پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تقوای سیاسی در تحلیل قرآن


تقوای سیاسی در تحلیل قرآن

نویسنده در مقاله زیر دیدگاه قرآن را درمورد نقش تقوای سیاسی در زندگی اجتماعی مردم مورد بررسی و کنکاش قرار داده و ابعادی از آن را بازشناسایی کرده است

نویسنده در مقاله زیر دیدگاه قرآن را درمورد نقش تقوای سیاسی در زندگی اجتماعی مردم مورد بررسی و کنکاش قرار داده و ابعادی از آن را بازشناسایی کرده است. اینک با هم آن را ازنظر می گذرانیم:

● مسائل اجتماعی و سیاسی، بزرگترین عرصه آزمون الهی

بی گمان حوزه اجتماعی سیاسی، لغزشگاه بزرگ همگان به ویژه بزرگان و رهبران جامعه است. انسان در عمل اجتماعی نشان می دهد تا چه اندازه در مسیر خودسازی و مبارزه با هواهای نفسانی گام برداشته و در مسیر انسانیت و عبودیت ربوبی و خلافت الهی قرار گرفته است.

بسیاری از مردم هنگامی که به امور دنیوی آزموده نشده اند همانند ابلیس مدعی دست یابی به کمالات مطلق هستند و حتی گاه، امر بر خود ایشان مشتبه می شود؛ اما در هنگام آزمون های بزرگ و کوچک است که کفر ابلیسی آنان بروز می کند و دانسته می شود که ایشان مدعیان گزاف گویی بیش نبودند که هنوز در دام آزمون ها نیافتاده اند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

شرایط و فضای حاکم بر جامعه از سویی و فشارها و چشم های فراوانی که کوچک ترین حرکات و سکنات بزرگان را زیرنظر دارد، از سوی دیگر به ایشان اجازه نمی دهد تا برخی از نابه هنجاری ها را مرتکب شوند، ولی هنگامی که در آزمون های بزرگ قرار گیرند مصداق این مثل می شوند که: از کوزه همان برون تراود که در اوست. این جاست که ادعای ایمان و تقوایشان آشکار می شود و پرده ها به کنار می رود و حقیقت، در برابر مردم قرار می گیرد، تا دست کم بر خودشان ثابت شود که مدعیان دروغینی بیش نیستند. این گونه است که خداوند می فرماید ما به صرف ادعای اسلام و ایمان ایشان را در جرگه مؤمنان قرار نمی دهیم بلکه به آزمون های بسیار می آزماییم تا حجت بر خودشان و دیگران تمام شود و حقیقت و سرشت هر کسی آشکار گردد.

از این رو باید گفت که مهم ترین و بزرگ ترین مرکز آزمون های الهی، امور اجتماعی و سیاسی است. در این حوزه است که مردم حقیقت خود را آشکار می کنند و تنها کسانی که در خودسازی و تزکیه نفس کوشیده اند می توانند با تقوای سیاسی و اجتماعی از آزمون ها سربلند بیرون آیند و مصداق «حافظا لدینه، صائنا لنفسه، مخالفا لهواه و مطیعا لامر مولاه» باشند که در این زمان حق رهبری مردم به عنوان خلافت الهی به عهده آنان گذاشته می شود تا مردم را در نقش ربوبیت طولی و پروردگاری، پرورش دهند و آنان را به سوی کمال مطلق هدایت نمایند.

● آزمون های اجتماعی، لغزشگاه خطرناک

بارها دیده اید کسانی را که در سخن گفتن بسیار توانا هستند و اگر معیار و ملاک سنجش انسانیت شیوه سخن گفتن بود، بی گمان ایشان در مقام نخست انسانیت قرار می گرفتند و سرآمد مردم می شدند. اما همین افراد در هنگام عمل لنگ می زنند و برخلاف ادعا و سخنان خویش، رفتاری زشت از خود نشان می دهند. این جاست که توده مردم، گویی پرده از چهره فریب و نیرنگ فروافتاده باشد، به اینان می نگرند و شگفت زده انگشت حیرت به دهان می برند.

