تمایل آمریكا به بحران سازی

مخالفت آمریكا با برنامه هسته ای ایران و موضع تهاجمی بر ضد این كشور ناشی از ترس آمریكائیها از ظهور یك قطب مستقل و مخالف جاه طلبیهای واشنگتن در خاورمیانه است ایران توانایی و ابزار لازم برای تبدیل شدن به این قطب را دراختیار دارد

به واسطه تجارت نفت و دادوستدهای اقتصادی با اروپا، ایرانیها در حال شكستن انحصار دلار در بازارهای جهانی نفت هستند.بوش هر از چندگاهی از احتمال برخورد نظامی برای حل «بحران ایران» سخن به میان می آورد. آیا واقعاً یك بحران هسته ای در ایران رخ داده است؟ آ یا ایرانیها با خطر یك جنگ دیگر در خاورمیانه مواجهند؟پس از دو دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران در ۲۴ ژوئن گذشته مردم سرانجام رئیس جمهور جدیدشان را برگزیدند: محمود احمدی نژاد. این ناشناس اصول گرا با كسب ۶۹/۶۱ درصد آرا رقیب میانه روی خود یعنی علی اكبر هاشمی رفسنجانی را شكست داد. شهرت احمدی نژاد، شهردار سابق پایتخت به واسطه زندگی متواضع و مبارزه اش با فساد است.اقشار متوسط و پایین جامعه كسی را انتخاب كردند كه فكر می كردند به آنها نزدیكتر است. به علاوه رئیس جمهور جدید ایران در نطق هنگام تنفیذ حكم خود بر ارتقاء جایگاه عدالت، تلاش برای بهبود زندگی قشر كم درآمد و نابودی كلیه سلاحهای كشتار جمعی تاكید كرد.اما مطبوعات غرب بر نكته دیگری تاكید كردند. خبرگزاری فرانسه مدعی شد كه دلیل انتخاب احمدی نژاد این بود كه به عنوان یك مسلمان خوب و حامی عوام شهرت داشت. شایعاتی مطرح شد مبنی بر اینكه محمود احمدی نژاد مرد خطرناكی است. بدون هیچ مدركی ادعا شد كه وی در میان گروگان گیران سفارت آمریكا در ایران در سال ۱۹۷۹ بوده است. این شروع بازی بود. كسی پس از آن پرونده هسته ای ایران به عنوان یك مشكل پیش كشیده شد. وزیر خارجه فرانسه ادعا كرد كه ایران با شكستن مهر و موم كارخانه اصفهان پیشنهاد دست و دل بازانه اتحادیه اروپا را رد كرده است. گفته شد كه ایران به سمت دستیابی به سلاحهای هسته ای گام بر می دارد.

واقعیت چیست؟

دولتهای اروپایی پیشنهاد كردند كه ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف كند و در عوض اتحادیه اروپا با چهره ای مهربان به ایران اورانیوم خواهد داد.ایران این پیشنهاد قیم مآبانه را قبول نكرد و تاكید كرد كه این حق مسلم و مشروعش است كه با تولید انرژی هسته ای با اهداف صلح جویانه، استقلال خود را در زمینه منابع انرژی حتی بعد از تمام شدن منابع نفتی تضمین كنند. این تقاضای ایران مغایرتی با پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای (NTP) ندارد. كارخانه فرآوری اورانیوم اصفهان تنها پس از نصب دوربینهای آژانس بین المللی انرژی هسته ای بازگشایی شد. بنابراین ایران هیچ یك از معیارهای بین المللی را زیر پا نگذاشت.

