چهارشنبه, ۲ فروردین, ۱۴۰۲ / 22 March, 2023
شرکت های نفتی بین المللی بازنده اند

شرکت های نفتی بین المللی در حال ارزیابی راهبردهای بلندمدت خود در بخش پاییندستی هستند چرا که مانند دهه هفتاد که کنترل خود را بر ذخایر بزرگ نفت خام از دست دادند، نشانهها حاکی از آن است که ظرف ۲۰ سال آینده سیطره خود را بر بخش پاییندستی نیز از دست خواهند داد. شرکت های نفتی بین المللی نه تنها بازارهای سنتی خود را در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) از دست داده اند بلکه در به دست آوردن سهم حائز اهمیتی در بخش پایین دستی بازارهای رو به رشد آسیا-اقیانوسیه نیز ناکام مانده اند.
اگر چه سرمایهگذاری در بخش بالادستی در حال افزایش است، اما به دلیل دسترسی نداشتن شرکت های نفتی بین المللی به منابع نفتی که با هزینه اندک تولید می شوند، امکان افزایش قابل ملاحظه تولید وجود ندارد. اما درست برعکس، سرمایهگذاری در بخش پاییندستی، با وجود رکود جهانی، ظرفیت تولید را در این بخش افزایش داده و به این ترتیب کمبود ظرفیت پالایش در سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۵، به سرعت جای خود را به مازاد فراوان و فزاینده ظرفیت پالایشی داده است.
در حالی که شرکت های پالایشی حوزه آتلانتیک، به دلیل مازاد فراوان قصد دارند فعالیت های خود را در بخش پایین دستی متوقف و یا حتی آن را به دیگران واگذارند، کشورهای نوظهور با در نظر گرفتن تخفیف های مالیاتی و تضمین سود، سرمایهگذاری در طرح های پالایشگاهی را تشویق می کنند.
مازاد پالایش جهانی در بخش پایین دستی که در حال حاضر ۸ میلیون بشکه در روز است حداقل تا سال ۲۰۱۲ ادامه خواهد یافت، زیرا روند افزایش تقاضا از میزان ساخت تاسیسات پالایشی جدید در چین، هند، خاورمیانه و آمریکای جنوبی پیشی نخواهد گرفت و سرمایهگذاری در بخش پالایش این مناطق، به رغم اشباع ظرفیت ها، افزایش خواهد یافت.
جابجایی سهم بازار در بخش پایین دستی به نفع شرکت های بومی اقتصادهای نوظهور، ساختار شرکت های نفتی بین المللی را که به طور عمودی در هم ادغام شده اند،زیر سوال برده است. دلیل ادغام عمودی شرکت های نفتی بین المللی دسترسی به بازارها بود. این شرکت ها نفت خامی را که از طریق فعالیت های سود آور در بخش بالادستی به دست می آوردند، پس از پالایش و بازاریابی به بازار عرضه می کردند. اما این شیوه در شرایطی کارآمد است که بازارهایی که شرکت ها به آن دسترسی دارند در حال گسترش باشند؛ زیرا بازارهایی که کوچک می شوند سودی را که در بخش بالادستی به دست آمده است، تحلیل می برند.
حداقل نفعی که دسترسی به بازارها داشت این بود که شرکت های بزرگ نفتی از یک سو به سود حاصل از خرده فروشی دسترسی داشته و از سوی دیگر از روند تقاضای فرآورده ها توسط مصرف کنندگان آگاهی داشتند و به این ترتیب می توانستند فعالیت های خود را در مناطقی متمرکز کنند که با رشد تقاضا رو به هستند.
ولی با توجه به تنزل جایگاه شرکت ها ی نفتی بین المللی در بازار کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (او ای سی دی)، دسترسی به اطلاعات مربوط به بازار ارزش اندکی دارد. بعلاوه میزان سود خرده فروشی این شرکت ها در رقابت با بازارهای بزرگ تر در تنگنا قرار گرفته است. واکنش شرکت های بین المللی در برابر چنین وضعیتی فروش دارایی هایشان بوده است.