بسیاری از مردم به سبب مسایلی، درباره خود قضاوت های نادرستی را ارایه می دهند و تلقین های دوستان، آنان را به این باور رسانده که سرآمد روزگار هستند. این گونه است که امر بر خودشان مشتبه می شود و برای خود جایگاه و منزلتی فراتر از آن چه هستند قرار می دهند. هرچند که «الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره» با همه بهانه جویی و اما و اگرهایش کاملاً بر خود شناخت دارد و باطن و سیرت خویش را می شناسد، با این همه برخی از تلقین ها، او را به سمت و سویی می برد که پرده بر بینش و آگاهی خود می افکند. بدین ترتیب در جهل مرکب فرو می رود. بنابراین نداند که نداند که نداند بلکه یقین می داند که تنها او می داند و این دانستن وی نیز عین حق و حقیقت است.

در این جاست که آزمون های ریز و درشت برای رهایی از توهم به میان می آید تا خود و دیگران دریابند وی در چه مقام و منزلت انسانی است و میان حقیقت و توهم چه اندازه فاصله است.

در این میان آزمون های اجتماعی برای همگان مهم ترین آزمون ها می باشد؛ زیرا در تعامل با دیگری است که هرکسی خود واقعی و حقیقی خویشتن را نشان می دهد. در این موارد است که شخص بازتاب می دهد تا چه اندازه توانسته است در خودسازی و تزکیه نفس موفق باشد و از تقوای الهی برخوردارگردد.

از میان آزمون های اجتماعی که در تعامل با دیگران است، آزمون های سیاسی به سبب ویژگی ها و خصوصیات خاص آن، نقش روشنگری و تعیین کننده ویژه ای نیز دارد.

● تقوای کامل در حوزه سیاسی

از آن جایی که حوزه سیاسی، حوزه رهبری توده های مردم است، از جایگاه مهم و اساسی برخوردار می باشد. توده های مردم دین و دنیای خویش را به افرادی می سپارند که در این حوزه عمل می کنند. آنان الگوها و (دیگران مهم) توده های مردم می باشند و توده های مردم آنان را سرمشق رفتار و گفتار و کردار خویش قرار می دهند و خوی و منش خویش را با آنان می سنجند.

از این رو از نظر قرآن، رهبری، امری بزرگ و خطیر دانسته شده و تنها زمانی شخص از نظر قرآن لیاقت رهبری امت را می تواند دارا شود که از آزمون های سخت بدر آمده باشد.

از نظر قرآن، هر گناه به عنوان ظلم و ستم تلقی می شود و اگر انسان، گناه و خطایی را انجام دهد، از دایره تقوا بیرون رفته و به طور طبیعی لیاقت رهبری و امامت امت را از دست می دهد. از این رو می فرماید: لاینال عهدی الظالمین؛ رهبری امت که عهد و پیمانی الهی و امانتی خدایی است به ظالمان و ستمگران نمی رسد.

موقعیت ویژه و ممتاز رهبری اجتماعی و سیاسی جامعه این امکان و موقعیت را به رهبران می بخشد تا از امکانات و قدرت بسیاری برخوردار گردند و امکان سوءاستفاده از آن بیش از هرمقام و جایگاه دیگری است. از این رو هم سخت گیری در انتخاب رهبران بیشتر است و هم خطر کردن و آزمون های الهی در این حوزه بیشتر و سختر می باشد. بنابراین می توان گفت که به سبب جایگاه و منزلت بسیار مهم و اساسی در زندگی بشر، امامت و رهبری امت نیازمند آزمون های سخت تری پیش از انتخاب و خطر و آزمون های بزرگ در هنگام مسئولیت و مدیریت است.

