چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

لیگ حرفه ای , رفتار غیرحرفه ای


سرالف رمزی تئوریسین و مغز متفکر فوتبال بریتانیا همیشه می گفت لیگ , آیینه تمام نمای فوتبال هر کشوری است

سرالف رمزی تئوریسین و مغز متفکر فوتبال بریتانیا همیشه می گفت لیگ ، آیینه تمام نمای فوتبال هر کشوری است.

هلموت شوئن ، مربی فقید آلمان هم درباره لیگ چنین گفته بود فوتبال بدون لیگ یعنی مرگ. بی جهت نیست که اروپایی ها برای برپایی هر چه بهتر لیگ ، سرو دست می شکنند و برایش حساب ویژه باز می کنند.

همین نگاه ویژه سبب شده تا بوندس لیگا، لالیگا، لوشامپیونه ، کالچیو و لیگ برتر انگلیس در عرصه اروپا و جهان از رتبه ای رفیع برخوردار باشد و نگاه جهانیان را به خود معطوف کند.

با این مقدمه می خواهیم از لیگ خودمان بنویسیم ، از لیگ برتر که زنگ شروع مسابقاتش به صدا درآمده و از این پس جامعه ما را به تکاپو وا می دارد.

اگر ما هم برای این مسابقه های معتبر، نگاه حرفه ای داشته باشیم و مثل دیگران بویژه اروپایی ها، برایش حساب باز کنیم ، قطعا می توانیم در عرصه قاره کهن و پر جمعیت آسیا، سر بر آسمان بساییم.

چهارمین دوره لیگ برتر که بواقع باید آن را بیست و چهارمین دوره لیگ در تاریخ فوتبال ایران قلمداد کرد، از روز دوشنبه کلید خورد.

چرخ لیگ فوتبال از سال 1339در کشورمان به حرکت درآمد که با قهرمانی شاهین آبادان همراه شد؛ اما بنا به دلایلی مسابقه های لیگ دچار یک وقفه 10ساله شد و از سال 1349مجددا از سر گرفته شد که با قهرمانی استقلال تهران همراه بود.

یک سال بعد لیگ سراسری ما با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید، اما از سال 1352 لیگ تخت جمشید راه اندازی شد که به زعم اهل فن ، این رقابت ها به سبب برخورداری از امکانات ویژه ، سطح کیفی مناسبی داشت.

جام تخت جمشید در حرکت روبه جلو و اعتلای فوتبال ما در دهه 50، نقش انکارناپذیری داشت. به طوری که تیم های ملی کشورمان به توفیق های شامخی رسیدند.

اولین دوره این مسابقات که با چهارمین دوره برپایی لیگ همراه بود، در سال 1352 کلید خورد و تیم پرسپولیس توانست با مربیگری آلن راجرز انگلیسی بر بلندای قهرمانی تکیه بزند.

یک سال بعد نوبت به استقلال حریف دیرینه پرسپولیس رسید، تا در پرتو هدایت «رایکوف» یوگسلاو به جام قهرمانی برسد.

جام تخت جمشید در سال 1354 دوباره با قهرمانی پرسپولیس همراه شد؛ اما در دوره بعد تیم پاس تمام معادلات را به هم زد و به افسانه حکومت قرمز و آبی پایان داد. پاس به مدد هدایت حسن حبیبی عنوان قهرمانی لیگ را به خود اختصاص داد و در سال 1356 دوباره این تیم نظامی ، بر سکوی قهرمانی جلوس کرد.

سال 1357که با انقلاب اسلامی تقارن داشت ، لیگ تخت جمشید نیمه تمام ماند، در حالی که ذوب آهن اصفهان در صدر جدول ایستاده بود. فوتبال ایران ، 11 سال انتظار کشید تا دوباره مسابقه های لیگ را به چشم ببیند.

