جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

با استرس کنار می آیم


با استرس کنار می آیم

گپی با مجید اخشابی از خوانندگی و نوازندگی تا ورزش و زندگی

مجید اخشابی را از صدای دیرآشنایی می‌شناسیم که از سریال «همراز» آغاز شد و چند سال بعد به لبخندهایش در برنامه‌های زنده تلویزیونی پیوند خورد...

هنر در دوران‌ مختلف رنگ و بویی تازه از زندگی و دغدغه‌های انسانی را به دنبال دارد اما تعقیب این فراز و نشیب‌ها از دریچه نگاه هنرمند و آوازهایش جذابیتی خاص دارد؛ جذابیتی که شاید با شنیدن هر آهنگ، تمدید خاطرات گمشده و لذت‌بخشی باشد که در کوچه پس‌کوچه‌های زندگی و ذهنمان طنین می‌اندازد. با مجید اخشابی درباره سلامت، موسیقی و زندگی گفت‌وگو کرده‌ایم.

▪ اهمیت حضور موسیقی در زندگی ما انسان‌ها چقدر است؟

ما می‌توانیم حضور موسیقی را در لحظه‌های زندگی‌مان ببینیم و از موسیقی این تعبیر را داشته باشیم که می‌تواند لحظات ما را رنگ‌آمیزی کند و به رنگ خود درآورد. اگر موسیقی آرامبخش باشد، می‌تواند لحظه‌های ما را آرام کند و اگر با شور و نشاط باشد، این تاثیر را حتما با شور و نشاط خواهیم دید. موسیقی غمگین و یأس‌آور، تاثیر خود را به صورت منفی می‌گذارد و اصولا هر شرایطی که در موسیقی حاکم باشد به شنونده القا می‌شود.

▪ فکر می‌کنید موسیقی در این روزگار چقدر در زندگی افراد دیده می‌شود؟

در جوامع امروزی، آرامش، نشاط و امید کیمیاست و همه ناخودآگاه به این تاثیرات نیاز دارند. غم به سادگی و سهولت وارد زندگی انسان‌ها می‌شود اما نشاط، رضایت، امید و آرامش، ناز و کرشمه بیشتری برای ورود به زندگی ما آدم‌ها دارند.

▪ باید به دنبال چه نوع موسیقی‌ای باشیم تا این نشاط و آرامشُ روی خوش به ما نشان بدهند؟

موسیقی‌ای آرامش‌بخش که شور و نشاط بیشتری به ما بدهد. جنس موسیقی باید این مشخصه‌ها را داشته باشد و آنها را به ما هدیه کند. باید در انتخاب موسیقی دقت و موسیقی‌ای انتخاب کنیم که واجد این شرایط باشد. قبلا وقتی به شهر پدری‌ام سفر می‌کردم، باید مسیر را به تنهایی طی می‌کردم و به دلیل اینکه به موسیقی سنتی می‌پرداختم و نوازندگی سنتور نقش پررنگی در زندگی‌ام داشت، بیشتر تمایل به شنیدن این نوع موسیقی داشتم. در مسیر وقتی به موسیقی سنتی آوازی با ریتم کند گوش می‌دادم، متوجه می‌شدم که از همه اتومبیل‌های دیگر آرام‌تر حرکت می‌کنم و ممکن است خوابم ببرد. این نوع موسیقی من را در خلسه‌ای می‌برد که باعث خواب‌آلودگی‌ام می‌شد. در بین موسیقی‌های امروز، موسیقی‌های تند می‌تواند آدم‌ها را پرخاشگر کند. موسیقی‌هایی که سروصدای خیلی زیاد و زمختی دارند، بر روح و روان ما تاثیر منفی می‌گذارند. این روزها سبک و سیاق‌های مختلف و عجیب و غریبی در موسیقی در حال شکل گرفتن است و طرفداران خاصی دارد که متناسب با روحیه سازنده آن پیش می‌رود. به نظرم باید روان‌پزشکان در این مورد کار کنند. این روزها در مجله‌های مختلف مطالبی دیده می‌شود که در آنها نوشته شده از روی خیلی چیزها می‌توان شخصیت را حدس زد. اگر تست روان‌شناسی‌ای براساس علاقه افراد به موسیقی‌های مورد علاقه‌شان انجام شود، من حتما آن را قبول دارم و فکر می‌کنم با آن می‌توان به ابعاد ذهنی و روانی افراد پی برد.

▪ چرا ایرانیان بیشتر تمایل دارند موسیقی غمگین گوش دهند؟

شاید چون غمگین هستند و با چیزی همذات‌پنداری می‌کنند که به خودشان نزدیک‌تر است. گرایش جامعه ما به غم بیشتر است. شاید باید مسوولان امر بیشتر به این موضوع توجه و روی آن کار کنند. البته ناگفته نماند که همه افراد جامعه این گونه نیستند. خیلی از افراد لحظه‌های شادی دارند و به هر چیزی می‌خندند برخلاف آنهایی که هر چیز می‌تواند غمگین و اندوهگین?شان کند به همین دلیل از موسیقی می‌توان به عنوان یک عنصر قابل اطمینان و کارآمد در شاد کردن جوامع استفاده کرد.

