شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

کارآفرینی چیست


کارآفرینی چیست

کارآفرینی مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همه بر این باورند که کارآفرینی Entrepreneurship موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی , تولید ثروت , توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد است درحالی که در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفاً با اشتغال زایی مترادف شده و فقط برای حل مشکل اشتغال به سمت کار آفرینی پیش می رویم

کارآفرینی مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همه بر این باورند که کارآفرینی موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ‌ است.

سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد است. درحالی که در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفاً با اشتغال زایی مترادف شده و فقط برای حل مشکل اشتغال به سمت کار آفرینی پیش می رویم. در اواخر دهه ۷۰ در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و البته تغییرات جمعیت شناختی، موجی از کسب و کارهای کوچک و افراد خود اشتغال به وجود آمد. به علت تاثیرات عمیق این پدیده مطالعات زیادی از چهار دیدگاه اقتصاد، مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی انجام شده است. با وجود قدمت بررسی کارآفرینی و تلاش محققین فراوان، مانند سایر مفاهیم علوم انسانی ارائه تعریفی قطعی و مشخص برای آن، کاری دشوار و حتی غیرممکن است. توجه به سیر تکاملی این مفهوم، خود شامل نکات جالبی است. در سیر تکاملی مفهوم کارآفرینی، عوامل زیادی مانند ریسک پذیری، نوآوری و ... به این مفهوم اضافه شده است. در بخش حاضر، برای درک بهتر کارآفرینی، سیر تاریخی تعریف کارآفرینی و تغییر نگرش به آن از ابتدا تاکنون مورد بررسی قرار می گیرد.

کارآفرینی مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همه بر این باورند که کارآفرینی( Entrepreneurship) موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی , تولید ثروت , توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد است.درحالی که در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفاً با اشتغال زایی مترادف شده و فقط برای حل مشکل اشتغال به سمت کار آفرینی پیش می رویم .

در اواخر دهه۷۰ در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و البته تغییرات جمعیت شناختی , موجی از کسب و کارهای کوچک و افراد خود اشتغال به وجود آمد. به علت تاثیرات عمیق این پدیده مطالعات زیادی از چهار دیدگاه اقتصاد , مدیریت , جامعه شناسی و روان شناسی انجام شده است . باوجود قدمت بررسی کارآفرینی و تلاش محققین فراوان , مانند سایر مفاهیم علوم انسانی ارائه تعریفی قطعی و مشخص برای آن , کاری دشوار و حتی غیرممکن است. توجه به سیر تکاملی این مفهوم , خود شامل نکات جالبی است.در سیر تکاملی مفهوم کارآفرینی ,عوامل زیادی مانند ریسک پذیری, نوآوری و ... به این مفهوم اضافه شده است.

در بخش حاضر, برای درک بهتر کارآفرینی, سیر تاریخی تعریف کارآفرینی و تغییر نگرش به آن از ابتدا تاکنون مورد بررسی قرار می گیرد.

● سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی

ریشه واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre , اصطلاحاً به معنای واسطه یا دلال, مشتق شده است . این واژه در طول زمان همراه باتحول شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم در بر گیرنده شده است . از آنجا که بررسی این تحولات و موارد کاربرد این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه نظریه کارآفرینی حرکت کرده است, مروری داریم به پنج دوره دگرگونی, در مفهوم کارآفرینی .

▪ دوره اول:

قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی «صاحبان پروژه های بزرگ»

اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه می شود. این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاکین و حکومتهای فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژه های بزرگ رابر عهده می گیرد و البته در این راه مخاطره ای را نمی پذیرد, زیرا عموماً منابع توسط حکومت محلی تامین می شود و او صرفاً مدیریت میکند. نمونه بارز کارآفرین در این دوره معماران مسوول ساخت کلیسا, قلعه ها و تاسیسات نظامی هستند.

▪ دوره دوم:

قرن ۱۷ میلادی «مخاطره پذیری»

در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد: مخاطره. کانتیلون یکی از اولین محققین این موضوع, کارآفرینی را اینگونه تعریف می کند: ً کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت نامشخص می خرد, روی آن فرایندی انجام می دهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده می فروشد, از این رو مخاطره پذیر است.ً کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان, صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می گردید.

▪ دوره سوم:

قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی و اوایل قرن بیستم « تمایز کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد»

در این دوره ابتدا کارآفرین از تامین کننده سرمایه متمایز می گردد. یعنی کسی که ً مخاطره ً می کند باکسی که سرمایه را تامین می کند, متفاوت است.

ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره پایه گذار فن آوری های جدید شناخته می شود, ولی او سرمایه مورد نیاز فعالیت های خود را از طریق اخذ وام از سرمایه گذاران خصوصی تامین می کرد. همچنین دراین دوره میان کارآفرین و مدیر کسب و کار نیز تفاوت گذارده می شود.کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندی های مدیریتی را دریافت می کند, تفاوت دارد.

▪ دوره چهارم:

دهه های میانی بیستم میلادی «نوآوری»

مفهوم نوآوری در این دوره به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل می شود. از تعاریف برآمده از این دوره می توان موارد زیر را نام برد .

کارآفرین فردی نوآور و توسعه دهنده فن آوری های به کار گرفته نشده است (جوزف شومپیتر ۱۹۳۴). کارآفرینان کسب و کاری جدید را شروع می کنند در حالی که دیگران برخلاف آنان تغییرات اندکی درمحصولات موجود می دهند.(ویکلن, ۱۹۷۹).

مفهوم نوآوری می تواند شامل همه چیز, از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد.اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنهاست.

▪ دوره پنجم:

دوران معاصر (از ۱۹۸۰ تاکنون) «رویکرد چند جانبه»

در این دوره همزمان با موج جدید ایجاد کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار, توجه زیادی به این رشته جلب شد. تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار می گرفت, ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روانشناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محققین بر شناخت ویژگی های کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است.

از تعاریف شناخته شده تر این دوره می توان به مورد زیر اشاره کرد:

کارآفرینی روند پویایی در جهت ابجاد و افزایش سرمایه است, این کار توسط کسی انجام می شود که مخاطره از دست دادن زمان یا فرصت های شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزش برای یک محصول یا خدمت می پذیرد (رابرت رونستات, ۱۹۸۳).

امروزه واژه کارآفرینی مفاهیم زیر را به ذهن متبادر می سازد:

▪ نوآوری

▪ مخاطره پذیری

▪ ایجادیاتجدید ساختار یک واحد اقتصادی, اجتماعی

▪ رضایت شخصی و استقلال طلبی

کارآفرین ایده ای را یافته و آن را تبدیل به فرصتی اقتصادی می کند. در فضای کسب و کار, فرصت, فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد.آگاهی از محیط, بازار و نیازهای مشتری و نگرش کارآفرین او را در، یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری مید هد. سپس کارآفرین یک طرح تجاری می نویسد که در آن مسائلی چون بازار محصول یا خدمت, مسائل حقوقی و قانونی شرکت, تامین سرمایه راه اندازی و رشد, سازماندهی و مدیریت کسب و کار را بررسی می نماید.

در واقع کارآفرین مانند یک رهبر ارکستر وظیفه دارد که مهارت ها و توانایی های مختلف را در کنار هم جمع نماید و برنامه ای تدوین شده ارائه دهد.همانطور که صدا باید دلنشین باشد,طرح نهایی کارآفرین نیز باید زیبا باشد.

دو رویکرد متفاوت به کارآفرینی وجود دارد:رویکرد شخصیتی و رویکرد رفتاری.در رویکرد شخصیتی,تمرکز بر کارآفرین و شناسایی ویزگیهای فردی اوست.در واقع این رویکرد تقدم زمانی دارد چرا که اول کارآفرینان وجود داشتند و بعد کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مستقل به وجود آمد. در رویکرد رفتاری تکیه بر رفتارهای کارآفرین در فرآیند راه اندازی یک کسب و کار است.البته قابل ذکر است امروزه کارآفرین تنها یک جزء از فرآیند کارآفرینی است.

درانتها, شاید بهترین تعریفی که می توان ارائه کرد این است که کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهره گیری از فرصت ها,باتلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسک های مالی, روانی و اجتماعی که باانگیزه کسب سود مالی,توفیق طلبی ,رضایت شخصی و استقلال صورت پذیرد(هیسریچ,۱۹۸۵).

● انواع کارآفرینی

علاوه بر کارآفرینی فردی,در دهه های اخیر دو واژه کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی شرکتی نیز در ادبیات کارآفرینی به میان آمده اند.علت رواج این مفاهیم, هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی بوده است.

