جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

قحطی بزرگ در ایران


قحطی بزرگ در ایران

بررسی تاریخ اقتصاد ایران بدون لحاظ کردن آثار و پیامدهای خشکسالی های تحمیل شده بر این سرزمین نمی تواند دقیق باشد علاوه بر این رفتار دولت های روس و نیز در دوران معاصر بر پیچیدگی کار افزوده است

بررسی تاریخ اقتصاد ایران بدون لحاظ کردن آثار و پیامدهای خشکسالی‌های تحمیل شده بر این سرزمین نمی‌تواند دقیق باشد. علاوه بر این رفتار دولت‌های روس و نیز در دوران معاصر بر پیچیدگی کار افزوده است. دکتر محمد قلی مجد در کتاب قحطی بزرگ این دو پدیده را در سال‌هایی از تاریخ اقتصادی ایران بررسی کرده است که در زیر می‌خوانید:

▪ آغاز کمبود مواد غذایی؛ پاییز ۱۹۱۶

تقریبا یک سال پس از آغاز جنگ/ الف اچ.بیدر، کنسول آمریکا در ایران، در گزارش خود به تاریخ ۲۰ مه ۱۹۱۵ به بررسی وضعیت مواد غذایی در ایران و تاثیر جنگ بر قیمت کالاها، اعم از وارداتی و داخلی می‌پردازد: «از آغاز درگیری‌ها در اوت گذشته در اروپا، عملا واردات به ایران متوقف شده است.» وی سپس به این نکته مهم اشاره می‌کند که: بنابراین بهای اقلام تولید خارج به شدت افزایش یافته است. این در حالی است که افزایش بهای اقلام تولید داخلی چندان نبوده است. از جمله اقلام تولید داخلی که بهای آنها افزایش نیافته، گوشت گوسفند، گوشت گاو، آرد ایرانی، مرغ، تخم‌مرغ و میوه‌جات است. برنج که در زمین‌های پست ساحل دریای خزر کشت می‌شود، هر پوند ۵ تا ۶ سنت افزایش یافته است. بهای شکر هر پوند ۸ تا ۱۰ سنت، قهوه هر پوند ۳۰ تا ۵۰سنت؛ چای هر پوند ۴۸ تا ۸۰سنت و آرد اروپایی هر پوند ۷ تا ۱۲ سنت افزایش یافته است.

بیدر این طور نتیجه می‌گیرد:

چنین به نظر می‌رسد که هزینه زندگی برای مردم بومی که اجزای اصلی غذای روزانه آنها گوشت گوسفند، برنج و نان گندم است، افزایش چندانی نداشته ولی هزینه زندگی خارجی‌ها که بیشتر اقلام وارداتی اروپایی را مصرف می‌کنند از ۳۰ تا ۴۰درصد افزایش یافته است. کالاهای اروپایی موجود در بازار به تدریج مصرف می‌شود و انتظار می‌رود هزینه‌های زندگی افزایش یابد.

بنابراین مشخص است که ۹ ماه پس از آغاز جنگ در اروپا و شش ماه پس از اشغال اهواز و خوزستان به دست انگلیسی‌ها و پس از بروز جنگ تمام عیار در آذربایجان میان روس‌ها و ترک‌ها [ی عثمانی]، مواد غذایی هنوز به قدر کافی موجود بوده است. جفرسون کفری، کاردار موقت آمریکا، در ژوئیه ۱۹۱۶ یعنی نزدیک به دو سال پس از آغاز جنگ، درباره قیمت‌ها در تهران، این گونه گزارش می‌کند:

