پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

تعریف ناپذیری تصور ما از صدق


تعریف ناپذیری تصور ما از صدق

دانلد دیویدسن یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان نیمه دوم قرن بیستم در سنت فلسفه تحلیلی است اما از این فیلسوف و متفکر هیچ کتابی برجای نمانده است, غیر از آنچه که بعد از مرگش با عنوان «صدق و حمل» منتشر شد

● نگاهی به کتاب «صدق و حمل» آخرین اثر دانلد دیویدسن

دانلد دیویدسن یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان نیمه دوم قرن بیستم در سنت فلسفه تحلیلی است. اما از این فیلسوف و متفکر هیچ کتابی برجای نمانده است، غیر از آنچه که بعد از مرگش با عنوان «صدق و حمل» منتشر شد.

همه آنچه که از دیویدسن باقی مانده مقالاتی است که او درباره مباحث مختلف فلسفی نوشته است. دیویدسن نظریه صدق خود را از تارسکی وام گرفته است، که این کتاب شرحی بر چگونگی و اهمیت کار تارسکی است. اما «حمل» که در نام کتاب هم آمده است یکی از موضوعات قدیمی فلسفه است که حداقل از زمان ارسطو درباره آن بحث شده است. کار انقلابی فرگه این بود که تحلیلی جدید از حمل ارائه کرد و به نقد ارسطو پرداخت. دیویدسن در متن میراث گرفته از فرگه به تشریح و تبیین حمل پرداخته است.

فقط اندکی پیش از مرگش، دیویدسن، در هشتاد و شش سالگی بود که سرانجام نخستین کتاب درخور خود را نوشت. گرچه خوانندگان این اثر نباید انتظار داشته باشند که بیان منسجمی از فلسفه او را در این کتاب بیابند. سه فصل نخست کتاب، برگرفته از سخنرانی های وی در سمینارهای دیویی است که در سال ۱۹۸۹ در دانشگاه کلمبیا ایراد شده و در سال ۱۹۹۰ تحت عنوان «ساختار و محتوای صدق» در مجله فلسفه به چاپ رسیده است.

دیویدسن تصمیم داشت که متن این سخنرانی ها را تقریباً به همان صورتی که بود، باقی بگذارد، چرا که قبلاً در یک مجله چاپ شده و نقد و نظرهای زیادی برانگیخته بود. چهار فصل بعدی کتاب، مبتنی بر سخنرانی هایش در سال ۲۰۰۱ در دانشگاه پروژیا است که پیشتر فقط در ایتالیا منتشر شده است.

سمینارهای دیویی درباره بررسی اثر تارسکی در مساله صدق است. دیویدسن بر آن است که از استعمال دو نظریه از کارافتاده در باب صدق پرهیز کند. نخست آنکه کار تارسکی در این زمینه، ربط چندانی به تصور متعارف ما از صدق ندارد، چرا که تعاریف صدق وی کاملاً قراردادی هستند.

دومین برنهاده تارسکی چیزی است که در اصطلاح نگره انقباضی معنا نامیده می شود که بنا بر آن آموزه صدق تنها از طرح های غیرنقل قولی به دست می آید. به عقیده دیویدسن، تارسکی مفهوم صدق را روشن کرده ولی آن را به طور جامع تعریف نکرده است؛ مفهوم صدق بیش از آن چیزی است که تارسکی به ما می گوید.

ولی چه چیز بیشتری در مورد صدق وجود دارد. دیویدسن هیچ یک از دو رهیافت معرفت شناسانه و واقع گرایانه صدق را رضایتبخش نمی داند. حامیان تئوری های معرفت شناسانه معتقدند که صدق تا حدودی بسته به خود فرد است، برای نمونه در مورد آنچه که با ابزارهای عقلی تصدیق می شود. از دیگر سو، مدافعان نظریه واقع گرایانه صدق بر این باورند که صدق، کاملاً مستقل از باورهای فرد است. دیویدسن تمام تئوری های صدق معرفت شناسانه یا واقع گرایانه را مردود می شمارد؛«صدق، هیچ یک از اینها نیست؛ نه مطابقت، نه انسجام، نه قابلیت دفاع موجه یا مجاز، نه گفتار مقبول افراد سالم، نه دستاوردهای علم، نه فصل الختام نظریات علمی و نه توفیق باورهای روزمره ما.»

