پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تاثیر سبک هنری باروک بر ادبیات و شعر


تاثیر سبک هنری باروک بر ادبیات و شعر

سبک ادبی باروک در ادبیات به دو نکته مهم تمرکز دارد , یکی حرکت و ظاهر و دیگری تناسخ و تغییر چهره.
با وجود اینکه سبک هنری باروک از نیمه دوم قرن شانزدهم رواج یافت اما این عنوان و پذیرفتن …

سبک ادبی باروک در ادبیات به دو نکته مهم تمرکز دارد , یکی حرکت و ظاهر و دیگری تناسخ و تغییر چهره.

با وجود اینکه سبک هنری باروک از نیمه دوم قرن شانزدهم رواج یافت اما این عنوان و پذیرفتن آن به عنوان یک سبک هنری از اواخر قرن نوزدهم توسط نوگرایان به این رشته از قالب های زیبا شناختی که حالات خاص و غیر عادی دشتند اطلاق گردید.

تجلی هنر باروک در این عصد در معماری، مجسمه سازی و حتی نقاشی و موسیقی و سینما و ادبیات هم قابل مشاهده است.

در ادبیات می گویند باروک آنچیزی است که کلاسیک نیست و مبهم و متظاهر و غیر عادی است.

تئوری باروک را نخستین بار ـ بالتار گراسیان ـ نویسنده و فیلسوف اخلاق یسوعی- در اسپانیا بیان کرد، و در ادبیات نخستین بار گونگورا ـ کشیش و نویسنده اسپانیایی ـ و مارینو ـ شاعر ایتالیایی ـ آن را بکار بردند.

اولین مشخصه سبک هنری باروک حرکت و استحاله است. برنینی- معمار ایتالیایی- می گوید انسان وقتی کاملا شبیه خودش است که در حال حرکت است. اما نمود این مشخصه یعنی حرکت در شعر و ادبیات باروک هم ظاهری شبیه به معماری دارد.

در شعر باروک مارینو و و پیروان مارینیست های ایتالیایی تصویرهای حرکت را به فراوانی می آورند همچون: آب روان ـ طوفان ها ابر ها حباب و... یا آنجا که مارینو در شعرش چنین می گوید: انسان اسب مسابقه ای است که در پهنه ی جهان رها شده است.

مشخصه حرکت باروکی در ادبیات آلمانی هم تا حدودی به همتای ایتالیایی خود نزدیک است. گرینوس ـ شاعر و ادیب آلمانی پیرو سبک باروک ـ در آثارش انسان را با این عبارات توصیف می کند حباب، شعله کم دوام، برفی که فورا آب می شود, شمعی که خاموش می شود، رویا، طغیان رودخانه و رودی در برابر باد.

آن چنان که مشهود است , حرکت و زودگذری و ناپایداری از مهمترین خصوصیاتی است که در آثار بزرگان سبک هنری باروک در ادبیات تجلی یافته است.

اما لحن مهربانتر و رومانتیک تر حرکت در ادبیات باروکی را می توان در آثار وکرلین جستجو نمود، آنجا که می گوید تو که جوان مردی زندگانیت مثل ستاره سحری بود، مانند شبنمی، آهی و مهی در زیر اشعه آفتاب بود و رگبار و گرد و خاک بود.

اکثر جنبش های هنری و ادبی شکل گرفته پس از دوران رنسانس در اروپا , نیم نگاهی هم به آثار اسطوره ها و دستاوردهای یونان باستان دارند و باروک هم از این قاعده مستثنی نیست.

گراسیان برای بیان حرکت و تغییر چهره ـ دو مشخصه ی اصلی باروک در ادبیات ـ در نوشته هایش چنین کرده است و از اسطوره های یونانی ایلیاد و ادیسه ی هومر الهام گرفته و با پر و بال دادن به ظاهر دیوان وغول ها این دو عنصر اصلی در ادبیات باروک را به زیبایی پیش چشم خواننده به تصویر می کشد.

در کتاب کریکتیسیون ـ مرد انتقاد گر ـ نوشته گراسیان چنین می خوانیم:

در درون کالسکه یک غول عظیم بود ویا در واقع چند غول که در هم آمیخته و یکی شده بودند، بطوری که این غول گاهی سفید می شد و گاهی سیاه، لحظه ای جوان و لحظه ای پیر، گاهی کوچک و گاهی بزرگ، گاهی مرد و گاهی زن و گاهی حیوان. خلاصه چنان به صورت های گوناگون در می آمد که کریتیلو گمان کرد آن غول همان پروتئوس ـ رب النوع یونانی که توان تغییر قیافه دارد ـ است.

همانطور که از نظر گذشت، واضح است که گراسیان به بهترین شکل اسطوره های یونانی را پرورش داده و به سبک باروکی نزدیک می کند.

این دو عنصر تغییر و حرکت به خوبی در آثار نویسندگان برجسته این دوره و حتی در کتاب ارباب و نوکرهای بدلی نوشته ی شکسپیر هم مشهود و انکار نا شدنی است.

اما دیگر مشخصه سبک ادبی باروک تظاهر است.

در معماری به سبک باروک، گویی خانه برای دکور ساخته شده نه دکور برای خانه یعنی پایه و عامل اصلی دکور است.

ظاهر، و تقابل آن با باطن و حقیقت در ادبیات هم نقش تعیین کننده ای دارد، ولفلین ـ محقق آلمانی ـ در اثر خود به نام پشت و رو عنصر تظاهر باروکی را به خوبی مطرح می کند و می گوید:

آنچه ما واقعیت می شماریم شاید وهم و خیال است، اما چه کسی می داند آنچه را که ما وهم و خیال می شماریم واقعیت نباشد...شاید وجود ما همانسان قابل پشت و رو شدن است که در شعر باروک می بینیم.

به هر رو سبک هنری باروک از عنصر حرکت و تغییر چهره در نوشته های گراسیان گرفته، تا معماری تجملاتی کلیساها، همه و همه یک چیز را فریاد می زنند و آن اینکه انسان مدرن نمی داند حقایق چیستند، ظاهر و دکور مهمتر است یا پایه و اساس، سکون غالب است یا حرکت، واین که هیچ چیز شکل ثابتی ندارد تا قابل تعریف باشد و این سرگشتگی انسان در دنیای مدرن است که نوگرایان پیرو سبک باروک آنرا به زیبایی پیش چشم ما به تصویر می کشند.

نادر نینوایی

منابع:

- کتاب مکتب های ادبی نوشته حسینعلی نوذری

- ویکی پدیای انگلیسی

- ویکی پدیای فارسی



همچنین مشاهده کنید