جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مك لارن باید ریسك كند


مك لارن باید ریسك كند

مك لارن به كسب نتایج خوب بدون فوت وقت نیاز دارد, زیرا به رغم موقعیت قابل توجه او در فوتبال باشگاه های انگلیس و تمایل عمومی به استفاده از یك مربی بومی به جای یك مربی خارجی ناموفق اریكسون بسیاری از سازمان ها و افراد بر انتخاب وی مهر تائید نزدند و آن را واقعه ای بزرگ نشمردند از همه بدتر این كه تیم تحت هدایت او و اریكسون یك بار دیگر در جام جهانی امسال به «پرتغال اسكولاری» باخت و فضای افسوس شدید را در فوتبال كشور پراكند

پس از ثبت شكستی تازه برای اسون گوران اریكسون مربی سوئدی تیم ملی فوتبال انگلیس در جام جهانی امسال همگان منتظرند ببینند جانشین او استیو مك لارن تحت عنوان یك مربی بومی چه خواهد كرد و آیا حضور موفقی خواهد داشت یا نه.

مك لارن دستیار اریكسون در آلمان بود و با این اوصاف عجیب است كه پیكان تیز انتقادات فقط متوجه مقام مافوق او بوده و خود وی از زیر تیغ انتقادات رسته است. در عین حال نمی توان و نباید تصور كرد كه مك لارن زمامداری اش در انگلیس را لای زرورق و بدون هیچ مشكلی شروع خواهد كرد. امكان نداشت كه تماشاگران مسابقات تیم ملی انگلیس طی سال های اخیر و به خصوص در جام جهانی متوجه مك لارن نشوند. او كاغذ و خودكار همیشگی اش را در دست داشت و گهگاه نیز به همان شكل سنتی و آشنا و با حركت دست هایش بازیكنان انگلیس را به حركت بیشتر وامی داشت. اگر هم هواداران او به دروغ به شما گفتند كه مك لارن هیچ سهمی در تنظیم و ترسیم نتایج این تیم در جام جهانی هجدهم نداشته حرف هایش را باور نكنید زیرا اگر او بیشتر از مربی سوئدی سهیم نبوده باشد، كمتر از وی هم سهم نداشته است.

حتی خود اریكسون هم انكار نمی كند كه در اكثر موارد نظر مشورتی مك لارن را می خواسته و به بسیاری از آنها عمل می كرده و در كارش آنها را لحاظ می كرده است. هر جور كه به این قضیه نگاه كنیم، باید بپذیریم كه پس از این تمام تصمیم گیری ها با خود مك لارن خواهد بود و اگر او قبلاً خودش را پنهان كرد تا از تبعات شكست در آلمان رهایی یابد این بار پناهگاهی برای او متصور نخواهد بود و هر نتیجه ای كه به دست آید طبعاً به نام سرمربی پیشین میدلزبورو نوشته خواهد شد.

مك لارن به كسب نتایج خوب بدون فوت وقت نیاز دارد، زیرا به رغم موقعیت قابل توجه او در فوتبال باشگاه های انگلیس و تمایل عمومی به استفاده از یك مربی بومی به جای یك مربی خارجی ناموفق (اریكسون) بسیاری از سازمان ها و افراد بر انتخاب وی مهر تائید نزدند و آن را واقعه ای بزرگ نشمردند. از همه بدتر این كه تیم تحت هدایت او و اریكسون یك بار دیگر در جام جهانی امسال به «پرتغال اسكولاری» باخت و فضای افسوس شدید را در فوتبال كشور پراكند.

تنها اتفاق خوب برای مك لارن استعفای دیوید بكام از مقام كاپیتانی تیم ملی انگلیس بوده است. اتفاقی كه بعد از نمایش های «گاه خوب و گاه بد» هافبك راست رئال مادرید طی پیكارهای آلمان اجباری و قطعی به نظر می رسید و در موردش شكی وجود نداشت. مك لارن تصمیم قطعی در خصوص گرفتن بازوبند كاپیتانی از بكام را اتخاذ كرده بود، اما هافبك سابق منچستر یونایتد با استعفای شخصی اش كار سرمربی جدید تیم ملی را راحت و یكی از معضلات اصلی او را حل كرد.

