جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

باغ خزان دیده ثروت


باغ خزان دیده ثروت

کشورهای صاحب اقتصاد امروز جهان از هیچ, همه چیز ساخته اند, اما ما هنوز احساس کمبود می کنیم

ثروت بالقوه ایران بسیار است و بالفعل آن اندک! ما علیرغم آن که پتانسیل های بسیاری برای تولید ثروت در اختیار داریم، اما در استفاده بهینه از این ظرفیت ها ناتوان نشان داده ایم.

ذخایر نفتی کشورمان معادل ۱۳۷ میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکه است. ذخایر گازی ایران هم معادل ۳۰ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد متر مکعب تعیین شده که از این حیث در مقام دوم جهان قرار داریم. در قانون اساسی، نفت و گاز جزو انفال به حساب آمده اند که باید برای رفاه نسل ها هزینه شوند. نسل آینده به کنار، نسل فعلی جامعه هم از چنین رفاهی برخوردار نیست.

درآمد سرانه کشورمان را با کشورهای دنیا مقایسه کنید. درآمد سرانه ایران معادل ۴ هزار و ۵۴۰ دلار در پایان سال ۲۰۰۹ بوده، در حالی که کشور ژاپن با جمعیتی تقریباً دو برابر ایران، از درآمد سرانه ۳۹ هزار و ۷۲۷ دلاری بهره مند است. بر اساس گزارش ماه اوت صندوق بین المللی پول (IMF)، ذخایر ارزی ایران معادل ۸۱ هزار و ۳۱۰ میلیون دلار برآورد شده، در حالی که ذخایر ارزی ژاپن معادل یک میلیون و ۵۰ هزار و ۲۳۸ میلیون دلار اعلام شده است. مصرف بی حد و حصر ذخایر ارزی جهت واردات کالاهای مصرفی که ثروتی خلق نمی کنند، مهمترین دلیل این امر است. البته خود این مسأله از بی برنامگی مدیران و عدم آینده نگری آنها حکایت دارد که توجهی به انباشت و خلق ثروت در کشور نمی کنند.

علاوه بر چاه های عظیم نفتی و گازی کشور، یکی از بزرگترین معادن فیروزه جهان در نیشابور قرار دارد. وسعت مناطق جنگلی ایران معادل ۱۱۰ هزار و ۷۵۰ کیلومتر مربع است و از این حیث، چهل و هشتمین کشوری هستیم که بیشترین پوشش جنگلی را در جهان داریم. کشورمان با تولید ۸۵۰ کیلوگرم طلا در رده ۶۶ بزرگترین تولید کنندگان این فلز گرانبها قرار دارد. همچنین با تولید ۴۵۷ هزار تُن آلومینیوم در رده هفدهم تولید کنندگان برتر این محصول در جهان هستیم. کل استخراج مس ایران در ۶ ماهه امسال معادل ۹/۴۹ میلیون تُن بوده که از این حیث در زمره تولیدکنندگان مهم مس جهان قرار گرفته ایم.

حال اگر نیروی انسانی کشور را که مهمترین عامل تولید ثروت است نیز مدّ نظر قرار دهیم، سؤال ما این است که چرا با این همه منبع ثروت ساز، هنوز هشتمان گرو نُهمان است؟

مشکل ما آن است که از ظرفیت های بالقوه مدیریتی کشورمان کمتر استفاده می کنیم. فکر و ذکر ما محدود به عوامل فنا پذیر و ظواهر امر شده و از بطن کار غافل شده ایم. ما تخصص نیروی انسانی را که از عوامل اصلی تولید ثروت است فراموش کرده ایم. بهره وری عوامل تولید که باید سرلوحه کارهایمان باشد در اقتصاد ایران کمرنگ است. رشد بهره وری نیروی کار در پایان سال گذشته معادل ۲/۰ درصد بوده و پیش بینی می شود در سال جاری به رقم ۵/۰ درصد برسد که قطعاً همین رقم اندک هم از تلاش نیروی کارآمد بخش خصوصی به دست آمده است. بهره وری سرمایه را هم که صحبتی از آن نکنیم بهتر است! در پایان سال گذشته نرخ رشد بهره وری سرمایه، معادل منفی ۷/۰ درصد بوده که این رقم واقعاً نگران کننده است.

