پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

فرش دستباف کالای ارزآور


فرش دستباف کالای ارزآور

صنعت فرش با قدمتی هزاران ساله به عنوان میراث فرهنگی بر سرپنجه قالی بافان ضمن ایجاد صدها فرصت شغلی جدید و ارتزاق بخش عمده ای از جمعیت, ارزش افزوده و تحصیل ارز بیشتر را به تجربه نشسته است تا آوازه نام ایران را در پهنه گیتی بگستراند

صنعت فرش دستباف به‌رغم ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل خود هم‌چنان در تب و تاب دفاع از حیثیت و اعتبار جهانی خود در بازارهای داخلی و خارجی است و در این میان اگرچه طی سال‌های گذشته به دلایل مختلف جایگاه آن با تنزل روبه‌رو بوده است اما به نظر می‌رسد با ساماندهی زنجیره تولید تا مصرف می‌توان در چارچوب یک عزم ملی، جهش بزرگی را در رونق این صنعت به‌عنوان یکی از عمده کالاهای صادراتی استراتژیک برداشت. اگرچه فرش دستباف، با فرهنگ و هنر ایران و ایرانی عجین شده و نقش‌های بسیاری را سال‌ها است که بر ”دار“ اقتصاد ملی ماندگار کرده است، اما هم‌چنان گره در گره مشکلات دارد.

هنر ـ صنعت فرش با قدمتی هزاران ساله به‌عنوان میراث فرهنگی بر سرپنجه قالی‌بافان ضمن ایجاد صدها فرصت شغلی جدید و ارتزاق بخش عمده‌ای از جمعیت، ارزش افزوده و تحصیل ارز بیشتر را به تجربه نشسته است تا آوازه نام ایران را در پهنه گیتی بگستراند. چنان‌که تا چندین سال پیش شاهد سهم ۳۰ درصدی قالی ایران در بازارهای جهانی بودیم. این در حالی است که به گفته دکتر مرادی نماینده مردم اراک در مجلس افت جایگاه قالی دستباف ناشی از غفلت از ارزش‌های پیدا و پنهان این کالا بوده، به‌طوری که سهم صادرات آن به ۱۵ درصد رسیده است.

وجود مشکلات عدیده که از قبل از تولید، یعنی از همان هنگام که دار برپا می‌شود تا انگشتان هنرمند قالی‌بافان گره در تار و پود فرش بنشاند تا آن زمان که در خانه مشتریان پهن شود، فرش دستباف را با چالش روبه‌رو کرده، چنان‌که طی ۱۰ سال اخیر بسیاری از کارگاه‌های قالی‌بافی تعطیل شده و چراغ حجره‌هایشان به امید معیشتی فزون‌تر خاموش شده است.

... و آنها که مانده‌اند، به‌ دلیل خبره نبودن قادر به بافت فرش‌های مرغوب نیستند، چه آن‌که گفته می‌شود ۱۰ درصد قالی‌ها را افرادی می‌بافند که شغل اصلی‌شان قالی‌بافی است و ۹۰ درصد بقیه را افرادی می‌بافند که برای کمک به امرار معاش خود به این کار مشغول هستند.

باید خاطر نشان کرد اگر برای قریب ۷ میلیارد جمعیت جهان تنها به ۷۰ میلیون متر مربع فرش نیاز باشد که از این میزان فقط ده درصد آن را بتوانیم تأمین کنیم، بالغ بر ۷ میلیون متر مربع فرش خواهد بود، با این وجود به گفته دکتر مرادی برای حفظ جایگاه این کالا به‌عنوان یک فرهنگ اصیل نیاز به درک جامعه از آن دارد.

صنعت فرش دستباف اگرچه از مزیت‌های نسبی خوبی هم‌چون سرمایه‌بری کم، فناوری ساده، تجربه عمیق و کافی، اشتغال‌زائی، ارزآوری و ... برخوردار است، اما از ناهماهنگی‌های موجود در زنجیره تولید از بافت تا مصرف در رنج است. به عبارت دیگر ارتباطات آن با یکدیگر از یک تعریف علمی و استاندارد برخوردار نیست و همین امر سبب شده جایگاه مشخصی برای تعامل و ارتباط متقابل بین بخش دولتی و خصوصی وجود نداشته باشد و در نتیجه نقش حاکمیتی در این صنعت مبهم بوده و مسئولیت‌ها و انتظارات بخش خصوصی نیز ساماندهی نشده است.

وجود چنین ابهاماتی در کنار سایر مشکلات و تنگناهای موجود، هر چند کوچک، باعث شده اجزای این صنعت، در تمام رده‌ها، به‌اصطلاح هر یک ساز خود را می‌زند.