▪ از ابتدای ورود موسیقی به ایران گرایش مخاطبان به موسیقی غمگین بیشتر بوده یا به مرور زمان این اتفاق افتاده است؟

موسیقی غمگین طرفداران خود را دارد و نمی‌شود غم را در موسیقی رد کرد و چیز بدی انگاشت. تفکر عمیق و همه‌جانبه، باید با آرامش و سکون توام باشد. وقتی خیلی خوشحال هستید، نمی‌توانید به مسایل جدی زندگی‌تان فکر کنید و باید آرامش داشته باشید تا بتوانید فرصت فکر کردن پیدا کنید. برای به دست آوردن این فرصت، به موسیقی آرام‌تر رو می‌آوریم. از آنجا که ایرانیان اهل فکر و اندیشه هستند، شاید یکی از دلایلش این باشد که لحظات آرام گاهی اوقات به غم گرایش یافته و این را بیشتر می‌پسندند، اما گاهی مخاطب موسیقی برای به دست آوردن این آرامش به موسیقی غمگین و یأس‌آور روی می‌آورد که موسیقی آرامی‌ دارد اما شعرش یأس‌آور است در حالی که مخاطب به دنبال این یأس نیست اما می‌تواند تاثیر خود را داشته باشد. البته ممکن است گاهی در ناخودآگاه ذهن آسیب‌هایی نیز متحمل شویم.

▪ شما خودتان بیشتر چه نوعی موسیقی‌ای گوش می‌دهید؟

به دلیل اینکه حرفه‌ام در زمینه موسیقی است، هرگونه موسیقی‌ای که به دستم برسد، گوش می‌دهم و آنالیز می‌کنم. از صبح تا شب فقط یک نوع موسیقی گوش نمی‌کنم. البته برخی موسیقی‌ها تمام خصوصیات مد نظر من را دارد و فاخر است. من به هر موسیقی‌ای که قابل‌توجه باشد، دقت می‌کنم و برای اینکه نکته‌های مثبت و منفی‌اش را پیدا کنم، چند بار آن را گوش می‌دهم.

▪ زمانی که به آرامش نیاز دارید، چه نوع موسیقی‌ای گوش می‌دهید؟

برخی از موسیقی‌های کلاسیک را می‌پسندم، موسیقی سنتی، فولکلور، پاپ (البته از جنس خوبش) اما معمولا بستگی دارد که چه گرایشی داشته باشم.

▪ اگر وارد عرصه موسیقی نمی‌شدید، فکر می‌کنید همین روحیه را داشتید؟

نه. قطعا شخصیت من حاصل تاثیر موسیقی است و این انکارناپذیر است. صحبت کردنم، سیر و سلوکم و عادت‌هایم با موسیقی و حرفه‌ام ارتباط دارد. اگر شغل و علاقه‌مندی‌های دیگری داشتم، حتما روحیه‌ام متفاوت بود.

▪ شما علاوه بر اینکه می‌خوانید، دستی هم بر نوازندگی سنتور دارید. گاهی نوازندگی یک ساز مشکلات جسمی‌ برای نوازنده ایجاد می‌کند. سنتور نیز این مشکلات را دارد؟

ساز سنتور یکی از بهترین و خوش‌صداترین سازهای سنتی و آرامش‌بخش است. غالب صفات ارزشمند موسیقی در این ساز دیده می‌شود. به دلیل اینکه کوک کردن سنتور کمی‌ مشکل است و باید ۷۲ سیم را با هم تنظیم کرد، معمولا گوش کسی که نوازندگی آن را یاد می‌گیرد، بعد از ۲ سال حساسیت و قابلیت خاصی پیدا می‌کند و به همین دلیل معمولا شنوایی نوازندگان سنتور از سایر نوازندگان قوی‌تر است. از نظر جسمی ‌هم باید نوازنده استانداردها را رعایت کند. در موسیقی واژه‌ای به نام «اکول» وجود دارد. اکول هر سازی، تعریف بهترین شرایط استقرار نوازنده در کنار ساز و بهترین نوع ارتباط فیزیکی او با ساز است و تعریف مشخصی دارد. اینکه چگونه بنشینید، چگونه مضراب را در دست بگیرید، زاویه خود ساز با خط افق چگونه باشد، چگونگی گذاشتن پاها و... در این مبحث مطرح شده است و هنرجو در کلاس‌های موسیقی این مسایل را آموزش می‌بیند تا درگیر مسایل فیزیکی با ساز نشود. سنتور سازی است کم‌آزار، برخلاف سازهای دیگر مثل ویولن که نوازنده باید آن را بین شانه و چانه قرار ‌دهد و دندان‌ها ممکن است آسیب ببینند.

▪ اما به نظر می‌رسد به دلیل اینکه نوازنده با مضراب سر و کار دارد، مچ دست درگیر می‌شود.

