جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال فرانسه به لطف كانال پلوس جان می گیرد اسكناس ها لبخند می زنند


به اعتقاد كارشناسان اقتصادی, فوتبال فرانسه به لطف دوپینگ مالی ۶۰۰ میلیون یورویی كه اخیراً توسط شبكه تلویزیونی كانال پلوس عایدش شده, آرام آرام به سطح درآمدهای حاصل از پخش تلویزیونی فوتبال بریتانیا نزدیك می شود, تا بدین ترتیب به تعادلی نسبی دست پیدا كند

•••

دومین دوره از پژوهش های گروه مشاور اینوم (Ineum) شاخه مشاور گروه تحقیقات و پژوهش مدرسه آموزش عالی «یورومد» مارسی، درست یك هفته قبل از اینكه كانال پلوس با پرداخت ۶۰۰ میلیون یورو در سال، حق پخش تلویزیونی رقابت های لوشامپیونا را از آن خود كند، منتشر شد.

مولفان مقاله «فوتبال حرفه ای، اقتصاد و دورنما»، واقعه فوق را با مورد اهمیت قرار دادن نقش حقوق پخش تلویزیونی در ایجاد محیطی مساعد جهت فعالیت باشگاه های حرفه ای فوتبال فرانسه پیش بینی كرده بودند. ونسان شودل مدیر گروه ورزش مشاوران اینوم می گوید:

«طی چند سال گذشته تحولات زیادی در سطح فوتبال اروپا در اثر مشكلات اقتصادی برای باشگاه های ایتالیایی، اسپانیایی و حتی انگلیسی همانند لیدز یونایتد به وجود آمده است. این امر فرصت بسیار مناسبی در اختیار فوتبال فرانسه و باشگاه هایش قرار داده تا بتوانند به طور دائمی در عرصه رقابت با سایر كشورهای اروپایی باقی بمانند، نه مانند حركت مقطعی موناكو در لیگ قهرمانان فصل گذشته. پس از موج احساساتی كه در پی موفقیت موناكو و مارسی در فصل قبل به راه افتاد و البته تاثیرپذیری زیادی از حوادث روز داشت، بدین جمع بندی دست یافتیم كه لیگ فرانسه قادر به دست آوردن موقعیتی ثابت و دائمی در میان ۵ لیگ برتر اروپایی است.» این تحقیق در مجموع به بررسی تعادل رقابتی میان پنج لیگ برتر باشگاهی اروپا پرداخته است كه براساس آن طی پانزده سال گذشته لوشامپیونا عنوان متعادل ترین و البته غیر قابل پیش بینی ترین لیگ اروپا را جلوتر از آلمان، اسپانیا، ایتالیا و انگلیس با در اختیار داشتن باشگاه قهرمانان بین سال های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۴ در مقابل تنها ۵ باشگاه مختلف در سایر كشورها، به خود اختصاص داده است.

•نگرش به آینده دور

نیكولا فرناندز از اعضای گروه پژوهشی مشاور اینوم معتقد است: «كانال پلوس كم خطرترین راه را برگزید و ترجیح داد با هزینه كردن ۶۰۰ میلیون یورو، بازار را به انحصار خود درآورد تا اینكه با پرداخت ۴۵۰ میلیون، حق پخش لیگ یك را به صورت اشتراكی به دست آورد. شاید این كار بازده اقتصادی خوبی نداشته باشد چرا كه این شبكه باید حداقل یك میلیون نفر به تعداد مشتركین خود اضافه كند، اما در عوض به مدت سه سال بدون رقیب خواهد بود.»