این به سال 1368بود که آبی پوشان تهرانی توانستند با هدایت منصور پورحیدری ، جام قهرمانی را به دست آورند. البته عنوان این مسابقات لیگ قدس بود، اما در سال 1370لیگ آزادگان با تلاش داریوش مصطفوی راه اندازی شد.

در نخستین دوره لیگ آزادگان که یازدهمین دوره لیگ فوتبال ما بود، تیم پاس با مربیگری فیروز کریمی قهرمان شد. پاسی ها دوباره در سال 1371، همه رقبا را پشت سر گذاشتند و قهرمانی را جشن گرفتند.

سپس نوبت به سایپا رسید تا سوار بر اسب مراد شود و سازش را برای قهرمانی کوک کند. سایپا در سالهای 73و 1372در پرتو مربیگری دکتر بیژن ذوالفقارنسب بر تمامی فرضیه ها خط بطلان کشید و 2بار پیاپی جام آزادگان را فتح کرد.

پرسپولیس که پس از انقلاب اسلامی دستش از رسیدن به جام قهرمانی در لیگ کوتاه مانده بود، در سالهای 74و 1375به آرزوی دیرینه اش رسید و دوران طلایی گذشته را در اذهان زنده کرد.

قرمزهای پایتخت با مربیگری استانکو پوکله پوویچ مربی کروات به این دو موفقیت پیاپی دست یافتند. هفدهمین دوره لیگ با هفتمین دوره لیگ آزادگان همراه بود (که در سال 1376برگزار شد و استقلال توانست با ناصر حجازی ، بر بام قهرمانی بایستد.

یک سال بعد پرسپولیس گوی سبقت را از رقیب دیرینه اش ربود و در سایه مربیگری علی پروین ، سرود قهرمانی خواند.

در سال 1378دوباره سرخ پوشان با علی پروین قهرمان لیگ آزادگان شدند، اما در سال بعد استقلال برای رقبا خط و نشان کشید و با منصور پورحیدری ، دور افتخار زد. این آخرین دوره لیگ آزادگان بود که در سال 1379 به پا شد و زمزمه آغاز لیگ حرفه ای به گوش رسید تا این که در سال 1380، قطار لیگ برتر به حرکت درآمد.

اولین دوره لیگ برتر در این سال با قهرمانی پرسپولیس همراه شد که سکان هدایت قرمزها را علی پروین عهده دار بود، اما در دومین دوره لیگ برتر، سپاهان تیم ریشه دار دیار زاینده رود به حکومت تهرانی ها پایان داد و با فرهاد کاظمی ، سرود ظفر خواند.

سومین دوره این مسابقات بواقع بیست و سومین دوره لیگ ایران بود که در فصل گذشته با قهرمانی پاس خاتمه یافت. رهبری تیم پاس را در این رقابت ها، مجید جلالی مربی جوان و یکی از تئوریسین های فوتبال ما عهده دار بود.

افراط و تفریط

شکی نیست که پول در دنیای امروزی بویژه جهان حرفه ای رل مهمی را بازی می کند، اما متاسفانه این مساله به ریخت و پاش بی حد و حصر در لیگ ما تبدیل شده است.

به این صورت که بسیاری از تیمهای صنعتی و متمول به شکل افراطگونه سر کیسه را شل می کنند و مبالغ هنگفتی را برای جذب نفرات مورد نظر، هزینه می کنند.

یعنی این دسته از تیمها در بالا رفتن قیمت قارچ گونه بازیکنان نقش دارند. بازیکنی که در عنفوان جوانی با 300و 400 میلیون روبه رو می شود، فردا از میلیارد حرف خواهد زد و آن گاه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

هیچ کس منکر سرمایه گذاری در فوتبال نیست ، اما فضای تیمهای صنعتی در شرایط فعلی ، منطقی به نظر نمی رسد و صد البته دورنمای خوبی نخواهد داشت. این در حالی است که تیمهای پرسپولیس و استقلال با این همه قدمت و هوادار برای استخدام یک بازیکن ، می بایست به این در و آن در بزنند.