پینگات,کارآفرینی درون سازمانی را این چنین تعریف می کند: ً کارآفرین درون سازمانی, رویاپردازی است که مسوولیت به ثمر رساندن یک نوآوری را در درون سازمان برعهده می گیرد". او ادامه می دهد ً کارآفرین درون سازمانی ممکن است مبتکر یا مخترع باشد اما همیشه فردی است که می داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند.ً

کارآفرینی شرکتی شامل فعالیت های رسمی و غیررسمی است که با هدف ایجاد کسب و کار جدید, محصول و فرآیندهای جدید و توسعه بازار صورت می گیرد. تحقیقات جدید سه مفهوم را در تعریف کارآفرینی شرکتی نام می برند: تجدید راهبرد(نوسازی راهبردها/تجدید ساختار سازمان), نوآوری(ارائه چیز جدیدی به بازار) و کسب و کار درون شرکت (فعالیت های کارآفرینانه شرکتی که منجر به ایجاد کسب و کاری جدید در درون شرکت مادر می شوند). تمایل به اینگونه کارآفرینی در پاسخ به افزایش سریع تعداد رقبا,عدم اعتماد به شیوه های سنتی کسب و کار, حرکت تعداد زیادی از افراد نخبه به سمت ایجاد کسب و کارهای کوچک مستقل,رقابت بین المللی و نیازبه افزایش بهره وری، افزایش یافته است. در شرکت های جدید انقلاب جدیدی به سوی تسهیل امر کارآفرینی درون سازمانی و تقدیر از کارآفرینان درون سازمانی جریان دارد.

● کارآفرین کیست؟

زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه های مختلف تکرار می شود و هرکس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران, افراد موفق ,سرمایه داران,سرمایه گذاران,صادرکنندگان,دلال ها و تاجران استفاده می کند. هرچند هرکدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند.

به راستی کارآفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند؟

نگاهی به مسیر حرکت فعالیت های کارآفرینان, مبدا و منشا حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه

می نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است.

چه چیز باعث می شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می تواند باشد, اولین چیزی است که جمود کارآفرین را درهم می شکند.یعنی کارآفرین آرزومند است.

آنچه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می کند از درون او برمی خیزد.عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام, چیزی نیست که مولود شرایط, محیط یا اطرافیان باشد.یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد.

او برای اینکه بتواند درست آن چه را که می اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای خود باشد.یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد.

ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده و قالب های رایج را درهم می شکند و با وجودی که همان چیزی را می بیند که دیگران می بینند, اما چیزی را می اندیشد که دیگران نمی اندیشند.یعنی کارآفرین خلاق است.

وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می شود, نوآوری صورت می گیرد.نوآوری یعنی پیمودن راه نارفته,کسی که اولین بار راهی را می پیماید,اولین کسی است که می تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد.یعنی کارآفرین خطرپذیر است.او به جای آن که منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند,به فکر و تلاش خود تکیه می زند,به مشکلات حمله می کند و پیش می رود.یعنی کارآفرین منفعل نیست و برای استقبال از آینده روحیه ای تهاجمی دارد.

لحظه تصمیم آغاز, تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می شود.ابهام یک پایان نامعلوم, بر هر قدم این راه سایه می اندازد.یعنی کارآفرین قدرت تحمل ابهام دارد.

به استقبال فردا رفتن, آخر ماجرا نیست . کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می اندازد, باید توان سخت کارکردن در شرایط پرتنش راهم داشته باشد.یعنی کارآفرین با وجود فشار زیاد, کارآیی خود را حفظ می کند.

باید گفت تعریف مجموعه ای از صفاتی که کارآفرین ایده آل را به تصویربکشد,امکان پذیر نیست و از طرفی هرکارآفرینی تمام ویژگیهای بدست آمده در تحقیقات کارآفرینی را ندارد.برخی دیگر از ویژگیهایی که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگیهای کارآفرین بر شمرده اند عبارتند از:

آینده نگر بودن و داشتن چشم انداز:

چشم انداز برای شخص کارآفرین کاملاً شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می باشد. داشتن چنین چشم اندازی به کارآفرین کمک می کند تاحرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد.علاوه بر این، چشم انداز قابل انتقال , دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می نماید.

▪ مصمم بودن:

عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگیهای بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می کند.کارآفرینان مصمم از ایده های جدید و فرصت ها و پیشنهادهای شغلی دیگر چشم پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده اند پایبند می مانند.این قطعیت کارآفرین را طی فرایند راه اندازی از هرگونه شک و تردید و دودلی مصون نگاه می دارد تا حدی که مخالفت نزدیکان و آشنایان نیز نمی تواند در اراده آنان خللی وارد نموده بلکه دودلی دیگران نیز تحت تاثیر این قطعیت برطرف می شود.

