جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

درباره قسمت دوم فیلم «۴نفر فوق العاده»


درباره قسمت دوم فیلم «۴نفر فوق العاده»

ادامه ای بر فیلم «۴نفر فوق العاده» كه به تازگی در آمریكا و كانادا اكران شده و بزودی زود در اروپا هم به نمایش درمی آید, به خوبی قسمت نخست نیست و اگر چیزی از آن كم نكند بر آن اضافه هم نخواهد كرد

افرادی كه از روی كتاب های كمیك استریپ فیلم های سینمایی ساخته اند، بارها مدعی شده اند كه فقط زمانی اقدام به ساخت قسمت های بعدی آن می كنند كه مطمئن شوند آن قسمت ها از فیلم های اولیه بهتر از آب در می آید.

با وجود این ادامه ای بر فیلم «۴نفر فوق العاده» كه به تازگی در آمریكا و كانادا اكران شده و بزودی زود در اروپا هم به نمایش درمی آید، به خوبی قسمت نخست نیست و اگر چیزی از آن كم نكند بر آن اضافه هم نخواهد كرد. تفاوت های قسمت دوم كه نام جنبی «به پاخیزی آب باز نقره ای» را نیز بر آن نهاده اند، با فیلم اول این است كه آزادتر و راحت تر است و چیزی را به بیننده ها دیكته نمی كند و توان های فوق بشری كه از اصول ثابت فیلم اولیه بود، در فیلم دوم جلوه كمتری دارد و اكشن و تحرك موجود در فیلم تند و تیز اما خارج از توان بشر نیست و طول مدت فیلم هم ۱۵ دقیقه كمتر است.

شاید هم عده ای بگویند این فیلم كمتر از قسمت نخست كه در سال ۲۰۰۵ اكران شد و با وجود پاره ای ایرادات فروشی هنگفت داشت، تماشاگران را آزار می دهد زیرا بشری تر است و نمی خواهد خصوصیات خارق العاده افراد گروه موسوم به «۴نفر فوق العاده» را دائماً در معرض دید دیگران قرار دهد. فیلم نخست صاحب برخی صحنه های نامشخص و مبهم اكشن بود و حتی كاراكترهای اصلی اش هم با یكدیگر ستیز داشتند و به نظر می رسید سازندگانش با یكدیگر تفاهم نداشته اند واگر زیاد فروخت به خاطر محبوبیت این ژانر (اقتباس های سینمایی از روی كمیك استریپ ها) بود وگرنه اكثر اقتباس هایی از این دست از ۴نفر فوق العاده «اورژینال» بهتر بوده اند.

در آن قسمت ، یك داستان عجیب را شاهد بودیم كه براساس آن ۴فضانورد تبدیل به جنگاوران رشته های رزمی می شدند و رقابت داخلی بین آنها، موجب رویارویی آنان شد و سپس همه چیز طوری به هم می ریخت كه انگار هدف اصلی فقط از بین بردن آدم های خوب ماجرا بود.

این بار در قسمت دوم كه قرار است از پرفروش ترین فیلم های ماه نخست تابستان ۲۰۰۷ باشد، قهرمانان و كاراكترهای اصلی تاحدی با یكدیگر كنار آمده اند و اوضاع مساعدتر شده است، ولی بازی ها همچنان خشك و مصنوعی جلوه می كند و طراوت و حالت طبیعی لازم در آن دیده نمی شود. موضوع فیلم همچنان غیرمنطقی اما قدری جدی تر از كار نخست است، چون این بار آدم های بد می خواهندكره زمین را از بین ببرند و با این وجود این احتمال منفی بزرگ هم گاهی تحت الشعاع بحرانی قرار می گیردكه همواره در شخصیت سازی كاراكترهای قصه به چشم خورده است.

با این اوصاف هر ۴ كاراكتر اصلی با همان توانی به صحنه باز می گردند كه در فیلم اول دیده بودیم. یكی از آنها رید ریچاردز سركرده گروه (با بازی ایوان گرافود) است كه توانایی ها و ظرفیت وسیعش در تغییر شكل دادن و انعطاف پذیری فوق العاده اش موجب می شود هر لحظه به شكلی در آید. دیگری سواستورم (جسیكا البا) است كه قدرت نامریی كردن خود و پنهان ماندن از دید دیگران را دارد.

سپس به برادر او جانی استورم (كریس اوانز) می رسیم كه توانایی پرواز كردن را دارد و می تواند به صورت شعله های آتش هم درآید و در نهایت بن گریم (مایكل چیكلیس ) هم در صحنه حاضر است كه یك آدم صخره مانند بسیار قدرتمند است.

تیم استوری هم در مقام كارگردان به صحنه بازگشته است و شاید آگاهی های او نسبت به فیلم نخست بیشتر شده باشد و لااقل در قیاس با آن زمان شاهد صحنه ها و سكانس های جنگی بهتری هستیم و این نماها به بدی فیلم اول نیست.

