سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

تربیت آسان نمی آید به دست


تربیت آسان نمی آید به دست

گاهی اوقات هرچه تلاش كنید كودكتان به حرف شما گوش دهد او لجبازی می كند, بی جهت بهانه می گیرد و قهر می كند

هیچ‌كس نمی‌خواهد برای كودكش نقش یك ژاندارم را بازی كند!

گاهی اوقات هرچه تلاش كنید كودكتان به حرف شما گوش دهد او لجبازی ‌می‌كند، بی‌جهت بهانه می‌گیرد و قهر می‌كند. آیا روش‌های پرورش كودك را بدون از دست دادن خونسردی‌تان می‌دانید؟

● خصوصیات یك كودك با تربیت چیست؟

میان كودك (باتربیت) و (با ادب) تفاوت‌هایی وجود دارد. كودك (با تربیت) اعتماد به نفس دارد و به محدودیت‌هایی كه برایش قائل می‌شوند، احترام می‌گذارد چون می‌داند به نفعش است. نظراتش را آزادانه بیان می‌كند چون برای خود احترام قائل است ولی در عین حال به والدینش ایمان دارد و می‌داند كه نصایح آنها برای ایمن نگاه‌داشتن او از خطرات جامعه است. تمام تلاش خود را می‌كند تا با یك‌نواختی دنیای اطرافش كنار بیاید و خود را درگیر مسائلی كه از عهده‌اش برنمی‌آید نكند در عوض كودك <با ادب> عاقل و مطیع است ولی هر لحظه امكان دارد از قوانین تعیین شده سرپیچی كند و شیوه زندگی خود و والدینش را بدون هیچ دلیلی زیر سوال ببرد و نظمی در تربیت این كودك وجود نداشته است.

● چگونه به كودكمان كمك كنیم با موقعیت‌های مشكل كنار بیاید؟

در زندگی كودكان مرحله‌ای بسیار سخت وجود دارد: بین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی، دورانی بس بحرانی است كه به آن (سن نه گفتن) می‌گویند. در این دوران كودك ابتدا كنجكاو و پذیرنده همه چیز است ولی به مرور زمان علیه قواعد و قوانین والدین شورش می‌كند، داد می‌زند و به قول پدر و مادرها (خل‌بازی) در‌می‌آورد. قوانین را زیر پا می‌گذارد تا به والدینش ثابت كند كه هست اما این دوران گذراست و باید خونسرد باشید. در عین حال باید (قوانین حیاتی) برای او تعیین كنید. به‌طور خلاصه قوانینی كه امنیت جانی او را تضمین كنند مثلا (لب پنجره خم نشو )هوا سرد است، ژاكتت را بپوش)، (زیاد شیرینی نخور)و... البته اگر زیاد به كودكتان امر و نهی كنید این امكان وجود دارد كه حتی به قوانین اصلی زندگی عمل نكند!

پس، از قوانین جزئی بگذرید و بدون دلیل سر مسائل بی‌اهمیت با او بحث نكنید. برای آنكه كودكتان از شما فرمان ببرد باید به خود اعتماد به نفس داشته باشید. مادری كه به فرزندش دستور می‌دهد بخوابد ولی در دل با خود می‌گوید (الان است كه بیدار شود)، (الان گریه می‌كند) و... ترسش را به كودك القا می‌كند. كودك، ضعف والدین را احساس و به راحتی از دستورهای آنها سرپیچی می‌كند. حتی كودك از صحبت‌هایی كه درباره او جلوی رویش می‌كنید بهره می‌برد. مثلا سر میز شام اگر بگویید (كودكم چیزی نمی‌خورد و این اصلا طبیعی نیست.) كودك شما خیلی سریع متوجه نگرانی شما می‌شود و این موضوع وی را تحریك می‌كند تا به همین روند ادامه دهد چون این موضوع ضامن توجه والدین به اوست.

● چرا اصولا (سن نه گفتن) وجود دارد؟

این مرحله از زندگی در رشد و پیشرفت كودك بسیار مهم است. كودك شما می‌گوید (نه) تا (بله) گفتن را بیاموزد.(بله‌)‌ای كه خود او بگوید ضامن استقلال آتی او خواهد بود. وقتی كودك شما (نه) می‌گوید خونسردی خود را حفظ می‌كنید. فكر نكنید او قصد لجبازی دارد و با او كنار بیایید.

