شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

راکت شکسته


راکت شکسته

نگاهی به چاهی که تنیس ایران در آن افتاد

نه زمان دیویس کاپ رسیده و نه جنجال تازه یی رخ داده است. اگرچه تنیس ایران هیچ وقت جایی در بین ورزش های پرطرفدار ایران نداشته و معدود افتخاراتش هم مربوط به سالیان پیش از انقلاب است. با این حال بد نیست در حالی که هر روز دنبال پیگیری اخبار مربوط به گرنداسلم های چهارگانه دنیای تنیس هستیم، چیزی هم در مورد وضعیت این رشته در ایران بدانیم. تنیس ایران پر است از ماجراهای عجیب و غریب و حیرت انگیز... اشتباه نکنید، قرار نیست حتماً قهرمان باشید تا تاریخ ساز شوید. در ایران می توانید یکی از اهالی وابسته به تنیس باشید و گل بکارید، آنچه می خوانید داستانی واقعی است که گوشه یی از ورزش ایران را حکایت می کند.

از دورانی که تنیس ایران در سطح اول آسیا بازی می کرد، سال ها می گذرد. مدت هاست که به دلیل سیاست های منحصر به فرد مدیران ورزشی، تنیس به سختی نفس می کشد. رشته یی لوکس که با تفکر برخی افراد انگ طاغوتی بودن هم به آن خورد تا دیگر هیچ چیز نتواند جلوی سقوط هر روزه اش را بگیرد. البته هنوز کسی نپرسیده با وجود ترویج این تفکر چطور است که هنوز هم مسوولان حکومتی و دولتی و... از ورزش فقط تنیس را می شناسند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه تنیس حرفی برای گفتن نداشته و هر روز هم فرسوده تر از دیروز پیش می رود. آینه تمام نمای تنیس ایران هم وضعیتش در مسابقات دیویس کاپ است.

● دیویس کاپ، کابوس تنیس ایران

مسابقات دیویس کاپ از جمله مهمترین مسابقات رشته تنیس است و اهمیت ویژه آن هم به دلیل آن است که دیویس کاپ تنها مسابقاتی است که هر ساله ورزشکاران با نام تیم ملی کشورشان به زمین می روند. در باقی مسابقات و حتی همین گرنداسلم های پرطرفدار در سراسر جهان، بازیکنان به صورت انفرادی در مسابقات شرکت می کنند اما هنگامی که نام تیم ملی به میان می آید هم هیجان بیشتر می شود و هم فشار روحی روی بازیکنان افزایش پیدا می کند. با این حال چند سالی است که ایرانی ها وضعیت خوبی در دیویس کاپ ندارند و هر چه پیش می رویم هم شرایط دردناک تر می شود. در طول سه سال گذشته، تیم ایران در مسابقات دیویس کاپ آسیا حال و روز خوشی نداشته به طوری که از بین سه دوره متوالی قبل، دوباره به دسته پایین تر سقوط کرده است. تیم ایران تابستان سال گذشته توانست یک بار دیگر خود را به جمع دسته دومی ها اضافه کند اما سفیدبختی ایران یک سال هم دوام نیاورد. علاقه مندان به تنیس می دانند دیویس کاپ معتبرترین مسابقات این رشته است که در سراسر جهان برگزار می شود و مشخص کننده معیار تنیس هر کشور است و به راستی که چه خوب معیار تنیس ایران را هم مشخص کرد...

تیم ایران بازی هایش در دسته آسیا را در شرایطی شروع کرد که چندی قبل از آن دو یار اصلی تیم یعنی انوشا شاهقلی و اشکان شکوفی با اعتراض مقابل تصمیمات فدراسیون از تیم ملی کنار کشیدند. آنها اصرار داشتند به دلیل تفاوت سطح فاحشی که با بقیه دارند، حقشان این است که بدون شرکت در مسابقه انتخابی راهی تیم ملی شوند و فدراسیون هم که مدتی قبل دست و دلش از انتصاب در تیم ملی به شدت ترسیده بود، زیر بار نمی رفت. البته در گیر و دار اعتراضات و قهر و آشتی ها صحبت از مبلغ اندک پاداش صعود به دسته دو هم مطرح شد که خیلی زود سر و صدایش خوابید. به هر حال فدراسیون تصمیم گرفت جلوی بازیکن سالاری را بگیرد و به کسی باج ندهد. شاهقلی و شکوفی در مسابقات انتخابی شرکت نکردند تا شانس شان را برای حضور در اولین بازی ایران از دست بدهند. البته با وجود سر و صدای اولیه، نهایتاً کادر فنی دلش راضی نشد برای یک بار هم شده از این دو دست بردارد. این طور شد که اشکان شکوفی با نظر کادر فنی به جمع تیم اضافه شد تا بعد از آن دعوای بزرگ رسانه یی و در حالی که گفته بود دیگر حاضر نیست برای این تیم ملی حتی یک دقیقه عرق بریزد، به چیزی که می خواست رسید و بدون شرکت در مسابقه انتخابی و با دعوت مستقیم سرمربی راهی تیم ملی شد. و انوشا ماند تا در استراحت چندماهه اش تا می تواند به وزنش اضافه کند،

