پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

افشین قطبی یک جنتلمن واقعی


افشین قطبی یک جنتلمن واقعی

اولین سوالی که پس از ورود «افشین قطبی» به ایران مطرح شد, این بود «چرا او » مخاطب این سوال مسوولان باشگاه «پرسپولیس» بودند که در یک اقدام قابل توجه, قطبی را به عنوان سرمربی تیمشان انتخاب کرده بودند

اولین سوالی که پس از ورود «افشین قطبی» به ایران مطرح شد، این بود: «چرا او؟» مخاطب این سوال مسوولان باشگاه «پرسپولیس» بودند که در یک اقدام قابل توجه، قطبی را به عنوان سرمربی تیمشان انتخاب کرده بودند. شناخت آن روزهای ما از قطبی به این نکته باز می‌گشت که او کنار مربیان بزرگی همچون: گاس ‌هیدینک، ادووکات و پیم ‌وربیک حضور داشته و سال‌ها روی نیمکت کره جنوبی نشسته است. می‌دانستیم که این مربیان علاقه خاصی به قطبی دارند، به‌ طوری که پس از پایان دیدار ایران و کره جنوبی در جام ملت‌های آسیا، پیم ‌وربیک در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی گفت: «به ایرانی‌ها پیشنهاد می‌دهم قطبی را به عنوان سرمربی تیمشان انتخاب کنند. او فوق‌العاده با دانش است و می‌تواند کمک زیادی به ایران کند.»

آن روز کسی این موضوع را جدی نگرفت. هر چند همان زمان بحث حضور قطبی در پرسپولیس مطرح شد، اما اینکه او روزی به ایران بیاید، کمی دور از تصور بود، به خصوص آنکه او به دلیل برخی مشکلات نتوانسته بود همراه تیم ملی کره به کشورمان سفر کند. «حبیب کاشانی» اما به واسطه نزدیکی با رئیس‌جمهور، شرایط حضور قطبی در ایران را فراهم کرد تا او پس از ۳۰ سال، پا به وطن مادری‌اش بگذارد. اشک‌های قطبی در فرودگاه، این فرضیه را ایجاد کرد که او فرد احساساتی است، و به مرور این فرضیه به اثبات رسید.

قطبی همراه خودش ادبیات جدیدی را وارد فوتبال ایران کرد. ادبیاتی که تا آن روز در فوتبال ما وجود نداشت. قطبی در کنار زمین هرگز به داور اعتراض نمی‌کرد و حتی زمانی که تیمش به دلیل اشتباه داوری نتیجه را از دست داد (مثل بازی با صباباتری) هرگز به خودش اجازه نداد قضاوت داور را زیر سوال ببرد. احترام حریفان و همکارانش را همواره نگه می‌داشت و از اظهار نظرهای سخیف و جنجالی خودداری می‌کرد. فوتبال ایران نیازمند کسی بود که بتواند این ادبیات را به کار ببرد و این افشین قطبی بود که به واسطه سال‌ها حضور در خارج از کشور و همکاری با مربیان بزرگ دنیا، این ادبیات را وارد کشورمان کرد.

او به معنای واقعی یک حرفه‌ای است و شاید به همین دلیل در برخی موارد دچار مشکل شد. او پشت پرده این فوتبال را نمی‌دانست و نمی‌دانست چگونه باید با بازیکن ایرانی برخورد کند. قطبی در کنارش «حمید استیلی» را می‌دید که خیلی دوست داشت به عنوان نفر اول کادر فنی فعالیت کند. او خودش قطبی را به پرسپولیس آورده بود و شاید تصور می‌کرد او پس از مدتی دچار مشکل شده و از مربیگری این تیم برکنار می‌شود. این طوری زمینه حضور استیلی به عنوان سرمربی فراهم می‌شد، اما این اتفاق نیفتاد و تیم قطبی هر روز بهتر از قبل نتیجه می‌گرفت. قطبی شخصیت بزرگ بودن را به پرسپولیس تزریق کرد و از همان اول فصل با بیان اینکه «پرسپولیس قهرمان لیگ می‌شود»، بازیکنان تیم را به این باور رساند که توانایی قهرمان شدن دارند. او هم از نظر فنی و هم از لحاظ روحی، تیم خوبی را روانه میدان کرد تا ریسک مدیران پرسپولیس جواب دهد.