▪ تمرکز:

برای اینکه کارآفرین از انجام موفقیت آمیز تمام طرح و برنامه ها و جزئیات کار مطمئن باشد, لازم است که همانند یک فوتبالیست خوب که لحظه ای چشم از توپ برنمی دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز, همه انرژی, وقت و سایر منابع را حول این هدف مصروف نماید.

▪ انگیزش:

نیاز خودشکوفایی یکی از مهمترین انگیزه های کارآفرینان در محقق کردن چشم انداز خود است.نتیجه این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف,هرچیز دیگری در اولویت پایین تری قرار می گیرد.در روابط شخصی, علایق خارج از این چشم انداز و یا پروژه های باسود مالی زیاد, همه از مواردی هستند که در مقایسه با هدف, اولویت پایین تری خواهند داشت.البته سود مالی بندرت انگیزه کارآفرینان قرار می گیرد چرا که پول به تنهایی نمی تواند انگیزه انجام تمام زحماتی باشد که در شروع یک فعالیت کار آفرینانه لازم است, هرچند که معیار خوبی برای اندازه گیری موفقیت فعالیت کارآفرینان است.

▪ وقف و از خودگذشتگی :

کارآفرینان همه زندگی خود را وقف کار نموده اند. بسیار سخت کوش هستند و پشتکار آنان مثال زدنی است در حقیقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت می برند.داشتن چشم انداز روشن و ترکیب آن با خوش بینی و ریسک پذیری کارآفرینان, سخت کوشی و تعلق خاطر به کار را در آنان پدید می آورد.

● کارآفرینی و اقتصاد

دامنه تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است. از تغییر در ارزشهای اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی, محققین تغییرات مختلفی را که رواج فرهنگ کارآفرینی در یک جامعه ایجاد می کند بررسی کرده و آثار آن را از دیدگاههای متفاوت مورد بحث قرار داده اند , برخی از تاثیرات ذکر شده عبارتند از:

▪ ایجاد ثروت

▪ اشتغال زایی

▪ ایجاد و توسعه فن آوری

▪ ترغیب و تشویق سرمایه گذاری

▪ شناخت,ایجاد و گسترش بازارهای جدید

▪ افزایش رفاه

▪ ساماندهی و استفاده اثربخش از منابع

پیامدهای مثبت توسعه کارآفرینی در اقتصاد کشور بیش از سایر اثرات آن مورد توجه قرار گرفته است. به باور محققین, کارآفرینان از رسیدن نظام اقتصادی به تعادل ایستا جلوگیری می کنند و بواسطه رفتارهای فرصت جویانه خود, اقدام به فرصت سازی برای کلیت نظام اقتصادی می نمایند. تاثیرات دیگری نظیر ایجاد اشتغال و رشداقتصادی نیز مدنظر پژوهشگران بوده است.

● کارآفرینی,پایه های شکل گیری اقتصاد نوین

اقتصاد در ابتدای هزاره سوم میلادی شاهد دگرگونی های شگرفی بوده است.انقلاب فن آوری اطلاعات و تغییر ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش- محور از زمره این تغییرات است.

شاید مهمترین روندی که در اقتصاد دیده می شود حرکت به سوی نظام اقتصادی با ماهیت شبکه ای است.درچنین اقتصادی کنترل و تخصیص منابع به صورت توزیع شده صورت می گیرد و نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی خواهد بود.نقش کارآفرینان در رویکرد شبکه مدار به مراتب پررنگ تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین , کارآفرینان در شبکه های اجتماعی نقش عناصر فعالی را ایفا می کنند و موجب ارتقای بازده سرمایه های مادی و انسانی می شوند.

● کارآفرینی و رشد اقتصادی

ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است.درچنین اقتصادی کشورهایی می توانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است به واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات , قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند.

تحقیقات انجام شده نشان داده است که رشد اقتصادی با سطح فعالیتهای کارآفرینانه همبستگی مثبت دارد. به عنوان مثال در تحقیق )GEM General Entrepreneurship Monitor )،که به صورت سالیانه فعالیتهای کارآفرینی و تاثیرات آن را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار می دهد و در حال حاضر در بیش از ۲۰ کشور جهان صورت می گیرد, این نتیجه به دست آمده است که نرخ رشد اقتصادی یک کشور رابطه معنی دار یا سطح فعالیتیهای کارآفرینانه آن کشور دارد.

