شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

۲۴ دی ۱۳۳۱ ـ داستانی از بهای سکه طلا در ایران و قصه پرغصه فروش خانه مولف این سایت ٭٭٭٭


اواخر دی ماه سال ۱۳۳۱ دولت دکتر مصدق به سبب نزدیک بودن نوروز، بهای بانکی سکه طلا (یک پهلوی) را ۷۵ تومان تعیین کرد که فروشندگان باید آن را با افزودن ۵ قران سود، به ۷۵ تومان و ۵ قران(تقریبا …

اواخر دی ماه سال ۱۳۳۱ دولت دکتر مصدق به سبب نزدیک بودن نوروز، بهای بانکی سکه طلا (یک پهلوی) را ۷۵ تومان تعیین کرد که فروشندگان باید آن را با افزودن ۵ قران سود، به ۷۵ تومان و ۵ قران(تقریبا ۲۵۰۰ بار ارزانتر از دی ماه ۱۳۸۶) می فروختند و زائد بر این مبلغ گرانفروشی و اجحاف به خریدار محسوب می شد و مجازات داشت.

بهای سکه طلا در ایران در بیست و پنج سال بعد از آن با اختلاف یک تا پنج تومان بیشتر در همین حدود بود.

در سال ۱۳۵۷ (سال انقلاب) به علت افزایش سریع و بی سابقه بهای طلا در بازار بین المللی و بیم از انتقال آثار تورم آمریکا و کاهش ارزش برابری دلار این کشور به ایران و نیز نگرانی مردم از اوضاع وقت کشور به ۴۰۰ تومان رسید و در سال ۱۳۵۸ که ارزش طلا در بازارهای جهان تا سه برابر افزایش یافت بهای هر سکه طلا در ایران که از نوروز این سال «بهار آزادی ( طرح قدیم)» نامیده شده به هزار تومان بالا رفت و با این که از اواخر این سال بهای طلا در بازارهای بین المللی به میزان سابق و حتی پایین تر از قیمت قدیم بازگشت، بهای سکه در ایران همچنان با نوسان بالا رفته است و در دیماه ۱۳۸۶ (ژانویه ۲۰۰۸) صحبت از دویست هزار تومان شدن هر سکه است.

یکی از دلایل بالا رفتن بهای سکه طلا در وطن ما؛ افزایش تورم پول در ایران و همخوانی نداشتن نرخ بهره بانکی با این تورم است که مردم ترجیح می دهند پول اضافی خود را به جای سپردن به بانک و تحمل پایین رفتن ارزش آن ( قدرت خرید) در خرید سکه طلا، ارز و مستغلات و برخلاف سایر کشورها، در بازار اتومبیل و یخچال و ... بکار اندازند!.

یک مثال از نگارنده این سایت که کاهش ارزش ریال را به خوبی نشان می دهد:

پس از اخراج از رادیو ـ تلویزیون، خبرگزاری ملی (ایرنای امروز) و روزنامه اطلاعات (بدون دلیل و بی آن که غرامت اخراج پرداخت شود) ، در تیرماه سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰ میلادی) خانه ۱۲۳ متری خود در نارمک را که در طول ۱۵ سال، آجر به آجر ساخته بودم به ۵۰۰ هزار تومان فروختم و سیصد هزار تومانش را در یک حساب پس انداز در بانک گذاشتم. با این پول که در اسفند ماه سال ۱۳۷۰ به سراغش رفتم تنها می شد یک دوچرخه خریداری کرد!. در آن زمان پرداخت بهره به حسابهای پس انداز حرام بود.

شرح فروش این خانه، اخراجها و خاطرات این مولف از نیم قرن روزنامه نگاری در یک مجموعه کتاب که بعدا انتشار خواهد یافت خواهد آمد.



همچنین مشاهده کنید