در این میان درست‌اندرکاران معتقدند: فرش دستباف برای خروج از رکود فعلی نیازمند یک تحول درونی و برونی است و در این میان به‌عنوان گام اول وجود یک متولی هم‌چون مرکز ملی فرش. در کنار سایر نهادهائی از قبیل اتحادیه‌های صنفی تولیدکنندگان و صادرکنندگان ضروری به نظر می‌رسد.

یک تولیدکننده فرش در این زمینه می‌گوید: صنعت فرش دستباف دارای دو بعد هنری و اقتصادی است که همواره بعد اقتصادی آن محور قرار گرفته و همین امر سبب شده دست‌اندکاران این صنعت از هم فاصله بگیرند. به عبارت دیگر فرش در تقاطع صنعت، هنر و اقتصاد قرار گرفته است.

آمار و ارقام در دسترس نشان می‌دهد: وجود چنین چالش‌هائی ارزش صادرات این کالا را که در نخستین برنامه توسعه با ۴/۵ میلیارد دلار، ۴/۳۸ درصد صادرات غیرنفتی را تشکیل می‌داد، طی سال‌های ۷۶ تا ۸۳ به ترتیب این سهم به ۲/۱۸، ۷/۱۴، ۱۳/۱، ۱۱/۲ درصد تنزل داد.

در یک نگاه کلی باید گفت: به‌نظر می‌رسد عقب‌نشینی فرش دستباف در بازارهای مصرف داخل و خارج متأثر از عوامل بسیاری است که به گفته کارشناسان می‌توان آنها را به دو بخش درونی و بیرونی تقسیم کرد.

تنزل کیفیت و افزایش قیمت تمام شده از جمله مهمترین عواملی است که بازار فروش به آن مبتلا است؛ که البته سرچشمه این عوامل را نیز باید در جای دیگر جستجو کرد.

یک تولیدکننده فرش به وجود نوسانات قیمت مواد اولیه بافت فرش اشاره داشته و می‌گوید: قیمت مواد اولیه بافت فرش اشاره داشته و می‌گوید: قیمت مواد اولیه فرش دستباف از ثبات لازم برخوردار نیست، به‌طوری که طی ۳ سال ۵۰ درصد قیمت این مواد افزایش یافته است.

این موضوع در کنار تک‌بافی قالی‌ها که هزینه‌های تولید را نسبت به بافت فرش در قالب مجتمع‌های کارگاهی ۵۰ درصد افزایش می‌دهد و هم‌چنین سطح پرداخت دستمزدها که براساس آمار سال ۲۰۰۳ در ایران به ۶۱ دلار می‌رسد، در صورتی‌که این رقم در چین ۵۵ دلار، پاکستان ۴۱ دلار و در هند ۲۳ دلار است، قیمت تمام شده این کالا را بالا می‌برد؛ چنان‌که براساس یک گزارش در دسترس متوسط قیمت هر کیلوگرم فرش دستباف ایران در سال ۲۰۰۳ میلادی برابر ۲۶ دلار بوده، در حالی‌که این قیمت در پاکستان و هند به ازاء هر کیلو ۱۵ و ۹ دلار است.

بدین ترتیب با معنی‌دار شدن تفاوت قیمت‌ها روز به روز رقابت‌پذیری فرش ایران کاهش یافته و این امر در نهایت تولیدکننده را در راستای کاهش قیمت وادار به چشم‌پوشی از کیفیت و استفاده از مواد اولیه نامرغوب کرده و نوآوری در طرح، نقش و رنگ را به فراموشی بسپارد.

نتایج حاصل از این روند در گام اول به سرعت تأثیرات خود را با کاهش تقاضا در بازار داخلی نشان داده است، به‌طوری که به‌خصوص طی دو دهه گذشته جایگاه فرش دستباف به نفع انواع موکت و فرش‌های ماشینی تنزل کرده است؛ به‌طوری‌ که گفته می‌شود هم‌اکنون در کنار توسعه کارخانجات فرش ماشینی و عرضه گسترده این مفروشات، بازار مصرف شاهد عرضه فرش‌های ماشینی ترکیه‌ای با قیمت هر متر مربع یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال است.

این امر در کنار برگزاری نمایشگاه‌های فرش سبب برهم خوردن تعادل و حتی رکود بازار مصرف شده است.

ابراهیم حسینجانی یکی از دست‌اندرکاران تولید و صادرات فرش دستباف ضمن گلایه از برگزاری این نمایشگاه‌ها می‌گوید: متأسفانه این نمایشگاه‌ها به محلی برای فروش فرش تبدیل شده است و تولیدکنندگان به‌طور مستقیم نسبت به غرفه فروش‌های خود اقدام می‌کنند. در صورتی‌که این تولیدکنندگان حق عرضه مستقیم تولیدات خود را ندارند. از سوی دیگر اگر مصرف‌کننده فرش نامرغوب را در چنین مکان‌هائی خریداری کند، قادر نخواهد بود اعتراض خود را به تولیدکننده‌ای که معمولاً از همه شهرستان‌ها می‌آیند، منتقل کند.

