پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

محیط امنیتی ایران و فناوری هسته ای


محیط امنیتی ایران و فناوری هسته ای

در نگاه به صورتبندی منافع هر نظام سیاسی باید به این نکته توجه کرد که در صدر آنها حفظ بقاء و امنیت نظام قرار دارد و به این جهت است که وجود هر عامل تهدیدزا واکنش آن را به دنبال خواهد داشت

در نگاه به صورتبندی منافع هر نظام سیاسی باید به این نکته توجه کرد که در صدر آنها حفظ بقاء و امنیت نظام قرار دارد و به این جهت است که وجود هر عامل تهدیدزا واکنش آن را به دنبال خواهد داشت. ایران نیز از این اصل کلی پیروی می کند. نگاه به محیط پیرامونی آن نشان از آن است که ایران در منطقه خاورمیانه با مسائل جدی روبروست که هر یک از آنها می تواند برای آن عامل تهدید محسوب شوند.

نخست، حضور نظامی ایالات متحده در خلیج فارس و گسترش توان نظامی آن بعد از سال۲۰۰۱ و حضور در مرزهای شرقی ایران (افغانستان) در سال۲۰۰۱ و غربی (عراق)۲۰۰۳ ، با توجه به جو خصمانه حاکم بر روابط ایران با ایالات متحده خود یکی از مهمترین عوامل تهدیدزا برای ایران به شمار می رود. دوم، روابط خصمانه با اسرائیل که خود مجهز به سلاح هسته ای است و سوم وجود سلاح هسته ای در کشورهای همسایه هم مرز ایران(پاکستان) و همسایه غیر هم مرز (روسیه و قزاقستان و کشورهایی که از ایران فاصله دارند اما توانایی هدف قرار دادن ایران را با سلاح های خود دارند ( هند-اسرائیل) به نوبه خود هریک می تواند عامل تهدیدی برای ایران محسوب شوند.

پاسخ به این سوال که آیا سلاح هسته ای می تواند امنیت ایران را حفظ نماید یا خیر در این بحث جای ندارد. اما تاکید نگارنده نیز بر دستیابی به “ سلاح هسته ای ” برای حفظ امنیت نیست چرا که با توجه به عدم انعطاف پذیری این سلاح ها نمی توان از آنها به عنوان جایگزین سلاح های متعارف استفاده کرد. بلکه تاکید بر گسترش زیر بناهای توانایی هسته ای است.

جفری کم‘ در مقاله ای که توسط بنیاد نیکسون در سال۲۰۰۱ منتشر شد می نویسد: با توجه به عدم امنیتی که ایران احساس می کند به احتمال قوی این کشور استراتژی تضمین هسته ای را پیگیری می کند. یعنی در پی تدارک زیرساخت و نیروی انسانی لازم برای تهیه مواد مورد نیاز به منظور تولید بمب هسته ای برخواهد آمد تا اگر رویدادهای فوق العاده راه دیگری برای این کشور باقی نگذارد اقدام به تولید این بمب ها کند. این راهبردی نیست که در جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده باشد بلکه راهبردی است که نظام شاهنشاهی ایران از آن پیروی می کرده و تحت عنوان راهبرد افزایش توانمندی نامیده می شد. یعنی دانش، زیرساخت و پرسنل مورد نیاز برای توسعه توانمندی نظامی هسته ای را در مدت کوتاهی در اختیار داشته باشد بدون آنکه عملا برای رسیدن به این هدف گام بردارد.

در یک جمله به طور خلاصه می توان گفت، فناوری زیربنایی هسته ای برای ایران با توجه به ویژگی های محیط امنیتی آن می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در برابر تهدیدها عمل نماید. احتمال تبدیل ایران به یک قدرت هسته ای موازنه استراتژیک جدیدی درمنطقه خاورمیانه به وجود می آورد که دارای پیامد های دامنه داری برای منافع امریکا در این منطقه حیاتی است.

اما بازدارندگی تنها یک روی سکه است، بازدارندگی و تقویت قدرت چانه زنی ایران هر دو، دو روی یک سکه را تشکیل می دهند. به نظر نگارنده دستیابی ایران به فناوری بنیانی هسته ای و نه “ سلاح هسته ای ” می تواند به ارتقای جایگاه ایران در سطح منطقه و در سطح بین المللی کمک نماید. زیرا که تنها کشورهایی که دارای توانایی های پیشرفته اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیک و نظامی هستند می توانند خود را به عنوان بازیگری فعال و مهم در عرصه بین المللی نشان دهند.

تا اینجا نگاه به فناوری هسته ای، نگاهی سیاسی، امنیتی بود اما نباید از این نکته غافل شد که فناوری هسته ای برای ایران علاوه بر منافع سیاسی و امنیتی منافعی در حوزه اقتصاد و فناوری نیز برای ایران به همراه داشته باشد. این حقیقت را نمی توان نادیده گرفت که اگر ایران در مسیر رشدو توسعه اقتصادی قرار گیرد برای حفظ صدور نفت به عنوان منبع درآمد ارزی خارجی به منابع دیگر انرژی نیاز خواهد داشت. تولید انرژی هسته ای یکی از این گزینه هاست.

رژیم پیشین چنین تصمیمی را اتخاذ کرده بود و سیاست جمهوری اسلامی ایران از سال۱۹۸۹ همین بوده است.دستیابی به این فناوری نه تنهابه لحاظ سیاسی، اقتصادی، امنیتی برای ایران از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بلکه ایران برای توسعه و پیشرفت خود در علوم وتکنولوژی و ارتقای جایگاه دستاوردهای ملی اش در پی دستیابی به فناوری هسته ای است. بدین ترتیب ایران به منظور ایفای نقش مهم در منطقه چاره ای دیگر جز ادامه برنامه های هسته ای خود ندارد. بویژه اینکه در خاورمیانه ماهیت قدرت همچنان بر پایه های سیاسی و نظامی استوار است.

مهدی زاده



همچنین مشاهده کنید