ایران طبق قرعه در اولین بازی خود در چارچوب مسابقات دسته دو به مصاف کویت رفت. کویتی که عبدالله مقدس یکی از یاران اصلی اش را به خاطر تحصیل در امریکا در اختیار نداشت تا در غیاب انوشا شاهقلی دو تیم شرایط یکسانی داشته باشند. قبل از بازی همه چیز خوب بود. شکوفی می گفت محمد قریب (دارای رنکینگ ۳۰۰ دنیا) از بازی با من هراس دارد، عیسی خدایی (سرمربی تیم) مطمئن بود بعد از اردوی یک ماهه در کیش، همه چیز ایده آل است اما در کویت همه چیز بر باد رفت. خدایی در آن دیدار فقط از شکوفی و شهاب حسنی استفاده کرد و آن دو هم در چند بازی عجیب و غریب جلوی کویتی ها زانو زدند و ایران ۴-۱ باخت. بازی برای کویتی ها آنقدر آسان بود که به محمد قریب استراحت دادند و شکوفی اصلاً فرصت پیدا نکرد جلوی ملی پوش نامدار کویت بازی کند تا مشخص شود چه کسی بیشتر هراس دارد، کادر فنی حتی بعد از اینکه باخت ایران مسجل شده بود هم حاضر نشدند به ملی پوش جوان دیگری که روی نیمکت نشسته بود، فرصت عرض اندام بدهند و البته بعداً گفتند به آن یک برد برای ضربه نخوردن به عرق ملی ایرانیان احتیاج داشتیم،

خدایی هم گفت؛ «می دانستم می بازیم، صحبت های قبل از بازی ام هم برای حفظ روحیه بچه ها بود.» این طور شد که کویت یک بار دیگر زمینه ساز ایران برای سقوط به دسته سه شد چرا که ایرانی ها با این شکست راهی بازی پلی آف شدند تا برای بقا در گروهشان انتظار هنگ کنگ را بکشند. باز هم قبل از بازی همه چیز به نفع ایران بود. کادر فنی در آخرین تلاش هایش چاره یی ندید جز آنکه انوشا شاهقلی را هم برگرداند و البته یک جوان بی تجربه دیگر هم به اردو آمد تا اگر قرار شد تیم باز هم ببازد حداقل پرچم جوانگرایی برافراشته شود. مثل همیشه، قبل از بازی همه چیز به نفع ایران بود. به هر حال ما میزبان بودیم و قرار بود در زمین های خودمان و جلوی چشم تماشاچیان پرشور هنگ کنگی ها را بازنده راهی کشورشان کنیم. هنگ کنگی که یار اصلی اش را به تهران نیاورده بود و به دلیل آشنا نبودن با زمین های خاکی حتی تصورش را هم نمی کرد با پیروزی ایران را ترک کند اما خب، رسم میهمان نوازی به بهترین شکل ممکن به جا آورده شد و در حالی که سرمربی هنگ کنگ گفته بود «باخت را برای خود کنار گذاشته بودیم» ما پیروزی را تقدیم شان کردیم تا از اولین بازی شان روی زمین های خاکی مجموعه ورزشی انقلاب خاطره یی خوش در یاد داشته باشند.

