اعتقادهایمان می دهیم تا کمی بیشتر زندگی کنیم.

سیده مریم مطلب پور



همچنین مشاهده کنید