● کارآفرینی و اشتغال

کار آفرینان در ایجاد اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می نمایند.درحدود نیمی از کارکنان کشورهای توسعه یافته در کسب و کارهای کوچک مشغول فعالیت هستند. بیشتر مشاغل جدید را کسب و کارهای کوچک ایجاد می کنند و سهم این کسب و کارها در بازار کار در حال افزایش است. از سال ۱۹۸۰ تاکنون کسب و کارهای کوچک در اقتصاد آمریکا بیش از ۳۴ میلیون شغل ایجاد کرده اند.حال آنکه از تعداد کارکنان شرکتهای بزرگ در این کشورها کاسته شده است.

● کارآفرینی و رشد فن آوری

بیش از ۶۷ درصد از نوآوریها در زمینه فن آوری و حدود ۹۵ درصد از نوآوریهای منجر به تحولات بنیادی در عرصه صنعت را کسب و کارهای کارآفرینانه پدید آورده اند.کارآفرینان از طریق ایجاد فن آوری, محصولات و خدمات جدید, قدرت انتخاب مصرف کنندگان را افزایش داده و با افزایش بهره وری کار, سرگرمیهای نو, بهبود بهداشت و سلامتی, تسهیل ارتباطات و ... موجب افزایش کیفیت زندگی نوع بشر می شوند.در واقع بیشترین بخش نسل جدید صنایع را کارآفرینان ایجاد کرده اند که می توان از رایانه های شخصی , تلفنهای همراه,خرید از طریق اینترنت و صنعت نرم افزار به عنوان نمونه هایی از آن یاد نمود.

● آموزش کارآفرینی

▪ اهمیت کارآفرینی انکار ناپذیر و پرداختن به آن از ضروریات حال حاضر کلیه کشورها است.

▪ براساس بررسی های به عمل آمده نقش و جایگاه کارآفرینی کاملاً مشخص و پرداختن به آن جزو برنامه های اصلی طرحهای توسعه کارآفرینی کشورها است.

▪ اهدافی که در برنامه های آموزش و پرورش کارآفرینان پیگیری می شود عبارتند از:تربیت کارآفرینان جدید, هدایت کارآفرینان به سمت کسب مهارتهای لازم و ارائه مهارتهای لازم به آنان به منظور بالابردن میزان موفقیت آنان در کسب و کارهایی که شروع می نمایند.

● ضرورت آموزش کارآفرینی

در حال حاضر سیر تحولات جهانی , کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها, موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی, کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند.

با عنایت به پدیده جهانی شدن اقتصاد, برخی عقیده دارند که « بازارهای جهانی فردا از آن شرکتهایی است که به ریسک پذیری کارآفرینانه بها می دهند و برای گسترش سرمایه های فکری خود در حد کلان سرمایه گذاری می کنند, در بالندگی فردی پرتلاشند و در خط مشی گذاری, شرایط محیطی را مد نظر قرار می دهند» (به نقل از احمد پور). بر همین اساس, توسعه کارآفرینی از جنبه های گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش, یکی از جنبه های مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژه ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته ثابت شده که ویژگیهای کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است.

● اهمیت و جایگاه آموزش کارآفرینی

با ورود جامعه شناسان و روانشناسان به عرصه مطالعات و تحقیقات پیرامون کارآفرینی و کارآفرینان و نتایجی که از این تحقیقات حاصل شده,ضرورت کارآفرینی و توسعه آن (بویژه آموزش کارآفرینی ) بیش از پیش مشهود گردید و همین امر موجب افزایش تلاشها برای توسعه کارآفرینی و آموزش آن در دو دهه گذشته شده است.