دیویدسن تئوری پیشنهادی آشنایش را در فصل دوم کتاب ارائه می کند. نظریه او تئوری شرایط صدق جملات در یک زبان طبیعی یا زبان یک گوینده است. این تئوری بر مبنای نتایجش، یعنی جملات صدقش ارزیابی می شود. به بیان کلی، جمله صدق، گزاره ای دوشرطی است که می گوید یک جمله خاص تنها در صورت برقراری شرایط خاصی، صادق خواهد بود. جملات صدق یک تئوری، با ملاحظه رفتار گویندگان در شرایط قابل مشاهده احراز می شوند.

به زعم دیویدسن، یک تئوری صدق، در واقع تئوری معناست و در نهایت ما را قادر می سازد که باورها و خواست هایی را به گویندگان نسبت دهیم. چرا که گوینده یک جمله خاص را هم براساس معنایی که از آن در نظر دارد و هم براساس باورهایش صادق تلقی می کند. دیویدسن در توجیه این دو عامل، اصل برائت را مطرح می سازد، یعنی اصلی که بنا بر آن می توانیم باورهای گوینده را تا حد امکان صادق و منسجم بدانیم.

به عقیده من رهیافت دیویدسن را به دشواری می توان نوعی تئوری معرفت شناسانه ندانست. به یاد بیاوریم که طبق تئوری های معرفت شناسانه، ارتباطی ضروری بین صدق و باور وجود دارد و به نظر می رسد که این دقیقاً همان دعوی دیویدسن است. شاید با این تفاوت اصلی که او برخلاف مدافعان سنتی تبیین معرفت شناسانه، در پی احاله صدق به نوعی حالت یا ویژگی معرفت شناسانه نیست.

بازگشت مساله صدق، به این پرسش است که چگونه نام ها یا عبارات خاص دیگر، به محمول ها مرتبط می شوند. این پرسش سمانتیک، رابطه عمیقی با مساله متافیزیکی نحوه ربط جزئیات به کلیات دارد. مساله در نگاه نخست، ساده به نظر می رسد. به جمله زیر توجه کنید؛ «تئتتوس می نشیند.» شاید بگوییم که «تئتتوس» به یک فرد خاص اشاره دارد و «می نشیند» به یک ویژگی (یا صورت یا کلی) که تئتتوس می تواند مصداق آن باشد یا نباشد.

ولی روشن است که جمله مذکور، صرفاً در مورد این موجودات نیست، بلکه حاکی از این واقعیت است که ویژگی نشستن بر تئتتوس صدق می کند پس قطعاً دو موجود مورد بحث، رابطه خاصی با هم دارند، یعنی رابطه مصداقی. ولی آیا تئتتوس می نشیند فقط درباره این سه موجود است، یعنی تئتتوس، ویژگی نشستن و رابطه مصداقی؟ مسلماً خیر، چرا که خود این موجودات باید ارتباطی با هم داشته باشند. شاید نیازمند موجود چهارمی هستیم؛ یعنی رابطه ای که این سه را به یکدیگر پیوند دهد. اما روشن است که نباید چنین باشد، چرا که این روند در نهایت منتهی به یک سیر قهقرایی خواهد شد.

دیویدسن پاسخ هایی را که افلاطون، ارسطو، هیوم، کانت، فرگه، راسل، استراوسن، ویتگنشتاین، کواین و سلارز به این پرسش داده اند، مورد بحث قرار می دهد. او می نویسد که مطالعه تاریخی مساله، چهار درس در باب تکافوی پاسخ این پرسش به ما می آموزد. نخست آنکه هر تبیین بسنده ای از حمل، باید بیان کند که چگونه حمل در صدق یا کذب یک جمله (خبری) نقش دارد. این از آن روست که یک جمله را نمی توان بدون شناخت شرایط صدقش فهم کرد و درک جمله منوط به درک کلمات آن است.

