چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تراژدی و افول شکوه انسانی


تراژدی و افول شکوه انسانی

تئاتر و سوفی و دغدغه های انسانی

ابزار نقاش بوم است و قلم. ابزار نویسنده قلم است و کاغذ. فیلمساز دوربینی در دست دارد و متنی شاید در ذهن. اما ابزار هنرمند تئاتر، انسان است. انسان با تمام پیچ و خم‌های روحی‌اش و تمام ویژگی‌های متغیر انسانی‌اش. شاید به همین لحاظ بتوان گفت که تئاتر از بین تمام شاخه‌های علوم انسانی، انسانی‌تر است. ما نیز با در نظر گرفتن همین اهمیت سعی خواهیم کرد نگاهی داشته باشیم به دغدغه‌های انسانی منعکس شده بر صحنه تئاتر.

تقریبا می‌توان گفت که در ابتدا تراژدی شکلی از یک آیین قربانی بوده که با یک آواز دسته جمعی همراه با هیجان بسیار برگزار می‌شده است. تراژدی مهیج یونان در واقع به این مراسم تشریفاتی بر می‌گردد. از نظر لغوی نیز تراژدی در زبان یونانی به «آواز بز» ارجاع داده می‌شود.

ارسطو در رساله خود، هنر شاعری، تراژدی را تقلید و ساختن داستانی می‌داند که جدی و کامل است، از عظمت برخوردار می‌باشد و به شکلی خوشایند بیان می‌شود.

به گفته ارسطو تغییر در بخت و اقبال قهرمان تراژدی نباید از بدبختی به خوشبختی باشد، بلکه برعکس باید از خوشبختی به بدبختی باشد و علت این امر در هیچ گونه انحراف و انحطاطی نهفته نیست بلکه به اشتباه بزرگی از سوی او بر می‌گردد.

تراژدی تا حدی یک اعتراض است. فریادی از وحشت یا نارضایتی و شکوه یا خشم یا درد و دلهره و رنج، در مقابل هر کس یا هر چیزی که مسبب این درد و محنت باشد. فریادی در مورد وضعیت تراژیک و غم‌انگیزی است که با آن قهرمان غم‌انگیز و تراژیک خود را رویارو می‌بیند. طبق نظر ارسطو، تماشاگر با شرکت غیر واقعی در غم، درد و ترس قهرمان دلسوزی و ترس را تجربه می‌کند و نهایتا پاک می‌شود. در حقیقت با گریه‌ای نجات‌بخش به تزکیه می‌رسد. تراژدی کلاسیک یونان تقریبا به طور کلی عاری از کمدی و طنز است.

از شاعر تراژیک یونان انتظار می‌رفت که چهار نمایش را یکدفعه ارائه دهد. یعنی سه تراژدی و یک نمایشنامه نیمه انسان و نیمه بز که این نمایشنامه به عنوان نوعی قطعه پس از نمایش ارائه می‌شد و به آن ساتیر می‌گفتند.

یونانیان در واقع نخستین نویسندگان و بازیگران نمایشنامه‌های محزون و تراژدی بودند و در حقیقت تنها به واسطه اثر و کار آنها بود که ارسطو استنتاج‌های خود را در این زمینه بنیان نهاد. نویسندگان مطرح در تراژدی آشیل، سوفکل و اوریپید بودند.

اگرچه می‌توان سراسر قرن پنجم را دوره عزت و شکوه آتن دانست، به خصوص دوره پریکلس که با آن نظم و آرامش و رفاه بی‌نظیر، دوره طلایی آتن نامیده شده است و در همین دوره است که درام یونان و در واقع تراژدی به اوج خود رسید.

اغلب مورخان و محققان تاریخ تئاتر در این نکته اتفاق نظر دارند که ظهور دموکراسی در قرن پنجم پیش از میلاد و سعادت اجتماعی تقریباً همگانی مردم در این زمان، زمینه مساعدی برای پیدایش و رشد نوظهور تراژدی بدانند.

نخستین تراژدی‌نویسی که آثاری از او بر جای مانده، آشیل است که در حدود ۵۲۳ ق.م تولد یافته و در حدود ۴۵۶ ق.م درگذشته است. وی به خانواده‌ای متشخص تعلق داشت و خود نیز با عزت و احترام می‌زیست. آثار اشیل دارای مضامینی مذهبی و اسرارآمیز هستند و به همین جهت گاهی او را متاثر از فیثاغورس دانسته‌اند. آنچه در کارهای او اهمیت دارد، نمایشی بودن قابل توجه آنهاست.

با سوفکل تراژدی به اوج و کمال خود می‌رسد و این امری است که اکثر درام‌شناسان اظهار داشته‌اند. سوفکل که در حدود سال‌های ۴۹۶ تا ۴۰۶ ق.م می‌زیست، مظهر یک هنرمند بزرگ و یک انسان مهذب،‌ اجتماعی، موفق و متعادل در زندگی دانسته‌اند.

تراژدی‌های وی از شکوه و جلال آثار آشیل کمتر بهره دارد اما، در مقابل فصاحت زبان، سادگی و عدم ابهام و روشنی آن کم نظیر است.

فضای تراژدی‌های سوفکل، برخلاف آثار اشیل، حکایتگر حال و هوایی زمینی است و بیشتر به دغدغه‌های بشری و حقوق انسانی می‌پردازد. از شگردهای درخشان سوفکل در تراژدی نویسی تعلیق‌های جذاب، گره‌گشایی‌های تکان‌دهنده و شخصیت‌پردازی خاص است که بنابر آن معمولاً هیچ یک از طرف‌های درگیر نه یکسره برحقند و نه تماما بر باطل و این خود موقعیتی دراماتیک با ابهامی خاص و زیبا را خلق می‌کند که هنوز هم در نوع خود کمتر مثل مانندی یافته است.

اوریپید سومین و آخرین تراژدی‌نویس است که از او نمایشنامه‌های کامل به دست ما رسیده است. وی در حدود ۴۸۰ ق.م متولد شد و در سال ۴۰۶ ق.م درگذشت. آنچه در آثار اوریپید جلب توجه می‌کند، گرایش شدید او به روانشناسی است و این روانشناسی هم اغلب از طریق بررسی و تحلیل رفتار شخصیت‌های زن موجود در آثارش به عمل می‌آید، این شخصیت‌ها اغلب رنجدیده و عصیان‌گر هستند و به هیچ روی تحمل تبعیضات و ناروایی‌ها را نمی‌کنند. در هر حال تردید‌های فلسفی اوریپید، که در آثارش بارز است، جای هرگونه طرد و تکفیر را بازگذاشته است.

مهدیه مفیدی



همچنین مشاهده کنید