چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نرخ حقیقی ارز


نرخ حقیقی ارز

با تغییر سرپرست وزارت اقتصاد و رای اعتماد گرفتن کاندیدای این وزارتخانه, موضوع کاهش نرخ ارز به بایگانی سپرده شد, اما این به آن معنی نیست که خواست کاهش نرخ ارز از ذهن و ضمیر برخی سیاست گذاران و سیاست مداران ایران خارج شده باشد

با تغییر سرپرست وزارت اقتصاد و رای اعتماد گرفتن کاندیدای این وزارتخانه، موضوع کاهش نرخ ارز به بایگانی سپرده شد، اما این به آن معنی نیست که خواست کاهش نرخ ارز از ذهن و ضمیر برخی سیاست‌گذاران و سیاست‌مداران ایران خارج شده باشد. هنوز که هنوز است، بسیاری از مردم عادی، فعالان اقتصاد و سیاست‌مداران در مورد سیاست ارزی نگاه جانبدارانه و غیرمنطقی دارند و تصور می کنند دفاع از ارزش پول ملی چیزی شبیه دفاع از خاک سرزمین است؛ بنابراین در تحلیل‌ها و نگرش آنها همواره سوگیری خاصی به سمت کاهش نرخ ارز دیده می شود. این تمایل نهانی موجب گردیده تا هر از گاهی زمزمه این مساله در محافل سیاست‌گذاری مطرح شود و به بحث روز تبدیل شود. خوشبختانه روز به روز افکار عمومی در حوزه اقتصاد به سمتی تغییر می‌یابد که مانع از طرح جدی‌تر چنین سوداهایی می‌شود.

در تحلیل‌های مربوط به نرخ ارز، یکی از مفاهیم اساسی که مورد بدفهمی قرار گرفته، نرخ حقیقی ارز است. این تعبیر، یک تعبیر فنی است، در حالی که بسیاری از مردم از کلمه «حقیقی» در این عبارت، مفهوم غلطی را برداشت می کنند. این افراد وقتی کلمه نرخ حقیقی ارز را می شنوند، گمان می کنند که نرخ ارز موجود در بازار یعنی دلار ۹۳۰ تومان نرخ ارز واقعی نیست، بلکه نرخ ارز مصنوعی است و رقم نرخ ارز حقیقی چیزی دیگر است. لذا عده ای به دنبال پیدا کردن عدد طلایی مفقود شده دلار می‌گردند و عده‌ای دیگر وقتی می‌شنوند کسی از روی محاسبات خود به عدد ۴۵۰ تومان رسیده، تصور می‌کنند که این عدد طلایی پیدا شده است. در نظر این افراد، این عدد یافت شده نرخ حقیقی ارز است. این توهمات در مورد نرخ ارز با توجه به اینکه به نرخ ارز رایج در بازار نرخ ارز اسمی گفته می‌شود، تشدید می‌شود. در حالی که دلیل استفاده از تعابیر اسمی و واقعی این است که نرخ حقیقی ارز مبنای تعیین نرخ اسمی ارز است و تحولات ناظر بر نرخ حقیقی ارز زمینه ساز تغییر در نرخ اسمی ارز را فراهم می‌کند. برای نشان دادن معنای درست نرخ حقیقی ارز، از یک مثال ساده استفاده می‌کنیم. فرض کنید دو خانه کاملا مشابه در ایران و آمریکا وجود داشته باشد. طبیعی است که قیمت آنها بر حسب واحد پولی مختلف فرق می‌کند، اما از آنجا که یک جنس مشابه است باید قیمت آن در دو کشور یکی باشد. لذا از تقسیم قیمت آنها به واحد پولی مختلف می‌توان به نرخ ارز حقیقی رسید.

این تعریف از نرخ حقیقی ارز برای جهانی به کار می‌آید که تنها یک کالا یا خدمت در آن وجود داشته باشد. حال وقتی که در جهان حقیقی سبدی از کالاها و خدمات وجود دارد، طبیعی است که در این محاسبه باید سبدی از کالاها را لحاظ نمود.

معمولا به جای این سبد از کالاها از شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) استفاده می‌کنند. نکته‌ای که موجب می‌شود تا در این روش کمی اختلال به وجود آید، این است که کیفیت دو کالا یا خدمت ممکن است که در دو کشور یکی نباشد.

در عین حال ممکن است که از یک کالا در کشور دیگر چیزی وجود نداشته باشد. مضاف بر این، تعرفه‌ها و سوبسیدها موجب اختلال در این محاسبه می‌شوند. در کتاب‌های پیشرفته با اندکی محاسبه نشان می‌دهند که کافی است در این محاسبات کالاهای غیرقابل مبادله (نظیر مسکن) را وارد نمود. به این ترتیب می‌توان تحولات نرخ حقیقی ارز را دنبال کرد.

علی سرزعیم



همچنین مشاهده کنید