اما قسمت دوم سئوال و بهتر بگوییم مسئله به قوت خود باقی است، زیرا همگان (شامل مك لارن) از خود می پرسند آیا بكام با فرمی كه در جام جهانی دیدیم و در ۳۲سالگی باید باز هم بازیكن اصلی باشد و آیا در اندازه های حضور در تركیب ثابت تیم ملی هست یا خیر.

اگر دیدارهای جام جهانی هجدهم را مبنا بگذاریم، همان طور كه پیشتر گفتیم كاپیتان مستعفی انگلیس دو چهره داشت، روزی (مثل بازی با اكوادور) سرنوشت ساز و عامل پیروزی بود و روزی دیگر (مثل دیدار با پرتغال) كمرنگ و مصدوم و تعویضی. امروز مشكل بكام این است كه چند بال راست خوب و فنی و جوان تر از او در فوتبال انگلیس ظهور كرده اند كه اگر به آنها بها داده شود، می توانند نفرات ثابت باشند و خدمات زیادی را به فوتبال ملی انگلیس ارزانی دارند و آرون لنون از تاتنهام و شون رایت فیلیپس (كه اصلاً به جام جهانی نرفت) از چلسی از آن جمله اند.

● نشانه های فقر

خود بكام بهتر از هر كس می داند كه در سال ۲۰۱۰ و در حالی كه ۳۶ سال سن خواهد داشت، چندان به درد تیم ملی كشورش نخواهد خورد و حتی اگر فرمش به شكل سریع بهبود نیابد، حضورش در جام ملت های اروپا ۲۰۰۸ هم در مظان تردید و ابهام خواهد بود. علامت سئوال دیگری كه پیرامون تیم ملی انگلیس شنیده و مطرح می شود، مربوط به گری نویل هم باشگاهی قبلی بكام است كه هنوز در منچستریونایتد توپ می زند و مثل وی ۳۲ساله شده است. ضعف و فقر فوتبال انگلیس را در این نكته بیابید كه او هنوز هم بهترین مدافع راست انگلیس و برترین گزینه در این پست محسوب می شود و كسی بالای دست او ظهور نكرده است و با بساط فعلی مك لارن مجبور به حفظ وی است. در عین حال بعید است نویل تا یورو ۲۰۰۸ نیز همین وضعیت را حفظ كند و اگر برای آن مسابقات نیز انتخاب شود، دور از ذهن است كه باز فیكس باشد و هرچه هست مك لارن از حالا باید در پی آلترناتیوهایی برای این منطقه (دفاع راست) باشد و فكری اساسی برای این نقطه بكند.

فرض محتمل دیگر این است كه ایام حضور سول كمپبل در تیم ملی انگلیس پایان یافته است. او تبدیل به مدافعی شده است كه پس از دو بازی خوب ناگهان می لرزد و در پی یك نمایش قابل قبول در هر دیدار معمولی و پراشتباه ظاهر می شود و از آنجا كه ۳۳ساله شده و به درد جام جهانی بعدی نمی خورد، از حالا باید با وی خداحافظی كرد.

با این وجود انگلیس در دفاع مركزی مشكل حادی ندارد و اضافه بر تری محكم و فردیناند قابل قبول جیمی كاراگر ماجراجو، لدلی كینگ بلندبالا و مایكل داوسون جوان و همچنین وس براون منچستر یونایتدی در این ناحیه در دسترس اند و اگر انگلیس به پرتغال نمی باخت و به نیمه نهایی جام جهانی امسال می رسید، تعداد گزینه ها برای پر كردن جای «جان تری دواخطاره و محروم» كم نمی بود.

كار دیگری كه مك لارن باید انجام بدهد، پس فرستادن تئو ولكوت ۱۷ساله به آرسنال و با تجربه تر كردن وی از این طریق است. اریكسون از آغاز هم در مورد همراه بردن وی به آلمان اشتباه كرد و عدم استفاده از مهاجم سابق ساوتهمپتون و نیمكت نشینی دائمی او در آلمان به اسباب خنده و مضحكه مردم بدل شده و درباره آن كلی جوك ساخته بودند. بهتر است او لااقل ۱۰ بازی در آرسنال انجام بدهد و مشخص و ثابت شود كه چه توش و توانی دارد و سپس در سطح ملی در موردش تصمیم گیری شود.

