جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

عاشقانه ای که می خواست معناگرا باشد


عاشقانه ای که می خواست معناگرا باشد

نگاهی به فیلم «محیا» ساخته «اکبر خواجویی»

داستان خوب و جذاب یکی از معیارهایی است که می تواند تماشاگر را برای دیدن یک فیلم ترغیب کند. در سینمای امروز دنیا بسیاری از فیلم ها حول محور داستانی می چرخد که چند وقتی است در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته می شود.

مدتی است که نویسندگان ما به سراغ مضامینی می روند که حول محور قصه یک روز یا نهایتا دو روز یک یا دو نفر می چرخد یا اینکه ماجرا عشق های مثلثی دختر وپسری است. اگر نگاهی به فیلم های روی پرده از ابتدای امسال تاکنون بیاندازیم به این نکته خواهیم رسید. تماشاگر دوست دارد از میان سیل انبوه فیلم های مدرن، حداقل نمونه هایی هم از سینمای قصه گو را نیز ببیند. فیلم محیا، داستان پزشک جوانی به نام جاوید است که به دختری به نام محیا علاقه مند می شود.

او بعد از مدتی متوجه می شود که این دختر همکار وی در بیمارستان است. جاوید از محیا خواستگاری می کند اما مانع بزرگی بر سر راه این وصلت وجود دارد که آنها تفاوت طبقاتی دو خانواده آنهاست. اما این تفاوت کمی عجیب و غریب است.

جاوید متوجه می شود شغل محیا و خانواده اش مرده شویی در بهشت زهرا(س) است علاوه بر آن، محیا خواستگار سمجی دارد که اتفاقا پسردایی اوست و هر کسی را که به معشوقش نزدیک شود با زور و تهدید فراری می دهد، از سوی دیگر شهره، دخترخاله جاوید نیز به وی علاقه مند است و مادر و خواهرش نیز تلاش می کنند این علاقه به وصلت تبدیل شود. اینجا داستان تبدیل به مربع عشقی می شود و کمی با بقیه فیلم های دختر و پسری متفاوت. جاوید که همیشه از مرده می ترسید، اینک تنها راهش برای رسیدن به محیا، غلبه بر ترس است. او باید دقیقا در مسیری حرکت کند که همیشه از آن وحشت داشته، اما حالا باید بین عشق و ترس یکی را انتخاب کند.

بالاخره جاوید، عشق را انتخاب می کند و برای شروع کار به روستایی می رود و با کمک میرطاهر، پیرمرد هنرمندی که گهگاهی اقدام به شستن مرده می کند، ۶ مرده را می شوید و کفن می کند. نفر آخر خود میرطاهر است که باید جاوید به تنهایی او را بشوید تا بتواند به عشق خود محیا برسد. جاوید در واقع باید هفت مرحله از سیر و سلوک عرفانی را بگذراند تا با دلی آکنده از هر آنچه که پیش از این بوده قدم در راه رسیدن به محیا بگذارد. "محیا" نکات مثبت و منفی زیادی دارد.

از نکات مثبت آن می توان به داستانپردازی آن اشاره کرد. داستان محیا در دو سطح پیش می رود، یکی همین ظاهر قصه یعنی تفاوت های فرهنگی و اجتماعی دختران و پسران است که بعنوان مانعی بر سر راه ازدواج آنها تلقی می شود و دیگری که در لایه درونی داستان پنهان است، نوعی معناگرایی و پرداختن به سیر و سلوک معنوی است.

اما نقطه منفی از آنجایی آغاز می شود که این فیلم نتوانسته در لایه های معناگرایانه موفق عمل کند و همه چیز در سطح کلیشه ها باقی می ماند. میرطاهر همان پیر فرزانه دانایی است که موهای بلندی دارد و حرف های عارفانه و نصیحت گونه می زند، در روستا هم زندگی می کند. "محیا" فیلم عاشقانه ای است که در بطن آن قرار بوده معناگرا باشد اما خواجویی در این زمینه موفق عمل نکرده و تماشاگر ارتباط چنداین با طی کردن مراحل سیر و سلوک جاوید برقرار نمی کند زیرا این اتفاق در مدت کوتاهی می افتد و شاید خانواده او باور نمی کنند که به یک بار دیدگاهش نسبت به زندگی تغییر کرد و برای محیا هم قابل باور نیست.

زمانی که قهرمانان قصه خود را باور نکنند، تماشاگر هم آنها را باور ندارد. به نوشته برنانیوز; "محیا" از این منظر که فیلمی در ژانر اجتماعی است، موفق تر عمل کرده و توانسته ماجرای کلیشه ای را با استفاده از فاکتورهایی جذاب، تبدیل به داستانی کند که تماشاگر تا انتهای فیلم برای دیدن تمام صحنه ها مشتاقانه منتظر می ماند. خواجویی داستان را خوب شروع کرده و برخلاف فیلم های از این دست، خوب به پایان برده است. یکی از دیگر از نکات مثبت "محیا" بازی خوب "شهاب حسینی" در نقش جاوید است. او در صحنه های مختلف ثابت کرد که بازیگر توانایی است و می تواند در بسیاری از لحظه ها با بازی خوب و حساب شده اش به کمک داستان بیاید.

اما "الهام حمیدی" همان دختر همیشگی خوب و مثبت است که در موقعیت های مختلف عکس العمل های مشابه ای از خود بروز می دهد که گاهی ضد آن چیزی است که در ابتدا به آن اعتقاد داشته است. در هر صورت "محیا" فیلمی است که از بین فیلم های بروی پرده اکران علیرغم اینکه ستاره های سینما هم در آن بازی ندارند، در میزان رضایت مخاطب به نظر می رسد موفق عمل کند.



همچنین مشاهده کنید