از جمله کسانی که در زمینه بررسی ویژگیهای کارآفرینان مطالعه و تحقیقاتی انجام داده اند می توان به مک کله لند,کارلند,جان استوارت میل,بروکهاوس,دیویدبرچ,تیمونز,کالینز,مور,مایر,گلدشتاین و نورد اشاره کرد.نتایج این تحقیقات بر اکتسابی بودن اغلب ویژگی های کارآفرینان تاکید دارد.لذا باید در فراهم آوردن محیط مناسب و آموزشهایی که ویژگی ها,تجربیات و مهارتهای لازم را در افراد تقویت کند,سعی نمود. بررسیهای محققین منتج به پیش بینی و طراحی دوره های آموزشی کارآفرینی شده است, به طوری که دوره های آموزشی کارآفرینی با هدف تربیت افرادی با اعتماد به نفس بالا, فرصت شناس و به طور کلی افرادی که تمایل بیشتری به راه اندازی کسب و کارهای مستقل دارند,طراحی شده اند. در حقیقت هدف این بوده تا افراد در طی دوران تحصیل , افرادی موسس تربیت شوند(کاتن) این افراد شامل پیشگامان در فعالیتها,

ماجراجویان,جسوران,مبتکران,فرصت طلبان,جاه طلبان و ارتقاء جویان می باشند(گیب ۱۹۸۷). این قبیل دوره ها به دنبال بهبود انگیزش گرایش هایی همچون تمایل به استقلال , فرصت جویی , ابتکار , تمایل به مخاطره پذیری , تعهد به کار , تمایل به حل مشکلات و لذت بردن از عدم قطعیت و ابهام می باشد.

باتوجه به ضرورتهای آموزش کارآفرینی , اولین دوره های آموزشی در این زمینه از اواخر سال ۱۹۶۰ در آمریکا شروع شدو در حال حاضر دانشکده ها و دانشگاههای بسیاری از کشورهای دنیا دوره های آموزش کارآفرینی را در برنامه های آموزشی خود گنجانده اند.

● اهداف آموزش کارآفرینی

به طور کلی هدفهای مورد نظر در آموزش کارآفرینی به شرح ذیل می باشند:

الف) تحریک انگیزه ها:

یکی از اهداف در آموزش و ترویج کارآفرینی تحریک انگیزه ها در افرادی است که دارای خصوصیات کارآفرینانه می باشند.شناخت این افراد از توانایی های خود و آگاهی دادن در این زمینه و برانگیختن آنها از اصلی ترین وظایف آموزش کارآفرینی است.تحریک انگیزه هایی از قبیل:میل به کسب ثروت,توفیق طلبی ,استقلال طلبی, تمایل به ساختن چیزی نو , قبول نداشتن شیوه های موجود, قرار نگرفتن فرد در پایگاه اجتماعی که لیاقتش را دارد و نظایر آن موجب می شود که فرد را در مسیر کارآفرین شدن قرار دهد.

ب) پرورش ویژگی ها:

چنانکه ذکر شد ویژگی هایی که موجب می گردد فرد کارآفرین شود,توارثی نیست بلکه اکتسابی است.بنابراین پرورش این ویژگیها در افراد مختلف لازم است.برخی از افراد در محیط هایی پرورش می یابند که زمینه برای تحریک انگیزه ها و پرورش ویژگی های آنان فراهم است , بنابراین در صورتی که این افراد کسب و کاری را شروع نمایند ,مطالعات نشان داده که اغلب با موفقیت همراه خواهد بود.اما بیشتر مردم در چنین محیط هایی قرار ندارند, لذا ایجاد انگیزش و پرورش ویژگی ها از طریق برنامه های آموزشی برای آنان لازم است.این ویژگی ها شامل مواردی همچون آموزش تفکر خلاق,بالابردن ریسک پذیری ,بالابردن قدرت تحمل ابهام, دادن اعتماد به نفس , فرصت شناسی , دادن اطلاعات آموزشی نسبت به خصوصیات روانی شخص از قبیل مرکز کنترل می باشد.

ج) آموزش مهارتها:این آموزشها به سه بعد تقسیم می گردند:

۱) قبل از تاسیس شرکت

۲) زمان تاسیس شرکت

۳) بعد از تاسیس شرکت (اداره شرکت)

قبل از تاسیس باید فرد کارآفرین چگونگی راه اندازی یک کسب و کار و مراحل آن,چگونگی انجام کارهای گروهی و مهارتهای ارتباطی و نظایر آن را بیاموزد. در زمان تاسیس باید در زمینه مسائل مالی,شناخت بازار,اصول مدیریت, بیمه,اقتصاد,قانون کار وامور حقوقی، آگاهی و تبحر لازم را کسب نماید.توانایی مدیریت توسعه و رشد شرکت , یافتن شیوه های جدید,رقابت و حفظ موقعیت در بازار,یافتن بازارهای جدید نیز از

جمله مهارتهای مورد نیاز کارآفرین بعد از تاسیس شرکت هستند.