● زوج رونی كیست؟

براساس حقایق و وقایع دو سال اخیر وین رونی به رغم تمام بی فكری ها و تندخویی هایش باید مهاجم ثابت تیم انگلیس باقی بماند، اما سئوال این است كه چه كسی زوج او در خط حمله باشد. فعلاً نمی توان نام مایكل اوون را آورد زیرا وی به شدت مصدوم شده و زودتر از چهارماه دیگر باز نخواهد گشت و در غیاب او مك لارن چاره ای جز فعال كردن مجدد جرمی دفو ندارد. پیتر كراوچ دو متری در آلمان موفقیتی اندك داشت و اگر مك لارن شجاع باشد باید در عین بها دادن دوباره به دفو و همچنین واسل و رایت فیلیپس به بازیكنی مثل دین اشتون از وستهام نیز فرصتی را ببخشد.

دیگر كاندیداهای بازی در خط حمله انگلیس می توانند اندرو جانسون و دارن بنت باشند.

درون دروازه هم انگلیس مشكل دارد، پل رابینسون مدتی است كه نفر ثابت این نقطه شده اما فاقد تزلزل نبوده است. با توجه به مصدومیت رابرت گرین بد نیست بخت تازه ای به كریس كرك لند داده شود، منوط به اینكه خود او از مصدومیت های همیشگی اش رها شود و نفسی بكشد.

اینجا هم ضعف انگلیس به قدری وسیع و محسوس است كه ذخیره رابینسون در آلمان دیوید جیمز سنگربان منچسترسیتی بود كه خود جشنواره ای از اشتباهات بوده است. نام اسكات كارسون را نیز در این ارتباط می بینیم، اما باید بپرسیم او چگونه دروازه بان ملی پوشی است كه باشگاهش (لیورپول) هم او را قبول ندارد و فصل پیش به عنوان بازیكن قرضی به شفیلدونزدی انتقالش داده بود؟

اما یك مسئله مهم تر از نكات فوق كه اریكسون هیچ گاه جوابی را بر آن نیافت، این است كه آیا هنوز هم عقلایی است كه لمپارد و جرارد را كنار هم و به طور همزمان در خط میانی به خدمت گرفت. در «آلمان ۲۰۰۶» جرارد قدری بهتر از لمپارد ظاهر شد و مك لارن باید از خود بپرسد آیا شایسته تر نیست كه یكی از آنها از تركیب فیكس كنار گذاشته شود و اوون هارگریوز كه در آلمان خوب كار كرد، به جای او بازیكن ثابت شود؟

لمپارد در زمان برگزاری جام جهانی بعدی ۳۲ساله خواهد بود و هر چند بكام با همین میزان سن امسال سومین جام جهانی عمرش را تجربه كرد اما نمی توان مورد او را به همگان بسط داد.

كار دیگر مك لارن كه نتیجه آن در كوتاه مدت مشخص خواهد شد، تعیین كاپیتان جدید تیم ملی است كه پیشتر نیز از آن یاد كردیم. به نظر می رسد انتخاب جان تری برای این پست مورد تائید و توصیه همگان باشد و رد كردن این گزینه كار آسانی نیست.

● مربی محافظه كار

یك مسئله مهم دیگر برای مك لارن لزوم شجاع شدن است. او نباید همان مربی ای باشد كه در دیدارهای متعدد میدلزبورو طی فصول اخیر آن را دیده ایم. فصل پیش در نخستین هفته از رقابت های لیگ برتر انگلیس او تمام شاگردانش را بسیج كرده بود تا زیر توپ بكشند و دائماً دفاع كنند تا به تساوی بدون گل در برابر لیورپول و آن هم در خانه خودشان برسند. اگر او همین طرز برخورد و تلقی را در پست رهبری تیم ملی انگلیس هم داشته باشد و ریسك و خطرجویی نكند شاید دیری نپاید كه ناظران برخلاف امروز به این نتیجه برسند كه اریكسون آنقدرها هم مربی بدی نبوده است!

منبع: BBC



همچنین مشاهده کنید