بله، مچ دست و آرنج‌ها درگیر است، اما آسیبی نخواهند دید زیرا وزن مضراب‌ها بسیار کم است، اما در سنین بالا، نشستن عمود و مستقیم سخت می‌شود که با ورزش می‌توان از آن پیشگیری کرد.

▪ آیا ورزش خاصی به نوازندگان پیشنهاد می‌شود؟

نه! تمام ورزش‌هایی که به بهداشت و بهبود وضعیت جسمانی افراد کمک می‌کند، مناسب است اما نوازندگان سازهای بادی، به تنفس خوب و شش‌های قوی نیاز دارند یا به خوانندگان کوهنوردی و شنا توصیه می‌شود. اصولا هر ورزشی که بتواند بدن را به تعادل بهتر برساند، برای این افراد مناسب است.

▪ یک خواننده چه کار‌هایی باید انجام دهد تا صدای خوب و رسایی داشته باشد؟

خوانندگان علاوه بر انجام ورزش باید به خوردن و آشامیدن خود نیز دقت کنند. اگر نوازنده‌ای غذای تندی مصرف کند، روی کارش تاثیری نخواهدداشت اما اگر خواننده‌ای نکته‌هایی را رعایت نکند، تاثیر آن به وضوح در کارش دیده می‌شود. البته نوازندگان سازهای بادی به دلیل اینکه باید برای نواختن ساز دم عمیق انجام دهند، باید به خوردن و آشامیدن خود بیشتر توجه کنند.

▪ ایرانیان معمولا کمتر به تناسب اندام اهمیت می‌دهند و خیلی به ورزش نمی‌پردازند. به نظر شما چند درصد از هنرمندان روزانه ورزش می‌کنند؟

من از بقیه اطلاعی ندارم، اما اعتراف می‌کنم هر روز ورزش نمی‌کنم زیرا وقت کافی برای این کار ندارم. می‌دانم این کار اشتباه است فعلا نمی‌توانم زمانی به ورزش اختصاص بدهم، البته قصد دارم این فرصت را به وجود آورم و بتوانم زمانی را طی روز به ورزش بپردازم. البته، گاهی تفریحی ورزش می‌کنم اما نه منظم و روزانه.

▪ شغل شما تنش و استرس دارد؛ به‌خصوص هنگام اجرای کنسرت‌ها. برای مقابله با این استرس چه می‌کنید؟

بخش اعظم استرس از ناخودآگاه ما منشاء می‌گیرد که روی آن می‌توان کنترل داشت. استرس قابل کنترل است. تعداد زیاد اجراها و کارهایی که در پشت صحنه انجام داده‌ام، باعث می‌شود استرسم به‌تدریج کم شود. ضمن اینکه اعتماد به نفس ناخودآگاه و خودآگاه در همه افراد وجود دارد. گاهی شما در خودآگاهتان اعتماد‌به‌نفس دارید اما برای اجرای یک برنامه یا امتحان، دچار مشکلاتی می‌شوید که ناگهان رخ داده است و این باعث می‌شود دچار ‌آشفتگی شوید و اعتماد‌به‌نفستان از بین برود. معمولا در جامعه بیشتر با این مشکل رو‌برو هستیم. در شرایط غیرمعمول همه‌چیز به هم می‌ریزد و اعتماد به نفس کاهش می‌یابد. اجرای خوانندگان روی سن به نوازنده، هماهنگی ساز‌ها، صدا، نور و... بستگی دارد و اگر همه اینها از قبل هماهنگ باشد، کار سختی نیست اما گاهی مشکلاتی به وجود می‌آید که پیش بردن کار با وجود آنها به تجربه نیاز دارد و وقتی تجربه باشد، این مشکلات برطرف می‌شوند. در کتابی که منتشر کرده‌ام، راهکارهای به دست آوردن اعتماد‌به‌نفس از بعد هنری را ارائه کرده‌ام. استرس چیزی نیست که من را رنج دهد، همیشه در لحظات اولیه، هنرمند چه با تجربه و چه بی‌تجربه، دچار مشکل می‌شود که بعد از گذشت یک زمان کوتاه از بین می‌رود.

▪ تا به حال شده برای مشاوره به روان‌شناس مراجعه کنید؟

تاکنون نیازی به این احساس نکرده‌ام زیرا معتقدم تا زمانی که فرد می‌داند مشکلش چیست و می‌تواند آن را ارزیابی کند و اراده حل آن را داشته باشد، اولین کسی که می‌تواند به او کمک کند، خودش است.

▪ بازخورد آثارتان چقدر روی خودتان تاثیرگذار است؟

بسیار زیاد، وقتی به شخصی سلام کنید و بنا به دلایلی جواب سلام شما را ندهد، چقدر ذهنتان درگیر می‌شود؟ در عرصه موسیقی هم همین‌گونه است. مخاطب تاثیر و نقش بسزایی دارد. پیام‌های خوب و نظرهای سازنده تاثیرگذار است و حتی انتقادها هم بر روحیه ما اثر می‌گذارد.

زینب‌السادات افتخاری



همچنین مشاهده کنید