● راهکارهای خلاصی

با توجه به این که در دنیای امروز، ثروت حقیقی، علم، نیروی انسانی متخصص و سرمایه به شمار می رود و صادرات منابع طبیعی دیگر منبع اصلی ثروت نمی باشند، برای خروج از این وضعیت باید هر چه سریع تر به پیشبرد تخصص نیروی انسانی در کشور روی آورد. یکی از راهکارهای موجود در این مقوله، معکوس کردن فرار مغز ها است که در آن ید طولایی داریم. راهکار دوم تقویت استادان و حتی معلمان کنونی کشور است. قدم بعدی، واردات استادان دانشگاهی تراز اول جهانی است تا از این منظر بتوان علم قابل انتقال به اقتصاد و صنعت را به دانشجویان تعلیم داد. در این میان ایجاد تحول در نظام آموزشی دبستان تا دانشگاه را نباید فراموش کرد. به طور حتم، این راهکارها کمک بسیار مؤثری به رشد تخصص نیروی انسانی کشور در میان مدت خواهند کرد. البته با توجه به شرایط کنونی کشورمان در عرصه بین الملل، این کار سخت تر از گذشته شده و دولتمردان و مسؤولان اجرایی کشور باید همت بیشتری در خصوص این راهکارها و سیاست ها داشته باشند تا این مهم به سر منزل مقصود برسد. همچنین می توان اقدام به تأسیس دانشگاه های منطقه ای و فرامنطقه ای در خارج از مرزهای کشور کرد تا علاوه بر افزایش مراودات بین المللی، مشکل واردات استادان خبره هم حل شود.

در کنار این روش، به دلیل اهمیت شگرف واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) در توسعه محصولات و روش های تولید و در گسترش بازارهای داخلی و جهانی، دولت باید با حمایت از بخش خصوصی، آنها را مجاب به سرمایه گذاری در واحدهای تحقیق و توسعه نماید. یکی از خصوصیات واحدهای R&D این است که راهکارهای دستیابی به تکنولوژی کشورهای صاحب اقتصاد را از طریق فرآیند مهندسی معکوس فراهم می آورند. این مسأله کمک می کند تا با بومی سازی تکنولوژی وارداتی، علاوه بر تولید محصول با کیفیت و منطبق با تکنولوژی روز دنیا، به صادر کننده کالاهای تکنولوژیکی تبدیل شویم. همچنین به دلیل بهره وری اندک عوامل تولید در اقتصاد ایران که بیشتر به خاطر ساختار نابهنجار مدیریتی کلان کشور است، باید با برگزاری کلاس های توجیهی و کنفرانس های حتی فرا ملی، سبک و سیاق مدیریت روز دنیا را که مبتنی بر حداکثر سازی سود است، به مدیرانمان انتقال دهیم.

باید برای دستیابی به اهداف اقتصادی کشور که چیزی جز رفاه تمام عیار ملی نیست، سرمایه گذاریمان را افزایش دهیم. قطعاً با افزایش سرمایه گذاری به خصوص در حیطه نیروی انسانی و دانش فنی، برگشت پذیری آن را نه تنها در بلند مدت، بلکه در میان مدت هم شاهد خواهیم بود. یکی از سرمایه گذاری هایی که در این حوزه برای ثروت سازی در کشور به شدت به آن نیازمندیم، سرمایه گذاری بر نیروی نخبه کشور است. در کنار این مسأله باید به مشکلات این قشر بیشتر بی اندیشیم. به عنوان مثال، یکی از مشکلاتی که در یکی دو سال اخیر برای مخترعان کشور به وجود آمده، افزایش شدید هزینه ثبت اختراع – از ۵ هزار تومان به ۵۰۰ هزار تومان - بوده است که این عامل بسیاری از مبتکران را در ارایه و ثبت اختراع خود مأیوس کرده است. قطعاً مبتکری که تمام وقت خود را صرف تحقیق و پژوهش نموده تا ابداعی جدید خلق کند، پولی در بساط خود ندارد که بخواهد آن را صرف ثبت اختراعش نماید. حمایت های مادی و معنوی از نخبگان از گام های مهمی است که باید برای ثروت سازی ملی هر چه سریع تر صورت پذیرد.

بر اساس گزارش بانک جهانی، هزینه تحقیق و پژوهش بر حسب درصدی از محصول ناخالص داخلی (GDP) در کشورمان در سال ۲۰۰۶ با ۰۶/۰ واحد درصد کاهش نسبت به سال ۲۰۰۵ معادل ۶۷/۰ درصد بوده، در حالی که این رقم در کشوری چون کره جنوبی معادل ۲۲/۳ درصد گزارش شده است.



همچنین مشاهده کنید