کلیه هدفها و مراحل فوق به منظور ایجاد انگیزش در بین افراد و ایجاد کارآفرینان جدید,آگاهی دادن,هدایت و تشویق کارآفرینان به سوی کسب مهارتهای لازم و ارائه آموزشهای لازم برای کسب مهارتهای مورد نیاز به کارآفرینان صورت می گیرد و گذراندن این دوره ها برای موفقیت کارآفرینانی که قبلاً هیچگونه سابقه و زمینه محیطی لازم برای آنان فراهم نبوده ,ضروری است.

● کارآفرینی در دانشگاههای کشور

در سه دهه آخر قرن بیستم , تحقیقات در زمینه کارآفرینی و مقولات مرتبط با آن از رشد شایان توجهی برخوردار بوده و آموزشهای کارآفرینی به صورت آموزشهای دانشگاهی و غیر دانشگاهی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه,گسترش بسیاری یافته است.به دلیل نقش ویژه کارآفرینان در توسعه اقتصادی, سیاستهای راهبردی بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به ترویج کارآفرینی معطوف شده است.

● سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور

در کشور ما در چند ساله اخیر به موضوع کارآفرینی توجه شده و قبل از آن , به جز چند مورد خاص, تقریباً سابقه ای در زمینه فعالیت در خصوص آن وجود نداشته است.متاسفانه عده زیادی از مسوولان,مردم و حتی تحصیلکرده ها و اساتید دانشگاهی برداشت و تلقی غلط از کارآفرینی دارند, زیرا این واژه که ترجمه اغواکننده ای از کلمه Entrepreneurship است, معنی ایجاد کار یا اشتغال زایی را به ذهن متبادر می سازد.در حالی که کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتراز برداشت فوق از این کلمه است. این برداشت ناصحیح از کارآفرینی و همچنین کثرت نیروی انسانی بیکار در جامعه (بخصوص در بین دانش آموختگان دانشگاهی ), موجب شده بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز برنامه های تدوین شده , بخشنامه ها و سخنرانی های مسوولان در این خصوص , صرفاً جنبه اشتغال آفرینی برای آن در نظر گرفته شود. حتی در دانشگاههای کشورنیز که باید در زمینه توسعه کارآفرینی به مفهوم واقعی آن و جهت دهی مناسب دیدگاهها و برداشتها از این موضوع پیشتاز باشند،بعضا این بی دقتی وجود دارد.

شرایط اقتصادی,اجتماعی ,سیاسی و فرهنگی کشور در سالهای اخیر موجب گردیده که در برنامه سوم توسعه , به کارآفرینی ,خصوصاً در ابعاد پژوهشی و آموزش و پرورش کارآفرینان توجه شود و اعتباراتی نیز در این راستا پیش بینی گرددعلاوه بر آن منابع اعتباری برای پژوهش, اشاعه فرهنگ کارآفرینی و نیز برنامه ریزی و حمایت از کارآفرینان توسط دستگاههای اجرایی مختلف(ستادی , صنعتی ,کشاورزی و...) در نظر گرفته شده است.

براساس برنامه سوم توسعه,طرحی تحت عنوان «طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور» که به اختصار « کاراد» نام گرفته است.تدوین و اجرای آن با نظر سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وزارت علوم,تحقیقات و فناوری در ۱۲ دانشگاه کشور شروع و مسوولیت پیگیری , اجرا و امور ستادی آن از سوی وزارت علوم در اواخر سال ۱۳۷۹ به سازمان سنجش آموزش کشور واگذار گردید.

● دلایل مطرح شدن طرح کاراد

مطالعه و بررسی در زمینه اقدامات به عمل آمده در رابطه با موضوع کارآفرینی در کشورهای مختلف بیانگر این است که دانشگاهها در زمینه های آموزشی و پژوهشی پیشقدم بوده اند.لذا در ایران نیز چنین رسالتی برای دانشگاهها متصور است. علاوه بر این سیستم نظام آموزشی کشور ما, بویژه در بخش آموزش عالی با هدف تربیت نیروی انسانی متخصص برای بخش دولتی شکل گرفته است. این مساله موجب گردیده که فارغ التحصیلان بدون توجه و قصد بکارگیری آموخته ها و نیز قوه خلاقیت و ابتکار خود در راستای شروع کاری نو و ارایه محصول و یا خدمتی جدید, صرفاً به دنبال یافتن موقعیت های شغلی وارد بازار کار نیروی انسانی شوند. این در حالی است که در شرایط فعلی کشور ما جذب نیروی انسانی آماده به کار تقریباً متوقف شده است و بخش خصوصی نیز توان جذب فارغ التحصیلان آماده به کار را ندارد.