ریشه های بحران:

این بحران از كجا نشأت می گیرد؟ ریشه این بحران و وجهه هسته ای دادن به آن نه در تهران كه در واشنگتن است. جهان شاهد حركت محتاطانه و آرام ایالات متحده در این پرونده است. آمریكاییها گویی می خواهند ابتكار عمل را به اتحادیه اروپا بسپارند. وزیر امور خارجه آمریكا، كاندولیزا رایس در مورد چرایی این روند می گوید: «به هر شكل، ما در شرایطی قرار گرفته بودیم كه ایالات متحده تبدیل به مساله شده بود» . با توجه به سیاستهای واشنگتن كه پیوسته به محكوم كردن«دول یاغی »و« محور شرارت »می پردازد، مردم جهان خوب متوجه شده است كه خطرجنگ از كدام نقطه جهان بر می خیزد.سیل تبلیغات ضدایرانی در حال حاضر به دنبال این هدف است كه افكار عمومی را متقاعد سازد كه مشكلی به نام ایران وجود دارد كه ایالات متحده آمریكا برای حل آن عجله دارد. راه حل آمریكایی می تواند شكل نظامی داشته باشد. معاون رئیس جمهور آمریكا، دیك چنی، در سال ۲۰۰۴ از احتمال بمباران ایران با همكاری اسرائیل سخن گفت. پیش از آن نیز در سال ،۲۰۰۲ پنتاگون خود را مجاز دانسته بود كه حتی در زمان صلح اقدام به حمله پیشگیرانه هسته ای كند. با توجه به تجاوز آمریكا به عراق و حمایتش از اسرائیل كه خود دارای سلاح های هسته ای است، خیلی راحت متوجه می شویم كه چرا ایران پیشنهادهای غرب را با احتیاط و دوراندیشی بررسی می كند و چندان استقبال نمی كند.

چرا آمریكا از ایران می ترسد؟

از سال ،۱۹۷۹ زمانی كه مردم ایران دیكتاتوری طرفدار آمریكای شاه را سرنگون كردند، آمریكا در تلاش است به هر قیمتی، دوباره براین كشور سلطه یابد. چرا؟ دلایل به طور خاص اقتصادی اند: ایران بیش از ۱۰ درصد منابع نفتی و ۱۵ درصد ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد. دلایل استراتژیك نیز وجود دارند. در پایان سال ۲۰۰۴ میلادی، روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت:« ایران دیگر بر خلاف خواست آمریكا یك كشور منزوی نیست. ایران كشوری است كه با اكثر كشورهای جهان روابط نزدیك دارد ». چند مثال: ایران عضو جنبش غیرمتعهد هاست. بیش از ۱۳ درصد واردات نفت چین از ایران است، این كشور همكاریهای خود با كوبا را در زمینه های كشاورزی، بیوتكنولوژی و صنعت تحكیم كرده است. احمدی نژاد و چاوز بار دیگر بر پیوندهای برادرانه خود صحه گذاشتند.به واقع می توان از بازگشت موفقیت آمیز ایران به صحنه منطقه ای سخن گفت، امری كه به رغم تلاشهای آمریكا ممكن شده است. ایران آخرین سد در برابر دست اندازیهای آمریكا در خاور نزدیك است. روحیه تهاجمی آمریكا علیه ایران ناشی از ترس كاخ سفید از ظهور یك قطب مستقل است كه قادر است در برابر زیاده خواهیهای آمریكا در خاورمیانه بایستد. ایران ابزار و توانایی لازم را برای تبدیل به چنین قطبی داراست.با دفاع از حق حاكمیت ایران و حق بهره برداری از منابع انرژی خود، جهان می تواند مانع یك لشكركشی دیگر آمریكا در خاورمیانه بشود. جنبش غیرمتعهدها و چین پیشاپیش تاكید كرده اند كه با منزوی كردن ایران مخالفند.به دور از هیاهو و جنجال تبلیغاتی شاهدیم كه ایران به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای احترام می گذارد و تمایل به ادامه مذاكرات هسته ای دارد. به یاد بیاوریم كه یك مسئول ایران اخیراً گفته است:« اگر فشار جای مذاكره را بگیرد، ایران آماده دفاع از استقلال خود است ».

منبع: www.ptb.be

* Marc Botenga

مارك بوتنگا

ترجمه: محسن ایمانی