همه چیز خیلی ساده اتفاق افتاد. ایران با باخت شروع کرد. انوشا شاهقلی، بهترین بازیکن ایران که اضافه وزنش به خوبی مشهود بود، در بازی اول با وجود جنگندگی زیاد باخت. بعد از او مثل همیشه اشکان شکوفی به میدان رفت اما اشکال کار اینجا بود که شکوفی بعد از این همه سال بازی در تیم ملی هنوز آنقدر از نظر روحی آماده نبود که بتواند بار شکست شاهقلی را تحمل کند. او به سختی شکست خورد تا بگوید؛ «وقتی انوشا باخت روحیه ام را از دست دادم.» همه چیز به روز دوم و بازی دو نفره کشیده شد. باز هم شاهقلی و شکوفی، دو یار همیشگی تنیس به میدان رفتند و این بار بخت با ایران همراه بود. این دو که از سالیان پیش چه در بازی های دیویس کاپ، چه در مسابقات فیوچرز و چه در لیگ در کنار هم بازی می کنند، مدت هاست تیم دو نفره هماهنگی را تشکیل داده اند که توانست به راحتی اولین شکست را به هنگ کنگ تحمیل کند اما حتی این پیروزی هم به مذاق مطبوعات خوش نیامد تا جایی که نوشتند «دبل چاق و لاغر برد،» همه چیز به روز سوم کشیده شد و باز هم این انوشا شاهقلی بود که با وجود دور بودن از شرایط ایده آل برای سومین روز پیاپی به زمین رفت. انوشا باز هم جنگید اما باز هم این یار هنگ کنگی بود که با به نمایش گذاشتن یک بازی روان و ساده جلوی چشم ایرانی هایی که با طبل و دهل به باشگاه انقلاب آمده بودند، پیروز شد. ایران باخت تا بازی آخر کاملاً تشریفاتی باشد. این طور شد که بالاخره نوبت به روزبه کامران رسید تا مقابل یار بی تجربه هنگ کنگ تنها پیروزی ایران را در بخش انفرادی ثبت کند. ایران با کسب عناوین هشتم بین هشت تیم حاضر در گروه دوم یک باردیگر راهی دسته سه شد. قبلاً گفته می شد جایگاه ایران دسته سوم آسیا نیست اما به نظر می رسد کم کم به دسته سومی بودن عادت کرده ایم.

● لیگی که متحول شد

داستان لیگ از ابتدا جالب بود. عمر لیگ برتر تنیس ایران به ۵ سال هم نمی رسد اما در همین سال ها هم تاکنون به غیر از اشکان شکوفی و انوشا شاهقلی که در کنار هم در تیم هما بازی می کردند، کسی فرصت خودنمایی پیدا نکرده بود. سه قهرمانی پیاپی این دو یار قدیمی فدراسیون را به فکر انداخت تا با وضع چند قانون کوچ و صد البته بی آزار لیگ را از آن حالت رخوت نجات دهند. با تکراری شدن قهرمانی تیم هما با دو ملی پوشش فدراسیون امسال اعلام کرد هیچ تیمی اجازه ندارد از بین بازیکنان رنک اول تا چهارم همزمان دو بازیکن را در اختیار داشته باشد. این قانون در مورد بازیکنان رنک پنج تا هشت هم صدق می کرد. به علاوه بر اساس تصمیم فدراسیون تیم ها موظف بودند از مجموع ۵ بازی در هر دیدار، یک بازی سینگ را به بازیکن رده سنی جوانانشان بسپارند و در یک بازی دبل هم بازیکنی از این رده سنی باید حضور داشته باشد. قوانین جدید از طرف تیم ها با استقبال رو به رو شد و با شروع لیگ هم مشخص شد این تغییرات باعث به وجود آمدن تحولات مثبتی در بازی ها شده است. در این میان فقط تیم هما که امپراتوری اش را فروریخته می دید، از لیگ کنار کشید. اما با شروع بازی ها معلوم شد این قوانین چندان هم سفت و سخت نیست و گاهی تبصره های مختلف به کمک می آید. اولین تبصره وقتی به قانون اضافه شد که دانشگاه آزاد اسلامی اصرار داشت علاوه بر اشکان شکوفی که جزء رنکینگ اول تا چهارم بود، امید سوری و امیرمحمد مهذب نیا را به دلیل آنکه هر دو دانشجوی این دانشگاه بودند، در اختیار داشته باشد. مشکل آنجا بود که هر دو این بازیکنان جزء رنکینگ پنجم تا هشتم بودند و حضورشان در یک تیم خلاف قانون بود اما با تهدید به اخراج آنها از دانشگاه، قرار شد در این یک مورد استثنا قائل شوند به شرط آنکه در هر بازی فقط یکی از این دو نفر به میدان برود. البته این شرط در بازی مقابل شهید پازوکی زیرپا گذاشته شد و سوری و مهذب نیا هر دو در این بازی برای دانشگاه آزاد بازی کردند،

از عجایب دیگر لیگ هم اینکه تیم البرز گاز کیش تا به امروز حتی یک بازی را هم در کیش میزبانی نکرده و در تهران از میهمانش پذیرایی کرده است.