خداوند در آیاتی چند از جمله آیه ۱۲۸ سوره اعراف یکی از شرایط دست یابی به مقام رهبری امت را تقوا می داند و در آیات ۵۶ و ۵۷ و ۹۰ سوره یوسف از تقوا به عنوان مهم ترین عامل رسیدن به مقام حکومتی سخن می گوید. به این معنا که نه تنها تقوا از شرایط رهبر بلکه هر مقام و منصب حکومتی است. به عبارت دیگر اگر کسی بخواهد مسئولیت سیاسی در جامعه به عهده گیرد می بایست نخست اهل تقوا باشد.

آیه ۱۲۸ سوره اعراف تبیین می کند که تقوایی که ملاک و معیار سنجش و انتخاب است، تقوایی ثابت و پایدار است. به این معنا که شخص می بایست در مسیر خودسازی و تقوا چنان پیشرفت کرده باشد که مصداق متقین بوده و تقوا در تمام تار و پودش رسوخ کرده باشد. از این آیات به دست می آید تقوایی که در حوزه سیاسی مطرح می باشد به سبب همان ویژگی امور سیاسی، تقوای کامل و تمام است. تنها انسان هایی می بایست مسئولیت امور سیاسی و حکومتی را به عهده گیرند که در کامل ترین و عالی ترین درجه تقوا قرار گرفته باشند و مصداق متقین شوند.

● ویژگی های تقوای سیاسی

از آیاتی که به مسئله رهبری حضرت موسی(ع) و حضرت یوسف(ع) پرداخته می توان دریافت که ویژگی ها و خصوصیاتی در تقوای سیاسی لازم است که نمی توان آن ها را نادیده گرفت. این ویژگی ها ارتباط تنگاتنگی با مسئله رهبری و نقش حساس و مهم آن دارد؛ زیرا کسی که در موقعیت رهبری و یا مسئولیت های اجتماعی و سیاسی نشسته است، لازم است در موقعیت های متعدد، کنش ها و واکنش های بسیار متفاوتی از خود بروز دهد. فشارهای کار و خواسته ها و نیازهای مردم آن چنان زیاد و متنوع و احساسات و عواطف ایشان چنان گوناگون است که نمی توان با یک شیوه به همه آن ها پاسخ داد. از این رو ظرفیت و سعه صدر مسئولان و اهل حکومت می بایست بسیار بیش از توان و سطح عادی باشد.

خداوند از جمله ویژگی های مسئولان حکومت و کسانی که در حوزه سیاسی کار می کنند، به صبر و شکیبایی ایشان اشاره می کند؛ زیرا مسئولیت سنگین مدیریت سیاسی، نیازمند صبر بسیار است و کسانی که از صبر برخوردار نمی باشند نمی توانند در برابر مصیبت ها و مشکلات و فشارهای درونی و بیرونی مقاومت کنند و سربلند از آزمون مدیریت بیرون آیند.

از دیگر ویژگی هایی که در این آیات بدان توجه داده شده، احسان است. احسان در فرهنگ قرآنی از دامنه بسیار وسیعی برخوردار است. گستره مفهومی و مصداقی آن موجب می شود تا اموری چون نیکوکاری، اعمال نیک و صالح، اموری فراتر از عدل و داد، چون ایثار و عفو و گذشت و اموری همانند آن را در بر گیرد.

بررسی نقش احسان در حوزه عمل سیاسی نیازمند تحقیق و تحلیل جداگانه ای است و در این جا به همین مقدار بسنده می شود که احسان یکی از کلیدی ترین مفاهیم و خصوصیات در حوزه سیاسی و رهبری است. در برخی از ادعیه از احسان به شفقت نیز تعبیر شده است. به این معنا که مسئولان سیاسی می بایست انسان هایی شفیق بوده و نسبت به توده های مردم و امت شفقت داشته باشند. البته احسان دایره وسیع و گسترده تر از شفقت دارد ولی بخش عمده ای از احسان نسبت به مردم در همین شفقت تجلی می کند؛ زیرا انسان شفیق نسبت به دیگری، از در نیکوکاری وارد می شود و نسبت به اعمال زشت و خطاهای مردم عفو و گذشت نشان می دهد و مردم را به اموری سخت نمی گیرد و مجازات و تنبیه ها را تشدید نمی کند.