با افزایش چشمگیر مبلغ پرداختی طی سه فصل آینده كه در واقع درآمد ۳۷۵ میلیون یورو كنونی كه به طور مشترك توسط كانال پلوس و موسسه TPS پرداخت می شود را دو برابر خواهد كرد، لوشامپیونا از نظر درآمد حاصل از پخش تلویزیونی در صدر لیگ های اروپایی قرار خواهد گرفت. طبق مفاد قرارداد به امضا رسیده بین مسئولان اتحادیه باشگاه ها و كانال پلوس، ۵۵۰ میلیون برای فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ ، ۶۰۰ میلیون برای فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۶ و ۶۵۰ میلیون یورو برای فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷ به حساب اتحادیه ریخته خواهد شد تا بدین ترتیب لوشامپیونا خود را در كنار لیگ برتر انگلیس ببیند كه حق پخش تلویزیونی آن از سال ۲۰۰۳ به بعد ۵۵۰ میلیون یورو پرداختی توسط شبكه های بی بی سی و Sky B بوده است اما تا دو سال آینده لیگ فرانسه با افزایشی ۱۰۰ میلیونی، لیگ برتر را هم پشت سر خواهد گذاشت. پژوهشگران با استفاده از كسر نسبی مبلغ حق پخش به تعداد مشتركان تلویزیونی به مقایسه سطح حق پخش تلویزیونی در كشورهای مختلف پرداخته اند. بنابه اظهار ونسان شودل با افزایش نرخ ۴/۳۷ یورویی این حق پخش به ۷۰ یورو در پی قرارداد كانال پلوس، فرانسه رفته رفته به متعادل ترین مدل اقتصادی در میان لیگ های اروپایی كه متعلق به انگلیس است، نزدیك می شود. اما تفاوتی آشكار میان فرانسه و انگلیس وجود دارد: در كشور ۵ ضلعی اروپا، تنها یك شبكه حق پخش را در اختیار خواهد داشت كه همین امر تردیدهایی را برای سال ۲۰۰۸ به بعد به وجود آورده است. بنابراین جایی برای حذف یا حیف ومیل كردن درآمدهای دیگر باشگاه های فرانسه وجود ندارد كه تا پایان فصل جاری همچنان اوضاع مالی نابسامانی خواهند داشت. هرچند اوضاع تا حدودی بهبود یافته، چرا كه كسر بودجه ۱۶۱ میلیون یورویی فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ به حدود بیست میلیون در فصل بعد آن كاهش داشت. حتی لیون قهرمان سه باره فرانسه نیز در كارنامه مالی خود تا پایان ژوئن ۲۰۰۴ با ۹/۷ میلیون یورو كسری مواجه شده بود.

بنابراین تعجب برانگیز نیست اگر بدانیم اكثر روسای باشگاه های بزرگ سعی دارند جانب احتیاط را حفظ كنند. برای مثال برنارد كائیازو رئیس باشگاه سنت اتین بلافاصله پس از اعلام عقد قرارداد با كانال پلوس اعلام كرد قصد ندارد درآمدهای جدید باشگاه را به سرعت هزینه كند. «نمی خواهیم امروز طوری زندگی كنیم كه سه سال بعد به فلاكت بیفتیم.»

نیكولا فرناندز در این مورد توضیح می دهد: «خطر اصلی اینجاست كه باشگاه هایی كه آینده نگری مناسبی ندارند، مبالغ هنگفتی برای پرداخت دستمزد بازیكنان هزینه می كنند و سه سال بعد درمانده خواهند شد، در حالی كه آنها باید به یك تعادل نسبی دست پیدا كنند تا ضمن حفظ استعدادهای جوانشان، مهره های جدیدی هم به خدمت بگیرند و در عین حال قادر به سرمایه گذاری در خارج از زمین بازی هم باشند.»

در میان بخش های مختلفی كه از سوی كارشناسان امر برای سرمایه گذاری باشگاه ها پیشنهاد می شود، بازسازی و توسعه ورزشگاه ها و در نتیجه افزایش درآمدهای حاصل از فروش بلیت از اهمیت خاصی برخوردار است. این در حالی است كه باشگاه های حاضر در لیگ یك فرانسه در این عرصه نسبت به همتایان اروپایی شان كاملاً منفعل بوده اند. ثبات قیمت ورودی استادیوم ها از سال ۲۰۰۰ تاكنون شاهد این مدعاست. به نظر كارشناسان «مشاوران اینوم» پتانسیلی كه توسعه درآمدهای حاصل از فروش بلیت در ورزشگاه های فرانسه برخوردار است، غیرقابل چشم پوشی است. برای مثال قیمت میانگین ورودی برای تماشای بازی شفیلدیونایتد (حاضر در دسته دوم انگلیس) ۲۰ یورو است در حالی كه این میانگین برای مارسی پرطرفدارترین تیم فرانسه، تنها به ۱۳ یورو می رسد. نیكولا فرناندز ضمن اشاره به فعالیت های اجتماعی كه با كمك و همكاری بازیكنان در باشگاه های انگلیسی انجام می شود، می گوید: «به وسیله این درآمد جدید ورزشگاه ها به اولویت نخست روسای باشگاه ها تبدیل شده است. در فرانسه تفاوت زیادی میان جایگاه های ویژه و سایر سكوها وجود دارد. باید این سكوهای نه چندان گران قیمت را حفظ كنیم تا هواداران همچنان به ورزشگاه بیایند. اما می توانیم كارهای جانبی را مد نظر قرار بدهیم تا فوتبال به یك تفریح واقعی تبدیل شود. باید خانم ها و بچه ها را به آمدن به ورزشگاه ترغیب كنیم. باید روی روزهایی هم كه بازی نداریم كار كنیم تا ورزشگاه ها به مكانی واقعی برای زندگی تبدیل شوند.»