این افراط و تفریط در صورت تداوم ، به پیکره لیگ ما ضربات جبران ناپذیری وارد خواهد کرد و دیری نخواهد پایید که حتی برخی سازمان ها کفگیرشان به ته دیگ خواهد خورد و عطای تیمداری را به لقایش خواهند بخشید.

بحث داوری

مبحث داوری در فوتبال ما تازگی ندارد و همیشه بحث قضاوت مردان سوت به دست ، در هر جا نقل محافل بوده و خواهد بود.

این بار، سکان هدایت کمیته داوری به فردی حاذق سپرده شده که انتظار می روم رضا غیاثی با برنامه ریزی اصولی ، ترتیبی اتخاذ نماید تا اشتباهات داوری به کف برسد. خوشبختانه رئیس جدید کمیته داوران با بهره گیری از دانش و تجارب کارشناسان کار بلد قصد دارد به مساله داوری سروسامان بدهد و نقاط تاریک گذشته را به هر شکل ممکن ترمیم کند.

امید می رود غیاثی در راه پرپیچ و خم فعلی سربلند بیرون بیاید و بتواند خونی تازه در شریان های داوری کشور جاری سازد.

تقویم قابل اجرا

تقویم یکی از مهمترین آیتم ها در لیگ است که جایگاه رفیعی نیز دارد. سازمان لیگ که متولی برنامه ریزی لیگ برتر است در این راستا، رسالتی سترگ بر دوش دارد.

بی هیچ شبهه ، اگر سازمان لیگ بتواند با برنامه ریزی و تشکیلات منسجم ، تقویم قابل اجرا را پیاده کند تا مسابقات طبق برنامه پیش برود، این رقابت ها از شور و شوق وصف ناپذیری برخوردار خواهد شد.

متاسفانه وقفه های پیاپی ، لیگ را از رونق و کیفیت می اندازد و مربی و بازیکن را دلسرد می کند. با این وضعیت ، چگونه می توان لیگ پویایی داشت؟

ما زمانی می توانیم از یک لیگ فعال برخوردار شویم که تقویم قابل اجرا داشته باشیم و مصر باشیم مسابقات مو به مو اجرا شود.

نقش مهم ناظران

در لیگهای معتبر، نقش ناظران پراهمیت است و ما هم باید در این بخش ، نگاه ویژه داشته باشیم.

افرادی که به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال و ناظر داوری به شهرستان های مختلف اعزام می شوند، باید خمیرمایه کار را داشته باشند و از همه مهمتر این که حقایق را بدون رودربایستی گزارش کنند.

ناظر زمانی می تواند نقش خود را بخوبی ایفا کند که رفیق بازی را کنار بگذارد و مستقل بیندیشد. چه ناظر فدراسیون و چه ناظر داوری ، باید و باید مقتدر و مدبر باشد تا مسابقه آغازی نیکو و فرجامی خوشایند داشته باشد.

اگر بنا باشد ناظر داوری ، نقاط ضعف قاضی میدان را سرسری بگیرد و ناظر فدراسیون به حواشی کار اهمیت ندهد، یقینا نقاط ضعف ، نه تنها ترمیم نخواهد شد، بلکه مضاعف نیز خواهد شد.

به همین سبب برنامه ریزان لیگ می باید در گزینش ناظران ، دقت بیشتری داشته باشند و وسواس به خرج دهند. خلاصه کلام این که ، ما که دم از لیگ حرفه ای می زنیم حداقل آداب حرفه ای را هم رعایت کنیم و برای حرکت رو به جلوی لیگ ، کمر همت ببندیم.

با حرفهای زیبنده و کلی گویی نمی توان به مراد رسید. باید کاری کرد و تدبیری نو اندیشید.



همچنین مشاهده کنید