از دیگر ویژگی هایی که رهبر سیاسی و مسئولان نهادهای دولتی نیازمند آن هستند توکل و استعانت از خداوند است. حوزه سیاسی جز به توکل و استعانت جویی از خداوند نمی تواند مدیریت شود؛ زیرا فشارها و توطئه های درونی و بیرونی، بسیار شدید و جانکاه است و گاه می شود که براساس معیارهای عقلانی وحساب و کتاب های معمولی نمی توان کاری را از پیش برد و شکست براساس این استانداردها و ملاک ها، یقینی است. در این جاست که نقش توکل و استعانت از خدا خودنمایی می کند و تأثیر شگرف خود را نشان می دهد.

انسانی که تنها از خدا می ترسد و نسبت به او خشیت و هراس داشته و تکیه گاه خود را خدا قرار دهد (انبیاء آیات ۴۸ و ۴۹ و اعراف آیه ۱۲۸) هرگز در برابر مشکلات و فشارها کم نمی آورد و در مسئولیت رهبری و سیاسی شکست نمی خورد؛ زیرا چنین شخصی تنها به مسئولیت ها به عنوان وظیفه و تکلیف می نگرد و می کوشد تا حد توان و ظرفیت به آن عمل کند. بنابراین حتی شکست را برای خود پیروزی می داند و شکست ، موجب عقب نشینی و دلسردی او نمی شود. این گونه است که می تواند موفقیت های خویش را با درس گیری از شکست ها افزایش دهد و جامعه را به سمت و سوی کمال هدایت کند.

رهبر سیاسی و مسئولان نهادهای دولتی، خود را امین می شمارند و همین امانت داری است که وسواس و حساسیت ایشان را افزایش می دهد و آنان به خود اجازه نمی دهند که کوچک ترین کوتاهی و افراط و تفریطی نسبت به مسئولیت از خود نشان دهند؛ زیرا مسئولیت را عهد و پیمانی با خدا و امانتی از جانب او می شمارند.

آنان تنها برای رضایت و خشنودی خدا و بندگانش گام برمی دارد (لیل آیات ۱۷ و ۲۱) و همه حلال وحرام و احکام و قوانین را به دقت رعایت می کنند وحق را ضایع و تباه نمی سازند.

تقوای سیاسی است که رهبران جامعه را از خسران حفظ می کند و ترس و خوف را از دل هایشان می زداید (طلاق آیات ۹ و ۱۰ و اعراف آیه ۳۵) و از تجاوز به حقوق دیگران بازمی دارد (مائده آیه ۲) و تکبر و غرور نسبت به مردم را امری ناپسند می شمارد (آل عمران آیات ۷۵ و ۷۶) و از گرایش به مادیات و دنیاطلبی حفظ می کند (انعام آیات ۶۹ و ۷۰)

● نقش تقوا در حوزه سیاسی

اگر به تحلیل قرآن از تقوا و فواید و آثار آن توجه شود معلوم می شود که تقوا تا چه اندازه در حوزه سیاسی می تواند تأثیرگذار و مفید باشد؛ زیرا بسیاری از مشکلات جوامع بشری به سبب آن است که مسئولان و رهبران اجتماعی و سیاسی از تقوا برخوردار نمی باشند. تقوا به عنوان عامل مدیریت، قانون مداری، مهار و کنترل درونی، وجدان بیدار انسانی، تشویق کننده به نیکوکاری و منش و خوی سالم و اخلاقی و ترغیب کننده به سوی هنجارها و بسیاری از امور و مسایل دیگر، مهم ترین عامل در حوزه سیاسی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد.