•ادامه اصلاحات

اما از نظر ورزشی، گردآورندگان تحقیق به دفاع از نظریه «فردریك تیه رز» می پردازند كه اكثراً از چالش های مالی باشگاه های اروپایی انتقاد می كند و خواستار ایجاد یك سیستم نظارتی در سطح فوتبال قاره است. او به عنوان رئیس سازمان لیگ فرانسه، مجوزهای یوفا را در سال جاری فاقد اعتبار لازم و در زمینه های نظارت مالی بسیار ضعیف می داند و پیشنهاد خلق پروانه هایی جدید در كنار مجوزهای سابق را می دهد كه براساس آن ایجاد یك برابری واقعی میان باشگاه های بزرگ اروپایی تضمین خواهد شد. این پژوهش همچنین از نظریه ایجاد «گروه ۱۶» كه در قسمت نخست هم مطرح شده بود، دفاع می كند. ایده ای كه مورد حمایت چهره های شاخص فوتبال جهان چون سپ بلاتر، امه ژاكه و فرانتس بكن بائر است. در همین حال تئوری ایجاد گروهی كوچك تر متشكل از تیم های برتر اروپایی محال به نظر می رسد، به خصوص اینكه فرانسه در ابعادی كوچك تر، آن را با كاهش تعداد تیم های حاضر در لیگ به عدد ۱۸ تجربه كرده بود. اما همانطور كه رئیس اتحادیه فوتبال فرانسه در سال ۲۰۰۳ اقرار كرد، خیلی زود با شكست مواجه شد. اما آخرین حلقه زنجیر برای تثبیت جایگاه باشگاه های فرانسوی در بین گروه متشكل از برترین های اروپا مشاركت های عمومی و نقش آنهاست. به عقیده این گروه از كارشناسان از آنجایی كه بسیاری از سازمان های حمایت كننده در فرانسه صاحبان ورزشگاه ها نیز محسوب می شوند (مانند شهرداری های یا فرمانداری ها)، آنها هم باید در امر بازسازی استادیوم ها همكاری كنند و بدین ترتیب این امكان را به باشگاه های فرانسوی بدهند تا بتوانند با رقبای اروپایی شان رقابت و در عین حال نقش پررنگ تری هم در زندگی شهری ایفا كنند. این تحقیق همچنین دولت را به ایجاد اصلاحات در ساختار قضایی ورزشی ترغیب می كند. این در حالی است كه قانون معروف به لامور (وزیر ورزش كنونی فرانسه) مصوب اول اوت ۲۰۰۳ از ۲۵ نوامبر گذشته به اجرا درآمد. قانونی كه براساس آن یك درصد از مالیات بر درآمد باشگاه ها كاسته شده و تملك مشترك آنها را بلامانع دانسته است.

البته چند تدبیر دیگر هم از سوی نویسندگان گروه اینوم پیشنهاد شده است مانند جایگزینی مشاركت در طرح های ملی به جای پرداخت مالیات، صرفه جویی در دستمزد بازیكنان و «دعوت به جلب مشاركت های مردمی تحت شرایط خاص» یا به بیان بهتر ورود به تالار بورس كه مدت مدیدی است از سوی باشگاه ها مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است.



همچنین مشاهده کنید