درس دوم آن است که محمول های ناظر به کلیات، ویژگی ها و روابط، چنان که در بند پیش دیدیم، در نهایت به یک سیر قهقرایی منجر می شوند. پس ناگزیر باید از این تصور که محمولات به چیزی بازمی گردند، دست بکشیم. گرچه، و این درس سوم است، این واقعیت که وجود ویژگی ها یا کلیات، کمکی به حل مساله صدق نمی کند، هرگز به معنای معدوم بودن کلیات نیست. دیویدسن این واقعیت صریح را می پذیرد که «محمولات به جمله ها کلیت می بخشند»، اما تاکید می کند که این چیزی درباره نقش سمانتیک آنها نمی گوید. درس چهارم اینکه ارائه هر راه حلی برای مساله حمل، مستلزم داشتن تصور درستی از صورت منطقی جملات است.

راه حل خود دیویدسن که در چند صفحه آخر کتاب بیان شده، متکی بر تئوری صدق تارسکی است. اجازه دهید ببینیم که تئوری تارسکی چقدر با چهار درس ذکر شده، سازگار است. بدیهی است که در این تئوری، محمولات در شرایط صدق نقش دارند و اگرچه محمولات ناظر به مجموعه ای از موجوداتند، اما کارکردشان برحسب رابطه آنها با این مجموعه ها تبیین نمی شود، بلکه در عوض، این تئوری هر جمله ای را که شامل یک نام یا یک عامل متغیر و یک محمول ساده است، به اصلی مرتبط می کند که بیانگر شرایطی است که تحت آن، جمله مورد نظر با رشته خاصی از موضوعات، رضایت بخش می شود. همچنین روش تارسکی به ما اجازه می دهد تا مساله وجود داشتن یا وجود نداشتن هویات انتزاعی را از نقش سمانتیکی محمولات، تفکیک کنیم؛ وجود مجموعه ها پذیرفته شده، اما محمولات به آنها بازنمی گردند و در نهایت این تئوری، شامل تحلیلی از صورت منطقی جملات است.

با این همه، دیویدسن تغییر مهمی در تئوری تارسکی ایجاد کرده است؛ وی تعریف صدق بر مبنای رضایتمندی را نپذیرفته و در عوض، خلاف آن را پیشنهاد می کند. یعنی در دیدگاه دیویدسن، در نهایت، این درک ما از مفهوم صدق است که حمل را تبیین می کند. به عقیده او، تصور ما از صدق، تعریف ناپذیر است، اما این مشکلی پدید نمی آورد، چرا که به گفته دیویدسن این مفهوم، «روشن ترین و بنیادی ترین مفهوم سمانتیکی است که ما داریم» (ص ۱۶۰).

پس راه حل دیویدسن برای مساله صدق، برابر با ارائه تبیینی از نحوه نقش داشتن یک محمول در شرایط صدق جمله ای است که در آن واقع شده است؛ گام نخست، بیان شرایطی است که تحت آن، یک محمول بر موجودات چندی صدق می کند و گام بعدی، تعیین قواعد ترکیبی برای ساختارهای پیچیده تری است که حاوی آن محمول اند.

شاید اعتراض شود که دیویدسن هیچ تبیین واقعی از حمل ارائه نمی دهد. وی پاسخ می دهد که تاریخچه بحث، گویای آن است که تلاش برای نیل به پاسخی فراتر از پاسخ او، به مشکلات لاینحلی منتهی می شود، اما تفاوت راه حل دیویدسن با پاسخ کواین که وی در کتابش تشریح کرده، شگفت آور است. به گفته دیویدسن، کواین به جای عقیده به اینکه محمولات، ناظر به ویژگی ها هستند، آنها را بر امور جزیی، صادق می داند.

با در نظر داشتن تئوری خود دیویدسن، گفته وی مایه حیرت خواهد بود که راه حل کواین را «نمی توان تبیین جامعی از نقش محمولات دانست» و اینکه صرفاً دارای این مزیت سلبی است که به سیر قهقرایی منتهی نمی شود.

به هر تقدیر، راه حل دیویدسن برای مساله صدق، گرچه کمی نومیدکننده به نظر می رسد، اما قطعاً ارزش تامل را دارد. چرا که گستره وسیعی از نظریات را مورد بحث قرار می دهد، با بیانی همواره دلپذیر، صریح، بخردانه و تبحری قابل تحسین.

مارتین مونت مینی

ترجمه: سمیرا الیاسی



همچنین مشاهده کنید