با نگاهی کوتاه به وضعیت جوامع بشری می توان دریافت که علت بسیاری از مشکلات در حوزه عمل سیاسی و اجتماعی، فقدان تقواست. تقوای سیاسی نیاز اساسی جوامع بشری است و می توان آن را آب زندگی جوامع دانست، زیرا با فقدان تقوای سیاسی است که مسئولان در مسیر سوءاستفاده از قدرت و مکنتی قرار می گیرند که از سوی مردم به عنوان امانت در اختیار ایشان نهاده شده است.

اگر در جامعه ای، تقوای سیاسی در میان مسئولان رعایت شود، مردم جامعه نیز در مسایل دیگر، تقوای اجتماعی را درپیش می گیرند و جامعه به سوی امنیت و آرامش سوق داده می شود.

(آل عمران آیات ۱۲۵ و ۱۲۶ و حجر آیات ۴۵ و ۴۶) هر چند که در این آیات از آرامش و امنیت و آسایش اخروی و ابدی سخن به میان آمده است ولی نمی توان این نکته لطیف را از یاد برد که خداوند آرامش و آسایش ابدی را نتیجه طبیعی تقوا برشمرده است؛ بنابراین به طور طبیعی اگر کسی در دنیا در پی امنیت و آرامش و یا آسایش است می بایست تقوا را مراعات کند. این مطلب در آیات دیگر به خوبی بیان شده است؛ زیرا در آیه ۹۶ سوره اعراف بهره مندی جوامع بشری از توسعه و برکات فراوان و گوناگون آسمانی و زمینی و نیز مادی و معنوی را در گرو تقوای جوامع برمی شمارد و آن را برایند طبیعی تقوا معرفی می کند. بر این اساس می توان گفت که اصولا دست یابی به تمدن و آسایش و آرامش در دنیا نیز تنها از مسیر تقوا، شدنی است، در غیر این صورت نمی توان سخنی از آسایش و آرامش به میان آورد، هر چند که به نظر می رسد کسانی به دور از این عنصر توانسته اند به آن دست یافته باشند ولی اگر دقت شود معلوم می شود که یا توهمی بیش نبوده و یا آن که آنان به نوعی تقوای اجتماعی و سیاسی را مراعات می کنند که به این آرامش و آسایش نسبی دست یافته اند، زیرا خداوند هرگز اجر و پاداش کسی را تباه و ضایع نمی سازد و اگر جامعه ای تقوای سیاسی و اجتماعی را رعایت کند حتی اگر کافر باشد از برکات همین تقوا و آثار آن در دنیا برخوردار می شود.

در مقابل، در هر جامعه ای که تقوای سیاسی و اجتماعی مانند پرهیز از ظلم و تجاوزگری به حقوق دیگران، دامن زدن به اغتشاشات و قانون گریزی و تقویت نابه هنجاری ها و ترک امر به معروف و نهی از منکر مراعات نشود، آن جامعه نمی تواند رنگ آسایش و آرامش را به خود ببیند و هرج ومرج، همه ارکان آن را دربرمی گیرد و جامعه از درون دچار فروپاشی می شود.

اگر مدعیان رهبری و مسئولان سیاسی و اجتماعی، به مردم دروغ بگویند تا مقام و منصب خویش را حفظ کنند، به سبب آن که از تقوا دور شده و آن را به کناری نهاده اند، بی اعتمادی اجتماعی را دامن زده اند که نتیجه طبیعی آن واگرایی اجتماعی و فرار سرمایه ها از آن جامعه خواهد بود.

سخن پیرامون مسئله تقوای سیاسی و ابعاد آن در تحلیل قرآنی و آموزه های آن چنان گسترده است که تبیین و بیان همه آن ها در حوصله این مقاله نیست. امید است که با بهره گیری از همین مقدار در مسیری گام برداریم که امید را در جامعه زنده کند و مردم را به سوی هم بکشاند و انسجام و وحدت را به جامعه، ارزانی کند و آرامش و آسایش را به آن بازگرداند.

باقر شریف زاده



همچنین مشاهده کنید