در قسمت اول دیدیم كه توان ۴نفر فوق العاده و حصار امنیت آنها به گونه ای شكسته شد و در نتیجه آنها مجبورند در قسمت دوم تدابیر دیگری را در پیش گیرند. مراسم ازدواج كاراكترهای رید و سو در پیش است و این امر رسانه ها را به تسخیر خود در آورده است. اما یك موجود بد طینت كه می تواند نشانگر سرنوشت های شوم باشد و موج سوار نقره ای خوانده می شود، از راه می رسد و مراسم را به هم می ریزد و موجب می شود كه ۴نفر فوق العاده مجبور به ائتلافی ناخواسته با دشمن اصلی خود ویكتور فون دوم (جولی ین مك مان) باشند.

این دشمن صاحب قدرتی فراتر از حدودمتعارف در زمینه های تكنولوژیك و به سان یك فلز مقاوم است و با این وجود هیچ كس توضیح نمی دهد كه چطور پس از نابودی مطلق در فیلم نخست، دوباره زنده شده و برای قسمت دوم سربرآورده و به نقطه كنونی رسیده است. آب باز نقره ای با ظهور خود در سطح جهان بسیاری از جاها را در هم می كوبد و چنان قدرتمند و تأثیرگذار است كه باعث یخ زدن دریاها می شود.

در نگاه نخست به نظر می آید او آخر و نقطه پایان تمام بدی ها در این قصه باشد، اما واقعاً چنین نیست و پس از مدتی كوتاه متوجه می شویم كه او فقط نماینده امپراتوری و حكومتی است كه می كوشد سیاره های مختلف را به حكومت مركزی تحت اداره و تملك اش (گالاك توس) بیفزاید و همه چیز را در اختیار خود گیرد.

تضادها و موارد تصنعی دراین فیلم همان طور كه پیشتر گفتیم بسیارند و تنهاحسنی كه دارد، این است كه زمان آن سریعاً سپری می شود و در نتیجه بی عقلی ها و تفكر اندك حاكم بر آن به سرعت از مقابل چشم ها فرار می كند و نمی ماند تا بشدت توی ذوق بزند. فیلمنامه را دان پین و مارك فراست نوشته اند و حاصل آن ، خنده دار بودن بعضی دیالوگ هایی است كه برای سكانس های جدی فیلم نوشته شده اند.

در چنین فضایی و در حالی كه اسپشیال افكت و جلوه های بصری نیز گاهی به هدف نمی زنند، بازیها هم همان طور كه قبلاً گفتیم كاملاً از هدف و مسیر دور نشان می دهند و اصولاً برای فیلمسازان اهمیتی نداشته و بدتر از همه بازی های گرافود و آلبا در دو رل از ۴ نقش اصلی است. در میان بازیگران فیلم، كری واشنگتن هم دیده می شود كه نقش نامزد نابینای كاراكتر بن گریم را بازی می كند و آندره براگر را هم داریم كه یك ژنرال ارتش است كه از ۴ نفر فوق العاده طلب كمك می كند.

تیم استوری و دستیارانش قصد داشته اند از داستان های اورژینال كمیك استریپ مربوطه فراتر بروند، اما كاراكترهای ارائه شده توسط آنها ناپخته و فاقدهرگونه عمقی هستند و آنها گاهی به قدری سطحی اند كه مثل عروسك های كاشته شده در مغازه ها و پشت ویترین آنها نشان می دهند. صحبت كردن به جای كاراكتر آب باز نقره ای را به لارنس فیش برن سپرده اند، ولی این هم كمك زیادی به فیلم نكرده است .

طبق داستان شاید او قادر به ایجاد انواع حفره ها و خدشه ها دركره خاكی باشد، ولی در تصاویر مقابل چشم بیننده ها او موجودی نشان می دهدكه به دشواری می تواند از خواب رفتن خود جلوگیری كند. برای ایجاد و به نمایش گذاشتن فعالیت های مختلف توسط كاراكترهای فیلم از دوگ جونز استفاده شده كه صحنه های مشابهی را در فیلم «هزارتوی پن» كار سال پیش گی یرمو دل توروی مكزیكی عرضه كرده بود.

در آن فیلم شركت دیجیتالی وتا كه طرف همكاری پیتر جكسون كارگردان نیوزیلندی بوده، نیز نقش عمده ای داشت و این شركت در قسمت دوم «۴نفر فوق العاده» هم حضوری وسیع داشته است، ولی این نیز به تنهایی فیلم را نجات نمی دهد. مانند فیلم اول ، فیلم دوم نیز با نمایی به پایان می رسد كه فقط می تواند نوید ساخت قسمت بعدی باشدو هرچند دلیلی اقتصادی برعدم تهیه قسمت سوم فیلم وجودندارد، اما اگر سیر نزولی فیلم به همین اندازه ادامه یابد، باید در انتظار تصاویری از هم گسیخته تر در آن زمان بود.

فیلم كنونی هم كه كار كمپانی فاكس قرن بیستم وبه طول مدت ۹۲ دقیقه است، اثری است كه بیننده ها را بیشتر به سمت سایر آثار الهام گرفته از روی كمیك استریپ ها می كشاند، حتی اگر فروش قابل توجه فیلم چیزی خلاف این را بگوید.

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید