سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

استاد سینمای سیاسی


استاد سینمای سیاسی

فرانچسكو رزی را می توان در كنار میكل آنجلو آنتونیونی بزرگترین كارگردان در قید حیات سینمای ایتالیا دانست ۱۶ فیلم او در چهار دهه اخیر كارنامه ای ارزشمند را برای او رقم زده است و در اكثر آنها هدف اصلی او به تصویركشیدن دنیای سیاست ازبهترین زاویه ممكن و بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن است

فرانچسكو رزی را می توان در كنار میكل آنجلو آنتونیونی بزرگترین كارگردان در قید حیات سینمای ایتالیا دانست. ۱۶ فیلم او در چهار دهه اخیر كارنامه ای ارزشمند را برای او رقم زده است و در اكثر آنها هدف اصلی او به تصویركشیدن دنیای سیاست ازبهترین زاویه ممكن و بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن است. تأثیرگذاری او بر كارگردانان معاصر ژانر سیاسی از كاستا گاوراس و جیلو پونته كورو تا الیور استون و كن لوچ كاملاً واضح است و این كارگردانان نیز به دفعات به این مسأله اذعان داشته اند. فیلم های او، به یك عبارت تاریخ نگاری كشورش در قرن بیستم را تشكیل می دهد از جنگ اول جهانی ( اومینی كونترو) فاشیسم (مسیح در ابولی توقف كرد) ، آزادی ایتالیا (لوچیانو خوش شانس) بازگشت اردوگاههای كار اجباری (آتش بس) مبارزات استقلال طلبانه سیسیل (سالواتوره جولیانو) بازار نفت و ظهور جهان سوم (ماجرای ماتئی ) تقابل منافع خصوصی و عمومی در سیاست های داخلی ( دستها برفراز شهر) ، تروریسم و تهدیدی برای ثبات سیاسی (جسدهای ربوده شده) و یا قاچاق مواد مخدر ( به فراموشی سپردن پالرمو) . رزی از جهات بسیار وارث دو هنرمندی است كه در تولد نئورئالیسم نقش بسزایی داشتند او از لوچیانو ویسكونتی كه د ر فیلم زمین می لرزد (۱۹۴۸) دستیارش بود و در وسوسه (۱۹۵۴) كه سكانس های جنگ را كارگردانی كرد حس احترام به تاریخ و رعایت قواعد آن را آموخت و از فیلمهای روبرتو روسلینی نیز ایجاد رابطه نزدیك با جهان معاصر را یاد گرفت. فیلمهای رزی گرچه ، از نقطه نظر مستندگونه ای به وقایع نگاه می كنند ولی هرگز به سبك فیلمهای مستند ساخته نمی شوند و داستان آنها در زمان حاضر رخ نمی دهد اما مربوط به گذشته چندان دور هم نیست . این شیوه كار رزی قبل از هرچیز به او اجازه می دهد تفسیر بهتری در مورد ریشه مشكلات و تحلیل علت و معلول ها داشته باشد. دو فیلم اول او (۱۹۵۸) Lasfida و تبهكاران (۱۹۵۹) الهام گرفته از تریلرهای سنتی آمریكا با محور اجتماعی است كه نمونه هایی از آن در دهه ۱۹۵۰ توسط الیاكازان، جان هیوستون و ژول دسن عرضه شده بود . این الگوبرداری از فرهنگ آمریكا باعث شد تا چند دهه بعد چند كارگردان ایتالیایی - آمریكایی با توجه به همین شیوه تحولی عمده در سینمای آمریكا ایجاد كنند كه از میان آنها فرانسیس فورد كاپولا از تحسین كنندگان رزی بود و مارتین اسكورسیزی نیز او را یكی از استادان بزرگ سینمای معاصر لقب داده بود. اما با وجود فیلمهای ارزشمند اولیه، فرانچسكو رزی راه خود را با فیلم سالواتوره جولیانو (۱۹۶۲ ) یافت و این فیلم اصیل ترین كار او تا آن زمان بود. خود او در مورد این فیلم می گوید: شیوه كار من حركت پاندول وار در بین واقعیت و بازتاب واقعیت است و این شیوه در حین فیلمبرداری در سیسیل به اوج خود رسید. ساكنان مونتل پر صحنه هایی را برای من نوشتندكه هرگز در تصورم نمی گنجید. امكان فیلمبرداری در دهكده ای كه جولیانو متولد شده و زندگی كرده بود و مادر و خانواده اش همچنان زندگی می كردند و كنترل كار من از سوی اهالی یك امتیاز بزرگ برایم محسوب می شد و خود من هم از این مسأله راضی بودم چون نمی خواستم سكانسی را در این فیلم ابداع كنم من اجازه این كار را نداشتم چرا كه حقایق تاریخی چنین اجازه ای به من نمی دادند و واقعیت نبایستی تفسیر می شد. با وجود اینكه فیلمهایی مثل سالواتوره جولیانو و لوچیانو خوش شانس در مورد زندگی و مبارزات دو شخصیت برجسته تاریخ ایتالیاست ولی هیچكدام بیوگرافی محسوب نمی شوند بلكه فقط از شخصیت های تاریخی ایتالیا برسر درك بهتر ماهیت زندگی سیاسی در ایتالیا استناد كرده اند.رزی چندان تمایلی به ارائه راه حل های ساده در فیلمهایش ندارد بلكه ترجیح می دهد فیلمهایش را با چند علامت سؤال به پایان برساند و در این راستا رزی همواره در آثارش به دنبال یافتن حقایق ، كنار زدن دروغ ها و فاش كردن عملكرد سیاستمداران در سایه است و از این رو تعجبی ندارد كه مافیا حضوری تقریباً همیشگی در فیلمهایش دارد . همچنین در غالب كارهای او به انگیزه های سیاستمداران ، تشنه بودن آنها به قدرت ، كنترل شان بر جامعه و مردم - چه در زمان جنگ و چه به هنگام صلح - و جنایات برنامه ریزی شده اشاره می شود كه نمونه هایی از این دست را می توان پیش از او تنها در كارهای برتولت برشت و یا فریتس لانگ دید. برخی از منتقدان فیلمهای او را آمیزه ای از منطق و احساس می دانند، بهترین توضیح برای این تناقض را در كودكی او جست وجو می كنند. رزی در سال ۱۹۲۲ در شهر ناپل متولد شد. این شهر جنوبی در آن دوره به شدت تحت تأثیر فلسفه قرار داشت اما از طرفی مردمانی احساسی و خرافاتی داشت و به همین خاطر رزی به دفعات در فیلمهایش به جنوب ایتالیا رجعت می كند، منطقه ای كه خود ایتالیایی ها آن را به دلیل فقر، خشونت و خرافی گری مردمش، آفریقای ایتالیا می نامند. اما این منطقه به عقیده رزی نه تنها نمونه ای از كل ایتالیا بلكه نمونه ای از تمام جهان است. داستان سالواتوره جولیانو در سیسیل می گذرد و داستان فیلمهای دستهایی بر فراز شهر و Lasfida در ناپل می گذرد و فیلم بیش از یك معجزه نیز در حومه ناپل فیلمبرداری شد. انریكوماتئی - صنعتگر فیلم ماجرای ماتئی - كه می خواهد سیاست های بین المللی نفت را به خاطر مصالح ایتالیا برهم بزند در سیسیل می میرد و خانواده فیلم سه برادر در منطقه آپولیا زندگی می كنند و در فیلم مسیح در ابولی توقف كرد، كارلو لوی نقاشی لیبرال از شمال است كه در رژیم موسولینی به تبعیدگاه درجنوب ایتالیا در دهكده لوكافیا فرستاده می شود . سیاستمدار آمریكایی - ایتالیایی فیلم به فراموشی سپردن پالرمو برای دید و بازدید به زادگاهش پالرمو می آید ولی در آنجا توسط مافیا به قتل می رسد. حتی اگر رزی جنوب ایتالیا را ترك می كند و برای فیلمبرداری چندكار از جمله لحظه حقیقت و كارمن به اسپانیامی رود به این دلیل بود كه فراموش نكرده كشورش سه قرن در اختیار پادشاهی اسپانیا بوده است و این دوره تأثیری انكارناپذیر بر فرهنگ و تاریخ ایتالیا داشته است.در كنار سیاست و خشونت، عنصر مرگ نیز حضوری مداوم در فیلمهای رزی داردو هرچند كه شاید تفسیرهای اقتصادی و یااجتماعی درمورد برخی از آنها بتواند توجیه كننده باشد اما در مورد برخی دیگر سؤالاتی بدون پاسخ از سوی رزی مطرح می شود. چه كسی مسؤول مرگ سالواتوره جولیانو (در فیلم سالواتوره جولیانو) و یا ساكنان ویاسن آندره (در فیلم دستها برفراز شهر) است؟ چه كسانی مسؤولیت مرگ سروان ها اتوگنلی و ساسو در فیلم (Umini contro) و یا غول نفتی انریكوماتئی در سانحه رانندگی در نزدیكی باسك ( ماجرای ماتئی) و یا لوچیانو در سانحه هواپیمای (لوچیانو خوش شانس) و یا بازرس وگاس و قاضی ها در جسدهای ربوده شده را می پذیرد؟