شرکت های نفتی بین المللی مایلند فروش دارایی های خود در پالایشگاه های کشورهای عضو او ای سی دی و نیز مراکز خرده فورشی را با افزایش حضور در بازارهای نوظهور جبران کنند. اما ورود به این بازارها به راحتی ممکن نیست. به گفته معاون بخش اروپا و جنوب آفریقای شرکت بریتیش پترولیوم، «بازارهای رو به گسترش با بازارهایی که بریتیش پترولیوم به طور سنتی در آنها فعالیت داشته است» فرق می کنند. شرکت های بزرگ نفتی از نظر مالی و فنآوری چندان مزیتی ندارند که آن را به پالایشگاه های چین و یا هند عرضه کنند.
شرکت شل نیز با به فروش گذاردن دارایی های خود در اروپا، نیمی از راه گذار از بازارهای سنتی به بازارهای در حال گسترش جدید را پیموده است. اما فعالیت های جدید در آسیا ـ اقیانوسیه نیز به آسانی ممکن نیست. این شرکت به دلایل «راهبردی و تجاری» از پروژه سرمایه گذاری مشترک پالایشی با سینوپک و کی پی سی در جنوب چین کنار کشیده است.
● ناکامی در نفوذ به بازارهای نوظهور
به جای نفوذ شرکت های نفتی بین المللی، شرکتهای کشورهای گروه بریک (Bric) یعنی برزیل، روسیه، هند و چین، خرید دارایی پالایشگاه های خارجی در بازارهای نو ظهور را آغاز کردهاند. شرکت دولتی پتروچاینا امسال سی.پی.اس سنگاپور را خرید و ۵۰ درصد پالایشگاه اس آر سی را که روزانه ۲۸۵ هزار بشکه نفت در روز پالایش می کند، به دست آورد.
شرکت لوک اویل (Luk oil) روسیه نیز ۴۵درصد سهم شرکت توتال در پالایشگاه فلاشینگ هلند را با ظرفیت تولید روزانه ۱۵۰ هزار بشکه به دست آورد. شرکت پتروبراس برزیل نیز پالایشگاههایی با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز در شهرهای پاسادنا، تگزاس و اوکیناوای ژاپن را در اختیار دارد.
سرمایهگذاران این سه کشور عضو گروه بریک، در حال حاضر از سرمایهگذاری بیشتر در بخش پایین دستی دیگر کشورها پرهیز میکنند، اما شرکتهای هندی اسار (Essar) و ریلاینس امیدوارند فعالیت خود را در خارج از مرزها گسترش دهند. شرکت اسار در حال گفتگو برای خرید سه پالایشگاه شل در اروپا است.
تولیدکنندگان خلیجفارس نیز مشکلات مشابهی با شرکت های بین المللی دارند. آرامکوی عربستان سرمایه گذاری مشترکی با اکسون موبیل و شرکت پالایشی سینوپک (Sinopec)، که دولتی است، در فوجیان چین دارد ولی دریافته است که ورود به بازار های پایین دستی دشوار است.
عربستان سعودی و دیگر تولیدکنندگان خلیجفارس به جای توسعه فعالیت های خود در بخش پایین دستی آسیا - اقیانوسیه فعالیت های خود را حول محور ارتقاء پالایشگاهها در داخل متمرکز کرده اند و در این زمینه اغلب با شرکت های نفتی بین المللی همکاری دارند.
به نظر میرسد شرکت های نفتی بین المللی تحت فشار قرار گرفته اند. این شرکت ها از یک سو با تولید کنندگان نفت خام روبه رویند که هنوز کنترل بخش بالادستی را، که در پایان دهه ۱۹۷۰ به دست آوردند، در اختیار دارند و از سوی دیگر شیوه تهاجمی شرکت های پالایشی نوظهور را در بازارهای رو به رشد پیش رو دارند. این شرکت های پالایشی جدید که از حمایت دولتی نیز برخوردارند، بر بازار کشوهای خود مسلط اند و در گستره جهانی سود فعالیت در بخش پایین دستی را کاهش می دهند.