جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

گل هایی از گلستان


گل هایی از گلستان
اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد، یعنی آنان که دست قوت ندارند سنگ خورده نگه دارند تا به وقت فرصت دمار از دماغ ظالم برآرند.
وقطر علی قطر اذا اتفقت نهر
و نهرعلی نهر اذا اجتمعت بحر
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه ست غله در انبار
□□□
معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوبتر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند، شرمساری بیش برد.
عالم نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزگار
کان به نابینایی از راه اوفتاد
و این دو چشمش بود و در چاه افتاد
□□□
پادشاهی پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد آید؟ گفت: «بلی وقتی که خدا را فراموش می کنم.
□□□
مال از آسایش عمرست نه عمر از بهر گرد کردن مال. عاقلی را پرسیدند نیکبخت کیست و بدبختی چیست؟
گفت: نیکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آن که مرد و هشت.
مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد
که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد
□□□
علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن
* * *
عالم ناپرهیزکار کور مشعل داراست.
□□□
رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان;
عفو کردن از ظالمان جور است بر درویشان
خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی
به دولت تو گنه می کند به انبازی
□□□
هر که بدی را بکشد، خلق را از بلای او برهاند و او را از عذاب خدای، عزوجل.
پسندیده است بخشایش ولیکن
منه برریش خلق آزار مرهم
ندانست آن که رحمت کرد بر ما
که آن ظلم است بر فرزند آدم
□□□
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت برد، نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند
درشتی و نرمی به هم در بهست
چو فاصد که جراح و مرهم نهست
□□□
بد خوی در دست دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ عقوبت او خلاص نیابد.
□□□
خبری که می دانی که دلی بیازارد تو خاموش تا دیگری بیارد.
بلبلا مژده بهار بیار
خبربد به بوم بازگذار
هر که نصیحت خودرای می کند، او خود به نصیحت گری محتاج است.
متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد.
مشوغره بر حسن گفتار خویش
به تحسین نادان و پندار خویش
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید