چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

آمریکای لاتین: دیکتاتورهای بی چشم و رو



      آمریکای لاتین:  دیکتاتورهای بی چشم و رو
لوري فاشو ترجمه شيرين روشار

تصویر: ویدلا در اوج قدرت
«آن هفت هشت هزار ناپدیدشده ، تاوانی بود که می بایست برای  پیروزی پرداخت می شد .» این واژه ها  که به قربانیان دیکتاتوری نظامیان آرژانتین که از ١٩٧٦ تا ١٩٨٣ بر سر قدرت بود اشاره می کند، از زبان  یک زندانی ٨٦ ساله بیرون آمده است : دیکتاتور سابق آرژانتین، خورگه رافائل ویدلا، که امروز به خاطر جنایت هایش علیه بشریت به حبس ابد محکوم است، اطمینان می دهد که : «هر شب به راحتی می خوابد».

در سلول کوچک زندان نظامی «کامپا دو مایو»، در نزدیکی بوئنوس آیرس، در زیر صلیبی که بالای سر «تختی ساده با پتوئی زرشکی رنگ که با وسواس روی تخت پهن شده » قرار دارد ، در اینجاست که رئیس جمهور سابق (عملاً از ١٩٧٦ تا ١٩٨١)،  چهارشنبه ها (سایر روزها به همسرش اختصاص دارند)،  با سرفینو رئاتو، روزنامه نگار آرژانتینی، ملاقات کرده است. این نه قرار ملاقات و بیست ساعت گفتگوی خصوصی در کتاب «راه حل نهائی» (١) گردآوری شده اند. یک روشنگری شگفتی آور درباره منشأ کودتای ٢٤ مارس ١٩٧٦ و مبارزات بر سر قدرت در بطن شورای نظامی، و همچنین درباره حمایت جناحی وسیع از کافرمایان آرژانتینی از دیکتاتوری، و یا درباره زندانی کردن بیوه ژنرال خوآن دومینگو پرون، ایزابل، که در پی کودتا سرنگون شده بود. آقای ویدلا توضیح می دهد : «او نام پرون را بر خود داشت. اگر آزاد می ماند، می توانست خواسته های سیاسی و سندیکائی را علیه دولت نظامی بسیج کند. » نکته جدید در این میان این است که ، آن کسی که رئاتو «شیطان بزرگ» می نامد، قبول دارد که دستور از بین بردن هزاران مخالف «بازنایافتنی» - یعنی تمامی فعالین چپگرا، اعضا سندیکاها، روحانی، یا رهبر سیاسی مخالف رژیم  - را داده بوده است .

آقای ویدلا چنین استدلال می کند که این افراد «می بایست می مردند تا ما بتوانیم در جنگ علیه براندازی حکومت پیروز شویم (...)، ما نه می توانستیم آنها را تیرباران کنیم، و نه به محاکمه بکشیم». در شرائط اعتراض بین المللی به اعدام مبارزین جریان  «اوسکادی تا اسکاتاسونا» (ETA) و «جبهه انقلابی ضد فاشیست و وطن پرست» (FRAP) در اسپانیای دوران فرانکو در سپتامبر ١٩٧٥، سرکوب تنظیم شده توسط دیکتاتورشیلی «انزجار جهانیان» را بازهم بیشتر برانگیخته بود. لابد برای حفظ ظاهر، نظامیان آرژانتینی روش دیگری را برگزیدند : «راه حل نهائی»، و ویدلا توضیح می دهد : «دو واژه کاملاً نظامی که مفهوم آن از دور خارج کردن چیزی است که دیگر نمی توان از آن استفاده کرد». نامگذاری تغییر می کند ولی هدف همان باقی می ماند : به دریا ریختن اجساد از داخل هواپیما، ناپدید کردن سایرین (٢)... خلا صه کلام، خود را از شر مزاحمین خلاص کردن (که اسامی آنها گاه از سوی کارفرمایان کشور داده می شود)، ولی تا حد امکان، بی آنکه کسی متوجه شود.

به این افشاگری ها، رئاتو شهادت  چندین روزنامه نگار و نظامی سابق را می افزاید.  گاه اختصاصی، گاه برگرفته از مقالات مطبوعات یا کتابهای دیگر نویسنده، این گفتگوها قصد دارند با دقت و وسواس ، شرایط  تاریخی ای که دستیابی نظامیان را به قدرت امکان پذیر ساخت،  تحلیل کنند. به دور از هر گونه دوگانگی، و در عین حال بدون پذیرش نظریه ای که تروریسم دولتی و چریک های انقلابی را یک جا رد می کند، رئاتو از مسئولیت ایزابل پرون و چریک های مونتونروس صحبت به میان می آورد : حمله یک هنگ پیاده نظام در روز ٥ اکتبر ١٩٧٥، به طور مثال موجب صدور یک سری احکام قانونی شد که به ارتش، آنچه را که آقای ویدلا «جواز کشتن» می نامد، اعطا کرد. امری که خود او بعدها  از آن استفاده کرد.

اگر چه  دیکتاتور سابق از «دستیازی مفرط » به خشونت اظهار تأسف می کند، ولی «اصلاً احساس پشیمانی نمی کند». او منکر وجود یک نقشه حساب شده برای بچه ربائی است، ولی با اینحال اطمینان می دهد که «همیشه می دانسته که بچه هائی دزدیده شده و برخی فروخته می شده اند». و می افزاید : «اگر بچه ها به خانواده هائی سپرده می شدند که نمی توانستند صاحب فرزند شوند، این کار همیشه از روی حسن نیت بوده است.»

شهادت ویدلا، آدم را به یاد شهادت همقطار شیلیائی اش می انداز که او نیز اصلاً احساس پشیمانی نمی کرد. در کتاب «ال دیا دسیزیوو» (روز تعیین کننده)، آگوستو پینوشه نیز – که در ٢٠٠٦ مرد – نظرش این بود که کودتای ١١ سپتامبر ١٩٧٣ تنها وسیله «بیرون آمدن از زیر یوغ مکتب منحرف» الهام گرفته از «افیون کمونیسم» بوده است : به کلامی دیگر، رژیم رئیس جمهور سالوادور آلنده، که به طور مردمی انتخاب شده بود (١٩٧٣-١٩٠٨)، کسی که چهره اش در حال حاضر تظاهرات دانشجویان شیلیائی را همراهی می کند. پینوشه به خود افتخار می کرد از اینکه «اولین کس در براندازی حکومتی با ماهیت مارکسیستی» بوده است – حکومتی که هیچ دمکراسی، به قول او، «نمی توانست علیه آن مبارزه کند»...

پانویس ها

(١)

  Ceferino Reato, Disposicion final, Sudamericana, Buenos Aires, 2012, 316 pages, 99 pesos argentins.

 

(٢) در این خصوص می توان به رمان بسیار مستند فیلیپ کر مراجعه کرد :

 Philippe Kerr, Une douce flamme, Le Livre de Poche, Paris, 576 pages, 2012, 8,10 euros.

 

(٣)

 Augusto Pinochet, El dia decisivo, Editorial Andres Bello, Santiago du Chili, 1979.

این مقاله در چارچوب همکاری میان انسان شناسی و فرهنگ و سایت دوستان لوموند دیپلماتیک منتشر می شود و در فرانسه در نوامبر 2012 به انتشار رسیده است.

 

پرونده ی «لوموند دیپلماتیک» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007
 

 



همچنین مشاهده کنید