نکته مهم، دوری قطبی از مسائل حاشیه‌ای است. وقتی در یکی از برنامه‌های تلویزیونی کنار فیروز کریمی قرار گرفت و سرمربی استقلال بحث را به مسائل حاشیه‌ای کشاند، ناراحت شد و پس از آن برنامه گفت: «من فکر می‌کردم وقتی مربیان دو تیم بزرگ ایران کنار هم قرار می‌گیرند، درباره مسائل فنی صحبت می‌کنند، اما کریمی علاقه‌ای به این موضوع نشان نداد و فقط دنبال حاشیه بود. تا زمانی که این‌گونه رفتار کنید به جایی نمی‌رسید. همین کارها را انجام می‌دهید که فوتبالتان دچار مشکلات زیادی است.» قطبی سپس رو به کاشانی کرد و گفت: «خواهش می‌کنم دیگر از من نخواهید در برنامه‌ای که کریمی حضور دارد، شرکت کنم!» روحیه و شخصیت قطبی در تضاد با نوع رفتار کریمی بود و او نمی‌توانست چنین رفتاری را تحمل کند؛ قطبی یک جنتلمن واقعی است، کسی که سعی می‌کند پیروزی را در میدان جست‌وجو کند، نه خارج از آن.

قطبی در همین مدت اندکی که در ایران به سر می‌برد، با مشکلات زیادی مواجه شد؛ یک روز گفتند او قدرت مربیگری ندارد، روز دیگر بازیکنان تیمش برای او مشکل ایجاد کردند و از این طریق سعی داشتند او را دچار مشکل کنند. قطبی اما با حمایت کاشانی مقابل همه این مسائل ایستاد. او اگرچه برخلاف بسیاری از همکاران ایرانی‌اش از آنچه در فوتبال ما می‌گذرد آگاه نبود، اما بسیار موفق‌تر از آن ها عمل کرد و نشان داد که می‌توان در مواقع سخت به او اعتماد کرد. این مربی پرسپولیس را از ابتدای لیگ به عنوان مدعی قهرمانی لیگ برتر معرفی کرده است. نوع رفتارش هم به گونه‌ای است که به دل می‌نشیند. اوایل که آمده بود، فارسی را دست و پا شکسته صحبت می‌کرد ولی رفته‌رفته مسلط شد، اما همچنان در میان صحبت‌هایش می‌توان کلمات انگلیسی را پیدا کرد. واژه‌های جدیدی نظیر «قلب شیر»، «محشر بودیم» و... به کار می‌برد و از این حیث خود را از سایر همکارانش جدا کرده است.

قطبی در اولین سال حضورش در ایران آنقدر موفق بود که حتی بحث حضورش در تیم ملی مطرح شد و هیچ بعید نیست روزی به نیمکت تیم ملی برسد، چیزی که خودش آن را آرزو کرده است. در مجموع، آنچه می‌توان درباره قطبی گفت این است که او نمونه کامل یک مربی حرفه‌ای است و رفتارش نیز متفاوت با آن چیزی است که تاکنون از مربیان ایرانی دیده بودیم. او به آنالیز فوتبال بسیار اهمیت می‌دهد چون خودش یک آنالیزور واقعی است. قطبی در اولین تجربه مربیگری‌اش به عنوان نفر اول، ثابت کرد حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و اگر فرصت داشته باشد، برنامه‌هایش را به خوبی پیاده می‌کند. او نزد هواداران پرسپولیس نیز جایگاهش را به دست آورده، به‌طوری که آن ها به او لقب «افشین امپراتور» داده‌اند. امپراتور حالا به دنبال تحقق آرزوهایش است: قهرمانی با پرسپولیس در ایران، حضور موفق در لیگ قهرمانان آسیا و سرانجام نشستن روی نیمکت تیم ملی... آیا جنتلمن فوتبال ایران به آرزوهایش خواهد رسید؟

محسن اثیمی



همچنین مشاهده کنید