● چه كنیم كه كودكمان در این سن فرمانبردار باشد؟

هدف اصلی والدین از امر و نهی فهماندن این موضوع به كودك است كه چه چیزی خوب و چه چیزی برایش بد است. تنها كافی است تمایل و حس بزرگ شدن را در وی القا كنید تا حرف شما را بپذیرد. مثلا به او بگویید: (فعلا نمی‌توانی تنهایی روی سرسره بزرگ لیز بخوری، باید كمكت كنیم. اما وقتی بزرگ شدی می‌توانی تنهایی سربخوری)یا (تو دستت رو به من نمی‌دهی؟ هنوز بزرگ نشدی! دفعه دیگه باید با كالسكه بیرون بیاییم)مطمئن باشید این راه‌ها جواب می‌دهند.

● چگونه در بیشتر مواقع پیش‌دستی كنیم؟

شرایطی را درنظر بگیرید كه شما برای خرید مواد غذایی و نه اسباب‌بازی - می‌خواهید به بازار بروید. وقتی در یك محل كودكتان را از برداشتن چیزی نهی كنید فرمان‌بردارتر از آن است كه از قبل با وی قرار و مداری گذاشته باشید. در باقی موارد مثل حمام رفتن، با او مسائل را از پیش طی كنید. اگر كودك شما عاشق وان است و حاضر نیست پس از مدتی از آن خارج شود، پیش از حمام‌رفتن به او بگویید: (یا وقتی به تو گفتم از وان بیرون می‌آیی یا از این به بعد فقط دوش می‌گیری) صحبت و امر و نهی‌كردن‌های بی‌فایده تنها ضعف شما را می‌رساند و كودك در ذهن خود دچار ابهام می‌شود.

به حرف‌های كودكتان گوش دهید و به او توجه كنید. آرامشتان را در تمامی موارد حفظ كنید. اگر خیلی سخت بگیرید ممكن است در آینده از شما فرمان نبرد. مهارت خود را در هر لحظه از زندگی به او نشان دهید. روی هر چیزی كه فكر می‌كنید به نفع اوست تاكید كنید و به او بگویید (همینه كه هست. تموم)

● چرا تربیت كودكان تا این حد سخت است؟

▪‌ باید یاد بگیریم كه در بعضی مواقع برای موفق‌شدن عقب‌نشینی كنیم و حوادث كوچك را به نمایش غم‌بار تبدیل نكنیم. شما مسوول سلامتی و خوشبختی كودكتان هستید. در عین حال تربیت یك كودك مشكل است چون باید محكم و استوار باشید و سر حرفی كه به كودك می‌زنید، بایستید.

▪ سخت است كه وقتی كودكمان بستنی، شیرینی یا هدیه‌ای تقاضا می‌كند، به او <نه> بگوییم. تربیت یك كودك یعنی راه‌رفتن روی لبه تیغ. باید حد وسط را نگاه دارید تا موفق شوید، تربیت كودكان دیگر به سختی تربیت فرزندان خودمان نیست. به همین دلیل بسیاری از افراد كودكشان را به دست پرستار یا مربیان مهد می‌سپارند.

▪ هیچ‌كس نمی‌خواهد برای كودكش نقش یك ژاندارم را بازی كند! ولی با این حال گفتن <نه> در بسیاری از موارد ضروری است البته هر از چند گاهی شرایط بازی و لذت‌بردن را برای كودكتان فراهم كنید.

▪ كاری نكنید كه كودكتان همیشه در پی جلب توجه و گرفتن موافقت شما باشد در این صورت قدرت تصمیم‌گیری و اساسا هویتش را از دست خواهد داد. در بسیاری از موارد بهتر است پدر و مادر هر دو در تربیت كودك سهیم باشند. به این ترتیب می‌توانید جنبه‌های مختلفی از یك مساله را برای كودكتان باز كنید. از سوی دیگر، نگاه هر یك از والدین به مسائل جامعه با همدیگر متفاوت است و این یعنی یك امتیاز در تربیت كودك.

▪ نكته مهم در پرورش كودك این است كه در عین سخت‌گیر بودن به او اجازه بدهید مستقل عمل كند و راه صحیح را تشخیص دهد.‌

منبع:لا‌كرواا

سمیه مقصود علی



همچنین مشاهده کنید