قیمت کالاهای وارداتی همیشه در این پایتخت بالا بوده و قیمت کالای بومی نیز به حساب شرایطی که در اثر جنگ حاصل شده، افزایش یافته است. همان طور که گزارش کفری نشان می‌دهد، در ۱۹۱۶ تورم قابل توجهی وجود داشته و نرخ برابری ارز افزایش یافته بود. کفری می‌نویسد: «درحال حاضر نرخ برابری یک قران، ۱۴۳/۰دلار است. در شرایط عادی نرخ برابری قران، ۰۸۷۵/۰دلار است. با این حال، هنگامی که قیمت جو، پوندی دو سنت بود، باز هم مواد غذایی در فصل برداشت در ۱۹۱۶ نسبتا فراوان بوده است. واقعیتی قابل توجه است؛ زیرا اساسا در دوران جنگ، سنگین‌ترین درگیری‌ها در غرب ایران از اواخر ۱۹۱۵ تا تابستان ۱۹۱۶ رخ داده است و پس از این تاریخ است که اوضاع روبه وخامت می‌گذارد. اگر چه معمولا به قحطی در سال‌های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ اشاره شده است. اما واقعیت این است که بحران کمبود مواد غذایی از یک سال پیش آغاز شده بود و همان طور که در ادامه بحث نشان داده‌ایم، قحطی تا تابستان ۱۹۱۹ ادامه داشته است.

ایران از نوامبر ۱۹۱۴ که انگلیسی‌ها به خوزستان هجوم آوردند، صحنه درگیری‌ها بود. از آغاز اشغال تبریز به دست عثمانی‌ها در ژانویه ۱۹۱۵ تا بهار ۱۹۱۷ که روس‌ها، عثمانی‌ها را از ایران بیرون راندند، نبردهای بزرگی در غرب ایران در جریان بود. درست در همین زمان روس‌ها و انگلیسی‌ها کنترل شدید خود را بر مناطق حوزه نفوذشان اعمال کردند. تا اکتبر ۱۹۱۶ معلوم شده بود که بحران شدیدی در راه است. کفری گزارش می‌کند:

تامین مواد غذایی در تهران دارد به مشکلی جدی تبدیل می‌شود، به خاطر کمبود مواد غذایی از هر نوع، به ویژه گندم، جو، برنج، کاه و یونجه، قیمت‌ها به شکلی غیرعادی بالا رفته و فقرا به شدت در رنجند. صف‌های طویل جمعیت، ساعت‌ها بیرون نانوایی‌ها منتظر می‌شوند تا شاید نانی با کیفیت بسیار نازل و با قیمتی بسیار گزاف بخرند. نانواها از جو و جایگزین‌های گوناگون به جای گندم برای درست کردن نان استفاده می‌کنند. او می‌افزاید: قیمت شکر به پوندی یک دلار و پنجاه و پنج سنت افزایش یافته است. انواع علوفه نایاب است، آن چیزی هم که قابل تهیه است، اغلب کیفیتی نازل دارد. در مورد موجودی زغال‌سنگ، زغال چوب، نفت سفید و نفت کوره نیز وضع همین طور است. او در خاتمه می‌نویسد: «وضعیت دارو از این هم بدتر است.

در تهران امکان یافتن بسیاری از اقلام دارویی وجود ندارد.» یک هفته بعد، کفری بار دیگر درباره بحرانی که در پیش است، چنین گزارش می‌کند: «مشکلات تامین نان در تهران بسیار جدی شده، زیرا مقدار گندم موجود در پایتخت به طور کلی برای برآوردن نیاز شهروندان ناکافی است. از آنجا که این مردم تقریبا فقط از نان و پنیر بومی خود استفاده می‌کنند، موضوع بسیار جدی و حیاتی شده است.» بلواهای نان آغاز شده بود: «روز گذشته چند شورش در شهر برپا شد، شرکت‌کنندگان اصلی زنان بودند و یک آشوبگر به ساختمانی که در تصرف وزارت داخله بود، حمله برد.» کفری در پایان می‌نویسد: «دولت قول داده اقداماتی برای اصلاح اوضاع انجام دهد و اگر موفق نشود، اوضاع اینجا به زودی ناگوار خواهد شد.» در پاییز ۱۹۱۷ ایران دچار قحطی ویرانگری شده بود.



همچنین مشاهده کنید