● دوپینگ وجود دارد یا نه

بحث دوپینگ در تنیس هر چند وقت یک بار بالا می گیرد و جالب آنجاست که هر زمان که حرف از دوپینگ به میان می آید، هر یک از بازیکنان ادعا می کند به غیر از خودش تمام تنیسورها دوپینگی هستند، آنقدر این داستان تکرار شد تا بالاخره نوبت آزمایش تنیسورها هم رسید و فعلاً روزبه کامران و سهیل محسنی در انتظار پاسخ آزمایش شان هستند. هر چه باشد کسی نمی تواند حضور یک فرد نسبتاً مشکوک را در کنار برخی تنیسورها نادیده بگیرد،

● المپیاد ایرانیان، جدال تیم ملی با دیگران

اگرچه در جریان برگزاری المپیاد ورزشی ایرانیان خبرگزاری ها و صدا و سیما پر بود از مصاحبه ها و گزارشاتی که نشان می داد برگزاری این مسابقات انقلابی عظیم در ورزش ایران به وجود آورد و استعدادهای ناشناخته را به ورزش ایران معرفی کرد اما حداقل در مورد رشته تنیس می توان با اطمینان ادعا کرد که با برگزاری این مسابقات هیچ اتفاقی نیفتاد. حتی برخی کارشناسان این مسابقات را با تمرین عده یی آماتور در مدارس تنیس مقایسه کردند.

مسابقات تنیس المپیاد ایرانیان همانطور پیش رفت که از قبل قابل پیش بینی بود. بالاخره حتی اگر در لیگ و با اجبار قوانین تازه اشکان شکوفی و انوشا شاهقلی را از هم جدا کنند، کسی نمی تواند آنها را برای بازی در تیم تهران منع کند. به خاطر همین بازی های المپیاد ایرانیان در رشته تنیس در واقع قرار گرفتن تیم های شهرستانی مقابل اسکلت اصلی تیم ملی بود. در فینال این مسابقات، تیم اصفهان با ترکیب روزبه کامران و فرشاد طلاور مقابل اتحاد اشکان- انوشا قرار گرفت. اگرچه کامران در یکی از بازی های انفرادی شکوفی را شکست داد اما هر کس آن روز در باشگاه انقلاب بازی را از نزدیک می دید متوجه می شد شکوفی در زمین چرت می زند، به هر حال تیم تهران (بخوانید تیم ملی) اصفهان را هم برد و قهرمان شد. چند روز بعد هم در جمع های خصوصی در مورد دلیل باخت ساده شکوفی گفته شد او شب قبل از بازی تا صبح در منزل یکی دیگر از ملی پوشان حضور داشته و طبیعی است که دیگر نایی برای بازی باقی نمی ماند، به هر حال المپیاد برای تنیسی ها چیزی نداشت حتی اگر در مصاحبه های مصلحتی ادعای دیگری مطرح شود.

● اشکان و انوشا؛ اینجا، آنجا، همه جا

فدراسیون تنیس در طول این سال ها در اعزام هایش طوری برخورد کرده که گویا اگر این دو بازیکن را از تنیس ایران بگیرند، باید در فدراسیون را تخته کرد. البته این ادعا چندان هم بی راه نیست چرا که با فرصت هایی که در اختیار این دو قرار گرفته، در حال حاضر هیچ بازیکنی تجربه این دو را ندارد. البته فدراسیون مایل نیست در مورد آینده سوالی را پاسخ دهد. آینده یی که دیگر عمر قهرمانی این دو به پایان رسیده و هیچ بازیکن جوان دیگری فرصت رشد را نداشته است. به نظر می رسد آقایان ترجیح می دهند فکر خود را درگیر چنین مسائلی نکنند و به همین خاطر برای پنجمین سال متوالی اشکان شکوفی و انوشا شاهقلی را به عنوان نمایندگان ایران راهی مسابقات قهرمانی آسیا در ازبکستان کردند. سال گذشته این دو خیلی زود در مسابقات سینگل حذف شدند و به بازی های دبل هم نرسیدند. در ایران این شایعه پیچید که شکوفی و شاهقلی صبح روز اولین مسابقه شان در بخش دبل خواب مانده اند، و به بازی نرسیده اند اما فدراسیون چنین ادعایی را رد کرد. به هر حال تیم دست خالی برگشت. درست مثل امسال که نه کسی خواب ماند و نه پرواز تاخیر داشت و نه دیر و زود شد.

● این خفته را بیدار کنید

می گویند کسی که خواب است را می توان بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده نه، مدتی است این مساله در مورد تنیس ایران صدق می کند. تنیسی که اهالی اش خود را به خواب زده اند. متاسفانه بیچارگی تنیس ایران تنها وقتی نمود پیدا می کند که با لغزشی دوباره سقوطی سخت تر از قبل را تجربه می کند. اما همه چیز خیلی زود به فراموشی سپرده می شود. چند سالی است که می گویند تنیس نفس های آخر را می کشد، کاش قبل از اینکه این بیمار رو به موت نفس آخر را بکشد، فرجی حاصل شود.



همچنین مشاهده کنید