موضوعات مطرح شده توسط رزی در فیلمها به قدری با اتفاقات و شرایط زمانه ما تطابق دارد كه گاهی اوقات می توان فیلمهای او را همسو با جریانات فعلی تفسیر كرد. پائولین كیل منتقد مشهور سینما در این مورد می نویسد: رزی یكی از بزرگترین تاریخ نگاران سینماست.هیچ كس نمی تواند فاجعه كشتار در داخل دره و یا گریه مادر بر جنازه پسرش (سالواتوره جولیانو) ، شكسته شدن سكوت شب با انفجارهای متعدد (UminiContro) زیبایی معماری مدرن ( ماجرای ماتئی ) دیدار از قبر مومیایی ها(جسدهای ربوده شده) كشف ناگهانی دهكده ای در كوهستان (مسیح در ابولی توقف كرد ) و یا مرگ كارمن در گاوبازی (كارمن ) را فراموش كند. هیچ كس به اندازه رزی به حساسیت رمانتیك و مرگ به یك اندازه نپرداخته است و شاید بهترین توصیف برای فیلمهای او جملات پایانی فیلم «ode on a Grecian urn» باشد كه می گوید: زیبایی حقیقت است و البته حقیقت زیباست.

دیلی تلگراف - ترجمه : امیررضا نوری زاده



همچنین مشاهده کنید