وی می‌افزاید: برگزاری چنین نمایشگاه‌هائی که در مقاطع شهریور و اسفند ماه هر سال ترتیب می‌یابد، سبب کاهش تقاضای خرید در بازار شده و صنف بازرگان و تجار حجم خرید فرش خود را از تولیدکنندگان کاهش داده و از سوی دیگر به دلیل کاهش در آمد، مالیات کمتری به دولت پرداخت می‌کنند.

روند نزولی صنعت فرش دستباف هم‌چنین رویکرد صادراتی آن را نیز تحت تأثیر قرار داده؛ چنان‌که امروز این صنعت حتی قادر نیست جوابگوی تأمین ماهانه یک کانتینر ۴۰ فوتی معادل ۵ هزار متر مربع فرش برای ارسال به بازارهای جهانی باشد.

هر چند صادرکنندگان فرش در این زمینه معتقدند: هیچ کشوری قادر به رقابت با فرش ایرانی نیست، اما به نظر می‌رسد دستیابی به جایگاه واقعی این هنر صنعت ایرانی در جهان مستلزم ارتقاء بیش از پیش توان‌مندی‌ها و معرفی دوباره فرش دستباف در بازارهای جهانی است.

صدور بی‌رویه و بدون نظارت فرش دستباف و با هر کیفیتی در سال‌های گذشته سبب تخریب موقعیت این کالا و وارد آوردن ضربه سنگینی بر بازارهای مصرف شد. این امر در کنار نبود استانداردهای لازم، عدم توجه به سلائق مشتریان در کشورهای مختلف، بی‌توجهی به نوآوری در طرح و نقشه، ضعف در تبیلغات و ... فرش دستباف را بیش از پیش دچار رکود کرده و سبب فاصله‌گیری بیشتر از بازارهای جهانی شد.

این در حالی است که کشورهای رقیب هم‌چون چین، هند و پاکستان به دلیل ارزانی نیروی کار، استفاده از تعرفه‌های ترجیحی، مشابه‌سازی، تبلیغات و ... توانسته‌اند به‌تدریج بخش عمده‌ای از بازار فرش را به‌دست گیرند، تا بدان‌جا که مجموعه این عوامل امروزه جایگاه فرش دستباف ایران را در رده سی و دوم قرار داده است.

با وجود استمرار چنین روندی به نظر می‌رسد فرش دستباف ایران که روزگاری یکه‌تاز بازارهای جهانی بوده است، به گفته دست‌اندرکاران به دلیل فقدان یک راهبرد اساسی، امروز ناچار شده در کنار رقابت با مفروشات ماشینی، یک کورس رقابتی دیگر را با فرش‌های دستباف کشورهای رقیب، آن هم این‌بار در میدان بازارهای داخلی آغاز کند. اگرچه به نظر می‌رسد هنوز در سرآغاز عرضه فرش‌های دستباف دیگر کشورها قرار داریم، اما دست‌اندرکاران معتقدند باید با هرگونه عرضه این تولیدات هرچند در قالب نمایشگاهی آن باشد به سرعت برخورد کرد. حسینجانی در همین زمینه ضمن مخالفت با برگزاری این‌گونه نمایشگاه‌های فرش می‌گوید: برگزاری این نمایشگاه‌ها که در حقیقت باید ابزاری برای معرفی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های فرش ایرانی باشد، رفته رفته به جایگاهی برای معرفی فرش‌های کشورهای رقیب تبدیل شده است.

وی معتقد است باید با ورود فرش‌های دستباف خارجی در قالب کالای قاچاق برخورد شود.

به هر صورت آن‌چه مسلم است این‌که برای رونق فرش دستباف باید در کنار تمهیدات لازم برای افزایش سهم بازار داخلی و ارتقاء جایگاه آن، نسبت به ساماندهی صادرات این کالا اقدام شود تا یک بار دیگر اعتبار جهانی فرش دستباف ایران را در بازار پر رقابت امروز به اثبات برسانیم و در این میان به گفته دکتر مرادی نماینده مجلس از همین امروز باید به فکر نسلی باشیم که چه در ایران و چه در جای‌‌جای دنیا عاشقانه خواستار فرش ایران است، چه آن‌که در غیر این صورت دستبافته‌های افغانی، هندی، چینی و پاکستانی تنها یاد خاطره این هنر صنعت را برای نسل فعلی و نسل‌های آینده برجای خواهد گذاشت.

اکبر الهیار



همچنین مشاهده کنید