بوش, رییس جمهور نامحبوب

او رییس جمهور روشنفكری نیست, تحصیلات دانشگاهی ندارد و از این حیث مردم برای او احترامی قائل نبودند, اما او توانست برخی را متقاعد كند كه از چیزی به اسم تروریسم و آن هم تروریسم اسلامی بترسند و مردم به وی رای دادند

شكی نیست كه جورج دبلیو بوش رییس‌جمهور فعلی آمریكا در جهان رییس‌جمهور محبوبی نیست. هر جا كه می‌رود از دیدار كشورهای پیشرفته و دوست تا كشورهای فقیر مردم معترض به حضور وی به خیابان‌ها ریخته و عروسك وی را به آتش می‌كشند و به این ترتیب تنفر خود را از سیاست‌های وی ابراز می‌كنند. این تنفر در سطح جهان به حدی است كه سیاستمداران و روسای دولت‌هایی كه نزدیك به وی هستند و به همراهی و دوستی با بوش شهره‌اند، ناگزیر از كناره‌گیری‌اند وگرنه مردم خود در انتخابات، آنها را از اریكه قدرت به زیر می‌كشند، این اتفاق در مورد نخست‌وزیر اسپانیا و بریتانیا رخ داد.

مردم بریتانیا در حالی‌كه فقط دو هفته از شروع به كار گوردون براون نخست‌وزیر بریتانیا می‌گذرد از وی خواسته‌اند از جورج بورش و سیاست‌های وی بیشتر انتقاد كند.

این اولین بار است كه ایالات متحده چنین رییس‌جمهور ركوردشكنی در برانگیختن احساسات منفی جهانی به خود می‌بیند، پیش از این شاید فقط برخی از روسای‌جمهور شوروی سابق كه هاله‌ای از ابهام و خوف آنها را احاطه كرده بود، ظرفیت و قابلیت جذب احساسات منفی مردم را داشتند كه البته از حیث وسعت به پای جورج بوش نمی‌رسند.با این همه، تنفر از رییس‌جمهور یك كشور بزرگ، ثروتمند و قدرتمند و البته قلدر در جهان چندان جدید و بعید نیست، اما نامحبوب آن در كشورش است كه تعجب‌برانگیز است. جورج بوش در حالی به ریاست‌جمهوری انتخاب شد كه در تبلیغات انتخاباتی نتوانست به سوالات ساده چند دانش‌آموز پاسخ گوید و این موضوع برای كشورش كه رییس‌جمهور قبلی آن فارغ‌التحصیل بهترین دانشگاه‌های آمریكا در رشته حقوق بود، اندكی سخت و دشوار بود. به‌هرحال او با آرای مشكوك در فلوریدا كه برادرش فرماندار آنجا بود در رقابت با ال‌گور به ریاست‌جمهوری رسید. به هر حال او نماینده بخشی از آرای مردم است و در انتخابات بعدی، بار دیگر رقیب دموكرات خود را شكست داد و باوجود افتضاح جنگ افغانستان و عراق بر سر كارآمد.

اما در آخرین نظرسنجی كه موسسه گالوپ انجام داده است، رییس‌جمهور آمریكا كه اكونومیست وی را «اردك شل» خوانده است فقط ۲۹درصد حمایت مردم را به دست آورده است. مهم‌ترین دلایل تنفر مردم از وی جنگ عراق و مشكلاتی است كه آمریكا برای حضور طولانی خود در عراق با آن مواجه شده است. علاوه بر این قانون جدید مهاجرت نیز بر مشكلات اقتصادی آمریكا افزوده است و منجر به كندی رشد اقتصادی در كشور شده است. مهاجران غیرقانونی كه به عنوان كارگران ارزان‌قیمت، یكی از عوامل رونق اقتصادی هستند با قانون جدید مهاجرت، اجازه كار ندارند.

به هر حال گویی مردم برای تنفر از بوش حتما به عوامل و دلایل داخلی هم احتیاج داشتند تا تنفر از رییس‌جمهور خود را تمام كنند.

با این همه با توجه به اینكه وی دو بار پیاپی به ریاست‌جمهوری رسیده است، احساس مردم به وی تركیبی از عشق و تنفر است، كه در مواردی می‌تواند هر یك از این احساسات با عواملی مانند تنفر از كشور خارجی یا اساسا تهدید خارجی كه این روزها تروریسم است، تركیب بشود و نتیجه‌ای شگفت‌انگیز خلق كند.

او رییس‌جمهور روشنفكری نیست، تحصیلات دانشگاهی ندارد و از این حیث مردم برای او احترامی قائل نبودند، اما او ‌توانست برخی را متقاعد كند كه از چیزی به اسم تروریسم و آن هم تروریسم اسلامی بترسند و مردم به وی رای دادند. او چه محبوب باشد و چه نباشد دو دوره مردم را متقاعد كرده است او را انتخاب كنند. او بازتاب واقعیت جامعه آمریكا است.