شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

بختیاریها


بختیاریها

از جمله این نهادها ارگانهای زبان و لهجه و آداب ورسوم توانسته ویژگیهای نخستین خودرا حفظ نماید ما امروزه شاهد رایج بودن بسیاری از واژه های پارسی باستان و عناصر اوستائی در گویش مردم هستیم

از جمله این نهادها ارگانهای زبان و لهجه و آداب ورسوم توانسته ویژگیهای نخستین خودرا حفظ نماید.ما امروزه شاهد رایج بودن بسیاری از واژه های پارسی باستان و عناصر اوستائی در گویش مردم هستیم ، شک نیست که گویش بختیاری در مثلی قرار گرفته که یک سمت زبان فارسی باستان و یک سمت دیگر فارسی دری معاصر وسمت دیگر واژه های باز مانده از اوستا میباشد که براساس رویدادهای تاریخی بیش از سه هزار سال با گویش اوستائی میزیسته و اگر مجموع سالهای عمر منطقه آنزان و انشان را که بیش از شش هزاراست ،بقیه سالها را با فارسی پهلوی و قسمتی هم با بیان ایلامی روزگار گذرانده که آن قسمت تاریخ برای ما روشن نیستم و سنگ نوشته های بدست آمده اغلب با سه زبان ایلامی ،فارسی باستان وفارسی قدیم و تشریفاتی است که خاص درباریان بوده است.تنها واژه هائی مثل چوقا و معبد چغازنبیل که برگرفته از زبان ایلامی بوده است.

و با قاطعیت بگوئیم آنستکه اقوام محصور در کوهستانها کمتر در برخورد با سایر گویشها بوده اند و اگر ما منطقه آنزان و آنشان را از ایذه تا بهبهان و مسجدسلیمان ، شوشترو دزفول بحساب بیاوریم ف در قسمتهای دشت تغییراتی درگویشها پدید آمده که در قسمت کوهستان این تغییرات روی نداده است مثلا قسمتی از حوزه بختیاری سابق که عقیلی ، گتوند در محدودهء شوشتر و دزفول ورامهرمز و هفتکل که ما به آنها بختیاریهای جنوبی اطلاق می کنیم در گویشها تغییری رویداده چرا که در تماس با سایر گویشها بوده اند و درهمه جا " س" به ش تبدیل شده و همینطور درنهادسایرواژه ها تغییراتی با همین کیفیت پذیرفته است مثلا "دوما نشس ور بی بی " یعنی داماد کنار خانم نشست این گویش منطقه صحرائی و دشت میباشددرحالیکه در کوهستان می گویند "دوانشس کل بی وی" .

در این جمله در سه رکن اصلی تغییراتی روی داده است که ما به جمله دوم کوهستانی میگوئیم "جمله مادر" یعنی بازمانده تباری ، یا این جمله صحرائی"زاوراوابیدم" یعنی زهره ترک شدم درحالیکه در جمله کوهستانی میگوید "اورائیم رهد"یعنی همان زهره ترک شدم یا ترسیدم که این قبیل واژه ها اوستائی است از جمله اریمن واریمک که بدوشکل خود در چهارلنگ و هفت لنگ جاری است که تطور یافته واژه اهریمن میباشد.

تغییرات سطحی در گویش بختیاری روی داده که به تعداد کمی تازی ، ترکی مغولی که از هفتصدسال پیش وارد گویش گردیده که میتوان از واژه های قیقاج ،قاطر،ونظایر ان نام بردآنچه که مسلم است پیش از آنکه اتابکان لرستان پایشان به بختیاری باز شود گویش ها منحصر به ریشه های پارسی باستان که همان پهلوی باشد وفارسی دری و اوستائی بوده که با ورود اتابکان لرستان واژه های ترکی و بدنبال آن واژه های تازی بتعداد کمی وسیله آنان در منطقه ترویج یافته است.

اما از آنجا که خوی وخصلت تباری بختیاریها جز سنت خود رکن دیگری را نمی پذیرفته اند پس از سالیانی که گذشت این واژه ها را درخود پذیرفت و بتدریج بدفع آنان پرداخت و امروزه بصورت کمرنگی واژه ها برحسب ضرورت بجا آوردن اعمال مذهبی در منطقه باقی مانده است.

حتی لهجه بختیاری واژه های ترکی را نیز دفع نمود زیرا در خصلت گویش جایگزینی وجود دارد، میدانیم کتو (کتاب) یک واژه اوستائی است و هنوز پس از گذشت هزاران سال تغییری در آن داده نشده است ،واژه ابا که در چهارلنگ جریان دارد و بصورتهای با در طوایف دیگر جاری است معنی همراهی را میدهد مثلا مواباتونم یعنی من با توام و واژه های دیگری نظیر اوینک (آئینه)، بیبی آریس( بی بی عروس)،پسین(بعدازظهر)، خذمت ،زین، دوسکه، میش، هی، اوست ،مثلا نافرهنگ یعنی بی ادب وهزاران واژه دیگر .........

در نخستین برخورد با واژه شناسی در بختیاری می بینم در اسامی برخی از طوایف و تیرها نامهای شاهنامه ای بنحو بارزی بچشم میخورد مانند تیره های کی شمس الدین، کی باندری، کی منصوری وکی مقصودی که واژه های کمی مربوط به تاثیرپذیری از کیان میباشد طایفه بزرگ کیشخالی که نامیل بیشترشان کیوان، کیوانی، کیانی،و کیانپور انتخاب گردیده از همین جریان تاثیر پذیری دارد، مثلا طایفه سعید یا سهید که بش از پنجاه هزار نفر جمعیت رادربر میگیرد اغلب تیره ها و نامهای فامیل باکی، کیان، و کیانپور شروع میشود .



همچنین مشاهده کنید