چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آیین قاتل


آیین قاتل

بازی رایانه ای تازه برای تخریب شیعه

مردی سفیدپوش، سوار بر اسبی با شمشیر می‌آید او خود را از شیعیان می‌داند، شیعه ایرانی، مردی شجاع و قوی، او خود را فدایی می‌داند و هدفی جز کشتن ندارد... .

شرکت یوبی سافت (Ubi-Soft) اقدام به ساخت بازی با عنوان (Assassin`s Creed) نموده بازی که با عناوین فارسی چون «عقیده فدائیون»، «آیین قاتل»، «آیین اساسین» از آن یاد می‌شود. لازم به ذکر است سازندگان این بازی همان سازندگان نسخه‌ «شاهزاده ایرانی» هستند.

داستان بازی در زمان قرن ۱۲ روایت می‌شود، موضوع بازی جنگ‌های صلیبی است. در سومین جنگ صلیبی که مدتها به طول انجامید، زمانی که مسلمانان و مسیحیان برای تصرف سرزمین مقدس (Holy Land)، به نبرد سختی می‌پردازند. داستان در بیت المقدس (اورشلیم)، دمشق و عکا اتفاق می‌افتد.

در قرن دوازدهم میلادی اروپاییان مسیحی به سرزمین بیت‌المقدس حمله کردند و در این میان مسلمانان با تمام وجود از سرزمین خود دفاع کردند و در آخر، پیروز از میدان بیرون آمدند.

شخصیت اصلی بازی یعنی «الطیر»، یکی از شخصیت‌های مبارز مؤثر در این جنگ خواهد بود که یکی از اعضای گروه اساسیون (Assassins) می‌باشد. «الطیر» فردی مسلمان و روحانی می‌باشد که خود را «شمشیر انتقام خداوند» یا «پیام‌رسان خداوند» می‌داند. «الطیر» کسانی را می‌کشد که فکر می‌کند لایق مردن هستند و در طول بازی جملاتی را بیان می‌کنند که بر گرفته از کتاب مقدس است. مسلمانی که خشونت، تمام وجود او را فرا گرفته است.

اعضای گروه Assassins یکی از انگشتان خود را قطع می‌کردند و جای آن چاقوی تیزی را قرار می‌دادند که بتوانند قربانیان خود را مخفیانه از بین ببرند.


آیین قاتل

اساسین یا فدائیون چه کسانی هستند؟

داستان‌های اسرارآمیز «اساسیون» یا «حشاشین» یا «حشیشیون» یا «فدائیون»، از قرن دوازدهم میلادی تا کنون مورد توجه بسیاری بوده است.

پیروان مکتب «صباح» که به «الموتیان» و «اسماعیلیه» نیز شناخته می‌‌شدند، به نام حشیشیون (حشاشین) معروف بوده‌اند که ریشه کلمه Assasination در زبان انگلیسی نیز از همین مکتب است.

اسماعیلیه یکی از فرقه‏های شیعه محسوب می‌شود.

آنان گروهی بودند که به امامت اسماعیل گرویده و مرگ او را انکار کرده، گفتند او زنده و غایب است و روزی ظهور خواهد کرد و در توجیه عمل امام صادق ـ علیه‏السلام ـ که جنازه‏ اسماعیل را تشییع و تدفین کرد، گفتند، اینها همگی جنبه‏ ظاهری داشت و مقصود این بود که بدخواهان به گمان این‏که او مرده است درصدد سوء قصد به جان او برنیایند.

انشعابات زیادی در این گروه رخ داده است که خود داستان مفصل دارد. اما «حسن صباح» که یک ایرانی شیعه اثنی‌عشری بود اما بر اثر القائات و تبلیغات این گروه به شیعه اسماعیلی گرایید، با رفتن به مصر که مرکز علمی اسماعیلیه به شمار می‌آمد، به آموختن تعالیم اسماعیلیه پرداخت که در سال ۴۷۲ به دلیل طرفداری وی از شیعه نزاری از مصر به مغرب تبعید می‌شود و سرانجام به ایران در اصفهان می‌رسد و با حکومت سلجوقیان مخالفت علنی می‌کند و مورد تعقیب آنان واقع می‌شود و بالاخره به دژهای الموت پناه می‌گیرد و فعالیت خود را برای تربیت نیروی ورزیده و رزم‌آور شروع می‌کند.

مشهورترین نام و لقب این فرقه همان «اسماعیلیه» است، که چون به امامت اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق ـ علیه‏السلام ـ معتقدند، به این نام خوانده شده‏اند. گذشته بر این نام، القاب دیگری نیز دارند که برخی از آنها عمومی و برخی خصوصی است؛ آنها عبارتند از:

ـ باطنیه: از دیگر القاب عمومی آنان لقب «باطنیه» است و بدان جهت به این نام شهرت یافته‏اند که برای هر ظاهری به باطنی قایل‏اند.

ـ سبعیه: لقب دیگر آنان «سبعیه» است. علت نامیده شدن آنان به این نام این است که به امامان هفت‏گانه قایل‏اند و رهبری الهی را بر پایه‏ حجت‏های هفت‏گانه تفسیر می‏کنند.

ـ تعلیمیه: از القاب دیگر اسماعیلیه، «تعلیمیه» است. وجه تسمیه‏ آنان به این نام این است که امام را عالم به باطن امور دانسته و معتقدند هیچ کس حتی پیامبر، جز به واسطه تعلیم امام، بر باطن آگاه نمی‏گردد.

ـ ملحده: بدان جهت به این لقب خوانده شدند که گاهی ظواهر شریعت را رها کرده و به باطن بسنده کردند.

اما یکی از القاب این گروه حشیشیون، حشاشین می‌باشد.

در این‌که چرا این گروه را به این نام می‌خوانند دو دیدگاه وجود دارد:

الف) زیرا در آن زمان حشیش به معنی دارو و حشاش به معنی داروفروش و حشاشین، جمع عربی حشاش می‌باشد.

ب) حشیشیان گروهی‌اند که با مصرف حشیش، در کمال شجاعت اقدام به عملیات انتحاری و ترور اشخاص می‌نمودند.

بررسی و تحقیق تاریخ اسماعیلیان کاری بسیار دشوار است. محققان برای پژوهش درباره این فرقه با مشکلاتی روبه‌رو هستند که در بررسی سایر سلسله‏ها و فرقه‏ها وجود ندارد. کمتر فرقه‏ای را می‏توان یافت که مانند اسماعیلیان دچار ابهام و پیچیدگی شده باشد. تاریخچه زندگانی سران آن‏ها و افکار و عقایدشان بسیار تاریک و مبهم است و این مشکل با مراجعه به منابع متعصبانه و مغرضانه دشمنان اسماعیلیان که اجبارا به آن‏ها رجوع خواهد شد، برطرف نمی‏شود. ابهام در تاریخ این گروه دلایل مختلفی دارد؛ از جمله این که منابع تاریخی خود اسماعیلیه نوعا از بین رفته و مأخذ عمده اطلاعات، کتاب‏هایی به قلم مخالفان ایشان است. از این رو، به ناچار باید به منابع تاریخ‏نویسانی اتکا کرد که یا کورکورانه دشمن تحولات درونی اسماعیلیان بودند، و یا آن را نادیده می‏گرفتند، لذا بر محقق منصف و بی‏غرض که تا اندازه‏ای با تاریخ آن عصر، انس دارد، غرض‏ورزی در بسیاری از نسبت‏ها که به این فرقه و پیروان آن داده اند، آشکار است، و اغلب آن‏ها به نظر کلی، ساختگی می‏آید.

محققان غربی نیز که شایسته بود با مسئله، منصفانه و محتاطانه برخورد کنند در نخستین وهله، تحت تأثیر خیال‌پردازی‏های صلیبیان و شخص مارکوپولو و روش مخالفان قرار گرفتند و تاریخ را همانند «داستان پلیسی‏» دنبال نموده‏اند و اسماعیلیان را نه انسان‏هایی پایبند به اعتقادات محکم حاکم‏شان «شیخ الجبل‏» بلکه انسان‏های شیطان‏صفتی به حساب آورد که پایبند «طریقت‏حشاشین‏» بودند.

روحانی کاتولیک آلمانی بروکاردوس (Brocardus) در سال ۱۳۳۲ (میلادی) درباره آنها نوشت: «آنها تشنه خون بشر هستند و بیگناهان را در قبال گرفتن پول می‌کشتند».

بی‌باکی جسورانه «حشاشین» در اروپا با وجود شیطانی بودن این فرقه از نظر آنها زبان‌زد خاص و عام شد. بدین ترتیب در نامه‌های عاشقانه ایتالیایی قرن دوازدهم میلادی عباراتی مانند این باب شد: «من اساسین توام و در حالی که به فرامینت گردن می‌نهم امیدوارانه به بهشت چشم دوخته‌ام» یا «همچون اساسین‌ها که در ثابت قدم در خدم استادشان بوده‌اند من نیز با وفایی خدشه ناپذیر در خدمت عشق بود‌ه‌ام».

به نظر می‌رسد با ساخت و عرضه این بازی به بازار، جهان غرب علنا شمشیر را از رو بست و استفاده از بازی‌های رایانه‌ای را در جهت تخریب مسلمانان را علنی کرد.

بازی که در آن منجی مسلمانان و آن هم شیعیان به این صورت نمایش داده می‌شود.

مهدی حق‌وردی طاقانکی



همچنین مشاهده کنید