چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

اهداف عام و خاص در سیاست خارجی


اهداف عام و خاص در سیاست خارجی

منظور از اهداف عام سیاست خارجی اهدافی هستند که در همه کشورها و فارغ از نوع نظام های سیاسی و خارج از چارچوب های زمانی, در کانون عملیات سیاست خارجی بوده و هیچ کشوری نمی تواند آن اهداف را دنبال نکند

درک روند همه جانبه اقداماتی که در حوزه سیاست خارجی صورت می‌پذیرد در گرو دقت در شناخت رابطه اهداف و ابزار در سیاست خارجی و این نیز به نوبه خود در پرتو مداقه در دسته بندی از اهداف در مرحله اول است. اهداف سیاست خارجی چگونه قابل دسته بندی می‌باشند؟ و چه مطالبی درباره این اهداف قابل ذکر است؟

در پاسخ سه نکته قابل ذکر وجود دارد اول آنکه اهداف سیاست خارجی را در یک دسته بندی کلان می‌توان به اهداف عام و اهداف خاص تقسیم بندی کرد. منظور از اهداف عام سیاست خارجی اهدافی هستند که در همه کشورها و فارغ از نوع نظام‌های سیاسی و خارج از چارچوب‌های زمانی، در کانون عملیات سیاست خارجی بوده و هیچ کشوری نمی‌تواند آن اهداف را دنبال نکند. مهم‌ترین هدف عام، تأمین امنیت ملی است. تأمین امنیت، در قلب همه گفتمان‌ها، کردارها و عملیات سیاست خارجی قرار دارد. تأمین امنیت ملی به رغم همه ابهام‌ها، از چارچوب‌های روشنی برخوردار است. حفظ تمامیت ارضی، پایه‌ای‌ترین چارچوب روشن‌کننده امنیت ملی است و از اینجاست که سیاست خارجی در رابطه تنگاتنگی با جغرافیای سرزمینی و حد و ثغو ارضی قرار می‌گیرد. در چارچوب‌های بعدی این حلقه مهم، تأمین امنیت نظام سیاسی و امنیت همه جانبه جامعه و شهروندان قرار دارند. طبیعی است که وفاق نظام سیاسی و جامعه و یا شکاف بین آن دو، در ترجمه تأمین امنیت ملی و رفتار سیاست خارجی روایت‌های متفاوتی را عرضه می‌دارند. اگر بین تأمین امنیت کشور، تأمین امنیت نظام سیاسی، تأمین امنیت جامعه و شهروندان تفاوت و اختلاف باشد، مجموعه دستگاه‌های مؤثر در سیاست خارجی در تأمین امنیت، آهنگ‌های ناهمگنی را خواهند نواخت. ولی در هر صورت تأمین امنیت مرزها و حراست از تمامیت ارضی عل الاصول خدشه‌ناپذیرترین چارچوب عام تعیین کننده اهداف سیاست خارجی است.

علاوه بر تأمین امنیت، تأمین رفاه اقتصادی شهروندان و رشد و توسعه اقتصادی جامعه، گسترش و توسعه و کسب احترام نسبت به فرهنگ جامعه در عرصه جهانی وبدست آوردن جایگاه طبیعی و هم‌سنگ با ظرفیت‌های یک کشور در سطح بین اللمللی، از زمره اهداف عامی هستند که بین همه کشورها مشترک هستند و اهداف عام سیاست خارجی محسوب می شوند. شایان ذکر است که همه این اهداف با ترکیبی از روشنی و ابهام همراه می‌باشند. از یک سو روشن می‌باشد که دولتی که در سیاست خارجی خود، تأمین رفاه شهروندان را پی نگیرد و یا در توسعه و اعتلای فرهنگ آن کشور در خارج نکوشد و یا به کسب احترام و اقتدار در جامعه بین اللمللی کمر همت بر نبندد، اصلی‌ترین اهداف سیاست خارجی را نادیده گرفته است. از سوی دیگر در همه این اهداف به خصوص در سطح عملیاتی ابهام وجود دارد و هر کدام از آنها و با تعابیر، تفاسیر و قرائت‌های مختلفی، شکل و قامت عملیاتی متفاوتی می‌یابد.

نکته دوم آن که اهداف خاص سیاست خارجی، محدود به زمان، منطقه، مکان و موضوع خاصی می‌شوند. بدین صورت که هر چند که اهداف عام باید راهنمایی عمل سیاست خارجی باشند ولی کشورها، اهداف خاصی را نیز در سیاست خارجی دنبال می‌کنند که در محدوده‌های خاصی طراحی و اجرا می‌شوند. بعنوان مثال، مهار و کنترل بحران‌ها و کاهش هزینه‌های ناشی از بحران‌ها، مربوط به زمان خاصی هستند. ماهیت بحران‌ها، ناپایداری آنها از نظر زمانی و کمبود وقت است، از نظر مکانی، بعضا کشورها در حوزه‌های جغرافیایی معینی اهداف خاص خود را دنبال می‌کنند و بر همین منوال، موضوع خاصی مثل مبارزه با تروریسم، یا کمونیسم تبدیل به هدف سیاست خارجی می‌شود. واضح است که در تعیین این اهداف خاص، ماهیت نخبگان حاکم و شرایط زمانی و مکانی مؤثر است. لذا دگرگونی و تحول در آن‌ها می تواند گسترده باشد اما از نظر نباید دور داشت که هر چقدر بین این اهداف خاص و اهداف عام و پایه‌ای به خصوص تأمین امنیت ملی رابطه مستقیم‌تری برقرار گردد، اغتشاش و سردرگمی کمتر فکری و عملی بوجود آمده و در نتیجه سیاست خارجی موفق‌تر خواهد بود.

نکته سوم آنکه در تعیین اهداف سیاست خارجی ترکیبی از پایداری و انعطاف را باید مدنظر قرار داد. بدین صورت که در اهداف عام به خصوص تأمین امنیت ملی، پایداری و در تطبیق با شرایط متحول باید انعطاف داشت و قدرت، سیال‌ترین کالای اجتماعی در تمام عرصه‌ها به خصوص در حوزه مناسبات بین المللی است و پویایی ذاتی این پدیده، هر روز، به خلق و پیدایش شرایط نوینی در زمینه‌های سیاسی منطقه‌ای و بین المللی می انجامد و اینجاست که انعطاف و تطبیق دادن با شرایط متحول، تعیین اهداف خاص در شکل‌های مختلف زمانی، مکانی و موضوعی را می‌طلبد ولی مهم آن که در این روند، پایداری‌ها مدنظر باشد.

در نهایت می توان گفت که سیاسیت خارجی در برگیرنده اهداف عام و خاصی است که هر کدام از این دسته بندی‌های در هاله‌ای از روشنی‌ و ابهام قرار گرفته‌اند. این هنر سیاستمداران ملی و دیپلمات‌های حرفه‌ای است که با پشتوانه‌های علمی و تجارب علمی، ابهام‌های ذاتی و ابهام‌های ناشی از شرایط را در بازشناسی اهداف زدوده، و در دنیای پرتلاطم سیاست بین المللی، امنیت ملی را بهتر و کاراتر تأمین نمایند.

سید محمد کاظم سجادپور



همچنین مشاهده کنید