با توجه به اینکه یکی از پیامدهای مثبت پدیده کارآفرینی اشتغال مولد می باشد, طرح کاراد با هدف رفع معضل فعلی کشور در زمینه بیکاری و نیز بهره مند شدن از سایر پیامدهای کارآفرینی همانند بروز خلاقیتها, تولید ثروت , ایجاد و به کارگیری فن آوری,رشد اعتماد به نفس در بین دانشگاهیان و فارغ التحصیلان و جلوگیری از مهاجرت نخبگان ارایه شده است.

به طور خلاصه اهداف طرح کاراد به شرح ذیل می باشد:

▪ ترویج روحیه و فرهنگ کارآفرینی و ارتقاء شناخت جامعه دانشگاهی نسبت به کارآفرینی, کارآفرینان و نقش آنان در رونق اقتصادی , ایجاد اشتغال و رفاه.

▪ ترغیب و جذب جامعه دانشگاهی به دوره های آموزش کارآفرینی .

▪ گسترش تحقیقات تفصیلی در خصوص کارآفرینان , پروژه های کارآفرینی , محیط و فضای کارآفرینان و سایر زمینه های مرتبط با توجه به شرایط و مقتضیات ایران.

● سیاستهای اجرایی طرح کاراد

چنانکه ذکر شد در زمینه کار آفرینی و مسایل مربوط به آن تا قبل از سال ۷۹ و واگذاری , پیگیری و اجرای طرح کاراد به سازمان سنجش آموزش کشور , تجربه قابل استفاده ای در کشور وجود نداشت.لذا در ابتدای کار کمیته اولیه ای با حضور مسوولان و کارشناسان سازمان و چند نفر از اساتید و صاحبنظران آشنا به موضوع تشکیل و راهکارهای مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. مهمترین تصمیمی که کمیته مذکور گرفت , اقدام به سازماندهی اجرای طرح در سطح وزارت علوم, سازمان و دانشگاهها بود.در این راستا آیین نامه ای تدوین و پس از بررسی های لازم و اعمال نظر اساتید, دانشگاهها و صاحبنظران و تصویب وزیر علوم تحقیقات و فناوری , در خرداد ماه سال ۸۱ به کلیه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ابلاغ شد.

در آیین نامه مورد نظر ,ضمن ارائه تعاریف , اهداف و برنامه های طرح,اجرای آن در زمینه های ترویجی , پژوهشی و آموزشی پیش بینی و ساختار آن به شرح ذیل تعیین شد:

الف) شورای مرکزی کارآفرینی که وظیفه سیاستگذاری و برنامه ریزی مرکزی را به عهده دارد و به ریاست وزیر علوم تشکیل می گردد.

ب) دبیرخانه طرح کاراد که هماهنگی و پیگیری کلیه امور ترویجی , آموزشی, پژوهشی و نیز پیگیری مصوبات شورای مرکزی را به عهده دارد.

ج) کمیته کار آفرینی هر دانشگاه که سیاست ها، برنامه ها و طرحهای دانشگاه را در راستای اهداف طرح کاراد

تعیین می نماید.

د) مرکزکارآفرینی هر دانشگاه که واحد اجرایی طرح کاراد در دانشگاه است و تحت نظر رییس دانشگاه فعالیت می کند.

از ابتدای سال ۱۳۸۵ دبیرخانه طرح کاراد از سازمان سنجش به سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران منتقل و در این سازمان مستقر گردید.

فعالیتهای طرح کاراد هم اکنون در۴۴ دانشگاه کشور در حال اجرا بوده و با توجه به پیگیری ها و اقدامات به عمل آمده به زودی به سایر دانشگاههای کشور نیز گسترش می یابد. دانشگاههای مجری طرح کاراد نسبت به تشکیل کمیته و مرکز کارآفرینی اقدام نموده و برخی از آنها فعالیتهای نسبتاً خوبی به منظور اجرای طرح انجام داده اند.در آخرین گزارش منتشره از سوی دبیرخانه طرح کاراد شرح اقدامات دانشگاهها درج شده است.

ارسال شده توسط : محمود جعفری

مرجع: سایت دانشگاه فردوسی مشهد



همچنین مشاهده کنید