پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اولاند یا سارکوزی؟ «التحریر» لطفاً



      اولاند  یا سارکوزی؟ «التحریر» لطفاً
رحمان بوذری

چرا نمی‌توان و نباید انتخابات فرانسه را جدی گرفت؟ پاسخ به این سوال در شرایطی که فرانسه عقب‌گردی 5 ساله را با نیکولا سارکوزی تجربه کرده چندان آسان نیست. اولاند  نماینده امید به بهبود نسبی وضع طبقات فرودست، مهاجران، بیکاران، بازنشستگان، اصلاح نظام آموزشی، رونق تولید ملی، رشد اقتصادی و تغییر سیاست خارجی است و سارکوزی تجسم ماترک جبن و بزدلی اخلاقی در سیاست فرانسه؛ جبنی که لحظة معرّف آن انتساب مارشال پتن به ریاست حکومت ویشی، دولت دست‌نشانده نازی‌ها در فرانسه، است. از این‌ها گذشته، او پرچمدار لودگی و کوتولگی در صحنه سیاسی است. لحن تند و پرخاشجوی او، علاقه شدیدش به خودنمایی، جنجال‌های زندگی خصوصی، همه و همه نشانه‌های ابتذالی است که گریبانگیر سیاست‌ورزی اروپایی و آمریکایی شده. عصر کوتوله‌های سیاسی بسر آمده. چند سال قبل اولین‌شان به تاریخ پیوست: جورج دبلیو بوش. چند ماه قبل دومین‌شان: سیلویو برلوسکونی. حالا هم نوبت سارکوزی است، گرچه آخرین‌شان نخواهد بود. پس در وهله اول دستور کار اصلی، زدودن کوتولگی و ابتذال است ولی، ذوق‌زده نباید شد. از این‌جا تا اعاده حیثیت از محرومان راهی طولانی در پیش است. رفتن یا نرفتن سارکوزی در جهانی که از احزاب چپ چیزی جز یدک‌کشیدن صفت «سوسیالیست» باقی نمانده تاثیری در ادامه بازی ندارد. بازی در همان زمین با همان قواعد و با همان سرعت و شتاب ادامه دارد. بحران اقتصادی، نابهنجاری‌های اجتماعی، برنامه‌های ریاضتی اتحادیه اروپا و در یک کلام بی‌اعتنایی به مردم در همان سطح باقی می‌ماند. کافی است سی‌سال به عقب برگردیم؛ 1981، فرانسوی‌های خسته از بحران اقتصادی و حاکمیت احزاب دست‌راستی به فرانسوا میتران، نامزد حزب سوسیالیست رای دادند که در ائتلاف با کمونیست‌ها با 14 سال ریاست‌جمهوری فرانسه، عنوان طولانی‌ترین دورۀ ریاست‌جمهوری را نصیب حزب سوسیالیست کرد. به لطف حکومت میتران با تبانی و همدستی حزب کمونیست فرانسه هرگونه اشاره و ارجاع به «کارگر» جای خود را به واژه «مهاجر» داد. از آن‌پس دیگر خبری از کارگران نبود، در بهترین حالت مهاجران، حومه‌نشینان و غیرخودی‌هایی بودند که باید به تدریج حذف می‌شدند. واکنش بی‌شرمانه سارکوزی به شورش حومه‌های پاریس (2005) مبنی بر «جمع کردن این کثافت‌ها از خیابان» حدِ نهایی همین منطق بود. در طول دوران میتران لغو محدودیت‌های نظام مالی، اتخاذ سیاست تعدیل اقتصادی و خصوصی‌سازی به مراتب بیشتر دنبال شد، آن‌هم تحت‌لوای «سوسیالیسم». قانون شونمان تنها در چنین زمینه‌ای قابل‌طرح بود. پیشنهادی که با جابجاکردن دوبند از قانون مصوب اجلاس اتحادیه اروپا درباره حقوق خارجیان در خاک فرانسه می‌کوشید به ظاهر موازین روشن‌تری برای حقوق و جایگاه پناهندگان در فرانسه وضع کند ولی در عمل منجر به این می‌شد که مهاجران در عوض داشتن کارت عبور و مرور، باید مدرک رسمی ده سال حضور مستمر در خاک فرانسه ارائه می‌کردند؛ کاری نشدنی... سه دهه بعد باز هم یک بحران دیگر، و باز هم اقبال به حزب سوسیالیست. این‌بار با نامزدی که حتی توان اسلاف خویش را هم در چنته ندارد. می‌توان این دور را تا ابد ادامه داد: دو دوره سوسیالیست‌های رام‌شده، یک دوره دست‌راستی‌های افسارگسیخته. یک دوره کمونیست‌های اهلی، دو دوره لیبرال‌های منطقی. اسم این بلاهت مکرر را هم می‌گذاریم «چرخش نخبگان». چرخه‌ای که هرگز از حرکت ابزورد خود باز نمی‌ایستد...
در تقابل با این پوچی منتشر، آن‌چه باید برکشید چیزی نیست جز شمایل «التحریر». کاری که التحریر کرد پایان‌بخشیدن به دموکراسی فاسد و پوسیده پارلمانی بود، به مبارزه پارلمانتاریستی، به انتخاب همواره تکرار‌شونده میان بد و بدتر، به خواسته‌های حداقلی، به زندگی حداقلی‌تر، به ناامیدی از ابداع روش‌های خلاقانه سیاسی، به مشارکت برنامه‌ریزی‌شده 4 یا 5 سال یک‌بار. انتخاب «بد» از «بدتر» همچنان انتخاب «بد»‌بودن است، آن‌چه میان این هر دو مشترک است «بدی» است.  
«التحریر» نوع دیگری از مشارکت مردمان را در تعیین سرنوشت خویش پیش روی آورد. دیگر نیازی نیست صبر کنیم تا نوبت بعد، دور بعد. می‌توان هر لحظه به التحریر آمد، خواسته‌های خود را فریاد زد و تا تحقق آن به خانه بازنگشت. اگر تا دیروز این یک‌جور خیال‌پردازی آرمانگرایانه و ایده‌آلیستی می‌نمود، از فردای «التحریر» حجم واقعی خود را به رخ کشید، گو این‌که بسیار پیش از این‌ها در کمون یک‌بار برای همیشه خودنمایی کرده بود.
طنز تاریخ است که فرانسه، میراث‌خوار انقلاب کبیر و کمون نامکرر پاریس اینک باید چشم در چشم التحریر بدوزد، شاید چون التحریر بی‌آن‌که بداند خاطره 70 روزه کمون را زنده می‌کند ولو در مقیاسی بس کوچک‌تر و ضعیف‌تر. خاطره مردمانی را که دیگر حاضر نیستند نمایندگی خود را به کسی بدهند، خواه سارکوزی باشد، خواه اولاند ، و خواه هر کس دیگر.

پی‌نوشت: روشن است که وقتی از شمایل «التحریر» سخن می‌رود منظور فرم ازقبل‌موجودی است که التحریر برای مشارکت سیاسی مردم احیا کرده است، قطع‌نظر از نتایج، پیامدها، سرخوردگی‌ها، و نهایتاً میوه‌ای که در یک سال اخیر، احزاب سیاسی مصر، فرصت‌طلبانه، از آن چیدند.
 

این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و روزنامه شرق منتشر می شود این مطلب در روزنامه 18 اردیبهشت 1391 نیز به چاپ رسیده است.

 

 



همچنین مشاهده کنید